eitaa logo
آموزش تخصصی مداحی
342 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
1.7هزار ویدیو
202 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/MAHDI_EHTESHAMI شماره تماس: ۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ مهدی احتشامی
مشاهده در ایتا
دانلود
. آنکه می‌بوسید جبریل امین خاک درش سر درآورد از تنور خانهٔ خولی سرش خواهرش دنبال او می‌گشت در مقتل ولی یافت او را در تنور نیمه روشن مادرش هرتنوری که غروبی داخلش نان پخته‌اند  قدری آتش‌هست تا شب در دل خاکسترش دود می‌شد خاطرات مادرش کنج تنور روی‌مویش می‌چکید اشکِ دوچشمان‌ترش همسرخولی‌ شد چسان تا که رأس‌شاه دید  بی‌گمان جان می‌دهد سر را ببیند دخترش صورتش زخمی و گیسویش تماماً سوخته  چیزی از رویش نمانده تا ببوسد خواهرش راه طولانیِ این سر از تنور آغاز شد اول راهی که این باشد، امان از آخرش آن‌درختی که‌سرش را ظهر بر شاخه گرفت  گریه می‌کرد از سر شب تا سحر برگ و برش 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 📲۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ 🌏http://eitaa.com/zakerin1401 ┈••✾•🌿⚘️🌷🌺🌷⚘️🌿•✾••┈ ⁠⁠⁠⁠⁠
بسم الله الرحمن الرحیم نور بگو با هرکه در تاریکی دنیا شده محصور "وَ مَن لَم یَجعَلِ اللهُ لَهُ نورًا، فَما مِن نور" جهان مانند بازار است و سودش را کسی برده که - با هرقیمت - از یاد خدا یک‌دم نباشد دور همیشه خوب سهم خوب و بد هم سهم بد باشد جهان شد برقرار از روز اول با همین منشور یقین در آسمان‌ها شهره خواهد شد هر آن‌کس که بماند در زمین از دیده‌ی نامحرمان مستور کلام عبد چیزی جز "سَمِعنا و اَطَعنا" نیست زمانی که به او از جانب رب می‌رسد دستور من از "والله یَهدی مَن یَشا" این‌گونه فهمیدم که بی‌اذن خدا حتی هدایت هم نشد منظور اگر در خانه‌ی دل شد چراغ یاد او روشن نه تنها در زمین، در آسمان هم می‌شوی مشهور «وَ مَنْ يَمْشِي عَلَىٰ بَطْنِهِ وَ مَنْ يَمْشِي عَلَىٰ رِجْلَيْنِ» کدامین نعمت او کرده ای‌انسان تو را مغرور؟ یقیناً چیزی از چشم خدا پنهان نخواهد ماند سر سنگ سیاهی در دل شب، رفتن یک مور جهان مثل کویری پر سراب است و بشر تشنه کجا از دیدن باده شود سرمست یک‌مخمور؟ اگر نوح است در کشتی، اگر یونس به بطن حوت اگر عیسی‌ست در معراج، اگر موسی به کوه طور "وَ لِله یُسَبِّح فی‌السماواتِ و فی‌الارضِ" اگر بر دار شیپور اناالحق می‌زند منصور خداوندا نصیب ما مکن جز رستگاری را در آن ساعت که اسرافیل دارد می‌دمد در صور خدایا بی‌نهایت دوستت دارم که می‌دانم که با محبوب خود روز قیامت می‌شوم محشور 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 📲۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ 🌏http://eitaa.com/zakerin1401 ┈••✾•🌿⚘️🌷🌺🌷⚘️🌿•✾••┈ ⁠⁠⁠⁠⁠
علیه‌السلام 🔹بوی تو می‌آید🔹 نسیمی آشنا از سوی گیسوی تو می‌آید نفس‌هایم گواهی می‌دهد بوی تو می‌آید شکوه تو زمین را با قیامت آشنا کرده و رقص باد با گیسوی تو محشر به پا کرده زمین را غرق در خون خدا کردی خبر داری؟ تو اسرار خدا را برملا کردی خبر داری؟ جهان را زیر و رو کرده‌ست گیسوی پریشانت از این عالم چه می‌خواهی همه عالم به قربانت مرا از فیض رستاخیز چشمانت مکن محروم جهان را جان بده، پلکی بزن، یا حیّ و یا قیّوم خبر دارم که سر از دِیْر نصرانی درآوردی و عیسی را به آیینِ مسلمانی درآوردی خبر دارم چه راهی را بر اوج نیزه طی کردی از آن وقتی که اسب شوق را مردانه هِی کردی تو می‌رفتی و می‌دیدم که چشمم تیره شد کم‌کم به صحرایی سراسر از تو خالی خیره شد کم‌کم تو را تا لحظهٔ آخر نگاه من صدا می‌زد چراغی شعله شعله زیر باران دست و پا می‌زد حدود ساعت سه، جان من می‌رفت آهسته برای غرق در دریا شدن می‌رفت آهسته :: بخوان! آهسته از این جا به بعد ماجرا با من خیالت جمع، ای دریای غیرت! خیمه‌ها با من تمام راه برپا داشتم بزم عزا در خود ولی از پا نیفتادم، شکستم بی‌صدا در خود شکستم بی‌صدا در خود که باید بی‌تو برگردم قدم خم شد ولیکن خم به ابرویم نیاوردم نسیمی آشنا از سوی گیسوی تو می‌آید نفس‌هایم گواهی می‌دهد بوی تو می‌آید 📝 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 📲۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ 🌏http://eitaa.com/zakerin1401 ┈••✾•🌿⚘️🌷🌺🌷⚘️🌿•✾••┈ ⁠⁠⁠⁠⁠
enc_16907470657487762358135.mp3
2.7M
|⇦•به کمک عمه جونت بچه ها رو ... نماهنگ/شب های محرم•ೋ کربلایی مهدی رسولی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● به کمک عمه جونت بچه ها رو خوابوندم تو سخت ترین شام غریبون عالم حالا توی این بیابون دنبال تو میگردم گل نازم خیلی پریشونه حالم کجایی گل نازم صدا کن منو بازم بیا تا برات از دستام گهواره بسازم لالایی لالایی یعنی الان کجایی لالایی لالایی کجای کربلایی لالایی لالایی یعنی الان کجایی لالایی لالایی نکنه رو نیزه هایی عمه حتما می‌دونه این راز رو از چشمای سرخش معلومه هر کشته ای گریه کن داره اما ای وای بچم مظلومه آروم دلم کجایی جات خالیه رو دستم از وقتی رفتی تو هزار دفعه شکستم قبر کوچکت رو آخر پیدا نکرده مادر خسته شدم دیگه رو خاکا نشستم شاید عمه بدونه جای قبر تو جونم یه جوری منو آروم کن واست نگرونم لالایی لالایی چرا جواب نمبدی لالایی لالایی حتما آروم خوابیدی لالایی لالایی الان پیش بابایی لالایی لالایی خوش بگذره دو تایی نیزه تو خاک میزنن نامردا جلو چشم مادر بی صبرت صلوات نذر میکنم هر بار و که تنت بیرون میاد از قبرت 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 📲۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ 🌏http://eitaa.com/zakerin1401 ┈••✾•🌿⚘️🌷🌺🌷⚘️🌿•✾••┈ ⁠⁠⁠⁠⁠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ این هیئت های شیطانی و یزیدی را منهدم کنید متاسفانه به بهانه جذب حداکثری دارند فرهنگ بی حیایی و زنا زادگی و زیست خوکی را بر کشور ما حاکم میکنند‌ / لعنت خداوند بر شما باد که با آبرو و خون امام حسین علیه السلام بازی میکنید. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 📲۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ 🌏http://eitaa.com/zakerin1401 ┈••✾•🌿⚘️🌷🌺🌷⚘️🌿•✾••┈ ⁠⁠⁠⁠⁠
چگونه داغ‌ها را می‌گذارد پشت سر زینب کجا؟ کی؟ می‌گذارد چشم بر هم در سفر زینب فقط با دیدن عباس دائم زنده می‌گردد تمام خاطراتی را که دارد از پدر زینب به جز آن روزهایی که به همراه برادر بود ندیده روز خوش در زندگی از هر نظر زینب جگرسوز است داغش مثل اقیانوسی از آتش اثر بخش است آهش، چون دعا وقت سحر زینب اگر چه بر فراز نیزه "رد الشمس" را دیده ولی با خطبه‌هایش می‌کند "شق القمر "زینب طنین خطبه‌هایش در دل افلاک می‌پیچد و کاخ ظالمان را می‌کند زیر و زبر زینب دل اهل حرم با بودنش گرم است و شکی نیست که بوده یک تنه اندازه‌ی صد‌ها نفر زینب خبر دارم که در طول مسیر، از کربلا تا شام نبوده لحظه‌ای از حال طفلانْ بی‌خبر زینب خبر دارم تنش با تازیانه گرم صحبت بود زمانی که برای کودکان می‌شد سپر زینب شبیه کوه یا آتشفشانی ابری و خاموش گذشته از کنار خیمه‌های شعله‌ور زینب رباب و ام کلثوم و رقیه، حضرت سجاد اگر چه داغ‌ها دیدند اما بیشتر زینب زمانی که حسین آرام می‌زد دست و پا در خون کبوتروار در گودال می‌زد بال و پر زینب شکسته‌تیر‌ها و نیزه‌ها را زد کنار اما صدای آشنایی را شنید از دور و بر زینب صدای ناله‌ی مادر می‌آمد از دل گودال شبیه ناله‌هایی که شنید از پشت در زینب ✍ 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 📲۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ 🌏http://eitaa.com/zakerin1401 ┈••✾•🌿⚘️🌷🌺🌷⚘️🌿•✾••┈ ⁠⁠⁠⁠⁠
هرچند پیر و خسته دل و ناتوان شدیم نام حسین آمد و از نو، جوان شدیم گفتند کربلا وطن ماست بر زمین شکر خدا که هموطن آسمان شدیم چون فرش پادری دم مجلس نشسته‌ایم پاخورده‌ایم و آخر عمری گران شدیم هر غم که دیده‌ایم فدای غم حسین عمری به داغ کرببلا امتحان شدیم باید گریست خط به خط عمر رفته را جز او اگر برای کسی روضه‌خوان شدیم ✍ 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 📲۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ 🌏http://eitaa.com/zakerin1401 ┈••✾•🌿⚘️🌷🌺🌷⚘️🌿•✾••┈ ⁠⁠⁠⁠⁠
