eitaa logo
بشری
226 دنبال‌کننده
23.9هزار عکس
9.6هزار ویدیو
125 فایل
بشری
مشاهده در ایتا
دانلود
نذر عجیب یک شهید «اگر میخواهید نذری کنید، فقط گناه نکنید» مثلا نذر کنید یک روز گناه نمیکنم، هدیه به آقا صاحب الزمان (عج) از خودم؛ یعنی از طرف خودتان عملی را برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان (عج) انجام می دهید که یکی از مجبرب‌ترین کارها برای آقاست. دسته گلی از صلوات به نیابت از شهید، هدیه میدهیم به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 🌸الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهم🌸 به امید نگاهی ازجانب پُر مهرشان راوی: ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
💞معرفی شهید 💞 🦋🌱پروانگی دشت عشق🌱🦋 شهید مدافع حرم حسن غفاری، افتخار خادمی حرم حضرت عبدالعظیم حسنی‌(ع) راداشت. ❤️💫روایت تکان‌دهنده‌ای ازهمسر شهید همیشه می‌گفت دوست دارم با زبان روزه و تشنه‌لب مثل آقا اباعبدالله شهید شوم و اگر فرصتی باشد با خون خودم بنویسم «‌قائدنا خامنه‌ای‌» 💞 از طرفی می‌گفت: دوست دارم چهره من را غیر از این که حالا هستم ببینید 🌱 سفارش می‌کرد اگر من شهید شدم نگذار بچه‌ها صورت من را ببینند. 🕊همان شد که حسن می‌خواست، با زبان روزه، و بر اثر خمپاره شهید شدند که از صورتش چیزی باقی نمانده بود.❤️‍🔥 🌷شش روز بعد از اعزام شهید شد‌، پنجم رمضان سال 94. 🥀آرزوی دیرینه💫 در این مدت دو مرتبه تماس گرفت، دفعه اول سلام و احوالپرسی کرد. دفعه دوم که تماس گرفت، خیلی خوشحال بود، فقط می‌گفت: «خانم برایم دعا کن، دعا کن به آرزویم برسم، و دو روز بعد به آرزوی چندین و چند ساله‌اش، به شهادت رسید.» 🌿💛 بخشی از وصیتنامه شهید غفاری، در بخشی از وصیت‌نامه‌اش نوشته است: ✨ ای معبود من! از تو خواهش و تمنا دارم به جای بهشت که آرزوی همه باشد، 💥 به من نوکری و غلامی آقا سیدالشهدا(ع) را بدهی.☘🧡 🌟 🕊🌷 متولد:۱۳۶۱/۶/۲۵شهرری شهادت:۱۳۹۴/۴/۱درعا،سوریه آرامگاه:بهشت زهرا کتاب شهید:گیسوم ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
💞معرفی شهید 💞 🕊مدافعان‌حرم‌پروانه‌های‌شهردمشق🕊 ✅خصیصه شهیددادالله شیبانی اطاعت محض از ولی بود. در مورد سخنان حضرت آقا فقط می گفت فرمان است و اطاعت می کرد. هیچ توجیه یا حرف دیگری نمی زد. تواضعش زبانزد بود🌱🌻 کسانی که با او مراوده داشتند شهید را با تواضع می شناسند و این ویژگی زبانزد او بود. چه در جمع خانوادگی چه در کار، این ویژگی کامل به چشم می آمد. همین خصیصه باعث شده بود نیروهای تحت امرش ارتباط قلبی با او داشته باشند. 🍃✨تصاویر و عکسهای شهید موجود است که خودش مثلا ملات چاق می کرد، از دکل بالا می‌رفت، خودش کابل وصل می کرد. ❇️ به سرباز دستور نمی داد. حتی زمان شهادت هم خودش راننده بود.🥀🍃 🥀✨🌾آخرین سفر در آخرین سفر به ایران که حدود دو هفته قبل از شهادتش بود، از تمامی همکاران و همسایگان حلالیت طلبید، و وصایا و سفارشات لازمه را به خانواده و فرزندانش کرد و آنگاه که با درخواست فرزند بزرگش مبنی بر نوشتن وصیتنامه اش مواجه شد، در پاسخ گفت: ✅“همان مطالبی که برایت گفتم، وصیت من است و این را هم تأکید کنم که یک رکعت نماز قضا، و یک روزه ی قضا هم بر عهده ام نمیباشد…” و برای آخرین مرتبه عازم دفاع از آن حرم حیثیتی تشیع سرخ فاطمی شد و به خیل شهدا پیوست... 🌺یادشهداباصلوات 🌺 🌷 🕊 ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
