eitaa logo
/زعتر/
424 دنبال‌کننده
137 عکس
20 ویدیو
3 فایل
می‌نویسم چون می‌دانم غیر از این کار، هیچ کاری ماندگار نخواهد بود. ✨ زعتر یعنی آویشن. 💫برای ارتباط با من: @z_Attarzade
مشاهده در ایتا
دانلود
ـــــــــــــــ ولی هرجور حساب می‌کنم، الآن نباید ۳۵ سالم باشه.🥴 @zaatar
ــــــــــــــ به جرأت می‌تونم بگم مدام جنگ، یکی دو پله از شماره‌های قبل، بهتره. 🎐فقط تا پایان امشب فرصت دارید شماره سوم رو با ۲۰درصد تخفیف تهیه کنید. http://www.modaammag.ir @zaatar
ــــــــــــــ قبل‌ترها، پای فیلم‌های اکشن نمی‌نشستم. تا آنجا که دیدم برای نوشتن داستان‌هایم، به هرجور صحنه‌ٔ نزیسته‌ای، نیاز دارم. فیلم «مرد خاکستری»، روایت پُرتنش و هیجان‌انگیزی است که به خاطر جلوه‌های بصری، مخاطب را تا انتها پای فیلم نگه می‌دارد. فیلم در ژانر اکشن است و نمی‌توان از آن، انتظار یک فیلم واقع‌گرا با روابط علی معلولیِ کامل داشته باشیم. درواقع وقتی وارد ژانر می‌شویم، از واقعیت فاصله می‌گیریم. پس قواعد سنجش فیلم، تاحدودی متفاوت می‌شود. فیلم، سراسر حادثه است و ریتم بسیار تندی دارد. لحظه‌ای غفلت، باعث جا ماندن از فیلم می‌شود. درست برعکس فیلم‌هایی که اطناب دارند و حوصله‌سربرند. از نقطه قوت فیلم، دیالوگ‌های درخشان است؛ دیالوگ‌هایی که پیش‌برندهٔ داستانند و آدم‌ها فقط برای خودشان گنده‌گویی نمی‌کنند. از نقاط ضعف داستان، ایدهٔ کلیشه‌ای آن است اما باوجود تکراری بودنش، سرگرم‌کننده است و همین، بخش بزرگی از ادبیات و سینماست. ضمن اینکه سؤالاتی تا پایان داستان در ذهن مخاطب باقی می‌ماند و فیلم پاسخگوی همهٔ سؤالات نیست. مثلا تکلیف شخصیت با اهداف سیکس روشن نیست و مخاطب می‌ماند که این کاراکتر به‌دنبال افشای اطلاعات است یا نجات برادرزاده‌ٔ دوستش. در کل فیلم خوبی بود با هنرنمایی بازیگران خوب. ببینید و لذتش را ببرید. @zaatar
ـــــــــــــ کادوی روز زن را بهم داده بود و فکر نمی‌کردم دیگر خبری باشد. پسرک می‌دانست نویسندهٔ موردعلاقه‌ام احمد محمود است. هفتهٔ پیش گفت می‌خواهم برایت کتابی بنویسم. یک کتاب از احمد محمود. گفت کدام کتابش را نداری تا همان را بنویسم. گفتم کتاب‌هایش زیاد است اما تو مدار صفر درجه را بنویس. گفت همین را می‌نویسم. گفت دلم می‌خواهد همه کتاب‌هایش را داشته باشی. این یکی را من می‌نویسم. جلد هم می‌گذارم برایش. در طول هفته، مدام می‌گفت دارم کتاب را برایت می‌نویسم. منتظرش باش. دارد تمام می‌شود. تا دیشب که همسر گفت کتابی سفارش داده‌ام برای خودم. فردا می‌آید. مو لای درز سناریوشان نرفت. امروز پستچی آمد. طبق معمول بسته را پشت در گذاشت. حسین که از مدرسه رسید، با خودش آورد بالا. بسته را درجا باز کرد و مدار صفر درجه را گرفت جلویم. و من هنوز، از گذاشتنِ تکه‌های پازل برای غافلگیریشان، شوکه‌ام. حالا که فکر می‌کنم، چیدن سناریوی پدر-پسری برای خوشحال کردنم، از داشتن مدار صفر درجه هم، دلچسب‌تر بود. @zaatar