چه پای آبله خیزی، چه مرکبی و چه راهی مهار ناقه نیفتد به دست شمر الهی به خفتگان همه رو نیزه می‌زدند که برخیز دریغ و درد، چه راه بلند و شام سیاهی به غیر سایۀ سرنیزه ها و خار مغیلان برای طفل سه ساله نبود پشت و پناهی اسیر بود امامی که کائنات اسیرش اسیر بود چنان که به سینه، سلسله آهی به پاره پاره‌ی معجر، مخدرات مکدر خدا کند که ندوزند اهل شام نگاهی به چوب خشک، لبی را یزید بست که از خاک محال بود نروید پی دعاش گیاهی بدا به شعر که می‌خواند فی البداهه و می‌ریخت شراب بر سر پاک بلند مرتبه شاهی 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 📲۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ 🌏http://eitaa.com/zakerin1401 ┈••✾•🌿⚘️🌷🌺🌷⚘️🌿•✾••┈ ⁠⁠⁠⁠⁠
. ✍ ای در تنور افتاده تنها یا بُنَیَّ دورت بگردد مادرت زهرا  بُنَیَّ من که وصیت کرده بودم با تو باشد هر جا که رفتی زینب کبری بُنَیَّ باور نمی‌کردم تو را اینجا ببینم کنج تنور خانهٔ اینها  بُنَیَّ هر قدر هم خاکستری باشد دوباره من می‌شناسم گیسوانت را  بُنَیَّ با گوشهٔ این چادر خاکی بشویم خون لبت را با نوای یا  بُنَیّ آخر چرا از پشت سر ذبحت نمودند ای کشتهٔ افتاده در صحرا  بُنَیَّ شیب الخضیبت را بنازم ای عزیزم با این حنا شد صورتت زیبا بُنَیَّ آبت ندادند و به حرفت خنده کردند گفتی که باشد مادرت زهرا  بُنَیَّ؟ گفتی زن خولی برایت گریه کرده حتی به او هم می کنم اعطا  بُنَیَّ . 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 📲۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ 🌏http://eitaa.com/zakerin1401 ┈••✾•🌿⚘️🌷🌺🌷⚘️🌿•✾••┈ ⁠⁠⁠⁠⁠
اینکه هنوز پشت درم، اینکه سائلم یعنی بزرگواری تو هست شاملم چشم‌ات گرفت چشم مرا در مقام اشک ناقابلم اگرچه، نشستی مقابلم آنقدر در اتاق خودم روضه خوانده‌ام گاهی حسین می‌شنوم از وسائلم من با دلم چقدر برای تو سوختم دلخوش به این امید، بیایی به محفلم گفتم به عشقِ اُم بنین بعد مُردنم هر هفته شنبه روضه بگیرند منزلم محکم اگر برای تو بر سینه می‌زنم مشغول گردگیری آئینه‌ی دلم قبله‌نمای قلب من اصلاً به سمت توست یومیه پنج مرتبه سوی تو مایلم هرچه برای توست، برایم مقدس است من عاشق علامت و طبل و شمایلم ** ای کاش ماجرای گلویت دروغ بود دنبال یک نشانه میان مقاتلم از بس برای تشنگی‌ات گریه کرده‌ام از روضه‌ی گرسنگی‌ات حیف غافلم ✍سروده گروه ادبی 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 📲۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ 🌏http://eitaa.com/zakerin1401 ┈••✾•🌿⚘️🌷🌺🌷⚘️🌿•✾••┈ ⁠⁠⁠⁠⁠
بر من بتاب و جان مرا غرق نور کن از مشرق دلم به نگاهی ظهور کن چشم امید من به دوتا قطره اشک بود این چشمه خشک مانده، تو آن را نمور کن هرشب بساط ساز من آماده بوده است امشب بساط سوز مرا جفت و جور کن فرزند هیأتی مرا زیر پرچمت از چشم شور مردم بی روضه دور کن ما مُرده‌ایم بی تو و بی کربلای تو فکری به حال مردم اهل قبور کن کردی سفارش آن دو ملک را؛ ولی حسین گاهی هم از کنار مزارم عبور کن پرونده‌ام پُر است از اعمال بد؛ ولی تو صفحه‌های نوکری‌ام را مرور کن ✍ 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 📲۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ 🌏http://eitaa.com/zakerin1401 ┈••✾•🌿⚘️🌷🌺🌷⚘️🌿•✾••┈ ⁠⁠⁠⁠⁠
شکایت می‌کنیم از هجر، از دوری طولانی... ولی رد می‌شویم از تو، ازین غربت به آسانی نه پای کار تو هستیم، نه سرباز تو هستیم فقط مشغول خود هستیم در زنجیر حیرانی اگر هم گریه‌ای کردیم، حاجت داشتیم از تو برای غصه‌هایت نیست این چشمانِ بارانی تو ای یوسف نیا کنعان! بمان در مصرِ این غیبت! تورا هرگز نمی‌خواهند آدم‌های کنعانی خمیر نان ما بوی تعفن از ربا دارد که مؤمن در نمی‌آید ازین نان‌های شیطانی به حق جد عطشانت دعا کن ما گدایان را تو آقای فقیرانی، تو امید گدایانی... ✍ 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 📲۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ 🌏http://eitaa.com/zakerin1401 ┈••✾•🌿⚘️🌷🌺🌷⚘️🌿•✾••┈ ⁠⁠⁠⁠⁠
