eitaa logo
ذاکرین حضرت اُمُ البَنین سلام الله علیها
1.7هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
9.9هزار ویدیو
1.8هزار فایل
به عشق چهارده نور مقدس و خانم حضرت اُمُ البَنین سلام الله علیها ❤️ کلاس تخصصی مداحی حضرت اُمُ البَنین (س) ارتباط با مدیر👇 @th_taghizadeh آدرس کانال : https://eitaa.com/zakerinehomolbanins http://mtaghizade.blogfa.com
مشاهده در ایتا
دانلود
03082402.mp3
82.45M
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 📽مراسم عزاداری شب شهادت سلام‌الله‌علیها 🎤 شیخ مهدی 🗓پنجشنبه ۲۴ آبان ماه ۱۴۰۳ | ۱۲ جمادى الاول ۱۴۴۶ 📌حسینیه ریحانه الحسین سلام الله علیها _ حاج سید مجید بنی فاطمه دعوا سرِ نبود. چون امیرالمومنبن بعد از خلافت، فدک رو برنگرداند ؛ همچنان در تملک بیت المال ماند. مولا به ابن عباس فرمود: دنیای شما نزد من از این کفش وصله دار بی ارزش تر است ... مولا دنبال مال دنیا و فدک نبود ...
. ❇️ سلام استاد یه سوال داشتم من نمیدونم چرا موقع خوندن دندون هام و پیشونیم و دماغم خیلی خیلی میلرزه بعد میکروفن خیلی دور میکنم صدام جوری هست انگار چسبوندم به دهنم دارم میخونم وقتی هم میخونم سرم خیلی درد میگیره نمیدونم مشکل کجاست❓ 🔰 مشکلی که توصیف کردید می‌تواند به چند عامل مختلف مرتبط باشد. برای حل این مسائل، بهتر است هر کدام را جداگانه بررسی کنیم: 1⃣لرزش دندان، پیشانی و بینی - دلیل احتمالی: ممکن است ناشی از اضطراب و استرس هنگام اجرا باشد. وقتی فرد در حین اجرا احساس اضطراب می‌کند، عضلات بدن (از جمله صورت) به‌طور غیرارادی منقبض می‌شوند. 🔸 راه‌حل: - پیش از اجرا، تمرینات ریلکسیشن و تنفس عمیق انجام دهید. - تمرین مداوم در جمع‌های کوچک‌تر باعث کاهش اضطراب می‌شود. - به جای تمرکز روی ضعف‌ها، روی معنویت و هدف اجرا تمرکز کنید تا از استرس کم شود. 2⃣ درد سر بعد از خواندن - دلیل احتمالی: ممکن است ناشی از تنش بیش از حد در عضلات گردن و صورت یا استفاده نادرست از حنجره باشد. فشار آوردن به حنجره یا تلاش بیش از حد برای تقویت صدا می‌تواند باعث فشار روی سر شود. 🔸راه‌حل: - هنگام خواندن، تلاش کنید از دیافراگم برای تولید صدا استفاده کنید، نه از عضلات گردن. - وضعیت نشستن یا ایستادن خود را بررسی کنید؛ حالت درست و آزادانه بدن کمک می‌کند فشار کمتری به سر و گردن وارد شود. - حتماً استراحت کافی پیش از اجرا داشته باشید و از خستگی زیاد پرهیز کنید. 3⃣ بلندی غیرطبیعی صدا در میکروفن - دلیل احتمالی: ممکن است تنظیمات میکروفن مناسب نباشد یا شما برای غلبه بر استرس، به طور ناخودآگاه صدایتان را بلندتر می‌کنید. 🔸راه‌حل: - با تنظیم بلندی صدای میکروفن پیش از اجرا، مطمئن شوید نیازی به بلند کردن صدا نیست. - تمرین کنید که با صدای طبیعی‌تر و نرم‌تر بخوانید و کمتر به تقویت مصنوعی صدا بپردازید. 🟢 نکات تکمیلی: 1. تمرین تنفس دیافراگمی: روزانه تمرین کنید تا نفس‌های عمیق بکشید و صدا را از شکم (دیافراگم) تولید کنید. این کار فشار روی حنجره و عضلات گردن را کاهش می‌دهد. 2. تمرین در مقابل آینه: این تمرین به شما کمک می‌کند لرزش‌های احتمالی را مشاهده و کنترل کنید. 3. مشاوره با مربی صوتی: اگر امکانش را دارید، یک مربی حرفه‌ای می‌تواند اشکالات فنی شما را بهتر شناسایی کند. اگر شرایط ادامه پیدا کرد و هیچ تغییری احساس نکردید، مشاوره با یک پزشک (مانند متخصص گوش و حلق و بینی یا متخصص روانشناسی برای مدیریت استرس) نیز مفید خواهد بود. رایگان .
