eitaa logo
ذاکرین حضرت اُمُ البَنین سلام الله علیها
1.8هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
12.3هزار ویدیو
2.3هزار فایل
به عشق چهارده نور مقدس و خانم حضرت اُمُ البَنین سلام الله علیها ❤️ کلاس تخصصی مداحی حضرت اُمُ البَنین (س) ارتباط با مدیر👇 @th_taghizadeh آدرس کانال : https://eitaa.com/zakerinehomolbanins http://mtaghizade.blogfa.com
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6039679244672434276.m4a
زمان: حجم: 1.8M
اجرا ذاکر اهل بیت حاج امیر عباسی ما به طواف کعبهٔ رویِ امامِ کاظمیم همیشه با صورتِ دل سوی امامِ کاظمیم سائلِ دستْ خالیِ کویِ امامِ کاظمیم خوش است تا شَویم با غمش اهل بُکا و شور و زمزمه باید که شد به رسم عاشقی فداییِ عزیز فاطمه یا موسی بن جعفر مدد... نوای اهل آسمان یا بابَ الحوائج است بر لب هر پیر و جوان یا بابَ الحوائج است توسل سینه زنان یا بابَ الحوائج است دعا نما که من هم از وفا زِ خِیلِ نوکران تو شوم دل بِکَنَم زِ مَردم و فقط سائلِ آستان تو شوم یا موسی بن جعفر مدد... زِ سوز مرثیهٔ تو،چشم فرشتگان تر است ای گل زهرا و علی از چه به قلبت شرر است جسم بدونِ جانِ تو به روی تختهٔ در است رَوا بُوَد برای غربتت،گریه کند زمین و آسمان اشکْ روانْ زِ چشم فاطمه،خنده روی لبِ ستمگران یا موسی بن جعفر مدد... @majmaozakerine ا ❀✿🌺❀✿🌺❀✿ ا 🌺❀✿🌺❀✿ ا ❀✿🌺❀✿ ا 🌺❀✿ ا ❀✿ ا 🌺 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ‎‌‌ 🔶کلاس مداحی حضرت اُمُ البَنِین🔶 ⚘ مقدم شما گلباران ⚘ در پیام رسان ایتا 👇👇 @zakerinehomolbanins در وبلاگ 👇👇 http://mtaghizade.blogfa.com 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻 🌺 ❀✿ 🌺❀✿ ❀✿🌺❀✿ 🌺❀✿🌺❀✿ ❀✿🌺❀✿🌺❀✿
یه مرتبه همه دیدن درِ زندان باز شد، غریبانه چهار تا غلام زیر یه تخته رو گرفتن دارن میارن. یه‌نفر اومد داد زد گفت این آقا اگه قریشی‌ئه چرا چهارنفر حمال دارن میبرنش؟ اگه قریشی نیست چرا بین قریشی‌ها دارن میبرنش؟ یهو منادی داد زد گفت این بدن،بدن آقا موسی‌ابن‌جعفره... بذار از قبلش برات بگم.... آدم سالهای سال یه گوشه‌ای شکنجه بشه، تو زندان باشه، جای درستی نداشته باشه بدنش اذیت میشه. اون نانجیبا اینقدر آقامون رو شکنجه دادن که هیچ، اونی که آدمو بیچاره میکنه اینه: زن بدکاره رو آوردن تو زندان موسی‌ابن‌جعفر. میگه دیدم آقا سر به سجده گذاشته، هی داره میگه: خدا من عبد ضعیف توأم، خدا من عبد فقیر توأم، منو نجاتم بده؛ (زنه عوض شد، آوردنش آقا رو اذیت کنه خودش تغییر پیدا کرد.) یهو همه دیدن زنه به سجده افتاد گفت آقا ببخشید، غلط کردم..... بچه‌ها، امشب بیاید ماهم به پاهای آقامون بیفیتم بگیم آقا غلط کردیم... آهسته گذارید روی تخته تنش را تا میخ اذیت نکند پیرهنش را اصلاً بگذارید رویِ خاک بماند زشت است بیارند غلامان بدنش را این ساقِ بهم ریخته کِتمان‌شدنی نیست دیدند روی تخته‌ی در ، تا شدنش را این مرد الهی مگر اولاد ندارد بردند چرا مثل غریبان بدنش را؟ این مرد نگهبان که حیا هیچ ندارد... (ببینم دلت کجا میره.) این مرد نگهبان که حیا هیچ ندارد بد نیست بگیرد جلوی آن دهنش را تو شهر شام هم همچین که این خونواده رو آوردن، همه شروع کردن هلهله کردن؛ یکی داره بد میگه، یکی داره ناسزا میگه، یکی داره فحش میده٬ یکی داره سنگ میزنه.... حسین.... یکی میگفت خارجی‌ان به ما سنگ زدن، سنگ زدن، سنگ زدن گفت بچه‌های علی‌ان به ما سنگ زدن، سنگ زدن ،سنگ زدن تنگ شده دلم، ای داداش قربون صدات، ای داداش زینب گفتنات، ای داداش خواهرت فدات، ای داداش تا فهمیدن این آقا موسی‌ابن‌جعفره، اون مَرده رفت همه رو جمع کرد؛ گفت زشته٬ بدن امام ماست. ما شیعه‌ی این آقاییم. مگه شیعه‌ها مردن بدن آقاشون رو غلاما بخوان ببرن... اومدن اینقدر گل آوردن، تا حدی گل رو این بدن ریختن که وقتی میخواستن این بدن رو بردارن گلا رو کنار زدن تا بدنش مشخص بشه... یه آقایی رو هم من سراغ دارم، همچین که میخواستن بدن رو بردارن دیدن بدن تکون نمیخوره. این تیرا از تابوت زده بیرون، به بدن آقا امام حسن اثابت کرده.... یه‌جای دیگه رو هم من سراغ دارم، گُلا رو زینب کنار زد، اما چه گلی؟!؟! گل شمشیر، گل نیزه، گل سنگ، گل چوب...؛ همه دیدن خم شد، صورتش رو گذاشت رو رگهای بریده‌ی آقا اباعبدالله.... حسین.... ا ❀✿🌺❀✿🌺❀✿ ا 🌺❀✿🌺❀✿ ا ❀✿🌺❀✿ ا 🌺❀✿ ا ❀✿ ا 🌺 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ‎‌‌ 🔶کلاس مداحی حضرت اُمُ البَنِین🔶 ⚘ مقدم شما گلباران ⚘ در پیام رسان ایتا 👇👇 @zakerinehomolbanins در وبلاگ 👇👇 http://mtaghizade.blogfa.com 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻 🌺 ❀✿ 🌺❀✿ ❀✿🌺❀✿ 🌺❀✿🌺❀✿ ❀✿🌺❀✿🌺❀✿
Nariman Panahi2_144140477143606238.mp3
زمان: حجم: 9.69M
ع خادمه اهل بیت 🌺: شور میون این قفس هی می زنم نفس نفس کجایی ای رضا به فریاد دلم برس تو زندون بلا میسوزم از زهر جفا خلصنی یاربم رسیده تا عرش خدا یک تنه می زنه چی بی بهونه می زنه این یهودی من و با تازیونه می زنه درد می کنه تنم. خونیه کل بدنم سخته برام نفس با غُلِ روی گردنم لحظه ی آخرم میسوزه کل پیکرم انگاری میشنوم میاد صدای مادرم اگر که من شدم غریب شهر کاظمین یه عمره سوخته ام برای روضه ی حسین(ع) حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ ا ❀✿🌺❀✿🌺❀✿ ا 🌺❀✿🌺❀✿ ا ❀✿🌺❀✿ ا 🌺❀✿ ا ❀✿ ا 🌺 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ‎‌‌ 🔶کلاس مداحی حضرت اُمُ البَنِین🔶 ⚘ مقدم شما گلباران ⚘ در پیام رسان ایتا 👇👇 @zakerinehomolbanins در وبلاگ 👇👇 http://mtaghizade.blogfa.com 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻 🌺 ❀✿ 🌺❀✿ ❀✿🌺❀✿ 🌺❀✿🌺❀✿ ❀✿🌺❀✿🌺❀✿