💞معرفی شهید 💞 ✨مدافعان حرم پروانه های شهردمشق🦋 🕊🌷خصیصه‌های الگوساز🕊🌷 ارادت خالص به حضرت زهرا(س)،واطاعت محض از ولی ارادتش به حضرت زهرا فوق العاده بود. هرجا کار برایش گره می‌خورد به حضرت زهرا (س) متوسل می‌شدند و گره هم باز می‌شد. اعزام ایشان در زمانی بود که هجمه داعش بسیار زیاد بود و گاهی در خانواده که صحبتش پیش می آمد و گفته می‌شد چند بار اعزام شده اید و میگفت کافی نیست. ✅تکه اصلی حرفش این بود که اگر دست این دشمنان به حرم حضرت زینب برسد، شما می توانید به حضرت زهرا جواب بدهید؟🧡 💚✨روایت همسرشهید همسرشهید می‌گوید آخرین روز وقتی از در خانه بیرون رفت دوباره برگشت و گفت گوشی همراه را جا گذاشته ام، به این بهانه گفت حلال کنید شاید دیگر هم را ندیدیم، بازهم از فرودگاه مجدد زنگ زد و حلالیت خواست. اول تیرماه، یک روز قبل از شهادتش به تک تک اعضای خانواده زنگ زد و حلالیت خواست. 🌺یادشهداباصلوات 🌺 🌷🕊 ✨🍃 ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
💞معرفی شهید 💞 علی امرایی متولد شهرری در رشته کامپیوتر دیپلم گرفت و در همین رشته در دانشگاه ادامه تحصیل داد. فرماندهی پایگاه بسیج مسجد سیدالشهدا(ع) را بر عهده داشت؛ در همین سال‌ها مسئولیت کاروان اردوهای راهیان نور و کاروان‌های زیارتی قم و جمکران را بر عهده داشت. از نیروهای مستشاری سپاه در سوریه بود. در سوریه نام جهادی «حسین ذاکر» را انتخاب کرده بود ⭕️خط قرمز شهید🍃 نامحرم خط قرمز علی بود و هرگز با نامحرم در کاری مشارکت نمی‌کرد. و این بازدارندگی را از باب احتیاط برای تزکیه روحی خودش انجام می‌داد. 💚🌸روایت مادرشهید مادر شهید می‌گوید: آن روز دشمن برای ترور حاج قاسم سلیمانی کمین کرده بود. اما علی مورد هدف موشک قرار می‌گیرد. 🕊🍃🌷از پیکر مطهرش یک دست و پاره هایی از بدن بازگشت. پیکر علی نه سر داشت نه چندان بدنی. به آرزویی که از نوجوانی دنبالش بود رسید. از پیکر مطهرش یک دست و پاره‌هایی از بدن بازگشت. همان دستی که همیشه یک دستبند به نام زیبای یا ام البنین(س) به آن می‌بست. 🌺یاد شهدا با صلوات 🌺 🌟 🌷🕊 متولد:۱۳۶۴/۶/۳۰ شهادت:۱۳۹۴/۴/۱ ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
💛عاشقانه های شهدایی💛 قرار بود آن روز هردو جوابشان را به خانواده ها اعلام کنند. آخرهای صحبتشان بود. زینب به دستان روح الله خیره شده بود که با پوست میوه ها بازی می کرد، بدون مقدمه گفت: «می شه یه سوالی بپرسم؟» – بله – چرا دستاتون اینقدر زخمی شده؟ روح ‌الله نگاهی به دستانش کرد. انگار برای اولین بار بود که زخم های دستش را می دید. کمی مکث کرد «دیگه کار منم اینجوریه دیگه» زینب سرش را پایین انداخت و با دلسوزی گفت: «بیشتر مراقب خودتون باشبن، دوست ندارم آسیبی بهتون برسه.» روح الله چندثانیه به او خیره ماند. انتظار شنیدن این حرف را نداشت. دوباره به دستانش نگاه کرد. زخم هایی که به چشم خودش هم نیامده بود، حالا برای کسی مهم شده بود. سرش را بلند کرد. لبخند زد: «چشم از این به بعد بیشتر مراقبم» ـــــــــــــــــــــــــــــ💛💛ـــــــــــــــــــــــــــ 💫 🌷 ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
💞معرفی شهید 💞 🟠از کنترل پهپاد تا عروج در حرمکار شهید علمداری و همکارانش در عراق، کنترل هواپیما‌های بدون سرنشین در جوار ملکوتی حرم امام حسن عسکری (ع) بود. ❤️همسر شهید علمداری در خصوص آخرین مکالمه خود با همسر شهیدش می‌گوید: 🌱شـب آخـر، ابتـدا بـا همکارانش به زیارت می‌روند و سپس حدود ساعت یازده شب به من زنگ می‌زند. صدایش را که شنیدم،به گریه افتـادم. دست خـودم نبـود. داشت دلداری‌ام می‌داد که صدای خمپاره‌ای شنیدم. از او پرسیدم: «این صدای چی بود؟» گفت: «چیزی نیست… باور کن جای‌مان امنِ امن است». ⭐️همان شب وقتی که صحبتش با من تمام شد، خمپاره دیگری می‌زنند و او به شدت مجروح و به بیمارستان منتقل می‌شود. 🌷سرانجام در ساعت ۲ بامداد روح بی قرار او در جوار امام عزیزش، آرام می‌گیرد و به لقاءاالله می‌پیوندد. 🌿پیکر مطهر این خلبان شهید با مشایعت امت خداجو در روستای خانه خمیس منطقه سیاخ دارنگون شیراز به خاک سپرده شد.    🌺یادشهداباصلوات 🌺 ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
