eitaa logo
ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
6.5هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
891 فایل
السلام علیک یاابا عبدالله کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل است ایتا @zameneashk1 تلگرام @zameneashk باب الحسین ع https://t.me/Babolhusein آی دی پاسخ به سوالات @m_h_tabemanesh تبادل @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
❖﷽❖ 🔰روضه يا ويلتاه زینب س در شب عاشوراء ر.ج مخزن ؛تصمیم برای شروع جنگ در شب عاشوراء توسط عمر سعد لع و سمعت أخته زينب الضجة، فدنت منه، فأيقظته، فرفع رأسه، فقال: اني رأيت رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم في المنام، فقال: انک تروح الينا. قال: فلطمت أخته وجهها، و قالت: يا ويلتاه. قال: ليس لک الويل يا أخية، اسکتي رحمک الله. ابن‏الأثير، الکامل، 285 - 284/3 و عند ذلک زحف ابن‏سعد علي مخيم الحسين عصر اليوم التاسع من المحرم. و نادي: يا خيل الله ارکبي! و بالجنة أبشري! و کان الحسين محتبيا بسيفه، و قد خفق برأسه، فسمعت أخته العقيلة الصيحة، فدنت من أخيها، و قالت: يا أخي! أما تسمع هذه الأصوات قد اقتربت منا؟. فرفع الحسين رأسه، و قال: «اني رأيت رسول الله الساعة في المنام، و هو يقول: انک صائر الينا عن قريب». فلطمت زينب وجهها، و نادت بالويل و الثبور: يا ويلتاه! فقال لها الحسين: ليس لک الويل يا أخية! اسکتي رحمک الله لا تشمتي بنا القوم. فسکتت. بحرالعلوم، مقتل الحسين عليه‏السلام، /279 – 278 و نهضوا اليهم عشية يوم الخميس التاسع من المحرم. قال: ثم نادي عمر بن سعد في الجيش: يا خيل الله! ارکبي و أبشري. فرکبوا، و زحفوا اليهم بعد صلاة العصر من يومئذ، هذا و حسين جالس أمام خيمته محتبيا بسيفه، و نعس، فخفق برأسه، و سمعت أخته الضجة، فدنت منه، فأيقظته، فرجع برأسه کما هو، و قال: اني رأيت رسول الله صلي الله عليه و سلم في المنام، فقال لي: «انک تروح الينا». فلطمت وجهها، و قالت: يا ويلتنا. فقال: ليس لک الويل يا أخية! اسکني رحمک الرحمان. و قال له أخوه العباس بن علي: يا أخي! جاءک القوم. فقال: اذهب اليهم، فسلهم ما بدا لهم. فذهب اليهم في نحو من عشرين فارسا، فقال: ما لکم؟ فقالوا: جاء أمر الأمير اما أن تأتوا علي حکمه، و اما أن نقاتلکم. فقال: مکانکم حتي أذهب الي أبي‏عبدالله، فأعلمه. فرجع، و وقف اصحابه، فجعلوا يتراجعون القول، و يؤنب بعضهم بعضا، يقول أصحاب الحسين: بئس القوم أنتم، تريدون قتل ذرية نبيکم، و خيار الناس في زمانهم؟ ثم رجع العباس بن علي من عند الحسين اليهم، فقال لهم: يقول لکم أبوعبدالله: انصرفوا عشيتکم هذه حتي ينظر في أمره الليلة. فقال عمر بن سعد لشمر بن ذي الجوشن: ما تقول؟ فقال: أنت الأمير، و الرأي رأيک. فقال عمرو بن الحجاج بن سلمة الزبيدي: سبحان الله! و الله لو سألکم ذلک رجل من الديلم، لکان ينبغي اجابته. و قال قيس بن الأشعث: أجبهم الي ما سألوک، فلعمري ليصبحنک بالقتال غدوة. و هکذا جري الأمر، فان الحسين لما رجع العباس، قال له: ارجع فارددهم هذه العشية لعلنا نصلي لربنا هذه الليلة، و نستغفره، و ندعوه. فقد علم الله مني أني أحب الصلاة له، و تلاوة کتابه، و الاستغفار و الدعاء. ابن‏کثير، البداية و النهاية، 176/8 زينب سخت بر رخسار خود زد و گفت: «اي واي بر من!» گفت: «اي خواهرک من، واي بر تو مباد! خاموش باش که مشمول رحمت خداوند شوي.» خليلي، ترجمه‏ي کامل، 163 - 162/5 چون زينب خاتون اين خبر وحشت اثر را شنيد، تپانچه بر روي خود زد و فرياد «وا ويلاه» بلند کرد. حضرت فرمود: «اي خواهر گرامي! ويل و عذاب بر تو نيست. براي دشمنان تو است. صبر کن و به زودي دشمنان را بر ما شاد مگردان!» مجلسي، جلاء العيون، /649 - 648 زينب چون اين کلمات بشنيد، با دست، گونه‏ي مبارک را آسيب همي‏زد و فرياد به ويل و واي برداشت. سپهر، ناسخ التواريخ سيدالشهداء عليه‏السلام، 218 - 216/2 پس خواهر مکرمه‏اش لطمه بر صورت خود زد و صدا به واويلا برآورد و آن حضرت فرمود: «ويل و هلاکت براي تو نيست، - يعني: براي دشمن تو است - ساکت باش! خداوند تو را رحمت کند.» بيرجندي، کبريت احمر، /335- 334 کانال مقتل ضامن اشک در تلگرام @zameneashk کانال مقتل ضامن اشک در ایتا @zameneashk1 ضامن اشک در واتساپ https://chat.whatsapp.com/KAyraS0E7Kc2JarDj8ZKjR
4_5911142895116618401.m4a
51.3M
1399-3 706 ❣کربلا وسیله تقرب الی الله (ادامه روایت ام ایمن) ✅شرح و تفسیر فراز: اَللَّـهُمَّ اِنّي اَتَقَرَّبُ اِلَيْكَ في هذَاالْيَوْمِ، وَفي مَوْقِفي هذا، شب سوم محرم 99/6/1 کانال مقتل ضامن اشک @zameneashk1 ای دی استاد برای طرح سوالات مقتل @m_h_tabemanesh ضامن اشک در واتساپ https://chat.whatsapp.com/KAyraS0E7Kc2JarDj8ZKjR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از کانال امین الله : ویژه تلاوت ، ادعیه و زیارات معصومین
4_6014992966655936255.mp3
4.11M
معرفي اجمالي حضرت زينب حضرت زينب (س) روز پنجم جمادي الاولي سال پنجم يا ششم هجري ديده به جهان گشود. پدرش ‍ حضرت امير المؤمنين (ع) و مادرش حضرت فاطمه زهرا (س) مي باشد.[1] پس از تولّد، حضرت فاطمه دخترش را نزد حضرت علي (ع) بردند و از ايشان خواستند که نامي براي وي انتخاب نمايد، امير المؤمنين (ع) فرمود: از پيامبر(ص) پيشي نمي گيرم در آن هنگام پيامبر (ص) در مسافرت بودند. پس از بازگشت، علي (ع) به محضرشان شرفياب شد و از ايشان در خواست کرد که براي دخترش ‍ نامي انتخاب بکند. رسول خدا (ص) فرمودند: من هم از پروردگارم پيشي نمي گيرم. در اين هنگام جبرئيل نازل شد و درود پروردگار را ابلاغ فرمود و گفت: نام اين دختر را «زينب» انتخاب کن. زيرا خداوند چنين فرموده است. سپس از مصائبي که بر اين کودک وارد مي شود خبر داد؛ پيامبر (ص) در حالي که سخت مي گريستند فرمود: هر کس بر او بگريد مانند کسي است که بر حسين (ع) گريسته. کنيه او را نيز ام کلثوم گذاشتند.[2] وي دختر بزرگ اين خانواده مي باشد.[3] . حضرت زينب لقب هاي فراواني دارد که عبارت اند از: صدّيقه صغري، عقيله بني هاشم، عقيلة الطّالبيّين، موثّقه، عارفه، عالمه غير معلّمه، فاضله، کامله، عابده آل ابي طالب.[4] . کنيه اش، امّ المصائب، امّ الرّزايا، امّ النّوائب، امّ کلثوم کبري، امّ عبداللّه و امّ الحسن بوده است.