eitaa logo
آموزش تخصصی مداحی
343 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
1.7هزار ویدیو
201 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/MAHDI_EHTESHAMI شماره تماس: ۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ مهدی احتشامی
مشاهده در ایتا
دانلود
نه تنها در وداع تو جدا شد جان من از من که می‌آمد صدای ناله‌های پنج‌تن از من از آن‌جایی که وابسته‌ست جان من به جان تو جدا کردند سر از تو؛ جدا کردند تن از من میان معرکه هم زخم، هم جان‌باختن از تو میان خیمه‌ها هم سوختن، هم ساختن از من تو زیر خنجرش بودی و محکوم تماشا من گلوی زیر خنجر از تو؛ دست و پا زدن از من دلم خوش بود با پیراهنت آن‌هم به غارت رفت پس از تو رَخت بَر بسته‌ست شوقِ زیستن از من غریبم آن‌چنان در سرزمین مادری بی تو که می‌پرسد نشانی‌های زینب را وطن از من "ملامتگو چه دریابد میان عاشق و معشوق" کسی نشنید جز "توصیف زیبایی" سخن از من از آن بُت‌خانه‌ها چیزی نماند آن‌جا که بر می‌خاست طنین تیشه‌ی پیغمبرانِ بُت‌شکن از من منم حُسنِ خِتام باشکوهِ داستان تو پس از این اسوه می‌سازند اساطیر کهن از من ✍ .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
حس می‌کنی زمین و زمان گریه می‌کنند وقتی که جمع سینه‌زنان گریه می‌کنند این سو فراق اکبر و آن سو غم حبیب در ماتم تو پیر و جوان گریه می‌کنند این سیل، سیل اشک عزادارهای توست چون ابر با تمام توان گریه می‌کنند تو کیستی که در غم از دست دادنت مردان ما شبیه زنان گریه می‌کنند با یاد آن نماز جماعت که خوانده‌ای گلدسته‌ها اذان به اذان گریه می‌کنند در ماتم اسارت زینب عجیب نیست سرها اگر به روی سنان گریه می‌کنند ✍ .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
باور نمی‌کنم سرِ بازار بردنت نامحرمان به مجلس اغیار بردنت از سینه‌ی حسین، تو را چکمه‌ای گرفت از کربلا به کوفه، به اجبار بردنت پایِ سفر نداشتی، ای داغدار درد! با یک سرِ بریده به اصرار بردنت فهمیده بود شمر، غرورت شکسته است از سمتِ قتلگاهِ علمدار بردنت تو از تمام کوفه طلبکار بودی و... در کوچه‌هاش مثلِ بدهکار بردنت ✍ .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
این چه شوریست که برپاست چنین بر نیزه؟! گوئیا می‌بَرد از حادثه‌ها سر، نیزه هم به قرآن ورق سوخته‌ای رحل شده هم به فریاد امامی شده منبر، نیزه گوئیا می‌رسد از دور بهاری خونین بسکه آذین شده با لاله‌ی پرپر نیزه نه فقط قافله‌سالار سرش بر نیزه‌ست می‌بَرد بر سر خود اکبر و اصغر نیزه بر سر نی به برادر که می‌اُفتد نظرش می‌رود بر جگر زخمی خواهر، نیزه این چه داغی و چه دردی‌ست که در معرکه‌ای بعد خنجر بزند بوسه به حنجر، نیزه شام را یکسره در خلوتِ شب خواهد رفت؟ یا که دارد به سر اندیشه‌ی دیگر نیزه؟! کاش از کوچه و بازار نیفتد گذرش تا نیفتد نظر سنگ‌دلان بر نیزه تا سر سَرور خوبانِ دو عالم با اوست می‌رود از سر هر بام فراتر نیزه بر سر نیزه رها می‌رود این سر اما آه و صد آه، از آن پیکر و از سرنیزه... ✍ .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
؛ ؛ کلیم اگر دعا کند بی تو دعا نمی‌شود مسیح اگر دوا دهد بی تو دوا نمی‌شود اگر جدایی اوفتد میان جسم و جان من قسم به جان تو دلم از تو جدا نمی‌شود گریه اگر کنم همی بهر تو گریه می‌کنم ورنه ز دیده‌ام عبث اشک رها نمی‌شود گرد حرم دویده‌ام صفا و مروه دیده‌ام هیچ کجا برای من کرب‌وبلا نمی‌شود کسی که گشت گرد تو گرد گنه نمی‌رود پیرو خط کربلا اهل خطا نمی‌شود.. :: جز سر غرق خون تو که شد چراغ قافله رأس بریده بر کسی راهنما نمی‌شود.. کرب‌وبلا و کوفه شد سخت به عترتت ولی هیچ کجا به سختی شام بلا نمی‌شود چوب به دست قاتلت سوخت و گفت این سخن جای سر بریده در طشت طلا نمی‌شود.. ✍ .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
