🌸 تربیت دینی و آینده آباد کشور
🌷 حضرت آیتالله خامنهای: بچهها را متدین بار بیاورید. متدین بار آوردنِ بچهها همان چیزی است که میتواند آیندهی این کشور را آباد کند.
🌻 ۱۳۸۴/۰۲/۱۲
#سلامتی فرمانده صلوات
@zandahlm1357
⚠️ فرصت کوتاه علاج
🌸 رهبرانقلاب: 👇
🔹یکی از خطراتی که وقتی انسان درست به عمق آن فکر میکند، تن او میلرزد، این مسئلهی جمعیت است... مسئلهی جمعیت را جدی بگیرید؛ جمعیت جوان کشور دارد کاهش پیدا میکند.
🔹یک جایی خواهیم رسید که دیگر قابل علاج نیست. یعنی مسئلهی جمعیت از آن مسائلی نیست که بگوییم حالا ده سال دیگر فکر میکنیم؛ نه، اگر چند سال بگذرد، وقتی نسلها پیر شدند، دیگر قابل علاج نیست.
#فرزندآوری
#بحران_جمعیت
#بحران_کاهش_جمعیت
🌻 ۱۳۹۲/۰۹/۱۹
#سلامتی فرمانده صلوات
@zandahlm1357
🔆 تربیت فرزند، با رفتار و گفتار مادر است
🌸 حضرت آیتالله خامنهای: 👇
🔸مادر میتواند فرزندان را به بهترین وجهی تربیت کند. تربیت فرزند به وسیلهی مادر، مثل تربیت در کلاس درس نیست؛ با رفتار است، با گفتار است، با عاطفه است، با نوازش است، با لالائی خواندن است؛ با زندگی کردن است. مادران با زندگی کردن، فرزند تربیت میکنند.
🔸هرچه زن صالحتر، عاقلتر و هوشمندتر باشد، این تربیت بهتر خواهد شد.
🔸بنابراین برای بالا رفتن سطح ایمان، سطح سواد، سطح هوش بانوان، در کشور باید برنامهریزی شود.
#خانهداری_خانهنشینی_نیست
🌻 ۱۳۹۲/۲/۱۱
#سلامتی فرمانده صلوات
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
لیله پنجشنبه ۲۹ رجب ۴۵ جلسه هفتم اشاره (اول شب آقایان تشریف آوردند پس از صرف چای و صحبتهای معمولی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرق بین اتحاد مجاز و حقیقت
داعی- موضوع اتحاد بین الاثنین بمعنای حقیقت محال و ممتنع و بدیهی البطلان است و استحالۀ آن در مقام خود مبرهن آمده بلکه امتناع او از بدیهیات اولیه است پس دعوی اتحاد نیست مگر از زیرا دو نفر که با هم شدت محبت را دارند یا در جهتی از جهات مشابهت دارند غالبا دعوی اتحاد مینمایند.
و در کلمات بزرگان از ادباء و شعراء عرب و عجم این نوع از مبالغه بسیار است حتّی در کلمات اولیاء حق هم ظاهر و بارز است که از جمله در دیوان منسوب بمولانا امیر المؤمنین علی علیه الصلاة و السّلام است که میفرماید.
هموم رجال فی امور کثیرة
و همی فی الدنیا صدیق مساعد
یکون کروح بین جسمین قسمت
فجسمهما جسمان و الروح واحد
[۱]
در حالات مجنون عامری معروف است زمانی که خواستند فصدش کنند التماس میکرد مرا فصد نکنید که میترسم نیشتر بلیلی من برسد که لیلی در عروق و اعصاب من جای گرفته فلذا ادباء همین معنی را بنظم آورده اند.
گفت مجنون من نمی ترسم ز نیش
صبر من از کوه سنگین است بیش
لیک از لیلی وجود من پر است
این صدف پر از صفات آن در است
داند آن عقلی که آن دل روشنی است
در میان لیلی و من فرق نیست
ترسم ای فصّاد چون فصدم کنی
نیش را ناگاه بر لیلی زنی
----------
[۱]: ۱) همت عالی مردان عالم در امور مختلفۀ بسیاری است و تنها همت من دوست مساعدی است که آن دوست مانند روحی باشد در دو بدن که در آینۀ حقیقت از ما دو جسم و یک روح منعکس گردد.
من کیم لیلی و لیلی کیست من
ما یکی روحیم اندر دو بدن
روحه روحی و روحی روحه
من یری الروحین عاشا فی البدن
[۱]
و اگر کتب ارباب ادب را مطالعه کنید من حیث المبالغة از این قبیل تعبیرات مجازا بسیار خواهید دید چنانچه شاعر شیرین بیان و ادیب لبیب سروده.
انا من اهوی و من اهوی انا
نحن روحان حللنا بدنا
فاذا ابصرتنی ابصرته
و اذا ابصرته کان انا
----------
[۱]: ۱) روح او روح من است و روح من روح او میباشد. که دیده است دو روح در یک بدن زندگانی کند. یعنی فی الحقیقة یک روح است در دو بدن قرار گرفته.
#شبهای پیشاور....
https://eitaa.com/zandahlm1357
@shervamusiqiirani-2 - تصنیف : جامِ نگاه.mp3
2.67M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
جانا من از جام نگاهت سر مستم سرمستم
بگسسته ام در از همه عالم تا بر تو دل بستم
همچون شمعی شعله فشانم می سوزم تا هستم
چون زورق سرگردان بدست موج و توفانم
چون مرغی در باران شکسته بال و لرزانم
بی شوق بام تو دگر پریدنم نتوانم
تو خورشید بی غروبی بی تو تار و سردم بی تو بر مدار …..؟
سرگردان می گردم از تو ای بهار دل ها
گر رو برگردانم زیر پای باد پاییز
برگی سرگردانم با عشقت نمانده ما را از غصه و غم
درد اثری با یادت نمانده یارا از جان و دلم دگر خبری
در بندت تا هستم ز غصه آزادم با یادت سرمستم
مبر تو از یادم جانا من از جام نگاهت سرمستم سرمستم
#قیصر_امین_پور
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🆔https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#انسان_شناسی ۲۲۶ #استاد_شجاعی #استاد_عالی چطور میشه بعضیا بقدری محرم اهل بیت علیهمالسلام میشن ک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انسان شناسی ۲۲۷.mp3
11.17M
#انسان_شناسی ۲۲۷
#استاد_شجاعی
#استاد_امینیخواه
ـ ترسهای ما
ـ اضطرابهای ما
ـ غمهای ما
میزان قدرت خدای درون ما را مشخص میکند!
✦ خدای ما، همانقدری قدرت دارد که میتواند ما را:
ـ در سختیها، یاری کند!
ـ از فقر نجات دهد!
ـ غهایمان را بزداید!
ـ ترسهایمان را نابود کند و .....
✘ خدای ما واقعی است یا توهمی؟
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🎥 ما همان مقدار که در غیبت مقصریم، در ظهور #امام_زمان عج خود موثریم..!🎙 استاد شجاعی ♦️♦️♦️♦️♦️ ۱۱۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹شرط حضور در جبههی امام زمان(عج)
▫️آیا میتوان بعد از قرنها در رکاب امیرالمومنین و در جنگ صفین جنگید؟! اگر قبل از ظهور از دنیا رفتیم باز هم میتوانیم جزء یاران آن حضرت به حساب بیاییم؟
♦️♦️♦️♦️
۱۱۷
روزگاری که به فرمان حق، آن کشتی بان
فُلک دین را برهاند ز خطر، نزدیک است!
