eitaa logo
ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
5.8هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
818 فایل
السلام علیک یاابا عبدالله کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل است ایتا @zameneashk1 تلگرام @zameneashk باب الحسین ع ، کلاس های غیر حضوری https://t.me/Babolhusein آی دی پاسخ به سوالات @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نقد و بررسی قیام مسلم ع در ارتباط با مسائل روز در بیانات رهبری 💥 دیدن این فیلم و نشر آن واجب است. حتما ببینید و منتشر کنید چشمان خیلی ها باز خواهد شد @zameneashk1
ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
#مسلم_بن_عقیل_ع 2 #دروس_مقتل #بررسی_متون_مقتل
2 سفیر امام حسین ع سفارت مسلم بن عقیل ع چه بود؟ 1. رساندن پیام امام حسین ع ازمکه به مردم کوفه که پیام الهی بود. 2. گرفتن بیعت برای امام حسین ع 3. دعوت امام حسین ع با نامه از مکه به کوفه 4. اخلاق وسیره ی مسلم در کلام امام حسین ع 5. وظیفه ی مداح به عنوان سفیر امام حسین ع در جامعه چیست؟ محل تدریس :مچمع الذاکرین زینبیه س ،واقع در باقر آباد ورامین تیر ماه سال 1397 ای دی برای ارسال سوالات مقتل @m_h_tabemanesh1 لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع @zameneashk1
ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
#مسلم_بن_عقیل_ع 3 #دروس_مقتل #بررسی_متون_مقتل #وداع_های_امام_حسین_علیه_السلام #وداع_امام_حسین_ع_ب
3 1. وداع امام حسین ع با مسلم بن عقیل ع هنگام رفتن به سمت کوفه في الناسخ: ان مسلما ودع الحسين عليهالسلام و قبل يديه و رجليه، و بکي و قال: جعلت فداک، أري هذا آخر اللقاء و الملتقي يوم القيامة. فبکي الحسين عليهالسلام و ضمه الي صدره و تعطف عليه و خرج مسلم عليهالسلام و هو يبکي في طريقه. فسئل ما هذا البکاء؟ فقال: لحرقة قلبي، لأن الدهر فرق بيني و بين الحسين و أبعد بيني و بينه. المازندراني، معالي السبطين، 229 / 1 به روایت ناسخ التواریخ : مسلم ع هنگام رفتن به سمت کوفه با امام حسین ع وداع کرد و دست و پای امام حسین ع را بوسید و گریست و به امام حسین ع عرض کرد: این آخرین دیدار است و دیدار به روز قیامت افتاد. پس امام حسین ع گریست و مسلم ع را در آغوش کشید و به او محبت و لطف فرمود. مسلم ع حرکت کرد در حالیکه در بین راه می گریست. ازمسلم ع سوال شد این گریه برای چیست ؟ فرمود دلم می سوزد، زیرا روزگار بین من و حسین ع جدایی افکند و ما را از هم دور ساخت. محل تدریس :مجمع الذاکرین زینبیه س ،واقع در باقر آباد ورامین تیر ماه سال 1397 ای دی برای ارسال سوالات مقتل @m_h_tabemanesh1 لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع @zameneashk1
ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
#مسلم_بن_عقیل_ع 3 #دروس_مقتل #بررسی_متون_مقتل #وداع_های_امام_حسین_علیه_السلام #وداع_امام_حسین_ع_ب