هرچند پای خستۀ زینب توان نداشت هرچند بین قافله جانش امان نداشت بار امانتی که به منزل رسانده است چیزی کم از رسالت پیغمبران نداشت جز گیسوان غرق به خون روی نیزه‌ها در آتش بلا به سرش سایه‌بان نداشت آیا به جز حوالی گودال، ساربان، راهی برای رفتن این کاروان نداشت؟ یک شهر چشم خیره و... بگذار بگذریم شهری که از مروّت و غیرت نشان نداشت آری هزار داغ و مصیبت کشیده بود اما تنور و تشت طلا را گمان نداشت دیگر لب مقدس قرآن کربلا جایی برای طعنۀ آن خیزران نداشت! ✍ .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
چگونه داغ‌ها را می‌گذارد پشت سر زینب کجا؟ کی؟ می‌گذارد چشم بر هم در سفر زینب فقط با دیدن عباس دائم زنده می‌گردد تمام خاطراتی را که دارد از پدر زینب به جز آن روزهایی که به همراه برادر بود ندیده روز خوش در زندگی از هر نظر زینب جگرسوز است داغش مثل اقیانوسی از آتش اثر بخش است آهش، چون دعا وقت سحر زینب اگر چه بر فراز نیزه "رد الشمس" را دیده ولی با خطبه‌هایش می‌کند "شق القمر "زینب طنین خطبه‌هایش در دل افلاک می‌پیچد و کاخ ظالمان را می‌کند زیر و زبر زینب دل اهل حرم با بودنش گرم است و شکی نیست که بوده یک تنه اندازه‌ی صد‌ها نفر زینب خبر دارم که در طول مسیر، از کربلا تا شام نبوده لحظه‌ای از حال طفلانْ بی‌خبر زینب خبر دارم تنش با تازیانه گرم صحبت بود زمانی که برای کودکان می‌شد سپر زینب شبیه کوه یا آتشفشانی ابری و خاموش گذشته از کنار خیمه‌های شعله‌ور زینب رباب و ام کلثوم و رقیه، حضرت سجاد اگر چه داغ‌ها دیدند اما بیشتر زینب زمانی که حسین آرام می‌زد دست و پا در خون کبوتروار در گودال می‌زد بال و پر زینب شکسته‌تیر‌ها و نیزه‌ها را زد کنار اما صدای آشنایی را شنید از دور و بر زینب صدای ناله‌ی مادر می‌آمد از دل گودال شبیه ناله‌هایی که شنید از پشت در زینب ✍ .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
🔹سید ابن‏ طاووس گوید: کوفیان سر امام حسین (ع) را به همراه مردانی که به اسارت گرفته بودند حرکت دادند. 🔸چون نزدیک دمشق رسیدند، 😭 س به شمر - که در میان آنها بود - نزدیک شد و گفت: حاجتی دارم! گفت چه حاجتی؟ فرمود: چون ما را وارد شهر کردید، از دروازه‏ای ببرید که تماشاگران کم‏تری داشته باشد؛ و از اینان بخواه که سرها را از محمل ها بیرون بیاورند و از ما دور کنند. زیرا از بس با این حال به ما نگاه کردند خوار و ذلیل گشته‏ایم! 🔹شمر از روی کفر و سرکشی در پاسخ سؤال وی فرمان داد تا سرها را در وسط محمل ها بر نیزه کنند و آنان را از میان تماشاچیان با همین حالت حرکت داد تا به دروازه‏ی دمشق رسید!» [1[ 📚پی نوشت ها: ▪️[1] اللهوف، ص 156 - 155؛ و به نقل از آن نفس المهموم، 430 - 429؛ و ر. ک. مقتل الحسین (ع)، مقرم، ص 347. .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
🔹عبیدالله بن زیاد،پس از روانه کردن سر حسین علیه‌السلام فرمان داد که زنان و کودکان او را آماده کنند و فرمان داد تا علی‌بن‌الحسین علیه‌السلام را تا گردن در بند کنند. 🔸آنگاه،آنان را با مُجفِر‌بن‌ثعلبه‌عائذی و شمر‌بن‌ذی‌الجوشن، در پی سر ، روانه کرد. 🔹آنان رفتند تا به حاملان سر رسیدند و علی‌بن‌الحسین‌علیه‌السلام در راه، کلمه‌ای با آنان سخن نگفت تا به شام رسیدند. 📚شهادت نامه امام حسین‌علیه السلام ص۵۰۲ ▪️به نقل از الارشاد:ج۲ص۲۴۵.الاعلام الوری: ج۱ ص۴۳۷. .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
🔹روانه کردن خاندان پیامبر صلی الله علیه وآله به شام 🔸الامالی_صدوق به نقل از دربان ابن زیاد_: 🔹عبیدالله بن زیاد،فرمان داد تا اسیران و سر حسین علیه‌السلام را به شام ببرند. 🔸گروهی از آنان که با آن کاروان رفته اند برایم گفتند که شب ها تاصبح،صدای نوحه گری جنیان را برحسین ‌علیه‌السلام می‌شنیدند. 📚شهادت نامه امام حسین علیه‌السلام ص۵۰۰ به نقل از: ▪️الامالی‌صدوق ص۲۳۰ح۲۴۲ ▪️روضه‌الواعظین:ص۲۱۰. .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