✨🦋پروانگی برای دمشق🦋✨ روز رزمایش تمام فرمانده ها بخصوص فرمانده نیرو حضور داشتند. قرار بود ما هم بعد از سقوط آزاد بیاییم پای پهپاد. سردار سلامی داخل بالگرد ما را دیدند. با هم سلام و علیکی کردیم، نوبت پریدن من و کمال شد. بلند شدیم گفتیم: «حاج آقا التماس دعا». در باز شد ما پریدیم پایین. رسیدیم زمین بلافاصله آمدیم کنار پهپاد، هر کاری کردیم موتور روشن نمی شد. همه استرس داشتیم. به صورت حاج علی نگاه کردم، در آن سرما صورتش برافروخته شده بود و به شدت عرق می ریخت. اینجا برای اولین بار باید پهپاد معرفی می شد و این اتفاق برای ما مهم بود؛ اما هرکاری می کردیم موتور استارت نمی خورد و ملخ پرنده قفل کرده بود. یک مرتبه حاج علی با پیچ گوشتی یک ضربه به یکی از پره های ملخ زد، موتور روشن شد. خیلی خوشحال شدیم. سریع پرنده را بلند کردیم. فرمانده هان هم زمان از کنار ما رد می شدند. سردار سلامی نگاهی به ما کردند، گفتند: «شما که الان تو آسمان بودی؟ روی زمین چی کار می کنید؟» بعد هم با لبخندی کار ما را تأیید و از کنار ما رد شدند. هم زمان پرنده آماده پرواز شد. من، کمال، سید حسن و مهرداد به نوبت با پرنده مانور دادیم. قبل از فرود آمدن پرنده آقا خسرو گفتند: «برادرها این کار صلوات نداشت؟» به برکت صلوات و پرواز موفقی که داشتیم رسماً تیم پهپاد یگان تشکیل و معرفی شد 🌷 💥 ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
🌸🍃غریبی که برای همه آشناشد🍃🌸 🌷شهید مدافع حرم قاسم غریب که همسرش او را «مهدی» صدا می زد، دوبار عازم سوریه شد؛ بار نخست 2 روز پیش از نوروز 94 و بار دوم هم 26 خرداد همان سال بود. آخرین تماس وی با خانواده اش 16 تیر ماه 94 مصادف با شب شهادت امام علی (ع) بود که در آن تماس از همسرش خواست که برای شهادتش در شب قدر دعا کند که بتواند در چنین شبی برات شهادتش را بگیرد؛ دعایی که به چند روز نکشید و شب ۲۴ رمضان، 🕊در ساعت یک بامداد در کوه‌های پالمیرا واقع در تدمر سوریه به آرزوی همیشگی‌اش رسید و برات شهادت نصیبش شد.🍃🥀 ❇️از جمله یادگاری‌های ارزشمند به جامانده از شهید، دفتر یادداشتش است. دفتری که در دیدار جمعی از خانواده شهدای مدافع حرم با رهبر انقلاب در سال 97، به خواست همسرش، در پایان آخرین سطرهای به یادگار مانده از شهید، مقام معظم رهبری نوشتند: رحمت و سلام خدا بر شهید عزیز.🌹 شهیدی که به نقل از همسرش همیشه می‌گفت: «فامیلی ام غریب است، محل کارم غریب و همسرم از شهری غریب است.» شهیدی که شاید گمان نمی‌برد که محل شهادتش هم در غربت باشد. 🌷مردی که در دیاری غریب به شهادت رسید و اما امروز غریبِ آشنا است.💥 🌷 ⭐️ ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
💞شهید مدافع حرمی که دوست داشت پولدارشود💞 زندگی بر وفق مراد بود تا آنکه شیپور جنگ به صدا درآمد، جایی که مرد از نامرد شناخته می‌شد. جنگ، جنگ بشار اسد و مردم سوریه نبود بلکه جنگ اسلام و کفر بود، جنگی که در یک طرف آن (آمریکا، انگلیس، عربستان، اسرائیل و...) و در طرف دیگر آن شیعیان جهان اسلام بودند. سربازهای سوری در زمان حمله شعار «یا بشار» سر می‌دادن اما سید به اونها یاد داده بود که هدف ما از جنگیدن نباید بشار اسد و یا دولت سوریه باشه بلکه باید به دنبال یک هدف والاتر باشیم، پس با شعار «یا حسین (ع)» نبرد رو آغاز و به پایان می‌رسونیم. این کار سید مهدی باعث اعتراض سرداران و فرماندهان سوری شده بود، اما کلیه افراد گردان به اتفاق به فرماندهان خود پاسخ می‌دادند که ابوصالح به ما یاد داده که بگیم یا حسین (ع). شب عملیات سید مهدی تسلیحات و تجهیزات موردنیاز گردان رو تحویل و بین نیروهای تحت امر خود توزیع می‌کند، توی گردان دویست نیروی سوری و هفت نیروی ایرانی خدمت می‌کرد. مهدی جانشین گردانی بود که فرمانده اش به دلیل نامشخصی در عملیات حضور نداشته و مهدی رهبری و فرماندهی گردان رو به عهده می گیره.  🌺یادشهداباصلوات 🌺 ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