4 1. وداع امام حسین ع با مسلم هنگام رفتن به سمت کوفه في الناسخ: ان مسلما ودع الحسين عليهالسلام و قبل يديه و رجليه، و بکي و قال: جعلت فداک، أري هذا آخر اللقاء و الملتقي يوم القيامة. فبکي الحسين عليهالسلام و ضمه الي صدره و تعطف عليه و خرج مسلم عليهالسلام و هو يبکي في طريقه. فسئل ما هذا البکاء؟ فقال: لحرقة قلبي، لأن الدهر فرق بيني و بين الحسين و أبعد بيني و بينه. المازندراني، معالي السبطين، 229 / 1 به روایت ناسخ التواریخ : مسلم ع هنگام رفتن به سمت کوفه با امام حسین ع وداع کرد و دست و پای امام حسین ع را بوسید و گریست و به امام حسین ع عرض کرد: این آخرین دیدار است و دیدار به روز قیامت افتاد. پس امام حسین ع گریست و مسلم ع را در آغوش کشید و به او محبت و لطف فرمود. مسلم ع حرکت کرد در حالیکه در بین راه می گریست. ازمسلم ع سوال شد این گریه برای چیست ؟ فرمود دلم می سوزد، زیرا روزگار بین من و حسین ع جدایی افکند و ما را از هم دور ساخت. محل تدریس :مجمع الذاکرین زینبیه س ،واقع در باقر آباد ورامین تیر ماه سال 1397 ای دی برای ارسال سوالات مقتل @m_h_tabemanesh1 لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع @zameneashk1
ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
#مسلم_بن_عقیل_ع 5 #دروس_مقتل #بررسی_متون_مقتل #سیره_و_اخلاق_مسلم_بن_عقیل_ع #مکتوبات_امام_حسین_علی
5 خواندن نامه ی امام حسین ع برای مردم کوفه و بیعت و اشک آنها در فراق امام حسین ع دخول مسلم الکوفة و مبايعة أهل الکوفة له و أقبل حتي دخل الکوفة، فنزل في دار مسلم بن المسيب، و هي دار المختار بن أبيعبيد الثقفي، فجعلت الشيعة تختلف اليه و هو يقرأ عليهم کتاب الحسين و القوم يبکون شوقا الي مقدم الحسين، ثم تقدم الي مسلم رجل من همدان، يقال له عابس الشاکري، فقال: أما بعد، فاني لا أخبرک عن الناس بشيء، فاني لا أعلم ما في أنفسهم، و لکن أخبرک عما أنا موطن عليه نفسي، اني و الله لأجيبنکم اذا دعوتم، و لأقاتلن معکم عدوکم، و لأضربن بسيفي دونکم أبدا، حتي ألقي الله، و أنا لا أريد بذلک الا ما عنده. ثم قام حبيب بن مظاهر الأسدي الفقعسي، فقال: أنا و الله الذي لا اله الا هو، لعلي مثل ما أنت عليه. و تتابعت الشيعة علي مثل کلام هذين الرجلين، ثم بذلوا الأموال، فلم يقبل مسلم منهم شيئا. الخوارزمي، مقتل الحسين، 197 / 1 فصار مسلم بالکتاب حتي وصل بالکوفة، فلما وقفوا علي کتابه کثر استبشارهم بايابه، ثم أنزلوه في دار المختار بن أبيعبيدة الثقفي، و صارت الشيعة تختلف اليه، فلما اجتمع اليه منهم جماعة قرأ عليهم کتابة الحسين عليهالسلام، و هم يبکون حتي بايعه منهم ثمانية عشر ألفا. ابنطاووس، الهوف، / 37 مسلم با نامه ي آن حضرت حرکت کرد تا به کوفه رسيد. چون مردم کوفه فهميدند که حسين عليه السلام نامه به آنان نوشته، از آمدن مسلم بسيار خوشحال شدند و مسلم را به خانه ي مختار بن ابي عبيده ی ثقفي وارد نمودند و رفت و آمد شيعيان، به نزد مسلم بطور مرتب ادامه داشت، همين که گروهي از شيعيان نزد مسلم گرد آمدند، نامه ي حسين را به آنان ميخواند. احساسات مردم آن چنان شديد بود که هنگام خواندن نامه همه گريه ميکردند تا آن که هجده هزار نفر به مسلم بيعت نمودند. فهري، ترجمه لهوف، / 37. محل تدریس :مجمع الذاکرین زینبیه س ،واقع در باقر آباد ورامین تیر ماه سال 1397 ای دی برای ارسال سوالات مقتل @m_h_tabemanesh1 لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع @zameneashk1
ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
