eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
354 دنبال‌کننده
28.9هزار عکس
11.3هزار ویدیو
140 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطرات و زندگی نامه #شهید_مهیار_مهرام نشر معارف شهدا در ایتا #کانال_زخمیان_عشق @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
خاطرات و زندگی نامه #شهید_مهیار_مهرام نشر معارف شهدا در ایتا #کانال_زخمیان_عشق @zakhmiyan_eshg
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷 ✫⇠ ✫⇠قسمت: 3⃣ ✍ترس آبرو 🌟وقتی راه افتادیم، با خودم گفتم عجب اشتباهی کردم. حالا آبروی خودم را هم می برم . 🌟بعد گفتم : مهیار، تو اگر شده الکی دولا راست شوی، باید بغل من بایستی و نماز بخوانی، وگرنه برمی گردیم. 🌟شب رسیدیم به یکی از مقرها. من مشغول نماز شدم. مهیار هم که حسابی خمار بود؛ زیر چشمی من را نگاه می کرد. 🌟بعد از نماز برگشت و گفت : ببین، نمازت غلط بود. تو یه بار دولا شدی، اما دو بار سرت رو زمین گذاشتی! 🌟با تعجب نگاهش کردم. یعنی این پسر رکوع و سجود و اعمال نماز را هم بلد نیست!؟ 🌟فردا رفتیم یکی از مقرهای سپاه مریوان، به دوستم گفتم: این آقا که همراهم آمده مریضه، اگه حالش بد شد یه دونه از این قرص ها بهش بده. 🌟آن روز وقتی من نماز می خواندم، مهیار هم کنار من ایستاد. او هیچ چیزی از نماز بلد نبود. به من می گفت: توی نماز چی می گی؟ بین دو نماز چه دعایی می خونی؟ 🌟روز بعد بردمش یه مقر دیگه و همین طور تا هفت روز او را جا به جا کردم تا کسی به مشکل او پی نبرد... ادامه دارد 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
زدن نداره دختری که رمق نداره.mp3
22.92M
"زدن نداره دخترے که رمق نداره ..."😭💔 🎤 #‌شهید_حاج_حسین_معزغلامے #التماس_دعاے_‌فرج😔 #یارقیه_س...✋😭 #ارسالی #کانال_زخمیان_عشق نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
ای بسوزد پدرش آنکه پـدرها را ڪشت ؛ قاب عکسِ تو شده زندگیِ این کودک عاشورای ۱۳۷۴ شهر نبطیه ، جنوب لبنان عکاس : حمید داوود آبادی #دختر_شهید #رقیه‌های_مقاومت نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
ای بسوزد پدرش آنکه پـدرها را ڪشت ؛ قاب عکسِ تو شده زندگیِ این کودک عاشورای ۱۳۷۴ شهر نبطیه ، جنوب ل
نظر تخصصی آقا درباره یک عکس غروب پنج شنبه 6 اسفند 1377 بر ای جلسه ای برای نماز خدمت حضرت آقا رسیدیم. نماز را که در محیطی باصفا خواندیم، آقا روی همان سجاده برگشت رو به ما و دور هم نشستیم به صحبت و صفا.از هر دری سخنی آمد. دو سه ساعتی به بحث و صحبت و بهره گیری از بیانات و نظرات بسیار ارزشمند مقام معظم رهبری در زمینه فرهنگ و کار فرهنگی بخصوص در عرصه دفاع مقدس گذشت. پس از پایان جلسه، چند تایی عکس را که عاشورای سال 74 از مراسم حزب الله در شهر نبطیه جنوب لبنان گرفته بودم، همچنین تعدادی عکس از عملیات تفحص و کشف پیکر مطهر شهدا را به آقا نشان دادم. آقا عکس ها را در دست گرفتند و درباره هر کدام نظرات جالبی دادند. یکی از عکس ها که نظر آقا را جلب کرد، دختر کوچک لبنانی بود که قاب عکس شهیدی در دست داشت و با چشمانی معصوم به مخاطب نگاه می کرد. آقا از عکس خوشش آمد و از زیبایی آن تعریف کرد ولی به ماشین درب و داغانی که در پس زمینه عکس به چشم می خورد، اشاره کرده و فرمودند: عکس بسیار زیبایی است، ولی این ماشین زیبایی این عکس را خراب کرده! در جواب ایشان گفتم: ببخشید آقا، من عادت ندارم سوژه عکس هایم را بچینم. یعنی عادت ندارم به سوژه بگویم بیا این طرف، یا این جا را نگاه کن و ژشت بگیر تا من عکس بگیرم. اون هم یک دختر بچه. آقا با تعجب نگاهی به من انداختند و فرمودند: سوژه رو نمی تونی جابجا کنی، خب زاویه ات رو عوض می کردی، جای خودت رو تغییر می دادی بعد عکس می گرفتی! هیچی نداشتم بگویم! دیدم واقعا درست است. مشکل از من بود که زاویه و جای خود را تغییر ندادم. چون آن ماشین را که نمی شد جابجا کرد، پس من باید نگاهم را جابجا می کردم و از زاویه ای دیگر عکس می گرفتم که آن ماشین در تصویر نباشد! ✍ راوی : حمید داوود آبادی ♡نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh د
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پايِ دختر بچه وقتي غرق تاول ميشود پا به پايش كارواني هم معطّل ميشود دستْ بسته، خواب هم باشد بيفتد از شتر پهلوان باشد دچار ِ دردِ مَفصَل ميشود خانم حضرت رقیه ( س ) تسلیت🏴🏴 التماس دعا
❤️•~° ...♡ نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
تاریخ تولد۱۳۲۶/۱۰/۳۰ محل شهادتقزوین - خ تبریز جلوی منزل تاریخ شهادت۱۳۶۰/۰۶/۱۲ قدرت الله چگینی ، سی ام دی 1326، در شهرستان قزوین به دنیا آمد. پدرش غلامرضا و مادرش معصومه نام داشت. تا پایان دوره کارشناسی در رشته مترجمی زبان عربی درس خواند. معاون اداره آموزش و پرورش بود. سال 1350 ازدواج کرد و صاحب دو پسر شد. روز دوازدهم شهریور 1360،جلوی منزلش در قزوین مورد سوء قصد گروه های ضدانقلاب قرار گرفت و بر اثر اصابت گلوله به رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh