#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
پایین قتلگاه اگر شمر آب خورد
بالای قتلگاه سنان هم شراب خورد
بودند دیو و دد همه سیراب و یک غریب
از فرط تشنگی چقدر پیچ و تاب خورد
آبی نخورد بر لب خشکش چهار روز
اما سه روز بر بدنش آفتاب خورد
گرچه به جان حنجرش افتاد خنجری
قتلش ولی ز قتل علی اکبر آب خورد
تکیه به نیزهای زد و هل من معین که گفت
یک سنگ بی هوا به سرش در جواب خورد
بیرون کشید از کمر خود سه شعبه را
از بس به روی سینهی او با شتاب خورد
اسلام را شیوخ مسلمان نما زدند
از پیرها عصا سرِ کسب ثواب خورد
غیر از هزار و نه صد و پنجاه زخم تیغ
زخم زبان ز کوفی خانهخراب خورد
خون گریه کرد بر سر نیزه سر حسین
هر جا که سنگ بر سر و روی رباب خورد
سروده گروه ادبی #یا_مظلوم
🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙
📲۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲
🌏http://eitaa.com/zakerin1401
┈••✾•🌿⚘️🌷🌺🌷⚘️🌿•✾••┈
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
تا قنوتَت رو بهسوی یار بالا میرود
بر دو دستت آسمان انگار بالا میرود
پرچمت را از زمانی که درِ خانه زدم
برکت و نور از درودیوار بالا میرود
اوج، معنایش به دستوپای تو افتادن است
نوکرت از این جهت بسیار بالا میرود
بردن نام تو مُهرِ استجابت بر دعاست
ذیل ذکر اسم تو، اذکار بالا میرود
تربت تو در حقیقت آبِ روی آتش است
هر زمانی که تب بیمار بالا میرود
حاجتش لمس ضریح و صحن و پایین پای توست
دستهای سینهزن هربار بالا میرود
::
کشتهی جمعه، تو را تیغ دوشنبه ذبح کرد
نیزه با دستور آن مسمار بالا میرود
سروده گروه #یا_مظلوم
..............................................
🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙
http://eitaa.com/zakerin1401
..............................................
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
#حضرت_زینب_س_مصائب؛ #حضرت_زینب_س_اسارت
کربلا کارگاهِ زینب بود
تازه آغاز راه زینب بود
اینکه شد دودمانِ ظلم سیاه
اثر دودِ آهِ زینب بود
مُهرِ خون زد به دفترِ عشقش
چوب محمل گواه زینب بود
گرچه چل روز سر پناه نداشت
یک جهان در پناه زینب بود
و اذالشمسُ کورت شرحِ
روزگار سیاه زینب بود
قتلگاهِ حسین، کرب و بلا
شام هم قتلگاه زینب بود
آن تن تکه تکه تکه شده
بخدا تکیهگاه زینب بود
بدنی که سپاه رویش رفت
روزگاری سپاه زینب بود
زنده زنده تنی که عریان شد
آبرو دار و شاه زینب بود
قطره قطره ز دیده دُر میسُفت
با برادر چنین سخن میگفت:
پای هر پنج تن بلا دیدم
من تورا روی نیزهها دیدم
سر یک نیزهی بلند، حسین
گیسوان تورا رها دیدم
بین جمعیتی که سنگ زدند
چهرهی چند آشنا دیدم
به غذا لب نمیزنم دیگر
سرِ سفره سرِ تورا دیدم
کوچه گردیت کوچه گردم کرد
بین این کوچهها چهها دیدم
ذرهای از بلای کوفه نشد
هربلایی که کربلا دیدم
آه از آن لحظه که زمین خوردی
روی جسمت بروبیا دیدم
روی تل دست و پای من گم شد
تا تورا زیر دست و پا دیدم
دور گودال غیرِ سرنیزه
چندتا تکهی عصا دیدم
بعد از آنكه جدايمان كردند
بدنت را جدا جدا ديدم
از لباس تنت نمانده نخی
تن غارت شده! أَ اَنتَ اَخی؟!
✍سروده گروه #یا_مظلوم
..............................................
🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙
http://eitaa.com/zakerin1401
..............................................