رباعی هر روز بوده برلبت خَلِّصنی یارب ذکر مناجات شبت خَلِّصنی یارب ناله زدی درهرقنوت وسجده هایت مابین هر یک یاربت خَلِّصنی یارب عمری به پشت درب های بسته بودی ازظلم سندی بن شاهک خسته بودی وردلبت معصومه جان بودورضاجان ازبس به فرزندان خود دلبسته بودی ای قلب عالم سوخت آقاجان برایت توناله هاکردی ونشنیدند صدایت زنجیرازمظلومیت خون گریه میکرد یاحضرت موسی بن جعفرجان فدایت روزه بـودی خـون دل افـطار تو لحظــه لحظـه داده انـد آزار تو جزغُل و زنجیر ودلتنگی و زهـر هیـچ کـس آنجـا نگشته یـار تـو چشـم انتظاری گفت مــولایـم بیـاید هــر دم رضـا مـی گفـت آقــایم بیـاید تـاخواستگار از بهرمعصومه می آمد مــی گفـت بگـذاریـد کـه بـابـایم بیاید ای میــوه ی قلب پیمــبر دردمــندم ذُریّـــه ی زهـــرا و حـــیدر دردمـــندم هجررخ صاحب زمان بیچاره ام کرد یاحضرت موسی بن جعفردردمندم تیره گشته روز وماه و سال من در قفس بشکسته پرو بال من غـــیر تــازیــانـه و دشـــنام خصــم کس نپرسیداست اینجاحال من مـرا در بند هـم زنجیر کردند و بـا زخـم زبان تحقیر کردند زبس به مادرم دشنام دادند مـرا ایـن نـانجیبان پیر کردند ای مـادر تو فـاطمه هـم مــادر مـا ای سایهٔ لطفت همیشه برسرما تامهدی ازپرده ی غیبت به درآید باب الحوائج، حفظ فــرمـا رهبر ما پیغمبرازمظلومیت درپیچ وتاب است قلب جهان شیعه ازداغت کباب است فـــرزنــد زهـــرا کـــن دعـــا مهــدی بیـــایــد باب الحوائج تودعایت مستجاب است شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
دلـم درد و دلـم درد و دلـم درد دلم امشب هوای کاظمین کرد بـه تـاب وتب شدم درشوروشینم عــــزادار غــریب کــــاظمینــم فلـک زد شعله بـر جـان پیمــبر فتــاده از نفس موسی بن جعفر بیا شیعه بیـا کـه در بکوبیم بیــا بــا دیـدگـان تــر بکــوبیم بیـا تابـا رضـاجان پشت این در بگــرییم از غم موسی بن جعفر بگوییم تسلیت معصومه جان را رضـا جـان آن رئــوف مهربـان را تمــام جسـم او در غُـل و زنجیر خــدا دانـد نــدارد جُـرم و تقصیر به غیر پوست واندک استخوانی نمــانـده بــر تنـش جــز نــاتـوانـی تنـش را ظلـم هــارون آب کــرده فلـک را غصـه اش بی تاب کرده تنـش را تــا کـه حَمّـالان گــرفتنـد بـه حال زار و جانسوزانه گفتند ببینیـد این امـام شیعیان است غـریبی اش هـویدا وعیان است بیــاییـد بــا رضــا روح و روانـش بگـرییـم همـره معصـومه جانش بـه جـرم عشق بـه زهرا و حیدر چنیـن کـردنـدبـاموسی بن جعفر اگــر کشتنـد عــزیــز مصطفـی را بـه غــم آغشتـه بـودند مرتضی را خـدا را شکر شد تشییع جنـازه تــن او لِــه نشـد بــا نعــل تــازه خــدا را شـکر معصـومـه نــدیـده بـــه روی نیــزه ای رأس بـــریـده نـکـوبید سـاربـانی مُشت او را نَبُـرّیـده کسی انگشــت او را خـدا را شکرکه مـوسی بن جعفر تنـش زخمـی نشـد ازتیـغ وخنجر بخوان«مداح» امـان از دل زینـب مصیبـت شـد فقط حـاصـل زینب شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