زمینه عاشورا ۱۴۴۵ حاج محمدرضا طاهری.mp3
8.96M
ای‌وای پر از زخمی، ای‌وای پر از خونی عطشان اگه بودی، عریان نمی‌مونی نترس اگه غارت شده پیرهنت چادرمو می‌ندازم رو بدنت منم شبیه خیمه‌هات می‌سوختم کاشکی خودم برات کفن می‌دوختم خدای من خدای من؛ عریانه بچۀ باحیای من خدای من خدای من؛ ببین چقد تنهان بچه‌های من بُنَیَّ بُنَیَّ بُنَیَّ بُنَیَّ ........................... دیدم توی مقتل، سینه‌ت پر از تیره شمر از سنان داره، خنجر رو می‌گیره تیرا رو از سینه‌‌ت بیرون می‌کِشه می‌شینه روی سینه تا آماده شه با خنجرش ضربۀ محکم می‌زنه رگای نامرتبت سهم منه خدای من خدای من؛ کشتن بچه‌مو جلو چشای من خدای من خدای من؛ به‌ هیچ‌کسی‌ نمی‌رسه‌ صدای‌ من بُنَیَّ بُنَیَّ بُنَیَّ بُنَیَّ ........................... گودال پر از خونه، خیمه تُو آتیشه رفتید تو و عباس، زینب غریب میشه با اینکه ریختن سرِ تو قبیله‌ای ولی تو فکر خواهرت عقیله ای ضجر که دخترا رو هر بار می‌زنه سرِ تو روی نیزه‌ها زار می‌زنه خدای من خدای من؛ سربریدن بچه‌مو روی‌ پای‌ من خدای من خدای من؛ قهقهه می‌زنن به ناله‌های من بُنَیَّ بُنَیَّ بُنَیَّ بُنَیَّ 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 📲۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ 🌏http://eitaa.com/zakerin1401 ┈••✾•🌿⚘️🌷🌺🌷⚘️🌿•✾••┈ ⁠⁠⁠⁠⁠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❁﷽❁ 📺 ◾️ السَّلامُ عَلَیْکَ یا زَیْنَ الْعابِدِینَ 🔺 گریه ی امام 🎤 حجت ‌الاسلام 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 📲۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ 🌏http://eitaa.com/zakerin1401 ┈••✾•🌿⚘️🌷🌺🌷⚘️🌿•✾••┈ ⁠⁠⁠⁠⁠
روضه جانسوز_تنور خولی و کوفه اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _حاج محمود کریمی (1).mp3
1.34M
یازهرا🖤 🖤روضه جانسوز_تنور خولی و کوفه اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _حاج محمود کریمی🎙 ▪️▪️▪️▪️ روضه برات بخونم،زن خولی میگه دیدم از تنور خانه نور به آسمان بلند ...." وارد مطبخ شدم ، دیدم چهار زن مجلله، دور تنور نشستن،سر حسین تو تنوره ...." یکی میگه حسین جان ، مادرت حوا به فدای تو،یکی میگه حسین .... هاجر فدای تو،یکی میگه مریم فدای تو ... یکی میگه آسیه فدای تو" همه داشتن گریه می کردن" یه وقت دیدم یه هودجی از آسمان پایین آمد،پایین آمد،پایین آمد" این چهار بانوی بهشتی بلند شدن،رفتن کمک کردن از این هودج یه خانم قد خمیده ای را آوردن ...." خمیده خمیده این بانو آمد کنار تنور ..." نشست ؛ سر در تنور کرد " هی صدا میزد مادرت برات بمیره حسین ..... '" این بازدید اون دیدار هایی که نیمه شب حسین میرفت سر قبر مادرش ...." مادرم شبا بازدیدشو پس میداد ..." اولین بازدید شب یازدهم محرم بود" خانم زینب کنار بدن پاره پاره ....." زبان گرفته ...." مجلس عزا گرفته ..... یه وقت دیدن هم نوا و هم ناله پیدا شد ...." خوب که دقت کرد دید صدای ناله ی مادرش فاطمه ست ...." هی صدا میزنه غریب مادر حسین ...... ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 📲۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ 🌏http://eitaa.com/zakerin1401 ┈••✾•🌿⚘️🌷🌺🌷⚘️🌿•✾••┈ ⁠⁠⁠⁠⁠