۱۱۸
روی او چو «فَثَمّ وجه اللَّه»
کوی او پو! «فتلک نعم الدار»
https://eitaa.com/zandahlm1357
سلام لطفا
#اندڪی_تأمل🇮🇷👇
eitaa.com/joinchat/3717922818Ca7721d8525
کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🌺
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت حجت الاسلام و المسلمين آقاي حاج ميرزا حسن مصطفوي
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت آقاى عالى نسب
پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت آقاي عالي نسب
بسم الله الرحمن الرحيم در گذشت مرحوم مغفور آقاي ميرمصطفي عالي نسب را به خاندان محترم و دوستان و نزديكان و همكاران ايشان تسليت عرض ميكنم. آن مرحوم، انساني دانا، مديري مبتكر، مؤمني روشن بين، مردي نيكوكار و دلسوز و پرتلاش بود. حضور فعال ايشان در مباحثات دشوار اقتصادي دولت در دوران جنگ تحميلي، يادگاري فراموش نشدني و صبر ايشان در برابر مصائب سنگين، نمونه ئي فراگرفتني است. خداوند رحمت خود را شامل حال او گرداند و پاداشي بزرگ به او عنايت فرمايد.
والسلام عليكم و رحمة الله
سيد علي خامنه اي
۱۰/تير/۱۳۸۴
.......:
#پیامهای مقام معظم رهبری
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
۱۹- تذکّر مقام معظّم رهبری درباره ی اهمیّت و آداب اقامه ی نماز ... سؤالات تمام شده؟ پس من تا تمام ن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۶- جلسه ی پرسش و پاسخ سردبیران و نویسندگان نشریات دانشجویی کشور: ۱۳۷۷/۱۲/۰۴
۱- سخنان رهبری در شروع جلسه
خیلی خوش آمدید، برادران عزیز و خواهرمان. ان شاءالله موفّق باشید. خیلی زود این دو ماه، نمیدانم دو ماه و نیم، سه ماه طی شد. مثل همه ی بخشهای دیگر عمر، با سرعت همه چیز میگذرد و امشب بحمدالله باز توفیق پیدا کردیم که با شماها بنشینیم. خب شما پذیرایی شده اید؟ چایی، چیزی به شما داده اند؟... آقا چایی بیاورید. خب، حالا شروع کنید جلسه تان را. میخواهید یکی ]از شما[؛ دو، سه آیه ی قرآن بخواند که جلسه با قرآن [شروع شود]. اگرچه نماز خواندیم ولی خب یک دوسه آیه اگر قرآن خوان خوب دارید.
۲- درد دلهای یک دانشجو و تقاضای رهنمود
به نام خداوند آگاه به درونها. به تمام مردم و حاکمان دیگر کشورها که مضمون حرفهای مرا دریافت میکنند میگویم که بدانند؛ در هیچ کجای این عالم خاکی، پیدا نمیشود مملکتی که مردم آن به این راحتی و صمیمیّت با رهبر و رئیس جمهور و مسؤولین رده بالای خود، بی واسطه نشسته و صحبت کنند. و بدانند که این از برکت درسهای قرآن است و محمّد و علی.
قلم آخر به دست آمد توان از حق بگفتن نیست
دلا یاری کنم آخر توان از شعر گفتن نیست
