ــــــــــــــ
گلادیاتور یک، فیلمی شخصیتمحور بود. اثری حماسی با قهرمانی که مخاطب، هیچرقمه نمیتوانست نادیدهاش بگیرد. گلادیاتور دو ساخته شد، چون گلادیاتور یک، امتحانش را پس داده بود. گلادیاتور دو، دنبالهٔ گلادیاتور یک است و مقایسه آنها برای مخاطب اجتنابناپذیر است. درهرحال، گلادیاتور دو را فارغ از گلادیاتور یک و به عنوان یک فیلم مجزا باید دید.
در همان ابتدای فیلم، لوسیوس جایگزین ماکسیموس معرفی میشود. شروع فیلم با صحنههای نابی از گلادیاتور یک است. الگو، همان الگوست. لوسیوس، فرزند ماکسیموس، سالها بعد از مرگ پدر، در شهر آفریقایی زندگی میکند. یک روز رومیها به شهرشان حمله میکنند و بعد از کشتن همسر لوسیوس، او را به بردگی میگیرند. همینجاست که لوسیوس به فکر انتقام میافتد. در مسیر انتقام، مادرش را پیدا میکند. در مواجهه اول، کینهٔ چندین ساله از مادر، با اوست. اما در دیدار بعدی، رابطهای شکل می گیرد که مخاطب را قانع نمیکند و شخصیتی را میبینیم که احساسش، زیر و رو شده. جلوتر که میرود، باورپذیری اتفاقات کمتر میشود و ما را با شخصیتی منفعل، روبهرو میکند.
بههرحال، ما با داستانی مواجهیم که فراز و فرودهای خودش را دارد و طرفداران فیلمهای تاریخی و اکشن از تماشای آن، لذت خواهند برد.
🎥 گلادیاتور۲
▪️کارگردان • ریدلی اسکات
▪️ژانر • جنگی، تاریخی، درام
@zaatar
ـــــــــــــــ
فیلم شلاق درباره شخصیتی بهنام اندرو است. شخصیتی که میخواهد یک درامرِ حرفهای شود. در مسیرش با معلمی بهنام فلچر آشنا میشود. معلمی که میخواهد با سختگیریهایش از اندرو ستاره بسازد. معلمی که معتقد است بدترین کلمهٔ دنیا، «آفرین» است، چون آدم را متوقف میکند. فلچر با روشهای تربیتی خاص خودش، در ذهن مخاطب ماندگار میشود.
شلاق، داستان زجری است که اندرو به خود تحمیل میکند تا سرنوشت بهتری برای خودش رقم بزند. زجری که او را دربرابر شلاقهای فلچر، مقاوم میکند. شلاقی که باید در دست معلم باشد تا برای تشویق و حرکت، شاگرد را نوازش کند.
شلاق، فیلم تروتمیزی است که ایرادات جزئی هم دارد. کمکاری در رابطهٔ عاشقانه اندرو و نیکول در کنار دیدار دوباره اندرو و فلچر که کاملا اتفاقی است، دو نقطه ضعف داستان است.
البته حرکات دوربین، کاتهای دنبالهدار و پشت سرهم، ریتم تند و بدون توقف، لذت و جذابیت فیلم را دوچندان کرده است.
شلاق، جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را به خاطر نقش فلچر دریافت کرده است.
پیشنهاد میکنم حتما ببینید و لذتش را ببرید.
🎥 شلاق
▪️کارگردان ~ دیمین شزل
▪️ژانر ~ درام و موسیقی
@zaatar
ـــــــــــــــ
رسول خدا (ص) فرمودند: "هر کس یک نیاز مؤمنی را روا سازد، خداوند حاجتهای فراوان او را روا سازد که کمترین آن بهشت باشد."
دوستان عزیز🪴
خانمِ محترمی نیازمند باطری قلب شده. همسرِ ایشان، بضاعت کافی برای تامین هزینهها را ندارند. هزینه بیمارستان با بیمه و تخفیفات بالغ بر ۲۱ میلیون تومان است. هزینه باطری قلب که بدن این خانم پذیرای آن است ۵۶ میلیون تومان است که مجموع هزینهها به ۷۷ میلیون تومان میرسد.