مشکل‌گشای کارها باب الحوائج ذکر توسّل‌های ما باب الحوائج دارد هوای شیعه را باب الحوایج پیوسته می‌گوییم «یا باب الحوائج» پر می‌کشد دل های ما تا کاظمینش امشب عجب دارد تماشا کاظمینش عیسای اهل البیت موسای کلیم است مانند بابایش کریم ابن الکریم است بین دعاهایش غریبه هم سهیم است بابای سلطان خراسان از قدیم است دارد دمی مثل مسیحا کظم غیظش عبد خدا می‌سازد او با کظم غیظش از هر بلایی شیعه‌ها را حفظ کرده زیر عبای خویش ما را حفظ کرده در سینه‌اش علم خدا را حفظ کرده اعجازهای انبیا را حفظ کرده با یک نگاهش زیر و رو شد بُشر حافی مجذوب حُسن خُلق او شد بُشر حافی آری وقار او وقار دیگری بود اکسیر علم او عیار دیگری بود هر احتجاجش افتخار دیگری بود تیغ کلامش ذوالفقار دیگری بود مانند زینب، عمّه‌اش، مرد سخن بود در هر سؤالی پاسخش دندان‌شکن بود آقای ما در کنج زندان چارده سال محروم از خورشید تابان چارده سال آزرده، زخمی، مو پریشان چارده سال مثل هزاران سال بود آن چارده سال «خلّصنی یارب» گفتنش از حد گذشته پیداست در زندان به آقا بد گذشته گلبرگ‌های یاس را پژمرده بودند از بس که آقا را شکنجه کرده بودند پا را دگر از حد فراتر بُرده بودند بدکاره‌ای را پیش او آورده بودند ذکر الهی را عجب محسوس می‌گفت «سبحانکَ» «قدّوس» «یا قدّوس» می‌گفت یک بار نه... بلکه هزاران بار افتاد در لحظه‌ی برخاستن بسیار افتاد دستش ز روی شانه ی دیوار افتاد آن لحظه یاد مادرش انگار افتاد... زنجیرها تاب و توانش را گرفتند یک عدّه‌ای نامرد امانش را گرفتند آقای ما در سینه‌اش دردی کهن داشت هر شب نگهبانی پلید و بد دهن داشت رنگ کبود و زخم‌هایی بر بدن داشت از بس که زندان‌بان او دست بزن داشت صبرش به زیر تازیانه‌ها محک خورد مانند زهرا مادرش خیلی کتک خورد یک تخته‌ی در عهده‌دار بردنش بود هر چند که زنجیرها دور از تنش بود اما هنوز آثار آن بر گردنش بود شکر خدا که بر تنش پیراهنش بود دیگر سر او زیر دست و پا نیفتاد بر دختر او چشم خیلی‌ها نیفتاد محمد فردوسی
زمان: حجم: 142K
یابن الزهرا تو هفتمین نور خدا هستی گلی ز گلشن ولا هستی در این جهان امید ما هستی امام کاظم باب حاجتی امام کاظم کوه طاعتی امام کاظم بین عالمین معنای صبر و استقامتی یا موسی بن جعفر آقامدد (۴) یابن الزهرا زینت شهر کاظمینی تو به شیعیان نور دوعینی تو از نسب پاک حسینی تو مرقد تو بهشت شیعیان قدر و مرتبه ات بوَد نهان ای نور دیدگان مصطفی بهر غربتت اشک ما روان یا موسی بن جعفر آقا مدد(۴) یابن الزهرا ای که تویی چو جد خود مظلوم بوده ای از حقوق خود محروم توسط سِندی شدی مسموم امام بی مثل و قرینه ای دارای وقار و سکینه ای در زندان سندی بی حیا شهید زهر ظلم و کینه ای یا موسی بن جعفر آقا مدد (۴) یابن الزهرا زین همه رنج و دردِ تو فریاد تو بوده ای زندانی بغداد شدی شهید ستم و بیداد در کنج زندان در حال دعا دستان تو بوده سوی