[5] . با نزديک شدن وفات پيامبر اکرم (ص) حضرت امير المؤمنين (ع) و حضرت فاطمه (س) هر کدام خوابي حاکي از وفات پيغمبر (ص) مي ديدند و به همين جهت گريه زاري مي کردند. حضرت زينب (س) خدمت رسول خدا (ص) آمد و گفت: يا جدّاه در خواب ديدم که باد تندي وزيد دنيا و آنچه در آن است تيره و تار شد و مرا از جايي به جاي ديگر حرکت مي داد، من از شدّت آن باد به درخت تنومندي تکيه دادم، در اين هنگام آن درخت از جا کنده شد و بر روي زمين افتاد. به يکي از شاخه هاي نيرومند آن چسبيدم اما آن شاخه شکسته شد، به سراغ شاخه ديگري رفتم آن هم شکست به دو شاخه ديگر پناه بردم آن دو نيز شکستند و من از خواب بيدار شدم. رسول خدا (ص) از شنيدن سخنان زينب اندوهگين شد و اشک غم از ديدگانش ‍ جاري شد؛ آنگاه فرمود: آن درخت که از ريشه کنده شد منم جدّ تو؛ و آن شاخه اوّل مادرت فاطمه (س)، شاخه دوم پدرت علي (ع) و آن دو شاخه ديگر برادرانت حسن و حسين (ع) هستند! دخترم! اين خواب حکايت از آن دارد که دنيا از فقدان آنان تيره و تار مي شود، و شما دچار مصائب و دشواريهاي فراواني خواهيد شد.[6] . طولي نکشيد که براي زينب (س) آنچه را که در خواب ديده بود در بيداري تعبير شد و او به غم فراق جدّ بزرگوار و مادر مهربان خود دچار گرديد. وي در زمان رحلت پيامبر (ص) پنج ساله بود[7] و در عين اينکه خردسال بود امّا از مادرش ‍ فاطمه سلام اله عليها[8] و اسماء بنت عميس و طهمان يا ذکوان (غلام پيامبر ص) حديث نقل مي کند.[9] . برخي از مورّخين نوشته اند که: حضرت زهرا (س) به زينب سفارش کرد که در کنار حسين (ع) باشد و بعد از او براي آنها مادر باشد، زينب هم هيچ گاه اين سفارش مادر را فراموش نکرد.[10] . زماني که زينب (س) پا به سنّ ازدواج گذاشت خواستگاران زيادي داشت امّا با تنها مردي که شايستگي و لياقت همسري زينب (س) را داشت يعني عبداللّه جعفر (پسر عموي خود) ازدواج کرد.[11] برخي از مورخين تاريخ اين ازدواج را سال هفدهم هجري مي دانند.[12] ثمره اين ازدواج چهار و يا پنج فرزند مي باشد که دوتاي آنها به نامهاي عون و محمد که در کربلا به شهادت رسيدند که در بخشهاي ديگر به آن اشاره خواهد شد.[13] . موقعيت زينب (س) نزد امام حسين (ع): برخي از مورخين چنين آورده اند: حسين (ع) نسبت به زينب (س) احترام ويژه اي قائل بود به طوري که هرگاه زينب بر او وارد مي شد امام مي ايستاد و زينب را در جاي خود مي نشاند و اين نشانه منزلت و عظمت زينب است [14] و همچنين وارد شده که آن حضرت مشغول تلاوت قرآن بوده وقتي زينب (س) وارد شد امام (ع) قرآن را زمين گذاشت و به احترام زينب ايستاد.[15] . يحيي مازني گويد: من در مدينه مدّت زيادي همسايه امير المؤمنين (ع) بودم و به آن خانه اي که زينب (س) سکونت داشتن نزديک بودم امّا سوگند به خدا نه اندام زينب را ديدم و نه صداي او را شنيدم؛ هنگامي که اراده زيارت مرقد مطهر رسول خدا (ص) را داشت شبانه حرکت مي کرد در حالي که امام حسين (ع) سمت راست او، امام حسن سمت چپش و امير المؤمنين (ع) پيشاپيش دخترش حرکت مي کرد؛ زماني که نزديک قبر مطهر مي رسيدند علي (ع) چراغ قنديل را خاموش مي کردند وقتي امام حسن (ع) علّتش را پرسيد علي (ع) فرمودند: مي ترسم اشخاصي در اين اطراف باشند که قيافه و اندام خواهرت را ببينند.[16] .