#مسلم_بن_عقیل_ع 6 #دروس_مقتل #بررسی_متون_مقتل #سیره_و_اخلاق_مسلم_بن_عقیل_ع #زنان_عاشورایی #عفاف
6 ورود مسلم بن عقیل ع به خانه طوعه س فمضي علي وجهه متلددا، (متحيرا) في أزقة الکوفة لا يدري أين يذهب، حتي خرج الي دور بني جبلة من کندة، فمشي حتي انتهي.الي باب امرأة يقال لها: طوعة أم ولد، کانت للأشعث بن قيس، فأعتقها، فتزوجها أسيد الحضرمي، فولدت له بلالا، و کان بلال قد خرج مع الناس، و أمه قائمة تنتظره. حيران و سرگردان راه خود را پيش گرفت و در کوچه هاي کوفه گردش ميکرد، و نميدانست به کجا برود تا گذرش به خانه هاي بني جبلة از قبيله ي کنده و به در خانه ي زني به نام طوعه افتاد که آن زن از کنيزان اشعث بن قيس بود و از او داراي فرزند بود، و اشعث او را بدان واسطه آزاد کرده و اسيد حضرمي او را به زني گرفته بود. از او پسري به نام بلال پيدا کرد و بلال در ميان مردم بيرون رفته بود و آن زن بر در خانه چشم به راه بلال ايستاده بود. سقایت طوعه و سیره و اخلاقش فسلم عليها ابنعقيل فردت ع ،فقال لها: يا أمة الله أسقيني ماء. فسقته وجلس .و أدخلت الاناء، ثم خرجت، فقالت: يا عبدالله ألم تشرب؟ قال: بلي. قالت: فاذهب الي أهلک. فسکت، ثم أعادت مثل ذلک، فسکت، ثم قالت له في الثالثة:سبحان الله! يا عبدالله قم، عافاک الله الي أهلک، فانه لا يصلح لک الجلوس علي بابي، و لا أحله لک. پس مسلم بن عقيل به آن زن سلام کرد. زن جواب سلام او را داد، سپس گفت: «اي زن، شربتي آب به من بده.» طوعه آب آورد او را سيراب کرد. مسلم همان جا نشست. زن رفت ميان خانه و ظرف آب را گذارد و برگشت گفت: «اي بنده ي خدا! آيا آب نخوردي؟» فرمود: «چرا.» گفت: «پس به نزد زن و بچه ات برو.» مسلم پاسخي نداد، دوباره گفت و مسلم (مانند بار نخست) پاسخي نداد. بار سوم آن زن گفت: «سبحان الله! اي بنده ي خدا برخيز! خدايت تندرستي دهد! به سوي زن و بچه ات برو؛ زيرا نشستن تو در اين جا شايسته نيست و من حلال نميکنم که اين جا بنشيني. غربت مسلم ع و پناه بردن به یک زن در کوفه فقام و قال: يا أمة الله، ما لي في هذا المصر منزل ، و لا عشيرة، فهل لک في أجر و معروف و لعلي مکافئک بعد اليوم؟ قالت: يا عبدالله، و ما ذاک؟ قال: أنا مسلم بن عقيل، کذبني هؤلاء القوم و غروني و أخرجوني. مسلم برخاست و گفت: «اي زن من در اين شهر خانه و فاميل ندارم. آيا ممکن است به من احسان کني؟ شايد من روزي پاداش تو را بدهم.» گفت: «اي بنده خدا! آيا احسان چيست (که من به تو کنم)؟» گفت: «من مسلم بن عقيل هستم که اين مردم مرا تکذيب کرده و فريبم دادند و از خانه ي خود آواره ام کردند!» شجاعت طوعه در پناه دادن به مسلم ع قالت: أنت مسلم؟ قال: نعم. قالت: ادخل، فدخل بيتافي دارها غير البيت الذي تکون فيه، و فرشت له، و عرضت عليه العشاء، فلم يتعش. گفت: «تو مسلم بن عقيل هستي؟» فرمود: «آري!» گفت: «داخل شو!» پس به اتاقي از خانه ي او درآمد؛ غير از آن اتاقي که خود آن زن در آن بود و آن جا را براي او فرش کرد. شام براي او آورد. ولي مسلم شام نخورد. محل تدریس :مجمع الذاکرین زینبیه س ،واقع در باقر آباد ورامین تیر ماه سال 1397 ای دی برای ارسال سوالات مقتل @m_h_tabemanesh1 لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع @zameneashk1
ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
7 ▪️مراقبت و پرستاری طوعه از مسلم بن عقیل ع و لم يکن بأسرع من أن جاء ابنها فرآها تکثر الدخول في البيت و الخروج منه، فقال لها: و الله انه ليُرَيِّبُني کثرة دخولک هذا البيت منذ الليلة و خروجک منه، ان لک لشأنا؟ قالت: يا بني الهَ عن هذا. قال: و الله لتخبريني. قالت أقبل علي شأنک، و لا تسألني عن شيء. چيزي نگذشت که پسرش آمد و ديد مادرش در آن اتاق زياد رفت و آمد ميکند. به او گفت: «به خدا زياد رفت و آمد کردن تو امشب در اين اتاق مرا به شک انداخته. همانا تو کار فوق العاده اي در اين اتاق داري؟»گفت: «پسر جان!سر خود را به کار ديگري گرم کن (و از اين پرسش صرف نظر کن).» گفت: «به خدا بايد به من خبر دهي!» گفت: «به دنبال کار خود برو و اين پرسش را مکن!» با خبر شدن بلال پسر طوعه از مکان مسلم بن عقیل ع فَأَلَّحَ عليها، فقالت: يا بني لا تخبرن أحدا من الناس بشيء مما أخبرک به. قال: نعم. فأخذت عليه الأيمان، فحلف لها، فأخبرته، فاضطجع، وسکت . پسر اصرار کرد. زن گفت: «اي فرزند! مبادا آنچه به تو ميگويم کسي را بدان آگاه کني؟» گفت: «چنين کنم.» پس سوگندها به او داد و او هم برايش سوگند خورد. پس جريان را به او گفت. آن پسر خاموش شد و خوابيد. المفيد، الارشاد، 55 - 53 / 2 مساوي عنه: المجلسي، البحار، 351 - 350 / 44؛ البحراني، العوالم، 200 - 199 / 17؛ الدربندي، أسرار الشهادة، / 224 - 223؛ القمي، نفس المهموم، / 107 - 106؛ مثله الفتال، روضة الواعظين، / 150، الأمين، أعيان الشيعة، 592 / 1، لواعج الأشجان، / 56 – 55 ▪️خبر دادن به پناهگاه مسلم ع توسط پسر طوعه هجوم دشمن به سمت خانه طوعه برای دستگیری مسلم ع حتي أتوا الدار التي فيها ابنعقيل، فلما سمع وقع حوافر الخيل و أصوات الرجال، عرف أنه قد أتي، فخرج اليهم بسيفه، که سوي خانه اي رفتند که ابن عقيل آنجا بود که وقتي صداي سم اسبان و صوت مردان را شنيد، بدانست که سوي وي آمده اند و با شمشير سوي آنها رفت. ▪️ورود دشمن به خانه طوعه و چنگ مسلم ع با آنها و اقتحموا عليه الدار، فشد عليهم يضربهم بسيفه حتي أخرجهم من الدار، ثم عادوا اليه، فشد عليهم کذلک،فاختلف هو و بکير بن حمران الأحمري ضربتين، فضرب بکير فم مسلم، فقطع شفته العليا، و أشرع السيف في السفلي، و نصلت لها ثنيتاه، فضربه مسلم ضربة في رأسه منکرة، و ثني بأخري علي حبل العاتق کادت تطلع علي جوفه. مهاجمان به خانه ريختند. مسلم با شمشير حمله برد و ضربت زد تا از خانه بيرونشان کرد، آن گاه بازآمدند و باز حمله برد. ضربتي ميان وي و بکير بن حمران احمري رد و بدل شد. بکير ضربتي به دهان مسلم زد که لب بالاي وي را قطع کرد و شمشير در لب پايين نشست و دو دندان جلو را شکست. مسلم نيز ضربتي سخت به سر وي زد و ضربتي ديگر زير شانه اش زد که نزديک بود به شکمش فرورود. ▪️ریختن آتش و زدن سنگ بر مسلم ع در مقابل شجاعت مسلم ع از بالای پشت بام فلما رأوا ذلک أشرفوا عليه من فوق ظهر البيت، فأخذوا يرمونه بالحجارة، و يلهبون النار في أطنان القصب، ثم يقلبونها عليه من فوق البيت، و چون چنان ديدند بالاي اتاق رفتند و او را سنگباران کردند. دسته هاي ني را آتش ميزدند و از بالاي اتاق بر او مي افکندند. ▪️کشاندن مبارزه از داخل خانه به سمت کوچه توسط مسلم ع و امان نامه دشمن فلما رأي ذلک خرج عليهم مصلتا بسيفه في السکة، فقاتلهم، فأقبل عليه محمد بن الأشعث، فقال:يا فتي، لک الأمان، لا تقتل نفسک. و چون چنين ديد با شمشير کشيده به کوچه آمد و با آنها بجنگيد.