. 🎙حاج عباس حیدرزاده 🔰 رعایت شرایط دعاخوانی 🔶 سخن گفتن با خالق ازلی و ابدی شرایطی دارد که اگر آن شرایط محقق نشود دعا سودی نخواهد داشت. مداحانی که دعاخوان هستند و جمع های زیادی را به فیض می رسانند، در حقیقت «حلقه وصل» بندگان به درگاه لایزال الهی هستند. توجّه کردن به اصولی در این زمینه موجب می شود تا خواننده دعا هم خودش بهره لازم را ببرد و هم فیض بی نهایت الهی را نصیب بندگان خدا نماید. 🔻به قول یکی از بزرگان می فرمود: «شما مداحان مانند جوی آبی هستید که فیض خدا از طریق شما به مردم می رسد هر چقدر این جوی تمییزتر باشد این آب زلال تر به مردم می رسد، و هر چقدر این جوی آلوده باشد این فیض کمتر به مردم می رسد. 💠 طوری نباشید که راه فیض خدا از طریق شما بسته شود و از طریق دیگری به مردم برسد. .
. و 🎙حضرت استاد آیةالله جوادی آملی: 🔰 اشک، وسیله است نه هدف 🔶خدا مرحوم ابن ادریس حلی را غریق رحمت کند! این ابن ادریس از فقها و فحول فقهی ما است. او کتاب قیمی دارد به نام سرائر، در مقدمه آن نوشته که بزرگان دین به طلبه ها و فرزندانشان می گفتند وقتی از حجره و حوزه بیرون آمدید، می خواهید جایی در بازار بنشینید تا خستگی شما رفع شود، «لا تجلسوا فی الأسواق إلا عند ورّاق أو زرّاد»؛ فرمود وقتی می خواهید در بازار بنشینید یا کنار آن جایی که بحث از علم و مبارزات علمی و مناقشات فکری و کتاب و مانند آن است بنشین، یا آن جا که سلاح‎فروشی می کنند بنشین، «لا تجلسوا فی الأسواق إلا عند ورّاق أو زرّاد». قبلاً که چاپخانه و چاپ نبود، بازار ورّاقان رایج بود؛ ورّاقان کسانی بودند که نسخه های خطی را می گرفتند برای صاحبانشان می نوشتند، صحافی می کردند، کتاب فروشی به معنای نسخه خطی فروشی می کردند، ورّاقی می کردند و می نوشتند، آن جا سخن از علم و فهم و ادب و عقل بود. فرمود جایی بنشینید که چیزی بفهمید و اگر آن جا خسته شدید، جایی بنشینید که آن جا سخن از زره، سپر، شمشیر و خُود است؛ یا علم یا جنگ! «لا تجلسوا فی الأسواق»، این سفارش رسمی بود. 🔻اینها فهمیدند عاشورا یعنی چه، اینها فهمیدند که اشک وسیله است نه هدف، اینها کلام علمی علوی را که «وَ سِلَاحُهُ الْبُکاء» فهمیدند. 💠گریه، شمشیر است؛ گریه، سپر است؛ گریه، نیزه است؛ گریه، خُود است؛ گریه، لباس نیست که انسان تن کند، رزم است؛ چه گریه نماز شب که با دشمن درون می جنگد و چه گریه حسینیه که با دشمن بیرون می جنگد.آن که بگرید و نیزه نگیرد، گریه نکرده است. اگر خواستیم بفهمیم گریه یعنی چه؟ به ما فرمودند: «وَ سِلَاحُهُ الْبُکاء». ما ،هم آه داریم که اسلحه ماست، هم آهن داریم که اسلحه ماست؛ یکی برای دشمن درون و یکی برای دشمن بیرون «وَ سِلَاحُهُ الْبُکاء»" .
. سلام‌الله‌علیها 🩸 یابن أبي طالب! اگر خارج نشوی، خانه را روی سرتان آتش میزنم... عمر گفت: هر چه زودتر هیزم جمع کنید. پس عمر همراه قنفذ و سربازانش به سمت خانه علی علیه السلام حرکت کردند. اُبیّ بن کعب گوید: 📋 ﻓﺴَﻤﻌﻨﺎ ﺻَﻬﻴﻞَ ﺍﻟﺨَﻴﻞِ ﻭ ﻭَقعَقةَ ﺍﻟﻠَّﺠﻢ ▪️ما صدای پای اسب ها و سربازان و شمشیر هایشان را شنیدیم و از خانه هایمان خارج شدیم تا به در خانه علی علیه‌السلام رسیدیم. 📋 وَ ﻛﺎﻧَﺖ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻗَﺎﻋﺪةً ﺧَﻠﻒَ ﺍﻟﺒﺎﺏِ، ﻓﻠَّﻤﺎ ﺭَﺃَﺗْﻬﻢ ﺃَﻏﻠَﻘَﺖّ ﺍﻟﺒﺎﺏَ ﻓﻲ ﻭُﺟﻮﻫِﻬﻢ ﻭ ﻫِﻲَ ﻟﺎ ﺗَﺸُﻚّ ﺃَﻥْ ﻟﺎ ﻳُﺪﺧﻞَ ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺍﻟّﺎ ﺑِإِﺫﻧﻬﺎ ▪️فاطمه زهرا سلام الله علیها پشت در نشسته بود و همینکه که دید عمر همراه سپاهیانش نزدیک شدند، در خانه را به رویشان بست و شکی نداشت که این ها بدون اذن به خانه اش وارد نمی شوند. 📋 ﻓَﻘﺮَﻋﻮﺍ ﺍﻟﺒﺎﺏَ ﻗَﺮﻋﺎً ﺷﺪﻳﺪﺍً ▪️آنها آمدند و در خانه را محکم کوبیدند؛ و صدایشان را بالا بردند و اهل خانه را با جملات گوناگون به بیعت با ابوبکر دعوت کردند. عمر فریاد زد: 📋 ﻳَﺎﺑﻦَ أﺑﻲ ﻃالب ! ﺍِﻓﺘَﺢِ ﺍﻟﺒﺎﺏَ ﻭﺍﻟﻠﻪِ ﻟَﺌِﻦْ ﻟَﻢ ﺗَﻔﺘﺤﻮﺍ ﻟﻨُﺤﺮﻗَﻨَّﻪ ﺑِﺎﻟﻨّﺎﺭ ▪️ای پسر ابوطالب! در را باز کن و الا خانه را آتش می زنیم. 📚 الهجوم علی بیت فاطمه سلام الله علیها ص١١٧ .