تا این لحظه ۲۳ میلیون تومان فراهم شده و مبلغ ۵۴ میلیون تومان کسر دارند.
متأسفانه جراح گفته باید به سرعت باطری را کار بگذارند و خانم، شرایط خوبی ندارند. پرونده پزشکی خانم در دست بنده است و دلخوشم به کمک تکتک شما عزیزان.
☘️در صورت تمایل به مشارکت، مبالغ خود را تا فرداشب (چهارشنبه شب ساعت ۲۴) به شماره کارت
5892101577542547به نام زهرا عطارزاده واریز نمایید. نیازی به اطلاع رسانی در خصوص مبالغ واریز شده نیست. خیر دنیا و آخرت ببینید. @zaatar
May 11
/زعتر/
ـــــــــــــــ رسول خدا (ص) فرمودند: "هر کس یک نیاز مؤمنی را روا سازد، خداوند حاجتهای فراوان او را
امام حسين(ع) فرمودند: « نياز مردم به شما از نعمتهاى خدا بر شما است، پس آن را غنیمت شمارید.»
سلام و ادب
دوستان خوبم
✨طی دو شبانهروز ۴۰ میلیون تومان برای کمک به این عزیز جمعآوری و واریز شد که جز با همت و بخشندگی شما ممکن نبود.
همهتان در لبخند نشسته روی لبهای این خانواده شریکید؛ خانوادهای که گره کارشان به دست شما و لطف خدا باز شد.
قدردان اعتماد شما هستم.
سفره زندگیتان پُر نعمت🪴
1_1650663594.mp3
5.14M
مادر پدرهامان همينكه كم ميآوردند
يك سفره موسيبنجعفر نذر ميكردند
@zaatar
ــــــــــــ
آزاده جهاناحمدی را با مُرور کتابهایش در مجله الکترونیکی واو شناختم.
همیشه کتابها را خوب موشکافی میکرد و تحلیلهای خوبی ارائه میداد.
نامش را که روی کتاب دیدم، وادارم کردم تا بخرمش و ببینم نقادِ خوبِ کتابها، چطور کتابی را دبیری کرده.
البته موضوع طلاق و اسم بعضی نویسندهها، کنجکاوم کرد تا دیدگاهشان درباره این موضوع را پیدا کنم.
حالا همه چیز دستبهدست هم داده، تا کتاب را با دوستان حلقه کتاب مبنا بخوانم.
@zaatar
ـــــــــــــ
فیلم «شهر خدا» بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده که من را یاد رمان بیلیباتگیت میانداخت؛ رمانی گانگستری که به همه پیشنهادش میدهم.
شهر خدا، شهری پر از خشونتهای غیرقابل تصور است. شهری که قتل و غارت و دزدی، تبدیل به امری روزمره شده و خشونت آنقدر در شهر رخنه کرده که بسیاری از کودکان هم اسلحه دست میگیرند و آدم میکشند.
در شروع فیلم، مرغی را میبینیم که چون فهمیده میخواهند او را بکشند، پا به فرار میگذارد. پایان داستان هم برگشت به ابتدای داستان است. یعنی ما با یک داستان دوری روبهرو هستیم. داستانی که با استفاده از خرده روایت، ماجراها را برایمان روشن میکند.
داستان درباره بوشکاپه است. پسری که بهجای کارهای خشونتآمیز به عکاسی علاقهمند میشود و با عکسهایش از تبهکاران و انتشار در مطبوعات در حرفه عکاسی پیشرفت میکند.
در شهر خدا، داستان تقابل داریم. دو باند زپگوئنو و سینیوره شهر را به مرز بیثباتی میرسانند اما در انتها، برخلاف معمول، هیچکدام از این دو سرِ تقابل، پیروز نمیشوند. هردو در تلاشند که دیگری را از دور خارج کنند و توزیع مواد مخدر را به دست بگیرند.
اتمسفر فیلم، موسیقی و حتی نورپردازی، در خدمت داستان است و این یعنی پشت این فیلم، داستان خوب اما پیچیدهای داریم.
🎥 شهر خدا
▪️کارگردان ~ فرناندو میرلس
▪️ژانر ~ درام و جنایی
@zaatar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ـــــــــــــــ
عجب اربابی خدا بهم داده
دل سرگردونم با حسین آباده
@zaatar