ـــــــــــــ فیلم «چیزهای کوچک این چنینی»، اقتباسی است از رمانی با همین نام. داستان در شهر ایرلند و در آستانهٔ کریسمس رخ می‌دهد. در ابتدای فیلم، تثبیت شخصیت به خوبی اتفاق می‌افتد. زغال‌فروشی، متوجه مسائلی در مگدالن می‌شود؛ رخت‌شورخانه‌هایی که توسط راهبه‌ها اداره می‌شدند و در آن، دختران فریب‌خورده نگهداری می‌شدند. در این فیلم، بدون حرف اضافه، با تصاویر و اتمسفر خوب، متوجه شرایط و روند داستان می‌شویم. البته فیلم در ادامه، قدری اطناب دارد اما آن‌قدر محو داستان می‌شویم که ادامه دادنش، آزاردهنده نیست‌. فیلم، مصداقِ کم‌گوی و گزیده‌گوی است. بدون شعار و در سکوت، داستان پیش می‌رود؛ سکوتی معنادار که با بازی خوب و چهره سرد کیلین مورفی، بسیار اثرگذار است. پس می‌توان در فیلم به کارکرد سکوت توجه کرد. مهم‌ترین ویژگی فیلم، خط داستانی قدرتمند و اجرای خوب و تروتمیزش است. روند داستان منطقی است و روابط علی معلولی به خوبی پیاده شده. هرچند بهتر بود اطلاعات داستانی که در فلاش‌بک‌ها داده می‌شد، گذشتهٔ شخصیت را بیشتر و قابل فهم‌تر، شرح بدهد. چیزهای کوچک این‌چنینی، یکی از کهنه‌ترین دردهای جامعه ایرلند را به تصویر می‌کشد و در نهایت از مخاطبش می‌خواهد که روحیه سازش‌کاری را کنار بگذارد و به ندای قلبش گوش دهد؛ خواسته‌ای که چالش‌های فراوانی در پی دارد. @zaatar
ـــــــــــــ سه‌تایی رفتن سلمونی و من دارم دعا می‌کنم قیچی آرایشگر کند باشه و لااقل دوساعت دیگه برگردن تا به کارام برسم🙄😁 @zaatar
ــــــــــــــ عجیبه که نیستی ولی همه‌جا هستی.😔 ✨می‌شه به فاتحه‌ای مهمانش کنید و شریکش کنید در اعمال امروز و امشبتون؟ @zaatar
Mohammad Esfahani - Maro Ey Doost.mp3
8.86M
تو نباشی، چه امیدی به دل خسته من؟ تو که خاموشی، بی تو به شام و سحر، چه کنم با غم تو؟ @zaatar
ــــــــــــــ گلادیاتور یک، فیلمی شخصیت‌محور بود. اثری حماسی با قهرمانی که مخاطب، هیچ‌رقمه نمی‌توانست نادیده‌اش بگیرد. گلادیاتور دو ساخته شد، چون گلادیاتور یک، امتحانش را پس داده بود. گلادیاتور دو، دنبالهٔ گلادیاتور یک است و مقایسه آن‌ها برای مخاطب اجتناب‌ناپذیر است. درهرحال، گلادیاتور دو را فارغ از گلادیاتور یک و به عنوان یک فیلم مجزا باید دید. در همان ابتدای فیلم، لوسیوس جایگزین ماکسیموس معرفی می‌شود. شروع فیلم با صحنه‌های نابی از گلادیاتور یک است. الگو، همان الگوست. لوسیوس، فرزند ماکسیموس، سال‌ها بعد از مرگ پدر، در شهر آفریقایی زندگی می‌کند. یک روز رومی‌ها به شهرشان حمله می‌کنند و بعد از کشتن همسر لوسیوس، او را به بردگی می‌گیرند. همینجاست که لوسیوس به فکر انتقام می‌افتد. در مسیر