🔹عبیدالله بن زیاد،پس از روانه کردن سر حسین علیه‌السلام فرمان داد که زنان و کودکان او را آماده کنند و فرمان داد تا علی‌بن‌الحسین علیه‌السلام را تا گردن در بند کنند. 🔸آنگاه،آنان را با مُجفِر‌بن‌ثعلبه‌عائذی و شمر‌بن‌ذی‌الجوشن، در پی سر ، روانه کرد 🔹آنان رفتند تا به حاملان سر رسیدند و علی‌بن‌الحسین‌علیه‌السلام در راه، کلمه‌ای با آنان سخن نگفت تا به شام رسیدند. 📚شهادت نامه امام حسین‌علیه السلام ص۵۰۲ ▪️به نقل از الارشاد:ج۲ص۲۴۵.الاعلام الوری: ج۱ ص۴۳۷. علیه السلام .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
🔹به نقل از حباب‌بن‌موسی، از امام ‌صادق‌ علیه‌السلام ، از پدرش امام باقر علیه السلام، از امام‌سجاد علیه‌السلام : 🔸ما را از کوفه به سوی یزید‌بن‌معاویه بردند. راه های کوفه، پر از مردم گریان بود و بیشترِ شب گذشته بود؛ ولی از فراوانی مردم، نتوانسته بودند ما را عبور دهند. 🔹باخود گفتم: اینان، همان‌ها هستند که ما را کشتند و اکنون می‌گِریند. 📚شهادت نامه امام حسین‌علیه‌السلام ص۵۱۱ ▪️به نقل از الطبقات الکبری(الطبقه الخامسه من الصحابه): ج۱ ص۵۰۱ح۴۶۳ ع .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
آغوش گرفتن امام حسین توسط 🔹هنگامى که سر حسین علیه السلام را آوردند و در منزلى به نام قِنَّسرین (شهرى در شام، به فاصله یک روز راه از حَلَب در مسیر حِمْص) فرود آمدند، راهبى مسیحی از دِیْرش به سوى سر، حرکت کرد و نورى را دید که از دهان آن، ساطع بود و به آسمان مى رفت. راهب مسیحی، ده هزار درهم به آنان (نگهبانان) داد و سر را گرفت و به درون دِیرش برد و بدون آن که شخصى را ببیند، صدایى شنید که مى‌گفت: 🔸«خوشا به حالت ! خوشا به حال آن که قَدر این سر را شناخت!» 🔹راهب، سرش را بلند کرد و گفت پروردگارا! به حقّ عیسى، به این سر بگو که با من سخن بگوید. سر به سخن آمد و ▪️گفت: «اى راهب ! چه مى خواهى؟». ▪️گفت: تو کیستى؟ ▪️گفت: «من فرزند محمّدِ مصطفى و پسر علىِ مرتضى هستم. پسر فاطمه زهرا و مقتول کربلایم. من مظلوم و تشنه کامم» و ساکت شد. 🔸راهب صورت به صورتش نهاد و گفت: صورتم را از صورت تو بر نمى دارم تا بگویى: ▪️«من ، شفیع تو در روز قیامت هستم» سر به سخن درآمد و گفت: «به دین جدّم محمّد درآى»  🔹راهب گفت: گواهى مى دهم که خدایى جز خداوند نیست و گواهى مى دهم که محمّد پیامبر خداست. آن گاه حسین علیه السلام پذیرفت که شفاعتش کند. صبحدم آن قوم سر و دِرهم ها را گرفتند و چون به وادى رسیدند دیدند که درهم ها سنگ شده است. -------------------------------------------------- ✅متن عربی: 🔸لَمّا جاؤوا بِرَأسِ الحُسَینِ علیه السلام ونَزَلوا مَنزِلاً یُقالُ لَهُ قِنَّسرینَ، اطَّلَعَ راهِبٌ مِن صَومَعَتِهِ إلَى الرَّأسِ، فَرَأى نورا ساطِعا یَخرُجُ مِن فیهِ، ویَصعَدُ إلَى السَّماءِ، فَأَتاهُم بِعَشَرَةِ آلافِ دِرهَمٍ، وأخَذَ الرَّأسَ، وأدخَلَهُ صَومَعَتَهُ، فَسَمِعَ صَوتا ولَم یَرَ شَخصا، قال: طوبى لَکَ، وطوبى لِمَن عَرَفَ حُرمَتَهُ، فَرَفَعَ الرّاهِبُ رَأسَهُ، وقالَ: یا رَبِّ، بِحَقِّ عیسى تَأمُرُ هذَا الرَّأسَ بِالتَّکَلُّمِ مَعی. فَتَکَلَّمَ الرَّأسُ، وقالَ: یا راهِبُ، أیَّ شَیءٍ تُریدُ؟ قالَ: مَن أنتَ؟ قالَ: أنَا ابنُ مُحَمَّدٍ المُصطَفى، وأنَا ابنُ عَلِیٍّ المُرتَضى، وأنَا ابنُ فاطِمَةَ الزَّهراءِ، وأنَا المَقتولُ بِکَربَلاءَ، أنَا المَظلومُ، أنَا العَطشانُ، فَسَکَتَ. فَوَضَعَ الرّاهِبُ وَجهَهُ عَلى وَجهِهِ، فَقالَ: لا أرفَعُ وَجهی عَن وَجهِکَ حَتّى تَقولَ: أنَا شَفیعُکَ یَومَ القِیامَةِ. فَتَکَلَّمَ الرَّأسُ، فَقالَ: اِرجِع إلى دینِ جَدّی مُحَمَّدٍ صلى الله علیه و آله. فَقالَ الرّاهِبُ: أشهَدُ أن لا إلهَ إلَا اللّه ُ، وأشهَدُ أنَّ مُحَمَّدا رَسولُ اللّه، فَقَبِلَ لَهُ الشَّفاعَةَ. فَلَمّا أصبَحوا أخَذوا مِنهُ الرَّأسَ وَالدَّراهِمَ، فَلَمّا بَلَغُوا الوادِیَ نَظَرُوا الدَّراهِمَ قَد صارَت حِجارَةً. -------------------------------------------------- 📘 آل ابی طالب، ابن شهرآشوب ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