. سلام‌الله‌علیها 🩸شرح دردناک جمله « و بَطْنٍ فَتَقُوهُ » ... در دعای صنمی قریش که از امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل شده است و آن حضرت، طبق روایت، در قنوت نمازهایشان، پیوسته این دعا را می خواندند، این تعبیر فوق آمده است که از جنایت های عمر و ابوبکر و اتباعشان، و در واقع یکی از مصائب سنگینی که در قضیه هجوم اتفاق افتاد، این بود که عمر، علاوه بر ضرب لگد و تازیانه و سیلی و فشار در و دیوار و...، با خنجر، به شکم مبارک صدیقه کبری علیها السلام ضربه ای وارد کرد و آن بانوی مظلومه با این وسیله نیز مجروح کرد. چند عبارت که در کتب حدیثی و تاریخی در این باره ذکر شده، را ذکر می کنیم: 🔘 ... وكانَ قاتلُ الزهراء (هو الخليفة الثاني نصّاً) الذي ضربَ البابَ على بَطنِها وثقبَ البابَ بالسكينَ على بَطنها وضَرَبها قنفذُ بالسَوط وكسَر يدَها . ▪️و قاتل فاطمه زهرا سلام الله علیها، خلیفه ثانی بود که درب خانه را به شکم او زد و از سوراخ در، چاقو بر شکم مبارك آن حضرت زد و قنفذ، غلام او، تازیانه زد و دست مبارك او را شکست. 📚تذكرة الائمه علیهم السلام، علامه مجلسي،ص ۶١.(چاپ سنگي ص ٩٨) 🔘 و في رواية: إنَّ عمرَ جَعَلَ السيفَ مِن ثَقبةِ البابِ علَي جَنبها،فَرفعَت فاطمةُ صوتَها و نادت: يا أبتها يا رسولَ الله ▪️ به روایتی عمر شمشیر را از شکاف در، بر پهلوی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها زد، و حضرت زهرا علیهاالسلام صدایش را بالا برد و فرمود ای پدرجان! ای رسول خدا! 📚 الموسوعة الكبري عن فاطمة الزهراء عليهاالسلام،ج ١١ ص۴۶به نقل از رسالة في التاريخ احوال الزهراء.(خطی) 🔘و در دعای صنمی قریش هم این تعبیر آمده که مولا علی علیه السلام اینگونه دعا کردند: اللَّهُمَّ الْعَنْهُمَا وَ أَتْبَاعَهُمَا وَ أَوْلِيَاءَهُمَا وَ أَشْيَاعَهُمَا وَ مُحِبِّيهِمَا ... وَ بَطْنٍ فَتَقُوهُ وَ ضِلْعٍ كَسَرُوه . ▪️خدایا لعنت کن آن دو و پیروانشان و یارانشان و گرویدگان به آن دو و دوستانشان را،... به خاطر آن شکمی را که شکافتند و پهلویی را که شکستند. 📚المصباح للكفعمي ص ۵۵٢ ............ انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم ................. اللهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِم ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَآخِرَ تابِع لَهُ عَلى ذلِکَ، ............ «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» ........ . ✳️ هر وقت به او نگاه می‌کردم رنجها و اندوه هایم بر طرف می‌شد امیرالمؤمنین علی(ع) می‌فرماید: «به خدا سوگند (در سراسر زندگی مشترک با فاطمه ـ علیهاالسلام ـ) تا آنگاه که خدای عزیز و جلیل او را قبض روح فرمود هرگز او را خشمگین نساختم و بر هیچ کاری او را اکراه و اجبار نکردم و او نیز مرا هرگز خشمگین نساخت و نافرمانی من نکرد؛ هر وقت به او نگاه می‌کردم رنجها و اندوه هایم بر طرف می‌شد.» 📚منبع کشف الغمه، علی بن عیسی اربلی، ج۱، ص۴۹۲ .