💢فرمانده جوان فاطمیون چطور آماده محرم می‌شد؟ 💥💚از ملیت های مختلف / مابه خون خواهی اولادعلی آمده ایم💚💥 اسمش مهدی بود، اما علاقه زیادی به حضرت علی‌‌اکبر(ع) داشت، وقتی قرار بود ماه محرم فرا برسد، خودش را مهیای ورود به عزای حسینی می‌کرد، معتقد بود برای ورود به این ماه باید با ادب کامل وارد شد، حتی از لحظه‌ای که لباس سیاه می‌پوشید. شهید «میرزا مهدی صابری» همیشه در آستانه محرم این توصیه را به دوستانش داشت که برای ورود به مجلس عزای امام، لباس سیاهت را با وضو بپوش، رو به قبله بپوش، چند روز هم پیشواز برو تا این پیراهنت یک خرده کهنه شود! با لباس نو توی محرم نروی. 🥀 🌷 ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
بدون اغراق می‌توان گفت که یک نخبه نظامی بود؛ در دوره دافوس رتبه یک کشور را کسب کرده بود. او در تشکیل خانواده و زندگی مشترک هم مثل سایر مراحل زندگی موفق بود و توانست دختری را به همسری برگزیند که عهد کرده بودند، هم‌سفر هم تا رسیدن به بهشت باشند. مسلم که همیشه گوشش به دهان رهبری بود، لبیک‌گوی نایب امام زمانش شد زمانی که فهمید مردم شیعه‌نشین سوریه در خطر هستند. غیر از این هم او انتظار نمی‌رفت. 💫🌱 سال‌ها پای روضه‌های حضرت ارباب نشسته بود و حالا باید نشان می‌داد که در مکتب عاشورا رشد یافته است. او در چهارم محرم‌الحرام ۱۴۳۷ قمری سال ۱۳۹۴شمسی به قربانگاه شتافت تا پیوند تاریخی خود با محرم و عاشورای حسینی را استحکام بخشد. ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
همیشه می‌گفت دوست دارم با زبان روزه و تشنه لب مثل آقا اباعبدالله شهید شوم و اگر فرصتی باشد با خون خودم بنویسم "‌قائدنا خامنه‌ای‌" و از طرفی می‌گفت: دوست دارم چهره من را غیر از این که حالا هستم ببینید، و سفارش می کرد اگر من شهید شدم نگذار بچه‌ها صورت من را ببینند. همان شد که حسن می‌خواست، با زبان روزه، و بر اثر خمپاره شهید شدند که از صورتش چیزی باقی نمانده بود. شش روز بعد از اعزام شهید شد‌، پنجم رمضان سال 94، در این مدت دو مرتبه تماس گرفت، دفعه اول سلام و احوالپرسی کرد، اما مرتبه دوم، خانه خواهرش افطاری بودیم، بدجور دلم هوایش را کرده بود و منتظر تماسش بودم، مدام تلفنم را نگاه می کردم، نگرانی، ترس، اضطراب، نمی دانم چه حسی همه وجودم را گرفته بود، یک مرتبه تماس گرفته بود من متوجه نشده بودم، دفعه دوم که تماس گرفت، خیلی خوشحال بود، فقط می گفت : خانم برایم دعا کن، دعا کن به آرزویم برسم، و دو روز بعد به آرزوی چندین و چند ساله اش، به شهادت رسید.   ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
💛 نمازشب 💛 مسلم علاقه ی زیادی به قرآن داشت و هرشب پس از نماز عشاء ✨ سوره ی واقعه را می‌خواند. و پس از نماز صبح زیارت عاشورا و سوره ی حشر را می خواند. همچنین پس از هرنماز،آیت الکرسی تسبیحات حضرت زهرا سه بار سوره توحید صلوات و آیات دو و سه سوره طلاق را حتما تلاوت می‌کرد. تاکید ویژه ای به نمازشب داشت و اگر نماز شبش قضا میشد میگفت : ✅ شاید در روز گناهی مرتکب شده ام که برای نماز شب بیدار نشدم. 🌺یادشهداباصلوات 🌺 متولد:۱۳۵۹اصفهان شهادت:۱۳۹۴/۷/۲۶سوریه ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
