بخشنده بودن بیشتر از
آن که توانایی مالی بخواهد
قلبی بزرگ می خواهد
✅به جملات زیبا بپیوندید👇
🆔:
❤️ @rooman222 ❤️
قاضی خداست.
شخصی در كاباره ميميرد
و
شخصی ديگر در مسجد
شاید اولی
برای نصیحت داخل رفته بود
و
دومی برای دزدیدن کفشها
پس انسانها را
به میل خود قضاوت نکنیم.
✅به جملات زیبا بپیوندید👇
🆔:
❤️ @rooman222 ❤️
👑زَن وَ زِنـدگـے👑
#part70 #ارباب_طلبڪار با تعجب توی جام نشستم و با صدای بلند گفتم: _چی؟؟؟یعنی چی ازدواج میکنید؟ _ی
#par70
#ارباب_طلبڪار
رویتخت دراز کشیده بودم هنوز کمی درد داشتم اما باید کارای خونرو انجام میدادم.
این چند روز رها اصلا سمتم نیومد فقط کیان هر دفعه میومد و یاد آوری میکرد که وظیفه تمیز کردن خونه و آووردن بچه براشون با منه.
و من آشوب می شدم از حرفاش و دلم میخواست قبل از خوب شدنم میمردم.
سحر بهم سر زده بود حالم نسبتا بهتر شده بود.
دوش آب گرم سر حالم کرد لباس ساده ای پوشیدم و دسمال سرمو از زیر موهای پر پشت و بلندم رد کردم.
هیچ کس توی خونه نبود بیخیال برای شام غذا بار گذاشتم و اتاق کیان رو مرتب کردم.
نزدیکای شب بود که هردوشون با لب خندون وارد خونه شدن.
سعی کردم بی تفاوت باشم و از تیر خلاص نگاه رها رد بشم اما صداش دلمو خون کرد.
_عزیزم فردا عقد کنونمونه هفته ی دیگم عروسیمونو توی باغ خانم بزرگ برگزار میکنیم.
خشکم زد من دلبسته نبودم به کیان ولی در هر صورت همسرم بود.
کسی که به دستش دخترانگی هامو از دست دادم.
حالا من میموندم محبتی که خرج کس دیگه ای میشد و فرزندی که...
چشمای اشکیمو بستم و درحالی که بهشون پشت میکردم گفتم:
_مبارکتون باشه. شام آمادی هروقت گرسنه بودید خبرم کنید.
صدام میلرزید دلم میخواست به اندازه ی دردام داد بزنم تا خالی بشم.
پا تند کردم خودمو به اتاقم رسوندم.
اشکام جاری شدند و توی این زندگی قرار نبود کسی منو دوست داشته باشه.
بابام ارزونیم کرد به یه عوضی و آخرشم تو چنگال مردی افتادم که میخواست نابودم کنه.
صدای کیان از بیرون اومد سریع اشکامو پاک کردم و از اتاق بیرون رفتم:
_بعله؟
_میزو بچین...
سری تکون دادو اومدم از کنارش بگذرم که گفت:
_شب میام
_اما دکتر...
میون حرفم پرید و گفت:
_حالت خوبه منم مراعات میکنم تا به هدفم برسم.
_بچه دار شدن هه.
لحنم پر از کنایه بود اما اصلا برای کیام مهم نبود چون با نیشخند گفت:
_اره دقیقا
همه آدمها
ظرفیت بزرگ شدن را ندارند
اگر بزرگشان کنیم
گم می شوند و
دیگر نه شما را می بینند و
نه خودشان را
بیاییم به اندازه آدم ها
دست نزنیم..
سیمین بهبهانی
✅به جملات زیبا بپیوندید👇
🆔:
❤️ @rooman222 ❤️
عكسي تامل برانگيز
از كوچ انسان
به سوي پروردگار خًويش
ميروی بی انكه بدانی
با چمدانی از هيچ . . .
✅به جملات زیبا بپیوندید👇
🆔:
❤️ @rooman222 ❤️
آتش درونت را از آتش خشم،
به آتش عشق،
تبدیل کن
تا وجودت را گرم کند،
نسوزاند.،،،
✅به جملات زیبا بپیوندید👇
🆔:
❤️ @rooman222 ❤️
چه خوش است راز گفتن
به حریف نکته سنجی ؛
که سخن نگفته باشی ،
به سخن رسیده باشد...