. گریز به کربلا سلام‌الله‌علیها 🩸هجومِ نابرابرانه‌ای که به ارث رسید... امان از دو حملهٔ نابرابرانه و ظالمانه‌... یکی در بین «خانه» و دیگری در بین «گودال» ... یکی برای یک «مادر» و دیگری برای «فرزندش» ... 🥀 وقتی که فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها بین آن نانجیبان و امیرالمومنین علیه‌السلام حائل شد تا نتوانند مولا علی علیه‌السلام را به زور به مسجد ببرند، تاریخ می‌نویسد: 📋 فَالْتَفَتَ عُمَرُ إلىٰ مَن حَولِهِ وَ قال: «إضرِبُوا فاطمةَ» فَانْهٰالَتِ السِّياطُ عَلَى حَبيبةِ رَسولِ اللهِ...حتّى أدمُوا جِسمَها! ▪️عمر رو کرد به همه اطرافیانش و فریاد زد: «فاطمه را بزنید!» پس، از زمین و هوا تازیانه‌ها بر جسم شریف آن حضرت فرود می‌آمد و آن قدر آن مظلومه را زدند تا که خون از جای جای جسم شریفش جاری شد.(۱) ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 🥀 این واقعه دردناک از مادر به پسرش هم به ارث رسید... «مقاتل» می‌نویسند: آنچنان سیدالشهداء علیه‌السلام مثل یک شیر غضبناک در دل میدان می‌جنگید که شمر ملعون با مشاهده این مبارزهٔ بی‌بدیل ، به نزد عمر بن سعد ملعون آمد و گفت: 📋 أيُّهَا الْأميرُ إنَّ هٰذا الرَّجُلَ يُفنينا عَن آخِرنا مُبارِزَةً! ▪️ای امیر ! این مرد از اول تا آخر ما را با مبارزه تن به تن از بین خواهد برد. ➖ عمرسعد گفت: چه کنیم؟ شمر گفت: 📋 نَتَفَرَّقُ عَلَيْهِ ثَلاثَ فِرَقٍ: فِرقَةٌ بِالنِّبالِ و السِّهامِ، و فِرقَةٌ بِالسُّيُوفِ و الرِّماحِ، و فِرقَةٌ بِالنَّارِ و الْحِجارَةِ، نُعَجِّلُ عَلَيْهِ ▪️باید سه دسته بشویم؛ عده‌ای تیر بیاندازند؛ عده‌ای با شمشیر و نیزه او را بزنند؛ عده‌ای نیز، پاره‌های آتش و سنگ به سمت او پرتاب کنند ؛ و بر او باید شتاب کنیم. 📋 فَجَعَلوا يَرشُقونَهُ بِالسِّهامِ، و يَطعَنونَهُ بِالرِّماحِ... ▪️پس تیرها را به سمت امام علیه‌السلام پرتاب می‌کردند و با نیزه‌ها به او ضربه می‌زدند. 📋 فَجَعَلَ يَنزِعُ السَّهمَ بِيَدِهِ، و يَتَلَقَّىٰ الدَّمَ بِكَفَّيْهِ و يُخَضِّبُ بِهِ لِحيَتَهُ و رأسَهُ الشَّريف ▪️آن حضرت هم تیرها را با دست از بدن مطهرش در می‌آورد و کف دستش را پر از خون کرده و سر و صورتش را با آن خضاب می‌کرد و می‌فرمود: 📋 هٰكَذا ألقَىٰ رَبِّي، و ألقَىٰ جَدِّي، و أشكُو إلَيْهِ ما نُزِلَ بِي.و خَرَّ صَريعاً مَغشيّاً عَلَيْهِ ▪️اینگونه پروردگارم را ملاقات می‌کنم؛ اینگونه جدم را می‌بینم و آنچه را که به سرم آوردند برایش شکایت می‌برم و در همین حال بی هوش بر روی زمین افتاد.(۲) 📚(۱)مؤتمر علماء بغداد، ص۶۳ 📚(۲)معالی السبطین، ج۲ ص۳۶؛ و وسيلة الدّارين، ص۳۲۱ .