💛ریحانه ۳ ساله‌اش را به دردانه امام حسین (ع) سپرد🍃 چهار سالی بود که عشق رفتن به سوریه و دفاع از حرم حضرت زینب (س) به سرش افتاده بود، اما تقدیر برایش به‌گونه‌ای دیگر رقم خورد. او باید اول به عراق می‌رفت و در نزدیکی‌های بارگاه امام حسین (ع) خودش را برای پاسداری از حضرت زینب آماده می‌کرد. 🥀در همان سفر از ناحیه کمر مشکل برایش پیش آمد تا رفتنش به شام با مانع روبه‌رو شود. پویا اما دست‌بردار نبود، نامه نوشت تا با اعزامش موافقت شود. ⭐️ریحانه ۳ ساله‌اش را هم به دردانه اباعبدالله سپرد و راهی سوریه شد. او به‌گونه‌ای زندگی کرده بود که لباس شهادت برازنده‌اش شود، در راه دفاع از حرم بانو حضرت زینب (س) به آرزویی که همیشه در سر می‌پروراند، برسد و کلمه شهید کنار پویا ایزدی روی سنگ مزارش ثبت شود. 💫🍃 🌷🕊 ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
💞امام حسین علیه السلام:" سرتورا میبرند اما درد ندارد...."❗❗ قبل از  شهادتش در خواب دیده بود که سرش بریده می‌شود. او بیدار می‌شود و مجدداً به خواب می‌رود که این بار امام حسین(علیه السلام) را در خواب می بیند که می‌فرماید: «عزیز من💗! سر تو را خواهند برید همانطور که بر سر من در واقعه کربلا گذشت. اما دردی حس نخواهی کرد، چون فرشتگان از هر طرف تو را دربر خواهند گرفت» . چندی بعد, خوابش تعبیر شد و همانگونه که در خواب دیده بود به دیدار مولایش امام حسین(علیه‌السلام) شتافت...💞💫 🌹 ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
💚باز هم شهیدمدافع حرمی که در روز عاشورا به دیدارمولایش شتافت 💚 💥با آمادگی کامل به سوریه رفت مادر شهیدمیگوید: زمانی که شهدای غواص را تشییع میکردند از صدا و سیما در حال تماشای مراسم بودم و گریه میکردم. امین گفت "مادر چرا گریه میکنی؟ ببین مادران شهدای دفاع مقدس چقدر شجاع بودند، شما هم باید قوی باشید." یکبار که باهم صحبت می کردیم از امین پرسیدم من اگر بمیرم چه کار می کنی؟ گفت: "مادر نترس می دانم که قبل از تو شهید می شوم." امین به شهدای دفاع مقدس ارادت خاصی داشت. بر مزار شهدا و ملاقات جانبازان میرفت. در تشییع شهدای گمنام نیز شرکت میکرد. هر بار که با پدرش در خصوص دوران دفاع مقدس صحبت میکرد میگفت "اگر ما بودیم جواب محکمی به تجاوزات عراقیها میدادیم." 🍃⭐️ 🌷🕊 ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
🟢 نذر روز تاسوعا مادرشهید در خاطره ای می نویسد:  ما به رسم هر ساله در روز تاسوعا نذری می پزیم و بانی آن حسین بود . آن روز تمام وسایل نذر را خرید. سپس لباسهایش را جمع کرد و درون ساک گذاشت. از زیر قرآن ردش کردم و آب که مایه ی روشنایی بود را پشت سرش ریختم . با یک چشم پر از غم و عمیق نگاهم کرد و رفت. سوم محرم زنگ زد گفت مادر چه خبر از حسینه؟ گفتم: مادر کی میایی ؟ گفت: روز تاسوعا خانه هستم . روز تاسوعا شد و ما طبق روال هر ساله، در آشپز خانه حسینه نذر را بار گذاشتیم. در حین پختن نذری بودیم. هر که می آمد می پرسید حسین کجاست؟ و در جواب می گفتم: زنگ زدم گوشیش خاموشه حتما توی راهه... بعد از مراسم دیدم حسن برادرش آشفته است و گریه می کند. گفتم: مادر اتفاقی افتاده؟ چرا آشفته ای؟  گفت: 🌷 یک دوست خوبی داشتم شهید شده. آرام و قرار نداشت.💚 ✨حسین فدایی روز تاسوعا شد ماجرای شهادت در یکم آبان 1394 صبح تاسوعای حسینی با سر بند یا فاطمه الزهرا(س) در جنوب حومه شهر حلب با اصابت تیر به پهلو به شهادت رسید. پیکر پاکش در نهم آبان ماه در گلزار شهدای روستای خورنگان در کنار دایی شهیدش امیر سرتیپ عبدالرزاق جمالی به خاک سپرده شد .   ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