[1] الارشاد، ج 1، ص 354؛ نسب قريش، ص 41؛ لباب الانساب، ج 1، ص 335؛ الاصابه، ج 8، ص 166. [2] زينب الکبري جعفر نقدي ص 16. [3] اعلام الوري، ص 203؛ الارشاد، ج 2، ص 354. [4] زينب الکبري، جعفر نقدي، ص 17. [5] رياحين الشريعه، ج 3، ص 46؛ وسيلة الدارين، ص 386. [6] زينب الکبري، جعفر نقدي، ص 19. [7] السيّده زينب عقيلة بني هاشم، بنت الشاطي، ص 34. [8] المجدي، ص 18. [9] تاريخ مدينة دمشق، ج 69، ص 174. [10] السيّده زينب عقيلة بني هاشم (ع)، بنت الشاطي، ص 41. [11] المجدي، ص 18؛ اعلام الوري، ص 203، اسد الغابه، ج 5، ص 469، اخبار الزينبات، ص 111. [12] زينب کبري عقيله بني هاشم، حسن الهي، ص 76. [13] زندگاني حضرت زينب (س)، علي قائمي، ص 48. منتخب التواريخ، ص 94. [14] زينب الکبري، جعفر نقدي، ص 22. [15] همان، ص 29. [16] زينب الکبري، جعفر نقدي، ص 22. ای دی برای ارسال مطالب و سوالات مقتل @m_h_tabemanesh کانال مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع @zameneashk1 لینک گروه مقتل متضمن البکاء مخصوص پرسش از سوالات مقتل امام حسین ع http://eitaa.com/joinchat/979107861C7825264ca2
❖﷽❖ زنداني شدن حضرت زينب در کوفه ابن زياد دستور داد، امام زين العابدين و اهل بيت (ع) را در خانه اي که در کنار مسجداعظم کوفه قرار داشت زنداني کنند. حضرت زينب (س) فرمود: هيچ زن عرب حق ندارد به ديدار ما بيايد، مگر کنيزان، زيرا آنها نيز مانند ما رنج اسيري کشيده اند.[1] و بنا به قول برخي از مورخين ابن زياد دستور داد که بر آنها سخت بگيرند.[2] . 📚[1] الملهوف، همانجا؛ مقتل الحسين (ع) مقرّم، ص 326، حديث الاربعين، ص 17؛ زينب الکبري، جعفر نقدي، ص 113؛ نقش ‍ المهموم، ترجمه شعراني، ص 226. [2] زينب الکبري، جعفر نقدي، همانجا. اسیران و جانبازان کربلا کانال مقتل ضامن اشک در تلگرام @zameneashk کانال مقتل ضامن اشک در ایتا @zameneashk1 ضامن اشک در واتساپ https://chat.whatsapp.com/KAyraS0E7Kc2JarDj8ZKjR