. سلام‌الله‌علیها 🩸وقتی که امیرالمومنین «علیه‌السلام» با همسرِ به خاک و خون افتاده‌اش، روبرو می‌شود و عبای خود را بر روی آن حضرت می‌اندازد... در نقل‌ها آمده است: 📋 ﻓَﺨَﺮَﺝَ أﻣﻴﺮُﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦَ ﻋﻠﻴﻪ‌ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻣِﻦ ﺩﺍﺧﻞِ ﺍﻟﺪَّﺍﺭ ﻣُﺤﻤَّﺮَ ﺍﻟﻌَﻴﻦِ دَائِرَ الْحَدَقَتَيْنِ ﺣَﺎﺳﺮاً، ﺣﺘّﻲ ألقیٰ ﻣُﻠﺎﺀَﺗَﻪ ﻋَﻠَﻴﻬﺎ ﻭ ﺿَﻤَّﻬﺎ إلیٰ صَدْرِهِ... ▪️امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام در حالی که چشمانش سرخ شده بود و حدقه در کاسهٔ چشمانش می‌چرخید و سر و پایش برهنه بود، از داخل خانه بیرون آمد و اول عبایش را بر روی صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها انداخت و آن بانو را بلند کرد و به سینه خود چسپاند. 📋 وَ صاحَ بِفضّةَ: ﻳﺎ فِضّةُ ﻣَﻮﻟﺎﺗُﻚِ ﻓَﺎقْبِلی ﻣﻨﻬﺎ ﻣﺎ ﺗ‌َﻘﺒَﻠﻪ ﺍﻟﻨﺴﺎﺀُ ﻓَﻘَﺪ ﺟﺎﺀَﻫﺎ ﺍﻟﻤَﺨﺎﺽُ ﻣِﻦَ ﺍﻟﺮَّفسةِ ﻭ ﺭَﺩِّ ﺍﻟﺒﺎبِ، ﻓَﺎﺳﻘَﻄَﺖ ﻣُﺤﺴﻨﺎ. ▪️و سپس فریاد زد: فضه بیا! سروَرت فاطمه سلام‌الله‌علیها را دریاب؛ که از لگد و ضربهٔ دری که به او خورده، درد زایمان گرفته و محسنش سقط شده است... 📚هدایة الکبری ،ج۱ ص۴۰۷ 📚بحارالانوار ج۵۳ ص۱۹ 📚الهجوم علی بیت فاطمه سلام‌الله‌علیها،ص١٢٠ ............... . سلام‌الله‌علیها 🩸مصیبت «افتادنِ درب خانه» بر روی حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در برخی از نقل‌ها چنین آمده است: 📜 ضَرَبَ عُمَرُ بِرِجلِهِ عَلَی البٰابِ؛ فَقُلِعَتْ فَوَقَعَتْ عَلَی بَطنِها سلام‌اللّه‌علیها فَسَقَطَتْ عَلَى وَجهِها و غُشِيَتْ عَلَيها و سَقَطَتْ جَنينُها ▪️وقتی که قسمتی از چوبه‌های در، آتش گرفته بود، عمر با پایش محکم به در کوبید که در اثر آن ضربه، «در» از جا کنده شد و بر روی بدن مبارک حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها افتاد و آن حضرت با صورت به زمین افتاد و غش کرد و جنینش سقط شد. 📚مجمع النورین،مرندی،ص۴۱۸ 📚عوالم العلوم، ج۱۱ ص۵۷۹ 📚حدیقة الشیعة،اردبیلی،ص۴۵. 📚اصول دین،مقدس اردبیلی،ص۳۰۶. ✍ البته نقل معروف و مشهور این است که فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها بین در و دیوار قرار گرفتند؛ که البته این نقل هم منافاتی با نقل مشهور ندارد چرا که ممکن است ابتداءًا آن بانوی مظلومه بین در و دیوار قرار گرفته و سپس درب نیم‌سوخته از جا کنده شده و بر روی آن حضرت افتاده باشد...‌ {وَ سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مُنقَلَبٍ ینقَلِبونَ.} ............ سلام‌الله‌علیها 🩸 شرح مختصری از مصیبت «مِسمار» حقیقتاً همین‌جاست که مرحوم «غروی‌اصفهانی» حقّ مطلب را سروده است که ما توانایی فهمیدن ، گفتن و شنیدن این مصیبت را نداریم: 📜 وَ لَستُ أدْرِي خَبَرِ المِسمٰارِ / سَلْ صَدرَها خَزانَةَ الأسرارِ ▪️من نمی‌فهمم و نمی‌دانم ماجرای میخ در را؛ اگر تو میخواهی بدانی، از سینه زهرا سلام‌الله‌علیها که همان گنجینه اسرار خداست، بپرس که میخ در با آن چه کرد؟!(۱) 🥀 اما با قلمی لرزان و دلی سوزان، چند گزارش را نقل می‌کنیم: 📜 وَ فاطمَةُ قَدْ ألصَقَتْ أحشاها بِالْبابِ تَترُسُهُ ▪️فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها بر در تکیه داده بود و اجازه نمی‌داد در باز شود. 📜 وَ رَﻛَلَ ﺍﻟﺒٰﺎﺏَ ﺑِﺮِﺟﻠﻪِ ﻭ ﻋَﺼَﺮَﻫﺎ ﺑﻴﻦَ ﺍﻟﺒﺎﺏ ﻭ ﺍﻟﺤﺎﺋِﻂِ ﻋَﺼﺮةً ﺷﺪﻳﺪةً ﻗﺎسیةً ﺣﺘﻲ ﻛﺎﺩَﺕْ ﺭُﻭﺣُﻬﺎ ﺃﻥْ ﺗَﺨﺮُﺝُ ﻣِﻦ ﺷِﺪّةِ ﺍﻟﻌَﺼﺮة ▪️در این‌جا بود که عمر با پای نحسش محکم به در زد (۲) و فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها شدیداً تحت فشار در و دیوار قرار گرفت به گونه‌ای که نزدیک بود روح از بدنش جدا شود. 