#حضرت_رقیه_س_شهادت
خورشيدِ من آمدی شبانه
قدری بغلم کن عاشقانه
نشناختمت در اول کار
نفرین خدا به این زمانه
کی زیر گلوت را عزیزم
اینطور بریده ناشیانه
تقصیر حرارت تنور است
این سوختگی زیر چانه
امروز شبیه موی تو سوخت
آن موی بلند دخترانه
اوضاع مناسبی ندارم
چه خوب که آمدی شبانه
من که همه عمر رفته بودم
تنها به مجالس زنانه
رفتم وسط شرابخواران
کَت بسته، به زورِ تازیانه
"بَر" خورده به من، چرا نبوده؟!
برخوردِ کسی مودبانه
من دختر شاه عالمینم
دادند ولی به من اعانه
در راه، شتر تکان نمیخورد
خوردم کتکی به این بهانه
هر بار طناب را کشیدند
خوردیم زمین دانه دانه
من سیر غذا نخوردم اما
خوردم دل سیر تازیانه
افتاد سرت ز روی شاخه
افتاد سرم به روی شانه
هر سنگ که بر سر تو میخورد
میکرد به سمت ما کمانه
از خاطر من نمیرود... نه...
آن ضربهی چوب وحشیانه
سالم لب من، لب تو زخمی؟!
واللهِ که نیست عادلانه
دیگر ز سفر بدم میآید
کِی میبریام پدر به خانه
دیدی که ز شب هراس دارم
خورشیدِ من آمدی شبانه
✍سروده گروه #یا_مظلوم
..............................................
🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙
http://eitaa.com/zakerin1401
..............................................
#امام_حسین_ع_مناجات
#حضرت_رقیه_س_شهادت
وقتی از خاک تو شفا برسد
گر نگاهی کنی، چهها برسد
به نوا میرسانیاش قطعاً
بی نوا گر به نینوا برسد
رحمت واسعه! بغل وا کن
تا غریبه به آشنا برسد
ما ز دست فراق خسته شدیم
یکنفر هم به داد ما برسد
دست ما را بگیر تا بلکه
پاى ما هم به کربلا برسد
لحظهی احتضار منتظریم
قدمت روی چشمها برسد
تا حسینی شدن بسی راه است
میوهی کال، مانده تا برسد
زخمهای تو تشنهی اشکاند
گریه کردم به تو دوا برسد
::
با خودش میبَرَد مرا حتماً
پدر امشب اگر خرابه رسد
نان خود را نخورد خواهرتو
تا به طفلان تو غذا برسد
✍سروده گروه #یا_مظلوم
..............................................
🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙
http://eitaa.com/zakerin1401
..............................................
#حضرت_رقیه_س_شهادت
شبیه مادرم دیگه نمیشه هیچکس اما تو
نشون دادی به بابات جلوهی اُمّابیهاتو
صدام کردی و آخرسر، کنارت اومدم با سر
میبینی کار دنیامو، میبینی کار دنیاتو
نباید با طبق من رو جلو روت پرت میکردن
نمیخواستم ببینی اینجوری تعبیر رؤیاتو
چرا چشماتو بستی پس؟ منم بابا.. نگاهم کن
خجالت میکشی از من؟ غریبم من مگه با تو؟
بیا بازی کنیم بابا، بیا زخمامونو بشمار
ببین من بیشتر زخمی شدم توو این سفر یا تو
اگه لبهام پُر از زخمه، اگه خشک و ترک خوردهست
تحمل کن یه کم بابا، ببوسم تاول پاتو
تو هم گوشوارههات گم شد، منم انگشترم گم شد
گوشات زخمه، خدا رو شکر، ندیدی دست باباتو
خبر دارم شبا از درد پاهات دیر میخوابی
سرِشب دونه دونه بچهها خوابیدن الا تو
میدونم که دلت تنگه، میدونم که بغل میخوای
نبین رفتم پیش راهِب، نمیگیره کسی جاتو
منو محکم بغل کردی، میترسی باز تنها شی
نترس جایی نمیرم یا، برم میرم فقط با تو
✍سروده گروه #یا_مظلوم
..............................................
🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙
http://eitaa.com/zakerin1401
..............................................