انتقام، مادرش را پیدا می‌کند. در مواجهه اول، کینهٔ چندین ساله از مادر، با اوست. اما در دیدار بعدی، رابطه‌ای شکل می گیرد که مخاطب را قانع نمی‌کند و شخصیتی را می‌بینیم که احساسش، زیر و رو شده. جلوتر که می‌رود، باورپذیری اتفاقات کمتر می‌شود و ما را با شخصیتی منفعل، روبه‌رو می‌کند. به‌هرحال، ما با داستانی مواجهیم که فراز و فرودهای خودش را دارد و طرفداران فیلم‌های تاریخی و اکشن از تماشای آن، لذت خواهند برد. 🎥 گلادیاتور۲ ▪️کارگردان • ریدلی اسکات ▪️ژانر • جنگی، تاریخی، درام @zaatar
ـــــــــــــــ فیلم شلاق درباره شخصیتی به‌نام اندرو است. شخصیتی که می‌خواهد یک درامرِ حرفه‌ای شود. در مسیرش با معلمی به‌نام فلچر آشنا می‌شود. معلمی که می‌خواهد با سخت‌گیریهایش از اندرو ستاره بسازد. معلمی که معتقد است بدترین کلمهٔ دنیا، «آفرین» است، چون آدم را متوقف می‌کند. فلچر با روش‌های تربیتی خاص خودش، در ذهن مخاطب ماندگار می‌شود. شلاق، داستان زجری است که اندرو به خود تحمیل می‌کند تا سرنوشت بهتری برای خودش رقم بزند. زجری که او را دربرابر شلاق‌های فلچر، مقاوم می‌کند. شلاقی که باید در دست معلم‌‌ باشد تا برای تشویق و حرکت، شاگرد را نوازش کند. شلاق، فیلم تروتمیزی است که ایرادات جزئی هم دارد. کم‌کاری در رابطهٔ عاشقانه اندرو و نیکول در کنار دیدار دوباره اندرو و فلچر که کاملا اتفاقی است، دو نقطه ضعف داستان است. البته حرکات دوربین، کات‌های دنباله‌دار و پشت سرهم، ریتم تند و بدون توقف، لذت و جذابیت فیلم را دوچندان کرده است. شلاق، جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را به خاطر نقش فلچر دریافت کرده است. پیشنهاد می‌کنم حتما ببینید و لذتش را ببرید. 🎥 شلاق ▪️کارگردان ~ دیمین شزل ▪️ژانر ~ درام و موسیقی @zaatar
ـــــــــــــــ رسول خدا (ص) فرمودند: "هر کس یک نیاز مؤمنی را روا سازد، خداوند حاجت‌های فراوان او را روا سازد که کمترین آن بهشت باشد." دوستان عزیز🪴 خانمِ محترمی نیازمند باطری قلب شده‌. همسرِ ایشان، بضاعت کافی برای تامین هزینه‌ها را ندارند. هزینه بیمارستان با بیمه و تخفیفات بالغ بر ۲۱ میلیون تومان است. هزینه باطری قلب که بدن این خانم پذیرای آن است ۵۶ میلیون تومان است که مجموع هزینه‌ها به ۷۷ میلیون تومان می‌رسد. تا این لحظه ۲۳ میلیون تومان فراهم شده و مبلغ ۵۴ میلیون تومان کسر دارند. متأسفانه جراح گفته‌ باید به سرعت باطری را کار بگذارند و خانم، شرایط خوبی ندارند. پرونده پزشکی خانم در دست بنده است و دلخوشم به کمک‌ تک‌تک شما عزیزان. ☘️در صورت تمایل به مشارکت، مبالغ خود را تا فرداشب (چهارشنبه شب ساعت ۲۴) به شماره کارت
5892101577542547
به نام زهرا عطارزاده واریز نمایید. نیازی به اطلاع رسانی در خصوص مبالغ واریز شده نیست. خیر دنیا و آخرت ببینید. @zaatar