eitaa logo
ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
7.6هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
2.7هزار ویدیو
1.1هزار فایل
السلام علیک یاابا عبدالله کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر ایتا @zameneashk1 تلگرام @zameneashk باب الحسین ع https://t.me/Babolhusein آی دی پاسخ به سوالات مقتل و دریافت کتاب شیعتی و مذبوح فرات @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
❖﷽❖ 5 📜قال أبو مخنف: حدثني عمرو بن مرة الجملي عن أبي صالح الحنفي عن غلام لعبد الرحمن بن عبد ربه الأنصاري قال: كنت مع مولاي: فلما حضر الناس و أقبلوا الى الحسين أمر الحسين عليه السلام بفسطاط‍‌ فضرب ثم أمر بمسك فميث في جفنة عظيمة أو صحفة. قال: ثم دخل الحسين عليه السلام ذلك الفسطاط‍‌ ليطلي بالنورة. قال: و مولاي عبد الرحمن بن عبد ربه و برير بن خضير الهمداني ٥على باب الفسطاط‍‌ تحتك مناكبهما فازدحما أيهما يطلي على أثره، فجعل برير يهازل عبد الرحمن، فقال له عبد الرحمن: دعنا فو اللّه ما هذا بساعة باطل. فقال له برير: و اللّه لقد علم قومي أني ما أحببت الباطل شابا و لا كهلا و لكن و اللّه إني لمستبشر بما نحن لاقون، و اللّه إن بيننا و بين الحور العين إلا أن يميل هؤلاء علينا بأسيافهم، و لوددت أنهم قد مالوا علينا بأسيافهم . قال: فلما فرغ الحسين عليه السلام دخلنا فأطلينا. قال: ثم إن الحسين صلوات اللّه عليه ركب دابته و دعا بمصحف فوضعه أمامه. قال: فاقتتل أصحابه بين يديه قتالا شديدا، فلما رأيت القوم قد صرعوا أفلت و تركتهم . 📝ابو مخنف گويد: عمرو بن مرۀ جملى، از ابى صالح حنفى، از غلامعبد الرحمن بن عبد ربه انصارى بازگفت كه: من با آقاى خود بودم، چون مردم آمادۀ جنگ شدند و به سوى حسين (ع) رو كردند، حسين (ع) دستور داد چادرى زدند و مشك آوردند در قدح بزرگى خيس كردند، خود در آن چادر رفت تا نوره كشد، آقايم عبد الرحمن و برير بن خضير همدانى بر در خيمه به هم شانه مى‌زدند و هر كدام مى‌خواستند دنبال امام اول بار نوره كشند، برير با عبد الرحمن شوخى مى‌كرد و او مى‌گفت: دست از ما بكش، بخدا هنگام بيهودگى نيست، برير گفت: آشنايان من مى‌دانند، بخدا من نه در جوانى و نه در پيرى گرد بيهوده نگرديدم ولى اكنون نشاط‍‌ دارم از پيش‌آمد خود، بخدا ميان ما و حور العين جز اين نمانده كه اين لشكر، شمشيرهاى خود را به ما حوالت كنند و من دوست دارم كه زير شمشير آنان بروم. گويد: چون حسين (ع) فارغ شد، ما رفتيم و نوره كشيديم، گويد: سپس حسين (ع) سوار مركب خود شد و قرآنى خواست و پيش خود نهاد، گويد: اصحابش در برابر او پيكار سختى كردند و چون ديدم كشته‌ها به زمين افتادند منبدر رفتم و آنها را پشت سر گذاشتم. 📚 نفس المهموم، در کربلا چه گذشت؟ ، صفحه 296 ضامن اشک در تلگرام @zameneashk کانال ضامن اشک ایتا @zameneashk1
4_5938440581968564165.mp3
زمان: حجم: 9.19M
336 سلام روز بخير در نفس المهموم اومده حضرت سيدالشهدا صبح عاشورا نوره كشيد نوره به معني واجبي است ١-اب در اون احوالات كجا بود به ديده ظاهر البته ٢-علت اين كار چي بوده ضامن اشک در تلگرام @zameneashk1 ای دی برای سوالات مقتل تلگرام @m_h_tabemanesh