خدا ای نور قلب و دیده ی رضا تو گشتی شهید جور و جفا یا موسی بن جعفر آقا مدد(۴) ا ❀✿🌺❀✿🌺❀✿ ا 🌺❀✿🌺❀✿ ا ❀✿🌺❀✿ ا 🌺❀✿ ا ❀✿ ا 🌺 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ‎‌‌ 🔶کلاس مداحی حضرت اُمُ البَنِین🔶 ⚘ مقدم شما گلباران ⚘ در پیام رسان ایتا 👇👇 @zakerinehomolbanins در وبلاگ 👇👇 http://mtaghizade.blogfa.com 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻 🌺 ❀✿ 🌺❀✿ ❀✿🌺❀✿ 🌺❀✿🌺❀✿ ❀✿🌺❀✿🌺❀✿
زمان: حجم: 91.7K
ریزد ستاره از هر دو عینم با پای دل من ، در کاظمینم امشب به یاد باب المرادم زیارت نور ، آید به یادم باب الحوائج- موسی ابن جعفر(۴) آنجا که دارد زیبا دو گنبد باشد مزار ، دو ماه احمد دل برده از من ، صحن و رواقش کبوتر دل ، در کنج طاقش باب الحوائج- موسی ابن جعفر(۴) ای دل بیا تا ، با هم بگرییم یاری کن ای اشک ، از غم بگرییم اشکم ز دیده،  باشد روانه تیر غمش بر ، قلبم نشانه باب الحوائج- موسی ابن جعفر(۴) امام‌هفتم، مسموم کین شد خزان بهار ، گلزار دین شد داغش شرر زد بر جسم و جانم از کف ربوده ، تاب و توانم باب الحوائج- موسی ابن جعفر(۴) از غصه پر خون، قلب رضا شد مهدیِّ زهرا ، صاحب عزا شد ای داد از این غم،  فریاد ازاین غم نجوا فشاند ، از دیده شبنم باب الحوائج- موسی ابن جعفر(۴) ا ❀✿🌺❀✿🌺❀✿ ا 🌺❀✿🌺❀✿ ا ❀✿🌺❀✿ ا 🌺❀✿ ا ❀✿ ا 🌺 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ‎‌‌ 🔶کلاس مداحی حضرت اُمُ البَنِین🔶 ⚘ مقدم شما گلباران ⚘ در پیام رسان ایتا 👇👇 @zakerinehomolbanins در وبلاگ 👇👇 http://mtaghizade.blogfa.com 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻 🌺 ❀✿ 🌺❀✿ ❀✿🌺❀✿ 🌺❀✿🌺❀✿ ❀✿🌺❀✿🌺❀✿
زمان: حجم: 75.4K
داده جان موسی بن جعفر از جفا با دیده ی تر دارد از غم به پیکر نشانه ضربت سیلی و تازیانه وامصیبت ، مصیبت؛ مصیبت (۲) روز و شب اندر مناجات گشته ممنوع الملاقات اشک چشم رضا گشته جاری فاطمه می کند سوگواری وامصیبت ، مصیبت، مصیبت(۲) کاظمین گشته سیه پوش صوت کاظم گشته خاموش گشته معصومه زین غم عزادار می زند سینه با حال افکار وامصیبت ، مصیبت، مصیبت (۲) جسم تو بر جسر بغداد لعن حق بر دشمنت باد قلب مهدی ازاین غم حزین شد فاطمه در جنان دلغمین شد وامصیبت ،مصیبت، مصیبت(۲) پیکر تو روی دوش است شیعه در جوش و خروش است پیکر جد تو شاه عطشان پاره پاره شد از سم اسبان وامصیبت، مصیبت، مصیبت(۲) من گدایم در سرایت هم غلامم بر رضایت حق جدت حسین شاه عطشان دست (فرج) بگیری ز احسان وامصیبت، مصیبت، مصیبت (۲) ا ❀✿🌺❀✿🌺❀✿ ا 🌺❀✿🌺❀✿ ا ❀✿🌺❀✿ ا 🌺❀✿ ا ❀✿ ا 🌺 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ‎‌‌ 🔶کلاس مداحی حضرت اُمُ البَنِین🔶 ⚘ مقدم شما گلباران ⚘ در پیام رسان ایتا 👇👇 @zakerinehomolbanins در وبلاگ 👇👇 http://mtaghizade.blogfa.com 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻 🌺 ❀✿ 🌺❀✿ ❀✿🌺❀✿ 🌺❀✿🌺❀✿ ❀✿🌺❀✿🌺❀✿