بسم رب الحسین(۱۶) : به سمت گودال از خیمه دویدم من... (سلامٌ علیٰ قلبِ زینبِ الصبور) 𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ قـــافـلـــه ســــالار  کــرب و بـلا زینب شــکستــه قلبـــش از شـــام بلا زینب دختـــر زهـــرا و بــزم شـــراب ای وای خنـــدهٔ شامیهـــا داره عــذاب ای وای 𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ وای از دل زینب(۴) 𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ سنــگ جفـــا بـود و جســارت اَغیـــار کــوی یهــودیهــا ، گــذشتــن از بـازار وقتــی به دنبـــال قــافلــــه افتـــادن در وســـط بــازار هـلهــله ســـر دادن 𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ وای از دل زینب(۴) 𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نگفتن این خــانوم ، داغ جــوون دیده گلشــــن آل الله ، فصــل خــزون دیده بــوده چهـــل منــزل همســـفرِ ســرها ســوزونــده قلبـــش رو داغ بــرادرها 𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ وای از دل زینب(۴) 𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نگفتن این خانوم ، بند دل زهــراست نشـــونهٔ حیــــدر ، نایبـــهٔ طــاهاست شنیده دشـــنام و زخـــم زبـون زینب دیده حسینش رو غرقِ به خون زینب 𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ وای از دل زینب(۴) 𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ منــزل زینب شــد گوشـــهٔ ویـــرونه برای این غــــربت ، خــرابه گـریـونه امــان از این شـام و مصیبت دیگـر امــان از این داغ ســه ســالهٔ پر پر 𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ وای از دل زینب(۴) 𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ یه دختـــر نالان ، ســری به دامانش رسیده بود از راه ، چاره و درمانش رقیـــه زد داغـــی بر جگـــر زینــب نیمــهٔ شـب پــر زد همسفــر زینــب وای از دل زینب(۴) ✍🏻رقیه سعیدی(کیمیا) .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
امام سجاد رو چهل منزل رو شتر برهنه، غل و زنجير به گردنش بستن، اومدن مردم دور و برشون هلهله ميكردن، ميگفتن: اينا خارجي هستن، زخم و زبانشون ميزدند... بميرم برات آقا زين العابدين، بخدا قبرت غريبه، چقدر شما مصيبت ديدي، چقدر زجر كشيدي، ولي صبر كردي به خاطر خدا، همه رو به جان خريدي...*   من نگویم ظلم برمن کم کنید            بلکه زنجیرِ مرا محکم کنید هر چه می خواهید ظلم افزون کنید    هرچه می خواهید دلم را خون کنید گاه از خون به رُخ رنگم زنید          دسته دسته بر بدن سنگم زنید   اين من و اين كعب ني، اين پيكرم اين من و فرقِ پر از خاكسترم ظلم از اينها بيشتر بر من كنيد      لیک دستِ عمّه ام را واکنید عمّه ام چون مادرم زهرا شده          پشتش از بار مصیبت تا شده   *اونايي كه رفتيد مدينه، حتما ديديد قبر امام سجاد تو بقيع با خاك يكسانه... امام باقر ميگه: وقتي بابام رو غسل ميدادم، وقتي پيرهنش رو از تنش در آوُردم ديدم هنوز جايِ زنجير بر بدنِ بابام مونده، دلها بسوزه براي امام سجاد هر وقت بچه كوچيك ميديد گريه مي كرد، هر وقت نگاهش به آب مي افتاد گريه مي كرد....