🧡زندگی به سبک شهدا🧡 ✨آرامش و لبخند🍃🌸 هروقت باهمسرش به بابلسر می‌رفتند هرروز به زیارت امامزاده ابراهیم علیه السلام می‌رفت. بسیارمتواضع ومهربان بود. نسبت به روزی حلال دقت عجیبی داشت. هروقت از تلفن محل کارباهمسرش صحبت میکرد آخربرج خودش از حقوقش کسر می‌کرد خیلی خوش اخلاق بود. همکارانش که در سوریه در اوج اضطراب‌های جنگ همراهش بودند می گویند هادی را می‌توان در دوکلمه خلاصه کرد: آرامش و لبخند🌟 🌺یادشهداباصلوات 🌺 💫🕊 🌷💫 ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
💚همسر شهید مدافع حرم حامد بافنده : زندگی با بافنده همیشه برای من خاطره بود قبل از اینکه زن و شوهر باشیم خیلی با هم دوست بودیم خیلی با هم جور و خودمونی بودیم اما در محل کار من که می امد من برایش خانم یعقوبی بودم و ایشان برای من آقای بافنده بود. حامد هیچوقت دکتر نمی رفت همیشه من برایش دارو تجویز و تهیه میکردم دکتر و پرستارش من بودم، جالب است بدانید حامد بافنده از آمپول می ترسید. خاطره ای که در ذهنم باقی مانده شهید و زن شهید بازی بود من اصلا باورم نبود که حامد برود سوریه اصلا همیشه شوخی میکردم یک روز به حامد گفتم اصلا به من نمی آید زن شهید بشوم اصلا بلد نیستم حامد گفت اشکالی ندارد بیا یاد میگیرم خوابید و چادرسیاهی را بر تنش کشید و گفت حالا تمرین کن و هرچه می خواهی بگو، ان روز دو نفری خیلی خندیدیم.. 🕊🌱 🌷💫 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
💞معرفی شهید💞 🌷شهید مدافع حرم «مهدی اکبرپور روشن» متولد ۱۳۶۵ و اصالتاً اهل شهرستان بابل (روستای روشن‌آباد) است اما اینکه پایش به معراج‌الشهدای تهران باز شده، حکایت خاص خودش را دارد. 💚 شهید اکبرپور چند سال به عنوان مدافع حرم در سوریه حضور داشت و پس از تحمل جراحات در تاریخ 15 تیر 1402 به شهادت رسید. بنابر وصیت شهید در قطعه شهدای بهشت زهرای تهران و کنار همرزمان و رفیق‌های شهیدش به خاک سپرده می‌شود تا رفیق نیمه راه نباشد.  🥀از علاقه همیشگی آقامهدی به شهادت؛ ❇️ « هرکاری برای مادرش، برای مادربزرگش و یا اطرافیان انجام می‌داد، می‌گفت : بجای تشکر فقط برایم دعای شهادت کنید.» ⭐️ 🕊🌱 🌷💫 ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
🌺به نقل از خواهر شهید : وقتی از سفر کربلا برگشت مادر پرسیده بود چه چیزی از امام حسین(ع) خواستی؟ مجید گفته بود: یک نگاه به حضرت ابالفضل(ع) کردم و یه نگاه به گنبد امام حسین(ع) و گفتم آدمم کنید. 🌷 🕊️ ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
شهید حسین جمالی آرزوی شهادتی زیبا را داشت و در نهایت روز تاسوعا به آرزویش رسید. جانبازی گمنام مادر شهید جمالی در خاطره ای می گوید: حسین چند ماهی یک بار به مرخصی می آمد یک روز با پاهای گچ گرفته به خانه آمد. با اضطراب پرسیدم: مادر پاهایت چطور شده ؟ لبخندی زد و گفت: چیزی نیست مادر موتور روی پایم افتاده... بعد از شهادتش فهمیدم در کوه های خان طومان در سال 90 زخمی شده ولی برای اینکه من مضطر نشوم حقیقت را به من نگفته بود. در آن ماموریت بهترین دوستش (کمیل صفری تبار ) را از دست داده بود. خانه آن شهید عزیز در بابل بود. حسین پس از شهادتِ دوستش در مرخصی هایش ابتدا به مادر کمیل سر می زد و بعد به خانه می آمد . و همیشه به مادر کمیل می گفته دعا کنید تا من هم شهید شوم . دعا کن اولین شهید در روز تاسوعا باشم یکی از همرزمانش در خاطره ای نقل می کند: شب عملیات بود. قرآن در دست گرفته بودم و بچه ها از زیر آن می گذشتند. حسین با موتور چهارچرخ در حال گذشتن از زیر قرآن بود که گفت : دعا کن فردا اولین شهید روز تاسوعا باشم. ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