📜 ﻭَ ﻧَﺒَﺖَ ﺍﻟﻤِﺴﻤﺎﺭُ ﻓﻲ ﺻَﺪْﺭﻫﺎ ﻭ ﻧَﺒﻊَ ﺍﻟﺪَّﻡُ ﻣِﻦ ﺻَﺪﺭِﻫﺎ ﻓَﺴَﻘَﻄَﺖْ ﻟِﻮَﺟْﻬِﻬﺎ ﻭ ﺍﻟﻨﺎﺭُ ﺗُﺴْﻌَﺮُ ▪️و میخ آن در، در سینه مبارک صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها کاشته شد؛{ «نَبَتَ» در لغت به معنای کاشته شدن است؛ در این‌جا کنایه‌ای است از شدّت ضربه و فرورفتگی } (۳) که در اثر آن میخ، خون از سینه مبارکش جاری شد (۴) و با صورت روی زمین افتاد ؛ در حالی آتش در اطرافش زبانه می‌کشید. (۵) 📜 ﻓَﺼﺮَﺧَﺖْ صَرخَةً ﺟَﻌَﻠَﺖْ أﻋﻠَﻲ ﺍﻟﻤَﺪینةِ ﺃﺳﻔَﻠَﻬﺎ ▪️در آن هنگام، آن بانوی مظلومه چنان ناله‌ای زد که مدینه زیر و رو شد. 📜 ﻭ ﺻٰﺎﺣَﺖ: ﻳﺎ ﺃﺑﺘﺎه! ﻳﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍلله! ﻫٰﻜﺬﺍ ﻳُﺼﻨﻊُ ﺑِﺤَﺒﻴﺒَﺘِﻚَ ﻭ ﺍﺑﻨﺘِﻚ ▪️و فریاد زد: ای پدرجان! ای رسول خدا! (می‌بینی که) چه بلا هایی را بر سر دختر و حبیبه‌ات آوردند؟! 📜 ﺁﻩ ﻳﺎ فِضّةُ! ﺍِﻟَﻴﻚِ ﻓَﺨُﺬﻳﻨﻲ ﻓَﻘَﺪ ﻭَﺍﻟﻠّﻪِ ﻗُﺘِﻞَ ﻣٰﺎ ﻓﻲ أﺣﺸٰﺎﺋﻲ ▪️سپس فضه را صدا زد و فرمود: آه ای فضة بیا و مرا دریاب که به خدا، بچه‌ای که به آن باردار بودم، کشته شد.(۶) 📚(۱)الأنوار القُدسية، ص۲۶ 📚(۲)بحارالانوار ج۵۳ ص۱۹؛ و ج۳۰ ص۲۸۸ 📚(۳)مؤتمر علماء بغداد ص۶۲؛ و عوالم العلوم،ج۱۱ ص۵۸۶ 📚(۴)الکوکب الدُّریّ، ص۱۹۴ 📚(۵)الهدایة الکبری،ج۱ ص۱۷۹ (بااندکی تفاوت) 📚(۶) بحارالانوار، ج۳۰ ص۲۸۸ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.، 💠 پدیدۀ نفاق، بعد از زمان رسول خدا(ص) هم باقی ماند 💠 انواع نفاق در زمان رسول خدا(ص) استاد در بزرگ تهران پدیدۀ نفاق، بعد از زمان رسول خدا(ص) هم باقی ماند پیامبر اکرم(ص) وقتی عَلَم به دست می‌گیرند و رسالتشان را ابلاغ می‌کنند، جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دهند و در مقابلش، نیروهایی مقاومت می‌کنند. تمام قدرت‌طلب‌ها و تمام ضعفای ملحق‌شده به آن قدرت‌طلب‌ها، جلوی پیامبر می‌ایستند. پیامبر اکرم(ص) در چند سال مشرکین و کافران را تضعیف کرده و از این مرحله عبور کردند، تا شرایط به پدیده‌ای به نام نفاق رسید. براساس حدیث شریفی از پیامبر(ص) که فرمودند: " إنّي لا أتَخَوَّفُ على اُمَّتي مُؤمِنا و لا مُشرِكا، أمّا المُؤمنُ فيَحجُرُهُ إيمانُهُ ، و أمّا المُشرِكُ فيَقمَعُهُ كُفرُهُ، و لكن أتَخَوَّفُ علَيكُم مُنافِقا عالِمَ اللِّسانِ ؛ يَقولُ ما تَعرِفونَ ، و يَعمَلُ ما تُنكِرونَ (كنز العمّال، حدیث ۲۹۰۴۶)؛ من براى امّت خود از مؤمن و مشرك نمى ترسم؛ زيرا مؤمن را ايمانش مانع [از لطمه زدن به جامعه اسلامى] مى‌شود و مشرك را نيز همان كفرش سركوب مى‌كند. اما ترس من براى شما از منافق زبان‌بازى است كه حرف‌هايى مى‌زند كه شما بدان اعتقاد داريد و كارهايى مى‌كند كه شما به آنها اعتقاد نداريد. " پیامبر می‌فرمایند از منافق برای امتم می‌ترسم. پدیدۀ نفاق در زمان رسول خدا باقی ماند. بعد از ایشان هم پدیدۀ نفاق بلاهای زیادی بر سر اولیاء خدا و فرزندان حضرت رسول(ص) آورد. در زمان ظهور امام زمان(عج)، عالم پُر از نور، آبادانی و عدل و داد می‌شود. ایشان همۀ خوبی‌ها را در عالم می‌پراکند، زیرا دوران نفاق به پایان می‌رسد و تذلّ بها النّفاق و أهله(فرازی از دعای افتتاح) محقق می‌شود. حضرت رسول(ص) با آن عظمت و نفوذِ خودشان شرک را در هم کوبیدند و امت اسلامی را ساخته و پرداخته کردند. ولی همۀ ما می‌دانیم نفاق باقی