*   اي يادگار عاشورا پيغمبرِ خونِ خدا گشتي تو مسمومِ زهرِ كين سيدي يا زين العابدين   اي جانشينِ ثارالله عُمرت سراسر اشك و آه گريه ات حماسه آفرين سيدي يا زين العابدين   اي ديده باغِ در آتش بشنيده بانگِ العطش شهيدِ زنده ي شاهِ دين سيدي يا زين العابدين   اي يوسفِ بازارِ عشق اي لاله ي تب دارِ عشق ميراثِ پرپر گلهايي پورِ حسينِ زهرايي وارثِ خاتمُ المرسلين سيدي يا زين العابدين   اي ديده خون در درياها داغِ غمت سوخت صد دل را فاطمه بر تو شد دل غمين سيدي يا زين العابدين   هر کجا روی نهادم غم عظمای تو بود           کربلای دگري شام غم افزای تو بود   اي كه باشد دهنت چشمه ي آبِ بقاء از چه خشكيده لبِ لعل شكر خواي تو بود   داغ قتل پسر فاطمه مي كُشتُ تو را كي دگر زهر جفا بر تو و اعضاي تو بود   مظلومم وا اِماما شهيدم وا اِماما   *سهل ساعدي ميگه: به امام سجاد گفتم: آقاجان! من يكي از دوستان شما هستم، آيا امري داريد؟ فرمود: سهل! خدا رحمت كنه بابا ي تو رو، يه قدري پول داري به اين نيزه دارا بدي، اين نيزهارو از جلوي زنها دور كنن، كمتر نامحرم ها به اين زنها نگاه كنن... ميگه: پول دادم به نيزه دارها، سرها رو دور كردن، گفتم: آقاجان! اَمرِ ديگه اي داريد؟ فرمود: قدري پارچه برام تهيه كن، سهل ميگه: يه قدري از عمامه ي خودم پارچه اي بريدم به آقا دادم، آقا گردنشون رو كج كردن، فرمود: اين زنجير رو بلند كن پارچه رو زير زنجير بگذار، اين زنجير رو بلند كردم همچين كه نگاه كردم ديدم خونِ تازه از زيرِ زنجير جاري شد... همه بگيد: حسين!.. .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
33171-attachment-1. چهل منزل.mp3
17.63M
حاج علی خورشیدی .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 حضرت زینب (س) حضرت رقیه (س) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‌ وَنِعْمَ النَّصِیر، أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیهِ اول مجلس دعای سلامتی امام زمان را زمزمه می کنیم اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. یا صاحب الزمان ⬅️اجرومزده شما برادران و خواهران وعزاداران با بی بی زینب کبری انشاالله درهر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته اید حاجت روا بشید شفای همه‌ی مریض‌ها انشاالله امروز دلها را ببریم حرم زینب ، انشاء الله یک روزی کنار حرمش اشک بریزید . امروز از چشمانت بخواه برای زینب گریه کند ، زینب اُم المصائب است ، پیغمبر بشارت داده برای آن چشمی که برای زینب گریه کند . فرمود : پاداش او همچون کسی است که برای حسن و حسین گریه می کند .۲ هر وقت دلش می گرفت سر از محمل بیرون می آورد ، می شنید از بالای نیزه یک آقایی دارد قرآن می خواند هی صدا می زند : «وَسَیَعلَمُ اَلَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ»۳ گاهی هم صدا می زند : «أَم حَسِبتَ أَنَّ أَصحابَ الکَهفِ وَ الرَّقیمِ کانُوا مِن آیاتِنا عَجَباً»۴ قربان قرآن خواندنت برادر ، برادر با قرآن خواندنت رفع تهمت از ما کر دی ، آخر به ما خارجی می گفتند . آی گریه کنندگان امام حسین ، دلها بسوزد یک وقت هم سر از محمل بیرون آورد دید یک نا نجیبی با سنگ پیشانی برادرش را می زند یاحسین … یاد شهدا و امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند گریزی هم به روضه حضرت رقیه داشته باشیم همه اموات فیض ببرند ⬅️عزیزانی که درگوشه ازاین مجلس نشسته ای میدونم همه به امیدی امدید میدونم گرفتاری میدونم مریض داری میدونم برای حاجت امدید امروز (امشب) بگو حسین جانم به صورت سیلی خورده دخترت دیگه ما را دست خالی ردمان نکنی 🔸رقیه دخترزهرا اطهر 🔸دل جان می شود از او مطهر 🔸رقیه جان توی دوردانه عشق 🔸بود روشن زتو کاشانه عشق ⬅️عزیزان ما نمی دانیم خدا لیاقت بده که بریم از نزدیک قبر بی بی رقیه را رازیارت کنیم یا نه بی بی با این دستهایکوچکش خیلی از گره ها را باز می کنه 🔸بی بی جان غم خودرا بی افزا دردل من 🔸توی یک دانه غم خانه عشق 🔸رقیه جان به ما منت گذاری 🔸گدایی از گدایانت شماری 🔸امید آن است که در فردای محشر 🔸مرا جزء محببانت شماری دیدم آرام آرام آمد مقابل سر بریده بابا چه مخواد بگه عزیزان ای کسی که دختر سه ساله دارید دستهای کوچکشه بلند کرد گویا از بابا تمنا داره چه گفت ، گفت بابا جانم دلم برات تنگ شده انشاءالله هیچ فرزندی را چشم انتظار بابا نکنه دختر دارها می دونن من چه می گم بابا غرور دختره دیدی هروقت دل تنگ بابا میشه یاد بابا می کنه میگه بابام می خواهد خونم بیاد انشاءالله همه دختران تان عاقبت به خیر بشن، حالا درد دل سه ساله حسین را گوش کن بابا دیگه خسته شدم ازاین سفر بابا جان که میای منو ببری بابا ،خداکنه یتیم نشی اخ بمیرم آن قدر بهش تازیانه زدند اخ شما هم امشب (امروز)یتیم نوازی کنید آرام آرام آمد جلو مقابل سر بریده بابا سر بابا رادرآغوش گرفت صدا زد بابای خوبم 🔸به قربان سر نورانی تو 🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو 🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا 🔸لبان تو چرا نیلی است بابا بابا کی با چوب به لب و دندانت زده اما میخام بگم😭 بابای خوبم 🔸تو از چوب جفا داری نشانه 🔸مرا باشد نشان از تازیانه اگه با چوب به لب و دندان تو زدن... اما به منم تازیانه زدن..😭. 🔸مرا باشد نشان از تازیانه بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم. طاقت سیلی خوردن ندارم. طاقت سنگ خوردن ندارم. 🔸ز تو دارم تمنا جان بابا 🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
⚫️ 🔴 🌾به نام نامی مولای عابدین صلوات 🌾برای سرور و سالار ساجدین صلوات 🌾برای سید سجاد آن امام همام 🌾که هست رهبر و سردار صابرین صلوات 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🔹بر روی زمین و آسمانها و کُرات 🔸در بین مناجات برای حاجات 🔹زیبا تر از این دعا ندیده است کسی 🔸برخاتم الانبیا محمد صلوات الله_یاحجة_الله_علی_خلقه.... ☑️جانم حسین جانم حسین ☑️ای جان جانانم حسین گفتم منم در میزنم گفتی به تو سر میزنم من هم مکرر می زنم تا بنگرم احسان تو ☑️جانم حسین جانم حسین ☑️ای جان جانانم حسین (یااباعبدالله) بی زادَمو بی قافله افتاده دنبال گَله من هم به دنبال قافله چشمم به قرص نان تو ☑️جانم حسین جانم حسین ☑️ای جان جانانم حسین آقا به جان مادرت آن مادر غم پرورت ما را مرانی از درت ☑️جانم حسین جانم حسین ☑️ای جان جانانم حسین ⬅️امروز برای غربت امام سجاد ناله بزن... انشالله دسته جمع مدینه عرض ادب کنیم.... آقای که سال‌های مدام گریه میکرد.... امام سجاد شهید زنده کربلا است... امام منظره های زیادی رو دیده... مردم میدونی برا که داری گریه می کنی.... اون آقایی که شیرخوار لب تشنه دیده.... لبهای خشک شش ماه رو دیده.... گلوی پاره پاره علی اصغر رو دیده.. برا آقای گریه می کنی که قبرش تو بقیه ولی دلش کربلاست.... آقای قبر زائر نداره... بارگاه نداره .... غریبه 3 . .... ⬅️یه لحظه دلتو ببرم مدینه و التماس دعا ... ⬅️زبان امام سجاده.... شنیدید وقتی اهل بیت وارد شهر شام شدند ..... یه مُشت زنای رقاصه اومدن.. اینقدر جلو چشم زنای داغدیده رقصیدن...... انقدر پای نیزه ها و سرهای شهدا رقصیدن...... ▪️ آن یکی بر مطربان شاباش داد ▪️ دیگری بر نیزه دار پاداش داد (چه غوغایی بود) ▪️ این یکی بر سنگ زن انعام داد ( یا صاحب الزمان) ▪️ دیگری بر مرتضی دشنام داد ⬅️ این قدر امام سجاد گریه کرد. که خدا میدونه چه حالی داشت آقا..... اما این یه بیت دل آدمو میلرزونه سادات منو ببخشند... ▪️ کافران را جا به کرسی داده بود ▪️ عمه ام بر روی پا ایستاده بود همچین که وارد محله یهودیا شدیم یکی پیشاپیش قافله فریاد میزد... آی یهودیا .... اینا همونایی هستن که باباشون باباها های شما را کشته، روز روز تلافیه ... دیگه کسی نبود سنگی به ما نزنه... خاکستر به سرما ریختن.... ( یا اباعبدالله) امام سجاد می‌فرماین... آتش به سرما اهل بیت ریختن... من دستام به زنجیر بسته بود... یکی از آتش ها عمامه ام افتاد... عمامه ام سوخت ...سرم سوخت... 