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#محاوره
من ازبس غصه دارم که، میشه صدتا کتابش کرد
کدومش رو بگم آخه، نمیشه انتخابش کرد
دیدی تنهام و شبهای خرابه سرد و تاریکه
سر تو سرزده اومد، مثه خورشید تابِش کرد
تموم آرزوهامو، گذاشتن پیش روم امشب
دعا کردم بیای پیشم، خدا هم مستجابش کرد
میگیرم دستمو بابا، به دور صورت زخمیت
هنوزم میشه روی ماهتو اینجوری قابش کرد
اگه چشمام نمیبینه، دلیلش دستای زجرِ
یه دونه سیلی زد اما، باید صدتا حسابش کرد
رو خاک داغ صحرا با، سرانگشتِ پُر از زخمم
نوشتم اسمتو اما، سنان با پا خرابش کرد
گذشت از من ولی کاشکی، یکی بود یادشون میداد
نباید دختر شاهو، بهجز «خانم» خطابش کرد
دیگه از هرچی اسبه من، بدم میاد آخه اون روز
دیدم که ده تا اسب اومد، گل من رو گلابش کرد
میسوزونه منو داغِ، تنور خونهی خولی
کجا رفت اون محاسن که، علی اصغر خضابش کرد؟!
رباب امروز طفلش رو، توی رؤیا بغل کرد و...
خیالی شیرشو داد و لالایی خوند و خوابش کرد
✍ سروده گروه #یا_مظلوم
..............................................
🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙
http://eitaa.com/zakerin1401
..............................................
#امام_حسین_ع_مناجات
#امام_حسین_ع_شهادت
#دیر_راهب
عاشق شدن، شاید... اگر... اما... نمیخواهد
مجنون نمیگوید مرا لیلا نمیخواهد
من آمدم دورت بگردم، برنگردانم
شمعِ نگاهت گِردِ خود پروانه میخواهد
دنیا برای اهل دنیا؛ من تو را دارم
آنکه تو را دارد دگر دنیا نمیخواهد
امروز جایی نوکری کردم که اربابش
هرچه شود، عذر مرا فردا نمیخواهد
عاشق میان سینه دارد یک حُسینیه
عاشق برای گریه کردن جا نمیخواهد
هرکس که چای روضه را پَس میزند انگار
در جنّت است و آب کوثر را نمیخواهد
گریه کنت با دست، بر سر میزند یعنی
از غُصهی ذبح سرت، سر را نمیخواهد
* *
داغ علی اکبر به جانت آتش افکنده
جسم تو دیگر تابش گرما نمیخواهد
حداقل یک پارچه رویت بیندازند
پوشاندن پیکر دگر فتوا نمیخواهد
از کربلا تا کوفه و از کوفه تا به شام
راهب فقط فهمید مویت شانه میخواهد
سروده گروه #یا_مظلوم
..............................................
🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙
http://eitaa.com/zakerin1401
..............................................
#حضرت_رقیه_س_شهادت
خورشيدِ من آمدی شبانه
قدری بغلم کن عاشقانه
نشناختمت در اول کار
نفرین خدا به این زمانه
کی زیر گلوت را عزیزم
اینطور بریده ناشیانه
تقصیر حرارت تنور است
این سوختگی زیر چانه
امروز شبیه موی تو سوخت
آن موی بلند دخترانه
اوضاع مناسبی ندارم
چه خوب که آمدی شبانه
من که همه عمر رفته بودم
تنها به مجالس زنانه
رفتم وسط شرابخواران
کَت بسته، به زورِ تازیانه
"بَر" خورده به من، چرا نبوده؟!
برخوردِ کسی مودبانه
من دختر شاه عالمینم
دادند ولی به من اعانه
در راه، شتر تکان نمیخورد
خوردم کتکی به این بهانه
هر بار طناب را کشیدند
خوردیم زمین دانه دانه
من سیر غذا نخوردم اما
خوردم دل سیر تازیانه
افتاد سرت ز روی شاخه
افتاد سرم به روی شانه
هر سنگ که بر سر تو میخورد
میکرد به سمت ما کمانه
از خاطر من نمیرود... نه...
آن ضربهی چوب وحشیانه
سالم لب من، لب تو زخمی؟!
واللهِ که نیست عادلانه
دیگر ز سفر بدم میآید
کِی میبریام پدر به خانه
دیدی که ز شب هراس دارم
خورشیدِ من آمدی شبانه
✍سروده گروه #یا_مظلوم
..............................................
🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙
http://eitaa.com/zakerin1401
..............................................
#امام_حسین_ع_مناجات
#حضرت_رقیه_س_شهادت
وقتی از خاک تو شفا برسد
گر نگاهی کنی، چهها برسد
به نوا میرسانیاش قطعاً
بی نوا گر به نینوا برسد
رحمت واسعه! بغل وا کن
تا غریبه به آشنا برسد
ما ز دست فراق خسته شدیم
یکنفر هم به داد ما برسد
دست ما را بگیر تا بلکه
پاى ما هم به کربلا برسد
لحظهی احتضار منتظریم
قدمت روی چشمها برسد
تا حسینی شدن بسی راه است
میوهی کال، مانده تا برسد
زخمهای تو تشنهی اشکاند
گریه کردم به تو دوا برسد
::
با خودش میبَرَد مرا حتماً
پدر امشب اگر خرابه رسد
نان خود را نخورد خواهرتو
تا به طفلان تو غذا برسد
✍سروده گروه #یا_مظلوم
..............................................
🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙
http://eitaa.com/zakerin1401
..............................................
#حضرت_رقیه_س_شهادت
شبیه مادرم دیگه نمیشه هیچکس اما تو
نشون دادی به بابات جلوهی اُمّابیهاتو
صدام کردی و آخرسر، کنارت اومدم با سر
میبینی کار دنیامو، میبینی کار دنیاتو
نباید با طبق من رو جلو روت پرت میکردن
نمیخواستم ببینی اینجوری تعبیر رؤیاتو
چرا چشماتو بستی پس؟ منم بابا.. نگاهم کن
خجالت میکشی از من؟ غریبم من مگه با تو؟
بیا بازی کنیم بابا، بیا زخمامونو بشمار
ببین من بیشتر زخمی شدم توو این سفر یا تو
اگه لبهام پُر از زخمه، اگه خشک و ترک خوردهست
تحمل کن یه کم بابا، ببوسم تاول پاتو
تو هم گوشوارههات گم شد، منم انگشترم گم شد
گوشات زخمه، خدا رو شکر، ندیدی دست باباتو
خبر دارم شبا از درد پاهات دیر میخوابی
سرِشب دونه دونه بچهها خوابیدن الا تو
میدونم که دلت تنگه، میدونم که بغل میخوای
نبین رفتم پیش راهِب، نمیگیره کسی جاتو
منو محکم بغل کردی، میترسی باز تنها شی
نترس جایی نمیرم یا، برم میرم فقط با تو
✍سروده گروه #یا_مظلوم
..............................................
🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙
http://eitaa.com/zakerin1401
..............................................
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#محاوره
من ازبس غصه دارم که، میشه صدتا کتابش کرد
کدومش رو بگم آخه، نمیشه انتخابش کرد
دیدی تنهام و شبهای خرابه سرد و تاریکه
سر تو سرزده اومد، مثه خورشید تابِش کرد
تموم آرزوهامو، گذاشتن پیش روم امشب
دعا کردم بیای پیشم، خدا هم مستجابش کرد
میگیرم دستمو بابا، به دور صورت زخمیت
هنوزم میشه روی ماهتو اینجوری قابش کرد
اگه چشمام نمیبینه، دلیلش دستای زجرِ
یه دونه سیلی زد اما، باید صدتا حسابش کرد
رو خاک داغ صحرا با، سرانگشتِ پُر از زخمم
نوشتم اسمتو اما، سنان با پا خرابش کرد
گذشت از من ولی کاشکی، یکی بود یادشون میداد
نباید دختر شاهو، بهجز «خانم» خطابش کرد
دیگه از هرچی اسبه من، بدم میاد آخه اون روز
دیدم که ده تا اسب اومد، گل من رو گلابش کرد
میسوزونه منو داغِ، تنور خونهی خولی
کجا رفت اون محاسن که، علی اصغر خضابش کرد؟!
رباب امروز طفلش رو، توی رؤیا بغل کرد و...
خیالی شیرشو داد و لالایی خوند و خوابش کرد
✍ سروده گروه #یا_مظلوم
..............................................
🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙
http://eitaa.com/zakerin1401
..............................................