🏴 امان از شام! ☑️ از امام سجاد علیه السلام پرسیدند:‌ 🔹 سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ ▫️ در پاسخ سه بار فرمودند: 🔸 الشّام، الشّام، الشّام... امان از شام! در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود: 🗡 ۱. ستمگران در شام اطراف ما را با شمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله می‌نمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می‌زدند. 🩸 ۲. سرهای شهداء را در میان کجاوه‌های [۱] زن‌های ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمه‌هایم زینب و ام کلثوم (علیها سلام) نگه‌ داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم (علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه می‌آوردند و با سرها بازی می‌کردند و گاهی سرها به زمین می‌افتاد و زیر سم چارپایان قرار می‌گرفت. 🔥 ۳. زن‌های شامی از بالای بام‌ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند، نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه‌ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند. 🎺 ۴. از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند: 🔹 «ای مردم! بکُشید این‌ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!» ✡ ۵. ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها می‌گفتند: 🔹 این‌ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانه‌های آن‌ها را ویران کردند و امروز شما انتقام آن‌ها را از این‌ها بگیرید. ⛓ ۶. ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت. 💥 ۷. ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... 📝 پی نوشت: [۱] چیزی چون سبدی بزرگ و سایبانی بر سر آن که بر پشت اشتر نهند و بر آن نشینند. ⬅️ برگرفته از کتاب تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 📲۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ 🌏http://eitaa.com/zakerin1401 ┈••✾•🌿⚘️🌷🌺🌷⚘️🌿•✾••┈ ⁠⁠⁠⁠⁠
🌴 امام حسین عليه السلام: 🍀 مردم بنده ی دنيايند، و دين، چيزی است که بر زبانشان می چرخد و تا وقتی زندگی هاشان به خوبی می گذرد، دم از دين می زنند. پس هر گاه با بلا آزموده شوند، دينداران اندک می شوند. 🍃 🌾 النَّاسَ عَبِيدُ اَلدُّنْيَا وَ اَلدِّينُ لَعْقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ يَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَايِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلاَءِ قَلَّ اَلدَّيَّانُون. 🍃 📙 بحار الأنوار ج۷۵ ص۱۱۶ ◾▪◾▪ 🍃 اَللّهُــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَــرَج 🍃 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 📲۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ 🌏http://eitaa.com/zakerin1401 ┈••✾•🌿⚘️🌷🌺🌷⚘️🌿•✾••┈ ⁠⁠⁠⁠⁠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❀﷽❀ سبک : صل الله علیک یافاطمه ‌‌‌°°°°°°°°°°°🏴🏴°°°°°°°°°°°° سلام ما بر بانوی قهرمان زینب ای سالارکاروان زینب ای دریای بیکران زینب الله اکبر این  چه  صبریه!! که در قلب بانوی کربلاست الله اکبر این چه  شورییه!! که در دشت خونین نینواست السلام ای  بانوی  کربلا(۴) در اوجِ غم کوه  استقامتی  بانو دنیای  شهامتی  بانو دریای   نجابتی  بانو ای  شور آفرین  عاشورا ای بانوی پاک و بی همتا افتاده  عَلَم  به دوش تو پرچمدار  حضرت   زهرا(س) السلام ای  بانوی  کربلا(۴) در کربلا بودی اُسوه ی  شکیبایی ندیدی   به  غیرِ   زیبایی خطبه های  تو  تماشایی سبحان الله از این بیان تو از خطبه های  بی امان تو آتش زد  بر  قلب  یزیدیان گفتار  حیدر  از  زبان  تو السلام ای  بانوی  کربلا(۴) دستایِ ما عقیله العرب به دامانت الهی جان ما به  قربانت کرم نما به این  محبانت الحمدلله  زیرِ  سایَه تیم ما رو آوردی بین عاشقات بانو ! بر ما کن یک عنایتی ماهم باشیم جزء مدافعات السلام ای بانوی کربلا(۴) ‌°°°°°°°°°°°🏴🏴°°°°°°°°°°° 🖋️رقیه سعیدی(کیمیا) ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 📲۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ 🌏http://eitaa.com/zakerin1401 ┈••✾•🌿⚘️🌷🌺🌷⚘️🌿•✾••┈ ⁠⁠⁠⁠⁠
4_5902366958375932195.mp3
18.33M