ماند و بعد از ایشان، چه ضربه‌هایی زد. نفاق سر از بدن اباعبدالله الحسین(ع) جدا می‌کند و خانواده‌اش را به اسارت می‌برد. این نفاق پدیده‌ای است که باید آن را دقیق شناخت. انواع نفاق در زمان رسول خدا(ص) نفاق در مقابل رسول خدا(ص) چند مرحله داشت. مرحلۀ اول نفاق تخریب‌گر، کسانی بودند که مخالف شکل‌گیری امت اسلام بودند، امثال عبدالله بن اُبی که مسجد ضرار را ساختند. آنها اصلاً نمی‌خواستند امت اسلامی شکل بگیرد و تظاهر به اسلام می‌کردند. این نفاق، یک مرحله از نفاق بود. مرحلۀ دوم نفاق، نفاق تسلیم‌شونده است، نفاقی که زورش نرسید و تسلیم شد، مثل ابوسفیان که تسلیم شد و دیگر نمی‌توانست تخریب کند. مرحلۀ سوم نفاق تصاحب‌کننده است، نفاقی که نه تخریب کرد و نه تسلیم شد، بلکه نقشه کشید که جانشینی بعد از پیامبر را تصاحب کند. این نفاق، ضربه زد. ما امروز باید دربارۀ این سه نوع نفاق صحبت کنیم، چون بناست امتی باشیم که موجبات ذلت نفاق را در زمان ظهور فراهم کنیم. نفاق‌شناسی؛ از ضروریات زمینه‌سازی ظهور است چرا امیرالمؤمنین علی(ع) سربسته باید بگوید، همان‌گونه که رسول خدا(ص) پای رکاب خودش منافق داشت، من هم پای رکاب خودم منافق دارم؟ نفاق در زمان امام زمان (عج) ذلیل می‌شود، یعنی چی؟ یعنی ما باید نفاق را بشناسیم! سه نوع نفاقی که در زمان رسول خدا(ص) نام بردیم الان هم در جامعه خودمان هم هست و هر سه‌ را برای مقدمه‌سازی ظهور باید بشناسیم، چون ظهور یعنی ذلت منافق و نفاق. ما باید از انواع این نفاق‌ها تبری بجوییم و آنها را بشناسیم، آن‌وقت لایق ظهور ‌شویم. برای اینکه نفاق را بهتر بشناسیم من از کلام امیرالمؤمنین علی(ع) کمک می‌گیرم. ایشان می‌فرماید: « قَطَعَ ظَهْرِي رَجُلاَنِ مِنَ اَلدُّنْيَا رَجُلٌ عَلِيمُ اَللِّسَانِ فَاسِقٌ وَ رَجُلٌ جَاهِلُ اَلْقَلْبِ نَاسِكٌ هَذَا يَصُدُّ بِلِسَانِهِ عَنْ فِسْقِهِ وَ هَذَا بِنُسُكِهِ عَنْ جَهْلِهِ فَاتَّقُوا اَلْفَاسِقَ مِنَ اَلْعُلَمَاءِ وَ اَلْجَاهِلَ مِنَ اَلْمُتَعَبِّدِينَ أُولَئِكَ فِتْنَةُ كُلِّ مَفْتُونٍ فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ يَا عَلِيُّ هَلاَكُ أُمَّتِي عَلَى يَدَيْ كُلِّ مُنَافِقٍ عَلِيمِ اَللِّسَانِ(خصال، جلد۱، ص۶۹)» دو گروه کمر من را شکستند. یکی؛ منافقِ علیم اللسان، منافقی که بلد است دیگران را فریب دهد. دوم؛ متنسک احمق. یعنی دینداری که خودش منافق نیست ولی آدم ساده‌لوحی است. اینها دوقلوهای چسبان هستند. افراد ساده‌لوح به منافقان میدان می‌دهند و منافقان، ساده‌لوحان را فریب می‌دهند. بعد لشکرشان زیاد می‌شود و در چنین شرایطی مؤمن بابصیرت را مظلوم قرار می‌دهند. اهمیت شناخت ساده‌لوحی و نفاق
ما به راحتی نمی‌توانیم به آدم‌ها «منافق» نمی‌توانیم بگوییم ولی می‌توانیم ساده‌لوح بگوییم. ما در آخرالزمان نباید مؤمن ساده‌لوح باشیم، بلکه باید نفاق را بشناسیم و منافق‌شناس باشیم. گاهی از اوقات رهبر انقلاب و حضرت امام (ره)، بعضی‌ها را صریحاً خطاب کردند که شما ساده‌لوح هستید. من تعبیرهای از بزرگان نظام سراغ دارم که به بعضی از سیاسیونی که واقعاً در حق این کشور خیانت کردند، می‌فرمود شما ساده‌اندیش هستید. این بهترین تعبیر است. ساده‌اندیش کسی است که گولِ نفاق را می‌خورد و وجود نفاق در برخی از افراد را باور نمی‌کند. این پدیده در جامعه ما هست و تا ظهور رخ ندهد، ما با چنین پدیده‌ای درگیر هستیم. ما باید خودمان را از ساده‌لوحی و نفاق خلاص کنیم. هم ساده‌لوحی را بشناسیم و هم نفاق را. ۱۴۰۳/۰۶/۳۰ .
. هشتاد یهودی از دیدن نور چادر فاطمه مسلمان شدند. 🌹 شد یهودی ز نخ چادرت اسلام شناس نقل است که علی(ع) از شخصی یهودی قدری جو به عنوان قرض خواست و او از آن حضرت، بعنوان گرو چیزی خواست. آن جناب چادر فاطمه را که از پشم بود به او رهن داد و یهودی آن را در خانه خود برد و در اطاقی گذارد، چون شب شد، زن او داخل آن اطاقی که چادر فاطمه در آن بود، شد و نور مشتعل بر افروخته‌ای را دید که همه اطاق را روشن کرده، پس به نزد شوهر خود رفت و به او خبر داد که چنین نور بزرگی را در آنجا دیده. شوهر یهودی او تعجب کرد. فراموش کرده بود که چادر فاطمه را در آنجا گذارده. شتابان از جا برخاست و در آن اطاق داخل شد. دید روشنی و شعاع چادر را که از نزدیک مانند ماه شب چهارده می‌درخشد و خانه را پر کرده. خوب نظر کرد در آنجایی که چادر را گذارده بود. از روی تعجب دانست که این نور از چادر فاطمه درخشان است. از خانه بیرون رفت و خویشان و نزدیکان خود را خبر کرد. هشتاد نفر یهودی در آن خانه جمع شدند و از دیدن آن نور همه ایشان مسلمان شدند. 📚منبع جُنةُ العاصمه، در بیان پاره ای از مناقب حضرت فاطمه(س)، میرجهانی طباطبایی، ص ۳۵۲ خرائج و الجرائح، راوندی، ج ۲۳، ص ۵۳۷ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۳، ص ۳۰ .
D1738797T10139884(Web)-mc.mp3
15.71M
🔹 بخش اول: دو نوع نعمت در دنیا نعمت های خداوند برای انسان به دو شکل وجود دارد. برخی از این نعمت ها با از دست دادن، دوباره جایگزین می شوند و برخی دیگر جایگزینی ندارند. 🏴 🎙 📺
D1738044T14466542(Web)-mc (۱).mp3
24.59M
🔹 اسامی حضرت فاطمه سلام الله علیها مجالس حضرت زهرا سلام الله علیها همیشه از اهمیت بالایی برخوردار بوده است و پیامبر اکرم (ص) همیشه احترام خاصی برای حضرت زهرا سلام الله علیها قائل بودند و رابطه احترام ایشان به حضرت زهرا سلام الله علیها از رابطه پدر و دختری خیلی بالاتر بود. 🏴 🎙
D1737339T14686818(Web)-mc.mp3
9.72M
🔹 الگوگیری از حضرت فاطمه سلام الله علیها در دفاع از ولایت خداوند در قرآن سه الگو برای ما قرار داده: ۱ - الگوی عام که کلی و فراگیر است، مثل این آیه که می فرماید: مردم تقوا داشته باشید و با صادقین و محسنین و متقین باشید. 🏴 🎙
D1737390T11655389(Web)-mc.mp3
1.41M
🔹 سه ویژگی حضرت فاطمه سلام الله علیها حضرت زهرا (س) در زمان شهادت به امام علی (ع) فرمودند که پسرعمو جان سه چیز در زندگی مشترک من با تو نبود. خیانت، دروغ و مخالفت با تو. و سه چیز در این زندگانی وجود داشت و آن امانت داری، صداقت و اطاعت بود. 🏴 🎙
D1737647T12920140(Web)-mc.mp3
8.93M
🔹 ضرورت آشنایی با رخدادهای پس از رحلت رسول اکرم صلوات الله علیه مصائبی که پس از رحلت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله بر حضرت زهرا سلام الله علیها وارد شد قابل کتمان نیست و حتّی برخی از علمای اهل سنّت نیز به این رخدادهای هولناک و دلخراش اذعان دارند. 🏴 🎙
D1737390T11655389(Web)-mc.mp3
1.41M
🔹 سه ویژگی حضرت فاطمه سلام الله علیها حضرت زهرا (س) در زمان شهادت به امام علی (ع) فرمودند که پسرعمو جان سه چیز در زندگی مشترک من با تو نبود. خیانت، دروغ و مخالفت با تو. و سه چیز در این زندگانی وجود داشت و آن امانت داری، صداقت و اطاعت بود. 🏴 🎙
D1738375T18035162(Web)-mc.mp3
13.88M
🔹 یاد و نام حضرت فاطمه سلام الله علیه ذکر الله است ذات اقدس الهی در خور شأن خود و دریافت‌کننده، هدیه اعطا می‌کند. در روایتی از پیامبر اعظم(ص) خطاب به امام علی(ع) آمده؛ «یا ابا الحسن هذه ودیعة اللّه و ودیعة رسوله عندک …»؛ فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها برترین هدیه‌ای است که خداوند متعال به رسول‌الله(ص) و امیرالمؤمنین(ع) اعطا فرمودند. 🏴 🎙