شروع میکنم بنام کسی که ستّارالعیوبش میخواهم و بی پرده به دیباچه ی سخن میپردازم که در این مجال کوتاه نمیتوانم باعث شادی و خوشحالی شما باشم؛ امّا میخواهم که پدرانه با شنیدن حرفهایم، آبی بر آتش درونم باشید. سخن از کجا شروع کنم که لرزه ای کافی است تا حرفها، همچون گدازه از آتشفشان در حال فوران دلم بیرون بریزد و حتماً میدانید که آتشفشان خرابی به همراه دارد. آخر میدانید وقتی سنگ صبوری پیدا نشد، اوضاع از این بهتر نمیشود؛ و حالا که سنگ صبوری پیدا کردهام و مجالی برای درددل، اجازه دهید مقدّمه کوتاه کنم و سفره ی دل باز. از وقتی یادم میآید، مرا از دروغ نهی کرده اند و به راستی و درستی رهنمون شده اند. اما! امّا وقتی کمی گذشته است، دیدهام همانهایی که مرا از دروغ نهی کرده اند، دروغگوترین آدمهای زندگیم هستند. همانهایی که مرا از نارو زدن و از پشت خنجر زدن نهی میکردند، حالا بدون این کار زندگیشان نمیگذرد! بدون رشوه دادن، بدون زد و بند کردن، بدون نامه نوشتن به شما! نمیدانم چرا اینقدر فردمحوری بین مسؤولین ما،
بین دانشجویان و طلّاب ما و خلاصه در جامعه مان رواج پیدا کرده است؛ هر گروهی مینشیند تا ببیند بر زبان فلان کس چه صحبتی جاری میشود تا تمام برنامه هایش را بر آن منطبق کند! معلوم نیست جایگاه حق در این میان کجاست. میگویم علی بزرگ، پایه و اساس و رکن هستی میگوید: «لاتعرف الحقّ و الباطل باقدار رجالها اعرف الحقّ ثمّ تعرف اهله اعرف الباطل ثمّ تعرف اهله»؛ حق و باطل به مردان قدر قدرتش شناخته نمیشوند، حق را بشناس، اهلش را خواهی شناخت؛ باطل را بشناس، اهلش را خواهی شناخت. یکی میگوید «رئیس جمهور ما، حمایتت میکنیم» و دیگری میگوید «حمایت از رهبری، حمایت از امام است»! میگویم درک حضور امام امّت را که دیگر داشته ای؛ او میگوید هنر آن است که بی هیاهوهای سیاسی و خودنماییهای شیطانی در راه خدا به جهاد برخیزید و خود را فدای هدف کنید، نه هوی؛ و این هنر مردان خداست. آن وقت یکی میگوید «فلانی، فلان کس، راهت ادامه دارد» و آن دیگران گناه فلان قتل را به گردن یکدیگر میاندازند. حتماً میدانید امام خمینی این جمله را کی فرمودند؛ این پیام به مناسبت شهادت دکتر چمران بود. و ای کاش چند مرد خدا، همچون چمران، اکنون باعث دلگرمی همچو منی بودند. ای کاش مسؤولین ما همچون شهید رجائی، دستفروشی میکردند و در میان درهای اتوبوس فشرده میشدند تا معنای واقعی درد را بفهمند. راستی عاجزانه از شما میخواهم واسطه شوید، حضور ماشینهای سواری به صورت یک روز در میان و با شماره پلاکهای زوج و فرد در خیابانها اجرا نشود؛ آخر آن وقت هر کسی باید دو ماشین بخرد تا لابد به کارهای مردم برسد! ای کاش عدّه ای متحجّر، دین را چماق بی لیاقتیهای خود نمیکردند؛ ای کاش مردم و مشکلاتشان از صحنه ی روزگار محو میشدند تا بالاخره ببینیم یک عدّه، آلت دست دیگری هم پیدا میکنند یا نه! ای کاش جوانی فقط یک دوره نبود و عدّه ای جوان باقی میماندند تا ببینیم هر کسی که از راه میرسد برای جای پا درست کردن میتواند جوان را مستمسک قرار بدهد یا خیر!
این منم دلواپس بود و نبود
از غم ای کاشه-ا چشمم کبود
ای کاش همیشه شب میبود تا ناکسان در خواب میبودند و اهلان بیدار؛ ای کاش همیشه شب میبود که غصه هایم را در دامنش ریختم و این دامن چقدر بزرگ است؛ دامنی پر از غصه و درد و آرزو؛ آرزوی مملکتی با فرهنگ خودی؛ آرزوی مملکتی که هر کسی غبطه ی آن را بخورد. سیّد بزرگوار! وقتی «خاله خرسه»هایی را که اظهار دوستی شما را میکنند میبینیم، دلم یکباره میریزد که وای بر پایان این داستان.