نوکر خونوادۀ حسین منم سنگ امامم رو به سینه می‌زنم مثل شهیدای نوجوون منَ‌م پیرو عبدالله‌بن‌حسنم راه حسین یا مسیر شیطون برای من مهمترین تصمیمه حسین انتخابمه؛ برا مثال: پیرهن‌سیاه لباس سربازیمه من؛ امام‌حسینی‌ام ............... تکلیف امروزم مشخصه این پرچم برای من مقدّسه امام‌حسین برای من همه کسه واللهِ امام‌حسین برام بسه هرکس داشته باشه بوی کربلا باهاش رفیق میشم بی‌معطّلی باطل یعنی هرچی غیر حسین حق یعنی راه حسین بن علی من؛ امام‌حسینی‌ام ............... مدرسه و کلاس من سنگرمه مداد من اسلحۀ باورمه مجاهدم دست خدا یاورمه سایۀ سیدعلی روی سَرَمه اگه حواسمو بدم خطا نَرَم منم یه سربازِ درست‌حسابی‌ام با مدد خدا و صاحب‌الزمان نوجوونِ مؤمن انقلابی‌ام من؛ امام‌حسینی‌ام 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 📲۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ 🌏http://eitaa.com/zakerin1401 ┈••✾•🌿⚘️🌷🌺🌷⚘️🌿•✾••┈ ⁠⁠⁠⁠⁠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❁﷽❁ 📺 🔺 به اندازه یک حبه قند 🎤 حجت ‌الاسلام 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 📲۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ 🌏http://eitaa.com/zakerin1401 ┈••✾•🌿⚘️🌷🌺🌷⚘️🌿•✾••┈ ⁠⁠⁠⁠⁠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°• 🌿 🏴 نقش زنان در کربلا بازگویی روایت‌هایی از نقش همسران شهدای کربلا در همراهی و حمایت از قیام سیدالشهدا 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 📲۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ 🌏http://eitaa.com/zakerin1401 ┈••✾•🌿⚘️🌷🌺🌷⚘️🌿•✾••┈ ⁠⁠⁠⁠⁠
نماهنگ بارون نبارید_۲۰۲۳_۰۸_۰۱_۲۰_۰۳_۵۱_۰۰۳.mp3
7.17M
نماهنگ بارون نبارید حاج مهدی رسولی 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 📲۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ 🌏http://eitaa.com/zakerin1401 ┈••✾•🌿⚘️🌷🌺🌷⚘️🌿•✾••┈ ⁠⁠⁠⁠⁠
[www.sarallah-zn.ir]ma020504-12.mp3
9.72M
| یه بغل خاطره دارم از حرم هیئت‌ثاراللّٰه‌زنجان مدّاح: شب نهم محرم‌الحرام ۱۴۴۵ چهارشنبه ۴ مردادماه ۱۴۰۲ 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 📲۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ 🌏http://eitaa.com/zakerin1401 ┈••✾•🌿⚘️🌷🌺🌷⚘️🌿•✾••┈ ⁠⁠⁠⁠⁠
ترجمه مقتل ابی مخنف.pdf
5.01M
فایل پی دی اف ترجمه مقتل ابـی مخنـــف؛ تقدیـــم شـــما خوبان❤️ 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 📲۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ 🌏http://eitaa.com/zakerin1401 ┈••✾•🌿⚘️🌷🌺🌷⚘️🌿•✾••┈ ⁠⁠⁠⁠⁠
من که بی روضه ها نخواهم ماند لحظه ای بی شما نخواهم ماند روز و شب بی خیالِ رؤیای حرم کربلا نخواهم ماند بی نوا می روم به سمت حرم در حرم بی نوا نخواهم ماند من گدای همیشه ات هستم هر کجایی گدا نخواهم ماند پرچمت تا که هست محتاجِ منت رهنما نخواهم ماند لطف زهرا میان روضه ی تو لحظه ای بی صدا نخواهم ماند تا حسین است عشق بندگی ام لنگ قبله نما نخواهم ماند تا حسینیه است معراجم بی در و بی کجا نخواهم ماند ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 📲۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ 🌏http://eitaa.com/zakerin1401 ┈••✾•🌿⚘️🌷🌺🌷⚘️🌿•✾••┈ ⁠⁠⁠⁠⁠
‌⚫️روضه جانسوز_ماجرای ام حبیبه و اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _حاج مجید سبزعلی⚫️ ➖⚫️➖➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️ السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ السلام علیک یا اخیک الشهید ابوالفضل العباس " نام زینب در شئون زندگی گل می کند در دل عشاق ایجاد تحول می کند مهدی زهرا که خود رمز توسل با خداست در مقام ذکر با زینب توسل می کند بالا نرفت آنکه به پای تو پا نشد آقا نشد هرآنکه گدای شما نشد مقصود از تکلم طور از تو گفتن است موسی نشد هر آنکه کلیم شما نشد روز ازل برای گلوی تو هیچ کس غیر از خدای عز و جل خونبها نشد در خلقتش زمین و مکانهای محترم بسیار آفرید ولی کربلا نشد .... ما گندم رسیده ی شهر ری توایم شکر خدا که نان تو از من جدا نشد یک گوشه می رویم و فقط گریه می کنیم حالا که کربلای تو روزی ما نشد *داداش* داغ تو اعظم است تحمل نمی شود در حیرتم چگونه قد نیزه تا نشد شاعر:علی اکبر لطیفیان ایام شهادت ابی عبدالله و شهدای کربلا ، روضه،روضه