محمد بن اشعث پيش آمد و گفت: «اي جوان، در اماني! خودت را به کشتن مده!» محل تدریس :مجمع الذاکرین زینبیه س ،واقع در باقر آباد ورامین تیر ماه سال 1397 ای دی برای ارسال سوالات مقتل @m_h_tabemanesh1 لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع @zameneashk1
▪️راوی روایت کربلا امام باقر (ع) پس از عمری تلاش در میدان بندگی خدا و احیای دین و ترویج علم و خدمات اجتماعی به جامعه اسلامی، در روز هفتم ماه ذو الحجه سال 114 رحلت کرد. منابع روایی و تاریخی علت وفات آن حضرت را مسمومیت دانسته اند، مسمومیتی که دستهای حکومت امویان در آن دخیل بوده است. از برخی روایات استفاده می شود که مسمومیت امام باقر (ع) به وسیله زین آغشته به سم، صورت گرفته است، به گونه ای که بدن آن گرامی از شدت تأثیر سم بسرعت متورم گردید و سبب شهادت آن حضرت شد. در این که چه فرد یا افرادی در این ماجرای خائنانه دست داشته اند، نقلهای روایی و تاریخی از اشخاص مختلفی نام برده اند. بعضی از منابع، شخص هشام بن عبد الملک را عامل شهادت آن حضرت دانسته اند. بخشی دیگر، ابراهیم بن ولید را وسیله مسمومیت معرفی کرده اند. ▪️اصحاب و شاگردان امام باقر علیه السلام برجسته ترین شاگردان عبارتند از: جابر بن یزید جعفی، حمران بن اعین، زراره بن اعین، عامر بن عبدالله جذاعه، حجر بن زائده، عبدالله بن شریک عامری، فضیل بن یسار بصری، سلام بن مستنیر، برید بن معاویه عجلی، حکم بن ابی نعیم، محمد بن مسلم ثقفی، لیث بن بختری مرادی، عبدالله بن ابی یعفور، ابوجارود زیاد بن منذر اعمی، زیاد بن ابی رجاء که همان ابوعبیده حذاء است، زیاد بن سوقه، زیاد مولی ابی جعفرعلیه السلام، زیاد بن ابی زیاد منقری، زیاد الاحلام، ابوبصیر یحیی اسدی معروف بن خربوذ مکی. ناگفته نماند که بسیاری از راویان احادیث امام صادق علیه السلام ابتدا شاگرد امام باقر علیه السلام بوده اند. شیخ طوسی(ره) در رجال خود، اصحاب و شاگردان امام محمد باقر علیه السلام را ۴۶۲ مرد و دو زن دانسته که در میان آنان برخی از نظر اعتبار و وثاقت مورد اتّفاق اهل سنّت و امامیّه اند و برخی از فقیه ترین فقیهان صدر اسلام محسوب می شوند. ▪️امام محمد باقر ع در کربلا امام پنجم (ع)، توفيق درک محضر جدّ بزرگوارش امام حسين (ع)[1] و دريافت سلام رسول خدا (ص) را داشت. سيد الشهدا (ع) وي را در دامن خود نشاند و فرمود: «رسول اللّه يقرئک السلام»[2] . «رسول خدا بر تو درود مي فرستاد». از آن امام همام نقل شده است: هنگامي که نيايم حسين (ع) به شهادت رسيد من چهار ساله بودم و جريان شهادت آن حضرت و تمام آنچه در آن روز بر ما گذشت را به ياد دارم.[3] . نقل برخي از وقايع جانگداز عاشورا و حوادث مربوط به آن توسط شاهدان بزرگي همچون امام باقر (ع) سبب شده است که اين واقعه عظيم در تاريخ ثبت شده و از خطر تحريف اساسي محفوظ بماند. در اين نوشتار، بخشي از سخنان امام باقر (ع) در ارتباط با اين حادثه را به رشته تحرير در مي آوريم: 1 براي اظهار سرور و شادماني از کشته شدن امام حسين (ع) چهار مسجد در کوفه به نام هاي: مسجد اشعث، مسجد جرير، مسجد سهاک، مسجد ثبث بن ربعي ساخته شد.