و نمیدانم که سید علی از نصیحت این عدّه خسته شده است یا فشارها باعث باز شدن باب مصلحت است که:
این دغل دوستان که میبینی
مگسانند گ---رد شی--رینی
ای کاش کسی جوابگوی هدر رفتن انرژیها و هزینههای مادی و معنوی ما که در
دعواهای سیاسی صرف میشد میبود. و این در حالی است که عدّه ای شبها، سر گرسنه بر بالین میگذارند و کاروانهای قاچاق مواد مخدّر از افغانستان پس از طی ۲۸۰ کیلومتر، در تربت جام بار میافکنند! و این در حالی است که همچو من بسیارند کسانی که از این مشاجرات به ستوه آمده اند. مشاجره! آری. اگر روزنامهها را ورق بزنیم، خواهیم دید حجم وسیعی از آنها به جوابگویی اموری که در دیگر مطبوعات است پرداخته اند و به جای اینکه به قول امام امّت (رحمة الله علیه) که فرمودند مطبوعات باید مدرسه ی سیّار باشند، بالا بردن سطح فکر مردم از جهات علمی، فرهنگی و سیاسی را هدف قرار دهند، دعواهای کذایی را پیش رو قرار داده اند. سیاسی ترین افراد، در شوراها که قرار است کار سیاسی نکنند، کاندیدا شده اند. با شعارهای «زیبا» و «سبز» و «زندگی» و «جوان». و چه زیبا گفت آن دوست که ارزش هر کس به اندازه ی خواسته ی اوست. و وای بر کسی که خواسته اش حتّی از دیوار نفس هم بالاتر نمیرود.
ای کاش تصمیمات در جامعه ی ما در حدّ شعار و حرف باقی نمیماند. صرفه جویی اقتصادی، وجدان کاری، ازدواج جوانان و هزار حرف و حدیث دیگر. جایی بهتر از اینجا برای فریاد کردن نالههای دلم پیدا نکردم. ولی وقت جلسه استعداد بیش از این را ندارد. نشریه هستیم تا مجالی باشیم برای دیگران؛ لذا چون دیگران هم میخواهند از این فرصت استفاده کنند، دردهایم را مرهم میگذارم با این چند بیت آقای مرادی:
که من در بیش--ه میرفتم ولی نامم به حق بودش
خدایا عف--و کن ما را که حق از حق گریزان نیست
س--راغ حرب میرفتم به خوابم کعب-----ه میدیدم
دل از بودن به نی بودن توانش صبر کردن نیست
عرب بر دجل----ه میرفت و عجم بر حجله میافتاد
خ---دا آخر کجا بودم که دل را باز ک---ردن نیست
تمام قص---هام این بود، تم---ام غص--هام این بود
خ----دایا من نمیدانم چ-----را نامم به حقم نیست
والسّلام علی من اتّبع الهدی.
خیلی خب. حالا چون شما در صحبتهای خود سؤال مطرح نکردید، قاعدتاً جوابی ندارد؛ لیکن آن عبارتی را که از امیرالمؤمنین نقل کردید - که بسیار هم عبارت خوبی است - توضیح میدهم. معنای بأقدار الرّجال قدرقدرت نیست؛ یعنی به اندازههای مردان. شما شخصی را در نظر بگیرید،
یک قدری برایش فرض کنید، سخن او را حق بدانید - یعنی درباره ی او یک پیشداوری بکنید - بعد بگوئید سخنش به خاطر این، حق است؛ شخص دیگری را در نظر بگیرید، در ذهنِ خودتان یک اندازه ای برایش معیّن کنید و هرچه بگوید، سخن او را باطل بدانید. معنای اقدار الرّجال این است. ملاک و معیار هم باید همین باشد.
البتّه آنقدری که شما در مقدّمه اظهار سوزوگداز کرده بودید، حرفها آنقدرها سوزوگداز ندارد. در جامعه دردهای عمیق تر از اینها وجود دارد، منتها حالا جنابعالی لازم دانستید که این مقدار را بیان کنید. البتّه بله، بعضی اش هم واقعاً حرفهای درستی است.
نکته ای را که به شما عرض میکنم، این است: شما که جوان هستید، یک نقطه ی قوّت در شما هست، یک نقطه ی ضعف. نقطه ی ضعف این است که شما این حوادث را ندیده اید، غالباً با حوادثِ اینچنینی برای بار اوّل مواجه میشوید و برای شما عجیب، باورنکردنی و احیاناً دهشتناک است و موجب سراسیمگی و این چیزها میشود؛ لیکن ان شاءالله عمر طولانی خواهید کرد و یک چند سالی که بگذرد - حالا نه اینکه آنچنان پیر شوید - و با این مسائل برخورد کنید، خواهید دید که نه، در هر جامعه ای آدمهای بد و آدمهای خوب هستند. در بین مسؤولین کشور، در بین مردم عادی، در بین همه، همه جور آدمی هست؛ مردم از لحاظ اخلاق یکدست نیستند. دور و بر شما کسانی هم هستند که همین طور که شما را از دروغ نهی میکنند، خودشان هم حقیقتاً از دروغ منتهی اند؛ یعنی دروغ نمیگویند. خُب، آنها را هم باید دید. اینها جلوههای روشن زندگی و جامعه است. و همین طور بقیه ی چیزها.