🔘امان امان... از دل امام سجاد... ⬅️ امروز برای امام سجاد بلند بلند گریه کن... آقایی که30یا35 سال بعد از واقعه کربلا آب می دید گریه میکرد... آتش می دید گریه میکرد.... بچه شیرخواره بغل مادر می دید گریه میکرد... گوسفند میدید داذن سر می‌بُرن گریه میکرد.... قصابای مدینه حواسشون بود جلو چشم امام سجاد سر از بدن حیوان جدا نمی کردند از یه گوشه کنار دید سر از بدن حیوات جدا میکنند دوید اومد نشست شروع کرد گریه کردن.... (سوز/اوج) صدا زد بگین ببینم به این گوسفند آب دادید یا نه (گقتن آقا جان ما مسلونیم محاله لب تشنه سر از بدن حیوان جدا کنیم) شروع کرد گریه کردم صدا زد ....... یه عده به ظاهر مسلمون اومدن کربلا ... لب تشنه سر از بدن بابتی غریبم حسین جدا کردند...... ✨من داغ خواهر دیده ام ✨داغ برادر دیده ام ✨دیدم که سیلی خورده بود ✨کُنج خرابه مُرده بود 💥ای وای دلم، ای وای دلم 💥بر نوک نِی باشد گُلم ✨من داغ اکبر دی؛ده ام ✨ من داغ اصغر دیده ام ✨با ناله های یا ربَم ✨من همنوا با زینبم ✨آنقدر مرا کتک زدند ✨بر زخم من نمک زدند ✨بر زخم دل نمک زدند ✨ رقیه را کتک زدند 💥ای وای دلم، ای وای دلم 💥بر نوک نی باشد گُلم ⏪ناله داری دلتو ببرم کربلا ⏪ روضه ام همین باشه و ببینمت کربلا لحظه ای رو یاد کنم که بنی اسد اومدن بدنها رو به خاک بسپارن... اما این بدنها رو نمیشناسن.... چون بدن رو لز سر میشناسن یا از لباس.... امان امان ..... یه وقت امام سجاد صدا زد بنی اسد صبر کتید مت این بدنهارو خوب میشناسم... این بدن بُریره... این بدن زُهیره... این بدن عموم ابالفضله... این بدن بابای غریبم حسینه... یه وقت صدا زد... 💔بنی اسد بیایید 🖤کفن با خود بیارید 💔مگر خبر ندارید 🖤حسین کفن ندارد 💔لاله و گُل بیارید 🖤سر قبرش گذارید 💔مگر خبر ندارید 🖤حسین مادر ندارد 💔حسین مادر ندارد..... ((به سوز دل و اشک و آه و ناله امام سجاد سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین...)) 🔻🔺 ⬅️هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)➡️ .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
239.2K
▪️😭▪️😭 بزم شادی و طرب گشته به پا مدخل شهر شام کار آن ها شده بر آل عبا زخم زبان دشنام جای هر گونه احترام هر کجا گشته ازدحام قیامت کبراست در شهر شام غوغاست امان ز شهر شام۲ گردیده زین همه غم غربت شان به شهر شام معلوم گردیده خون دل اهل حرم و زینب و هم کلثوم ظلم و کینه فزون شده چهره ها لاله گون شده اهل حرم گریان خون شد دل طفلان امان ز شهر شام۲ زین همه رنج و مصیبت ز عدو روز همه شد شام می زدند بر سر و روی اسرا سنگ از لب هر بام ظلم و کین بی امان شده خون دل کاروان شده غربت شده معنا بالای نی سرها امان ز شهر شام۲ در شهر شام بلا کار عدو حیله و تزویر است ساجدین نور دل و جان حسین در غل و زنجیر است زخم دل ها نمک زدند کودکان را کتک زدند جان همه بر لب خون شد دل زینب امان ز شهر شام۲ رضا یعقوبیان .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
292K
▪️😭▪️😭 گردن شیر کجا؟ غل و زنجیر کجا؟ نخل توحید کجا؟ سنگ تکفیر کجا؟ شامیان سنگ به ریحانه زهرا نزنید خنده بر زخم دل زینب کبری نزنید الامان واویلا الامان واویلا نقش گلبوسه سنگ مانده روی بدنم غل و زنجیر کند گریه بر زخم تنم اجر و مزد نبی و عترت پیغمبرتان آمده سوت و کف و آتش و خاکسترتان الامان واویلا الامان واویلا نیزه ها دورِ زنان همگی دورْ زنان یکطرف سر به سنان یکطرف شمر و سنان یا که از تیر حیا، دیده خود کور کنید یا ز محمل، سر بابای مرا، دور کنید الامان واویلا الامان واویلا خنده کردید ولی اشک ما را دیدید پای قرآن حسین همگی رقصیدید پیش یک مشت اسیر، از همه سو، صف نزنید فاطمه، آمده در بین شما، کف نزنید الامان واویلا الامان واویلا شامیان! من پسرِ پسر زهرایم چکمه سرخ شده خون به ساق پایم هر طرف، با سر بابای شهیدم نبرید با تن غرقه به خون، پیش یزیدم نبرید الامان واویلا الامان واویلا شاعر:شاعر:علی اکبر لطیفیان .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
باز چشمم به بلایی روشن است امتحان تازه صبر من است بعد گودال تو با حالی جدید میروم امروز گودالی جدید گریه کن بر روضه مکشوفه ام پابرهنه کوچه گردِ کوفه ام غم زیاد است و پریشانی زیاد دارم اینجا آشنایانی زیاد وای بر این روزگارم وای وای محملی بی پرده دارم وای وای خنده ها بر اشک و آهم میکنند می‌شناسند و نگاهم‌ میکنند جای گل زخم زبانم میدهند این و آن بر هم نشانم میدهند! سعی و کوشش های من بی حاصل است دست بسته رو گرفتن مشکل است حرمله.. این حرمله.. این حرمله.. می‌زند ما را و میگیرد صله ساقی بی دست!عباسم مدد دست های من شکسته از لگد ای هلالِ چشم بر من دوخته! موی تو مانند مویم سوخته! با لباس پاره روی پرغبار بودم از ام حبیبه شرمسار بچه ها از ضعف افتادند و بعد نان به ما خیرات میداند و بعد جمع کردم لقمه ها را از حرم خطبه خواندم یک‌صدا چون مادرم.. سفره هاتان‌ نان‌ اگر دارد ز ماست! نان به سفره دار دادن کی رواست؟! ای که خوردی سالها نان علی! حال میخندی به طفلان علی؟! جان زینب را به لب آورده اید بعد نذر ختم قرآن کرده اید؟! آب میخوردید از دریای ما بود دخل و خرجتان هم پای ما مزد ما این است..این چشم تر است یاعلی جان دخترت بی معجر است! 🔸شاعر: .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
هر وقت، یادش می‌کنم، باران می‌آید با بردنِ نامش، به جسمم، جان می‌آید هرکس که در روضه، برایش گریه کرده روزِ قیامت، با لبی خندان می‌آید من قطره اشکی ریختم، او قول داده: هنگامِ مردن، در پیِ جبران می‌آید تا یک قدم برداشتم، من را بغل کرد خیرِ کثیر، از سوی او، اینسان  می‌آید باید بگویم: خوش به حالِ دردمندان، از دستِ پرمهرش، اگر، درمان می‌آید شب‌های جمعه، از حریمِ غرقِ نورش بویِ بهشتِ ایزدِ منان، می‌آید ...از روی نیزه، در جوابِ سنگ‌باران دارد صدای آیه‌ی قرآن می‌آید 🔸شاعر: .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
ای سرت چون ماه سرگردان به روی نیزه‌ها از غمت خون عقده بسته در گلوی نیزه‌ها خاطرات کربلا از پیش چشمانم گذشت تا برآمد صوت قرآنت ز روی نیزه‌ها آمدی با سر به دیدارم که برگردد، حسین، دیده‌ی مردم ز محمل‌ها به سوی نیزه‌ها من فدای حنجر خشکت که نوشیده‌ست آب گه زجام دشنه‌ها، گاه از سبوی نیزه‌ها از فراق اکبرت، قلب رقیه آب شد کاش این دختر نگردد روبروی نیزه‌ها ای مؤید! تا بیابم آن سر ببریده را می‌روم با پای دل در جستجوی نیزه‌ها 🔸شاعر: مرحوم .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
غزل مرثیه ای با استقبال از شعر حافظ سرها بریده می شد بی جرم و بی جنایت مردان به خاک و زن ها رفتند از این ولایت پیش نگاهِ مادر بر روی دست بابا شش ماهه را نشان کرد، ننگا به این مهارت او را خدا امانت یک اشبه النبی داد  یک را گرفت و صد داد به به از این سخاوت سیراب از وفا کرد ساقیش عالمی را بی دست او برآمد از عهده ی سقایت عالم خراب باید ، دنیا عذاب باید بردند نام زینب با واژه ی اسارت وقتی جمال جانان درهم شد و پریشان سر را شکست و فریاد ، سر داد از این جسارت از هر طرف که او رفت جز وحشتش نیفزود خون گریه کرده عالم از شرح این حکایت در زلف چون کمندش دیگر مپیچ ایدل مویی دگر نمانده از عصر ِ تلخ غارت یاللعجب!! چه صبری ، دارد حسین عطشان سلطان کربلا بود راضی ازین ریاضت 🔸شاعر: .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
گنجینه شخصی: با طبل و نی و ساز و دهل آمده بودند بر سر در هر خانه آذین زده بودند آنان که به ما بیشتر آزار رساندند الوات سر گذر و یا میکده بودند 🔸شاعر: دل از من و یک طایفه  بردی بابا من آب نخوردم ، تو نخوردی بابا؟ رفتی و نگفتی چه کنم بعد از تو یک هفته مرا به‌کی سپردی بابا؟ 🔸شاعر: رفته رفته آب می گردد چرا این کاروان؟ تا به خود زینب میاید دختری بر ناقه نیست 🔸شاعر: .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................