[4] . 2 هنگامي که امام علي (ع) فرمود: قبل از آنکه از بين شما بروم از من سئوال کنيد. انس نخعي ايستاد و [با استهزاء] گفت: سر و صورتم چند تار مو دارد؟ امير المؤمنين (ع) پاسخ وي را داد و آنگاه فرمود: در خانه تو کودکي [به نام سنان] است که فرزند رسول خدا (ص) را خواهد کشت![5] . 3 امام حسين (ع) به اصحابش فرمود: بشارت باد شما را به بهشت. به خدا قسم، پس از شهادت تا وقتي که خدا بخواهد در آن خواهيم بود. سپس در زمان ظهور قائم ما، خداوند، ما و شما را به دنيا مي آورد تا او که از ظالمين انتقام مي گيرد ما شاهد آنها باشيم و ببينيم چگونه در غل و زنجير و در انواع عذاب ما گرفتار مي شوند. از ايشان پرسيدند: يا ابن رسول اللّه! قائم شما کيست؟ فرمود: هفتمين اولاد فرزندم محمدبن علي الباقر. يعني حجّة بن الحسن (عج).[6] . 4 وقتي عمّار دُهني به حضور امام باقر (ع) رسيد و گفت: جريان شهادت امام حسين (ع) را برايم بازگو چنان که گويا خود شاهد آن هستم. آن بزرگوار واقعه ي عاشورا را از زمان حرکت از مدينه تا کربلا و حوادث مربوط به دوران اسارت را شرح داد. طبري در تاريخ خود اين گزارش را نقل کرده است.[7] . 5 ذکر نام کشندگان حضرت عباس، محمد اصغربن علي، ابوبکربن علي، عبداللّه بن حسن، جعفربن عقيل، محمدبن مسلم بن عقيل و نخستين کشته از فرزندان ابوطالب در روز عاشورا.[8] . 6 امام حسين (ع) را به گونه اي کشتند که پيامبر (ص) از کشتن حيوانات درّنده به آن نحو، نهي فرموده است. آن حضرت را با شمشير و نيزه و سنگ و چوب و عصا کشتند و پس از کشتن، سوار بر اسب ها شد. و پيکر آن حضرت را مورد تاخت و تاز قرار دادند.[9] . 7 شما ياران و سربازان امام حسين (ع) چهل و پنج تن سواره و يکصد تن پياده مي باشد.[10] . 8 تعداد جراحات وارده بر بدن مبارک امام حسين (ع) بر اثر شمشير، نيزه و تير 63 مورد مي باشد.[11] . 9 قطره اي از خون فرزند خردسال امام حسين (ع) که پدرش آن را به آسمان پاشيد به زمين بازنگشت.[12] . [1] من لا يحضر. الفقيه، ج 2، ص 158. [2
] تاريخ مدينه دمشق، ج 54، ص 275؛ حياة الامام محمّد باقر (ع)، ج 1، ص 31. [3] تاريخ يعقوبي، ج 2، ص 320. نيز ر.ک شرح الاخبار، ج 3، ص 250؛ معالي السبطين، ج 2، ص 230. در رابطه با عمر امام باقر (ع) در کربلا اقوال ديگري نيز وجود دارد: الف) دو سال و چهار ماه (اثباة الوصية، ص 153). ب) سه سال (وفيات الاعيان، ج 4، ص ‍ 174). ج) 15 سال (مناقب، ج 4، ص 187). ابن شهر آشوب در همين کتاب ص 227 عمر شريف امام باقر (ع) را سه يا 4 سال نقل کرده است. [4] بحار الانوار، ج 45، ص 189. [5] شرح نهج البلاغة: ابن ابي الحديد، ج 2، ص 286. [6] مقتل الحسين (ع)، مقرم، ص 215. [7] تاريخ طبري، ج 5، ص 347- 351 و 389 تا 391. [8] مقاتل الطالبيين، ص 84، 85، 87، 89، 93، 94، 114، دارالمعرفة. [9] معالي السبطين، ج 2، ص 23. [10] الملهوف، ص 158. [11] فروع کافي، ج 6، ص 452. شيخ صدوق، اين عدد را با رقم بالاتري ذکر کرده است. (امالي صدوق، ص 139، مجلس 31.). [12] الملهوف، ص 169. مثير الاحزان، ص 18. @zameneashk1