ی عمه ی سادات حضرت زینب یااباعبدالله؛ وارد کوفه شدن کنیز ام حبیبه اومد گفت خانم یه مشته زن و بچه اومدن،لباسا همه پاره،پای برهنه،خیلی گرسنه اند، ام حبیبه یه زنبیل پر از نان و خرما کرد گفت ببر،کنیزه اومد تو کاروان خرماها رو دادن،بچه ها همه گرسنه" خانم کلثوم اومد نون و خرماها رو از دست بچه ها گرفت انداخت تو زنبیل گفت صدقه بر ما حرامه ...." برگشت، (قدیمیا وقتی کارد به استخوانشون میرسید به دو نفر توسل میکردن بعد از عاشورا،یکی حضرت صغری،یکی هم روضه ام حبیبه)گفت نون و خرماها رو برگردون،ام حبیبه تعجب کرد گفت مکه تو نگفتی اینا گرسنه ان،چند روزه غذا نخوردن؟گفت خانوم،تا نون و خرماها رو دادم دست بچه ها یه خانمی اومد گرفت انداخت تو زنبیل گفت صدقه بر ما حرامه" بلند شد از جا گفت صدقه فقط به یه خانواده حرامه"اونم بنی هاشمیان ...." اومد خود ام حبیبه با گریه زنبیلای نان و خرما رو آوردن از بچه ها سوال کرد بزرگ شما کیه؟همه یه خانم قد خمیده رو نشدن دادن؛همه زینب و نشون دادن ..." اومد ام حبیبه،گفت چرا این نان و خرماها رو نزاشتید بچه ها بخورن؟گفت صدقه بر ما حرامه" گفت خانم جان صدقه نیست نذره ...."گفت ام حبیبه نذرت چیه؟گفت نذر من اینه هر کاروانی اومد تو این شهر نان و خرما نذر می کنم،نذرم اینه یه دفعه دیگه خانمم زینبو ببینم ..." یه موقع زینب صدا زد ام حبیبه" نذرت قبول شد ... من زینبم ...." گفت اگه تو زینبی چرا قدت خمیده؟چرا موهات سپید شده؟باورم نمیشه تو زینبی ،اون زینبی که من میشناسم"هیچ موقع از حسین جدا نمیشد ..." یه موقع عقیله ی بنی هاشم حضرت زینب صدا زد ام حبیبه اون سری که بالا نیزه ست سر حسینه ...." حسین لذا چند روز اهل بیت ابی عبدالله رد تو یه خرابه ای نگه داشتن،نه بامی نه در " ده هزار نفر نوشته مرحوم اشتهاردی شهر رو محاصره کرده بودن گفتن الان جیگر بچه های حسین رو میسوزونیم"چی کار کردن؟شروع کردن غذا پختن ...." بچه ها زینب و میگرفتن،عمه ما گرسنمونه ...." زخانه ها بوی طعام می آید ..... اینم برا شهدا،شهدای مدافع حرم زینبی؛ دارن حرکت می کنن،یه موقع زینب دید شمر و زجر ابن قیس و سنان و دیگر نانجیبا دارن به رباب میخندن ...." آخ آخ ..... یه نگاهی کرد حضرت زینب دید رباب دستاشو داره تکون میده ،اما خوابه ...."گفت خانم جان،رباب،همسر برادر بیدار شو ببین این نانجیبا دارن بهت میخندن ....." گفت خانم جان خوابم برد ؛ خواب علی اصغر و دیدم..... خواب دیدم علی اصغر تو بغلمه،دارم براش لالایی می گم ..... دستمو تکون میدادم ........." حسین .......... غم عشقت بیابون پرورم کرد ....... هوای وصل بی بال و پرم کرد ...... ای دل .....ای دل ..... به ما گفتی صبوری کن صبوری صبوری، طرفه خاکی بر سرم کرد ...... دلم را هر چه میخواهی بسوزان تنم را هرچه میخواهی بلرزان ولی در کوچه های کوفه و شام .... به پیش چشم نامحرم مگردان ... حسین ......... ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 📲۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ 🌏http://eitaa.com/zakerin1401 ┈••✾•🌿⚘️🌷🌺🌷⚘️🌿•✾••┈ ⁠⁠⁠⁠⁠
نماهنگ قیامت کردی_۲۰۲۳_۰۸_۰۱_۲۲_۴۹_۵۹_۱۷۶.mp3
2.66M
قیامت کردی..... کربلایی محمد اسدالهی 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 📲۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ 🌏http://eitaa.com/zakerin1401 ┈••✾•🌿⚘️🌷🌺🌷⚘️🌿•✾••┈ ⁠⁠⁠⁠⁠
📋بررسی شخصیت (هنده) و (ام حبیبه) که در روضه ها بارها و بارها نام این دو تن شنیده شده است!