بله، کسان نابابی هم هستند؛ منتها وقتی که شما نابابی و نابابها را در جامعه میبینید، دو کار باید بکنید - که این مربوط به نقطه ی قوّت شماست، که جوانی است؛ نشاط و شور و نیرو و توانِ هر کاری که انسان اراده بکند، اینجا جایش است - یکی اینکه اوّل صمیمانه به خودتان برگردید؛
نه از روی تظاهر، یا برای اینکه کس دیگری اینجور گمان کند؛ واقعاً بین خودتان و خدا، به خودتان برگردید؛ خودتان را یک ارزیابی بکنید، ببینید آیا این عیب در شما هست یا نیست؛ و اگر هست، جدّاً تصمیم بگیرید برطرف کنید؛ حالا ولو یکباره هم نشود، تدریجاً سعی کنید. یک فهرستی درست کنید از بدترین و نکوهیده ترین خصوصیاتی که در دیگران دیده اید و در خودتان هم سراغ کرده اید. یک فهرست تهیه کنید، فقط هم خودتان بدانید.
هر چند وقت یک بار سعی کنید یکی از آنها را پاک کنید. شما که جوان هستید، خیلی خوب و راحت میتوانید این کار را بکنید. من شخصیتهای خودساخته ای را میشناسم که واقعاً این کار را میکردند. آنها نقاط ضعف داشتند - چه نقاط ضعف اخلاقی، چه نقاط ضعف رفتاری و شخصیتی - اینها را یادداشت میکردند و سعی میکردند برطرف کنند. مثلاً در روان شناسی میگویند آدم خجالتی اگر بخواهد خجالت خودش را برطرف کند، چه کار کند. خصوصیات اخلاقی هم همین طور است. همان چیزهایی که شما را رنج میدهد، یا هر انسان سالمی را رنج میدهد، به مرور و با تمرین میتواند برطرف شود.
کار دوّم این است که سعی کنید جامعه را به سمت مخالف آن پیش ببرید. فقط با گفتن، کاری از پیش نمیرود. خود شما میبینید چقدر از حرف زدن گله میکنید؟ گفتن، یک جاهایی کاربرد دارد. باید انسان بگوید تا ذهن طرف را روشن کند، یک احقاق حقّی بکند؛ وَالّا با گفتن و هی گفتن و هی گفتن و هی گفتن و برف انبار کردن و در گفتنها دقّت نکردن - که کدام مطلب دقیق نیست، کامل نیست، جامع و مانع نیست - اصلاً کاری از پیش نمیرود.
هنر جوانی شما اینجا باید نشان داده بشود، که به مجرّد اینکه یک چیز بدی را مشاهده کردید، آن دو عمل به خودی خود انجام بگیرد: اوّل سالم کردن محیط خود، بعد ان شاءالله کوشش کردن برای سالم سازی محیط اجتماع.
به هر حال شما الحمدلله قلمتان هم خوب است، ذوقتان هم خوب است؛ ان شاءالله بیشتر از اینها هم پیش خواهید رفت.
#پاسخ پرسشهای دانشجویان
✍مقام معظم رهبری
https://eitaa.com/zandahlm1357
کتاب صوتی " روایت رهبری" اثر سید یاسر جبرائیلی
تولید : ایران صدا
#روایت_رهبری
#سید_یاسر_جبرائیلی
#تاریخ_معاصر #انقلاب_اسلامی
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📗کتاب صوتی #روایت_رهبری قسمت 0⃣2⃣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Part21_روایت رهبری.mp3
19.76M
📗کتاب صوتی
#روایت_رهبری
قسمت 1⃣2⃣