🌷مدافع حرمی که در عاشورا هل من ناصر ینصرنی ارباب را شنید و لبیک گفت با دیدن جنایات تکفیری‌ها در منطقه، به‌طور داوطلبانه لباس دفاع از حرم را می‌پوشد. شهید نومی گلزار می‌گفت: «فکر می‌کنیم نماز می‌خوانیم و روزه می‌گیریم و خرده کار خیر انجام می‌دهیم مسلمانی تمام شد؟ در عراق مردم را ذبح می‌کنند، انسانیت، شیعه و اسلام را ذبح می‌کنند، اگر من و ما نرویم هرکس بهانه‌ای دارد که نرود. مثل زمانی که امام حسین (ع) «هل من ناصر ینصرنی» سر داد که فقط 72 تن ماندند و بقیه به همان عناوینی ماندند که شاهد مثله شدن باشند.» با اینکه محدودیت و ممانعت‌های فراوانی برای رفتن او به مناطق جنگی وجود داشت اما با تلاش‌ها و پیگیری‌های فراوان، در یکی از جیش‌های عراق پذیرش شد. در آنجا نیز به عنوان تک‌تیرانداز فعالیت می‌کرد. سرانجام روز دوم آبان سال 139۴ همزمان با ظهر عاشورا، در اثر انفجار نارنجک داعشی‌ها به شهادت رسید. 🌱🕊 🌷💫 ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
🟢نذر روز تاسوعا مادرشهید در خاطره ای می نویسد:  ما به رسم هر ساله در روز تاسوعا نذری می پزیم و بانی آن حسین بود . آن روز تمام وسایل نذر را خرید. سپس لباسهایش را جمع کرد و درون ساک گذاشت. از زیر قرآن ردش کردم و آب که مایه ی روشنایی بود را پشت سرش ریختم . با یک چشم پر از غم و عمیق نگاهم کرد و رفت. سوم محرم زنگ زد گفت مادر چه خبر از حسینه؟ گفتم: مادر کی میایی ؟ گفت: روز تاسوعا خانه هستم .  روز تاسوعا شد و ما طبق روال هر ساله، در آشپز خانه حسینه نذر را بار گذاشتیم. در حین پختن نذری بودیم. هر که می آمد می پرسید حسین کجاست؟ و در جواب می گفتم: زنگ زدم گوشیش خاموشه حتما توی راهه... بعد از مراسم دیدم حسن برادرش آشفته است و گریه می کند. گفتم: مادر اتفاقی افتاده؟ چرا آشفته ای؟  گفت: 🌷 یک دوست خوبی داشتم شهید شده. آرام و قرار نداشت.💚 ✨حسین فدایی روز تاسوعاشد ماجرای شهادت در یکم آبان 1394 صبح تاسوعای حسینی با سر بند یا فاطمه الزهرا(س) در جنوب حومه شهر حلب با اصابت تیر به پهلو به شهادت رسید. پیکر پاکش در نهم آبان ماه در گلزار شهدای روستای خورنگان در کنار دایی شهیدش امیر سرتیپ عبدالرزاق جمالی به خاک سپرده شد .   ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
✅وصیتنامه شهیدمدافع حرم مرتضی عطایی 🌷 ⭐️سلام علیکم 🍃اینجانب مرتضی عطائی ثواب زیارت امام حسین(ع) و دو رکعت نماز تحت قبه سیدالشهدا (ع) در تاریخ هفدهم شهریور ماه ۱۳۹۰ مصادف با نهم شوال ۱۴۳۲ را که به جا آوردم برسد به کسانی که در تشییع جنازه‌ام شرکت کرده‌اند، غسلم داده‌ و کفنم کرده و به خاک سپرده و در مراسم تعزیه‌ام شرکت می‌کنند 🥀 و امیدوارم خداوند متعال، اربابم ابا عبدالله الحسین(ع) را شفیع و دستگیرشان در یوم الحسرت قرار دهد ان شاالله. 🌿ضمنا همه را تحت قبه دعا نمودم مخصوصا تمامی همسفرانی که اینجانب را همراهی کردند و احتمالا از من دلخور و یا رنجیده شده‌اند. 🌸برای شب اول قبرم دعا نموده و در زیارت عاشورایی که از تاریخ دهم محرم الحرام تا اربعین بعد از نماز صبح که انشاءالله تحت قبه می‌خوانم دعا گویم و برای فرج امام زمان(عج) بسیار دعا کنید که فرجمان در فرج آقا و مولایمان صاحب الزمان(عج) است. 🌷از همه حلالیت می‌طلبم مخصوصا همسرم مریم، دخترم نفیسه و پسرم علی 🌷 🕊 ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
