سال ۸۸، سنم کمتر از آن بود که بتوانم مسائل را به خوبی بفهمم و تحلیل کنم. از وقایع ۸۸، فقط شلوغی خیابانها، هتک حرمت در روز عاشورا، نماز جمعهی تاریخی حضرت آقا و اشکهایشان، و... آن هم تصویرهایی مبهم یادم هست.
این روزها، #فتنه_تغلب را میخواندم. پشت پردههای اتفاقات سال ۸۸، چگونگی شروع این فتنه، سکوت برخیها، رفتارهای ضد و نقیض بعضی دیگر، و گفت و گو و مصاحبه با افرادی که در دل فتنه بودند و با سران فتنه برای جلوگیری از فتنه صحبت کرده بودند، مسائل را برایم خیلی روشن کرد.
کتاب را بخوانید تا به رهبری بینظیر حضرت آقا و انعطافپذیری زیاد ایشان برای حل مشکل و بهانه گیریهای بنیاسرائیلی سران فتنه پی ببرید.
#فتنه_تغلب
#مصطفی_غفاری
#پست_معرفی
تموم غمهای عالم میاد سراغم وقتی به صبح جمعهای فکر میکنم گوشیمو چک کردم و خبر شهادتشونو شنیدم!
اون روز حاضر بودم جونمو بدم یکی بهم بگه همه چی دروغه!
+5 ماه گذشت از نبود سردارترین سردار!
۱:۲۰'
در معراج چون پای به بهشت گذاشتم، ملائکهای دیدم که قصری میساختند از طلا و نقره; گاهی کار میکردند و گاه دست از کار میکشیدند...
نام بهشت اضطراب را از رخسار خدیجه دور میسازد و رسول خدا پس از لختی درنگ میگوید:
علتش را پرسیدم... گفتند چون نفقه به ما رسد کار میکنیم و چون نفقه از ما دریغ گردد دست از کار میکشیم... پرسیدم نفقه شما چیست ای ملائک؟!
- ملائک گفتند نفقه ما قول مومن است در دنیا...
و باز پرسیدم چیست آن قول؟
پاسخم دادند سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر
#یوما
#مریم_راهی
@Zamire_moshtarak
تمام شد!
مریم راهی با یوما قصد دارد حضرت خدیجه (سلامالله علیها) را به ما بشناساند. کتابی دویست صفحهای، با توصیفاتی که مخاطب را به زمان جاهلیت و کوچه پس کوچههای مکه میبرد. کتاب قلمی روان دارد که از آشنایی پیامبر با حضرت خدیجه (سلامالله علیها )تا عام الحزن را به تصویر میکشد.
یوما، روایتی داشت که برای من خیلی تازگی نداشت. همه آنچه در کتاب بود را قبلا در کتابهای تاریخی دیگر و یا از زبان معلم و سخنران مسجد و... شنیده بودم. توقعم از کتاب این بود که لایههای پنهانتری از زندگی حضرت را برایم باز کند. مثلا دوران کودکی و نوجوانی و اتفاقات دیگری از زندگی حضرت که کمتر شنیده شده.
با این حال اگر کسی میخواهد اطلاعاتی جامع و مختصر از زمان ازدواج حضرت با پیامبر تا عام الحزن به دست بیاورد، خواندن یوما به او توصیه میشود!
#یوما
#مریم_راهی
#پست_معرفی
@Zamire_moshtarak
- انتظار کار سختیه چون بعدش نمیدونی چی میشه. میدونی ما کشاورزیم؟
+ آره! گفته بودی.
- توی کشاورزی، دو جور زمین شبیه به هم داریم. به یکی میگند آیش و به دیگری لم یرزع! در هر دو، محصولی در کار نیست. باید منتظر بشی تا ببینی چی میشه. بستگی داره به باد و بارون. اما انتظار اولی کجا و انتظار دومی کجا؟! به دومی هیچ امیدی نیست. چون اصلا نمیشه چیزی کاشت درش. فایده نداره!
#لم_یزرع
#محمدرضا_بایرامی
@Zamire_moshtarak
هزار طائفه آمد هزار مکتب رفت
و ماند شیعه که "قال الامام صادق" داشت
لم یرزع، داستان پسری است اهل دجیل عراق به نام سعدون. سعدونِ شیعه در طی جریانی عاشق دختری سنی مذهب
میشود و....
کتاب به خوبی مظلومیت شیعیان عراق و قساوت قلب صدام و بعثیها را در ۸ سال دفاع مقدس به نمایش میگذارد.
لمیزرع، از آن دسته کتابهایی بود که خیلی دوستش داشتم! از همانها که اگر کارهایم اجازه میداد بدون وقفه میخواندمش. قلم روان نویسنده، توصیفات عالی داستان، روایتی که هر لحظه برایم شگفتانه داشت و جدیدبود ، مرا جذب خود کرده بود.
در نهایت اوصیکم به خواندنش!
#لم_یزرع
#محمدرضا_بایرامی
#پست_معرفی
@Zamire_moshtarak