🎤《از سلمان فارسی نقل شده است که روزی در مدینه، عبدالله بن عامر یهودی را که از تجار معروف عرب بود، دید. همراه او دختری بود به نام هنده، که در اثر یک بیماری مادرزادی، نابینا و فلج بود. او برای درمان دخترش، پزشکان فراوانی را تجربه کرده بود، ولی نتیجه ای نگرفته بود. به همین جهت، با راهنمایی سلمان فارسی، در شهر مدینه، به خانه حضرت علی(ع) رفت تا در این خانه شفا یابد. وقتی وارد خانه امام علی(ع) شدند، و ماجرا را شرح دادند، امام حسین(ع) به درخواست امام علی(ع) ظرفى را پر از آب نمود و دست مبارک خود را در آن نهاد. سپس هند را کنار آن آب آوردند او از آب آن ظرف به بدنش مالید و پاشید و به طور کامل سلامتى خود را باز یافت از آن پس افتخار کنیزی در خانه امام حسین(ع) را پیدا کرد. بدین ترتیب، هنده با دستان کوچک امام حسین(ع) شفا یافت. پدر هند گفت : یا علی(ع)! می شود یک منّتی بر من بگذاری واین دخترم را چند ماهی برای کنیزی قبول کنی که با بچّه های شما تربیّت اسلامی شود؟!!! حضرت(ع) نیز قبول کرد. عبدالله بن عامر مسلمان شد و به شام رفت، و بعضی از شامیان از اقوام و دوستان، نیز همان جا به اسلام رو آوردند و بعدها نیز کسانی که به مدینه آمدند و سلامتی دختر را دیدند، مسلمان شدند. هند در این خانه ماند و قدری بزرگ شد و تا این مدت هم بازی زینب کبری(س) بود. تا اینکه پدرش بعد از مدتی او را از این منزل به شهر خود برد، و برخی می گویند که تا شهادت امام علی(ع) کنیز خانه علی(ع) بوده است و پس از شهادت حضرت علی(ع) برای کنیزی به خانه امام حسن(ع) رفت. به هر حال؛ در زمان خلافت معاویه به حسب تقدیر سر از شام در می آورد و با یزید ازدواج می کند!! امّا به جهت آن که همه خاطرات دوران کودکی و نوجوانی او متعلق به شهر مدینه و خانه اهل بیت(ع) بود، سخت به این خانه دل بسته بود. او که در شهر شام بود و از داستان حوادث کربلا خبری نداشت؛ يك وقت بر سر زبانها افتاد كه جماعتى از اسيران خارجى به شام آمده اند. اين زن از يزيد درخواست كرد به ديدار آنها برود ويزيد اجازه داد! شب فرا رسيد، فرمان داد تا كرسی اى در نصب كردند و او بر كرسى قرار گرفت و حال رقت بار آن اسيران او را كاملا متاثر گردانيد. هند سؤال كرد : بزرگ شما كيست؟ حضرت زینب(س) را نشان دادند. گفت : اى زن اسير، شما از اهل كدام دياريد؟ فرمود: از اهل مدينه! آن زن گفت عرب همه شهرها را مدينه گويد؛ شما از كدام مدينه هستيد؟ فرمود : از مدينه رسول خدا(ص )! آن زن از كرسى فرود آمد و به روى خاك نشست و گفت : اى زن اسير! تو را به خدا قسم مى دهم آيا هيچ در محله بنى هاشم آمد و شد داشته اى؟ حضرت(س) فرمود : من در محله بنى هاشم بزرگ شده ام! آن زن گفت : اى زن اسير، قلب مرا مضطرب كردى! تو را به خدا قسم مى دهم، آيا هيچ در خانه آقايم اميرالمؤمنين(ع ) عبور نموده و زينب(س) را زيارت كرده اى؟ حضرت زينب(س) ديگر نتوانست خوددارى بنمايد، صداى شيون او بلند شد فرمود : حق دارى زينب را نمى شناسى، من زينبم! در این هنگام هند بیهوش بر زمین افتاد. پس از آن که به هوش آمد حضرت زینب(س) به بالین او آمد و فرمود : اى هند برخیز و به خانه ات برو که من مى ترسم شوهرت یزید به تو آسیب برساند. هند خود را به کاخ یزید رساند و خطاب به یزید گفت : وای بر تو ای یزید! تو آل رسول(ص) را در خرابه جا داده ای؟! از آن پس او یزید را برای همیشه ترک کرد و رفت!》 📚جواب :👇 در مورد جریان هند همسر یزید آنچه در منابع آمده، این است که وی دختر عبدالله بن عامر بن کریز بن ربیعه بوده که کنیه اش ام کلثوم می باشد که در اشعار یزید ذکر شده است : 《اذَا اتکأتُ عَلي الأَنماطِ فِی غُرفِِ، بِدَیر مَرانَ عِندِی اُمّ كُلثُوم》 هیچ غمی نیست، وقتی که در دیر مران در غرفه‌ها بر تخت تکیه بدهم و آغوشم ام‌ کلثوم باشد. هند بعد از اینکه متوجه شد، اسرای حاضر در شام، اسرای آل رسول(ص) هستند، به مخالفت با یزید پرداخت و او را مجبور کرد که رفتارخود را نسبت به اسرای کربلا تغییر دهد! همین! یعنی در مورد هند دختر عبدالله، همسر یزید، همین اندازه، در موردش در تاریخ گنجانده شده است و پیش از این جریان و بعد از این جریان، مطلب زیادی در موردش نیست! 👤خوارزمی می نویسد : بعداز ورود اسرای کربلا به شام، یزید لعین دستور داد به اینکه؛ سر مطهر امام حسین(ع) را بر سر در خانه اش بياويزند و به اهل بيت امام حسين(ع) دستور داد تا وارد خانه اش شوند. 《 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 📲۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ 🌏http://eitaa.com/zakerin1401 ┈••✾•🌿⚘️🌷🌺🌷⚘️🌿•✾••┈ ⁠⁠⁠⁠⁠