#بیدل_دهلوی
✅به جملات زیبا بپیوندید👇
🆔:
❤️ @rooman222 ❤️
انسان زمانی که تونست از حداقل امکانات حداکثر استفاده رو ببره
خلاقه ، توانمنده
و گرنه هر کسی با داشتن امکانات زیاد سلیقش هم زیاده
پس به خودت وتوانمندیت اعتقاد داشته باش
✅به جملات زیبا بپیوندید👇
🆔:
❤️ @rooman222 ❤️
👑زَن وَ زِنـدگـے👑
#par70 #ارباب_طلبڪار رویتخت دراز کشیده بودم هنوز کمی درد داشتم اما باید کارای خونرو انجام میدادم.
#part71
#ارباب_طلبڪار
مثل خودش خندیدم و مرموزانه گفتم:
_من هنوز درد دارم دکترم که گفت نباید تا چند وقت رابطه داشته باشم.
اگه دلت میخواد منم مثل عشقت آسیب ببینم و نتونم کاکل زریتو به دنیا بیارم پس آمادم.
چشماش مات شد از لحنم.
حتی تو رویاهاشم نمیگنجید که من انقدر تند و موزی وارانه باهاش صحبت کنم.
از کنارش که رد شدم لبخندم وسیع تر شد انگار مغزم به بیانم آفرین گفت.
میز رو مثل همیشه رنگین و زیبا چیدم ولی خودم ننشستم.
رها با شرتک و نیم تنه با طرح کیتی از اتاق بیرون اومد موهاشو دو طرفش بسته بود.
پوز خندی رو لبم اومد و حالا که شیر شده بودم نتونستم ی تیکه هم به این دختره ی افریطه نندازم.
_اجالتا شما خونواده داری؟
اخماش توهم رفت و با لحن تندی گفت:
_منظورت چیه؟
_آخه دوهفتس اومدی خونه مردی که فردا قراره شوهرت بشه!
تازه شبام تو اتاقش میخوابی یعنی خونوادت نمیگن دخترمون کجاست؟
چهرش سرخ شد دقیقا مثل یک گوجه هر آن ممکن بود منفجر بشه.
حرفم براش گرون بود تقریبا صدها فوحشو توی دوتا عبارت مودبانه به کار بردم.
_حرف دهنتو بفهم تا...
پریدم میون حرفش و با تمسخر گفتم:
_تا چی؟ میخوای باز فوحش بدی؟ یا بزنی تو شکمم؟
این دفعه شوهر جونت شاهده عزیزم پس بهتره دهنتو ببندی و جلوی وحشی بودنتو بگیری.
با لبخند ژکوند ازش دور شدم.
غمگین بودم ولی این تیکه هایی که به جفتشون پروندم حسابی بهم انرژی داد.
بی توجه بهشون به سمت اتاقم رفتم و لباسهامو عوض کردم.
هیچ وسیله سرگرمی نداشتم فقط میخوابیدم یا کار میکردم.
سرمو رو بالشت گذاشتم و سعی کردم بخوابم.
الهـے صـبـح امـروزت زِ غـم دور
دلتازحسرتهر بیش و کم دور
خـدا یـارت، نگهدارت، به هر جا
از اقبالت دو چشـم پر زِ نَم دور
نصیبتحالخوش،شادیولبخند
لبـت از نـاله هـای دم بـه دم دور
سـلام دوستان...امروزتون بخیر و شادی😍
✅به جملات زیبا بپیوندید👇
🆔:
❤️ @rooman222 ❤️
همه آدمها
ظرفیت بزرگ شدن را ندارند
اگر بزرگشان کنیم
گم می شوند و
دیگر نه شما را می بینند و
نه خودشان را
بیاییم به اندازه آدم ها
دست نزنیم..
سیمین بهبهانی
✅به جملات زیبا بپیوندید👇
🆔:
❤️ @rooman222 ❤️
زندگی به طور اتفاقی
در جریان نیست
بلکه پاسخي در برابر بخشش ها
و داده های شماست ...
زندگی بازتاب صدا و آهنگ
خودتان است!!
✅به جملات زیبا بپیوندید👇
🆔:
❤️ @rooman222 ❤️