💞 باشهدا گم نمی شویم 💞 🕊💫سردار حسین همدانی  مشهور به حاج حسین که از او به عنوان «بزرگ‌ترین فرماندهان جنگ سوریه»، «نابغه‌ جنگ‌های ناهمتراز در غرب آسیا» و «مرد شماره ۲ سپاه» یاد می‌شود، در کنار حاج احمد متوسلیان، شهید محمدابراهیم همت و شهید محمود شهبازی از بنیانگذاران تیپ ۲۷ محمد رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شناخته می‌شود. ✅ حاج حسین همدانی که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در امر مبارزه فعال بود، در دوران پس از جنگ تحمیلی، مسئولیت‌های متعددی در سپاه و بسیج داشته است؛ فرماندهی سپاه پاسداران استان همدان، فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و سپاه پاسداران تهران و مشاور فرمانده کل سپاه، بخشی از مسئولیت‌های او بوده است. ایشان در سال ۱۳۹۰ به عنوان فرمانده راهبردی در میدان نبرد سوریه حاضر شد. شهید همدانی در آنجا به «ابووهب» معروف بود. تشکیل گروه‌های دفاع مردمی ایده‌ او برای نجات سوریه از بحران بوده است. 🌷 حاج حسین همدانی سرانجام روز ۱۶ مهر ۱۳۹۴ در مسیر استان حماء در جنوب شرقی حلب به شهادت رسید. 💫🌱 🌷🕊 ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
شوق شهـادت . . . در نگاهـش موج می زد ؛ مرغ مهاجر بود و دل بر اوج می‌زد ◻️تاریخ ولادت: ۱۳۶۳/۰۶/۲۹ ◻️محل ولادت: البرز ◻️تاریخ شهادت: ۱۳۹۵/۱۱/۲۳ ◻️محل شهادت: حما_سوریه ✍ وصیت کردند که مرا در ، بین شهدای دفاع مقدس به خاک بسپارید. یک‌بار از او پرسیدم چرا کنار بچه‌های دفاع مقدس؟ و آقامهدی با آن لبخند بهشتی‌اش گفت من که در این دنیا دایم کنار مدافعان حرم بودم، دلم می‌خواهد آن دنیا درکنار شهدای دفاع مقدس باشم. متأسفانه در روزهای اولیه به ما گفتند امام‌زاده محمد جایی برای دفن شهید ندارد. برادر شهید می‌گفت که شبانه از او خواستم به خوابم بیاید و راهی به من نشان بدهد، مبادا شرمنده وصیتش شویم. برادر شهید گفت فردای آن‌شب تلفن زدند و گفتند یک‌جا برای دفن پیکر مطهر شهید مهدی نعمایی در امام‌زاده پیدا شده است. آن‌لحظه از اینکه وصیت آقامهدی به سرانجام رسیده بود، همه اشک ‌ریختیم و او را تا خانه ابدی‌اش کنار شهدای دفاع مقدس تشییع کردیم. ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
گمنامی را دوست داشت در وصیت نامه اش به این نکته صریح اشاره کرده بود که: "مرا غریبانه تحویل بگیرید غریبانه تشییع کنید و غریبانه در بهشت معصومه(س) قطعه 31 به خاک بسپارید.... برای ماندنش تدبیری هم اندیشیده بود؛ وصیت کرده بود که چیزی روی قبرش ننویسیم.... فقط بنویسیم: پر کاهی تقدیم به پیشگاه حق‌تعالی... ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
💞 باشهدا گم نمی شویم 💞 🕊💫سردار حسین همدانی مشهور به حاج حسین که از او به عنوان «بزرگ‌ترین فرماندهان جنگ سوریه»، «نابغه‌ جنگ‌های ناهمتراز در غرب آسیا» و «مرد شماره ۲ سپاه» یاد می‌شود، در کنار حاج احمد متوسلیان، شهید محمدابراهیم همت و شهید محمود شهبازی از بنیانگذاران تیپ ۲۷ محمد رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شناخته می‌شود. ✅ حاج حسین همدانی که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در امر مبارزه فعال بود، در دوران پس از جنگ تحمیلی، مسئولیت‌های متعددی در سپاه و بسیج داشته است؛ فرماندهی سپاه پاسداران استان همدان، فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و سپاه پاسداران تهران و مشاور فرمانده کل سپاه، بخشی از مسئولیت‌های او بوده است. ایشان در سال ۱۳۹۰ به عنوان فرمانده راهبردی در میدان نبرد سوریه حاضر شد. شهید همدانی در آنجا به «ابووهب» معروف بود. تشکیل گروه‌های دفاع مردمی ایده‌ او برای نجات سوریه از بحران بوده است. 🌷 حاج حسین همدانی سرانجام روز ۱۶ مهر ۱۳۹۴ در مسیر استان حماء در جنوب شرقی حلب به شهادت رسید. 💫🌱 🌷🕊 ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby