eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.5هزار عکس
36.1هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
🕌در محضر امام روح الله (۱۰) 💠 مراقب رسیدن پای طبقه ی مرفه به مجلس و دولت باشید 📌 امام خمینی (ره): آن روزی که هر یک از شماها را ملت دید که از مرتبه متوسط می غلطید به طرف مرفه و دنبال این هستید که یا قدرت پیدا بکنید یا تمکن پیدا کنید، مردم باید توجه داشته باشند و اینطور افرادی که به تدریج ممکن است یک وقتی خدای نخواسته پیدا بشود، آنها را سر جای خودشان بنشاند . اگر ملت میخواهد که این پیروزی تا آخر برسد و به منتهای پیروزی که آمال همه است برسد، باید مواظب آنهائی که دولت راتشکیل میدهند ، آن که رئیس جمهور است، آن که مجلس هست، مجلسی هست،همه اینها راتوجه بکنند که مبادا یک وقتی از طبقه متوسط به طبقه بالا و به اصطلاح خودشان مرفه به آن طبقه برسد. 📚صحیفه نور،جلد ۱۶،صفحه ۳۱ 📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر ، بدون ذکر منبع هم مجاز است. https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Page014.mp3
735.9K
ترتیل قرآن کریم صفحه۱۴
AUD-20210703-WA0099.opus
1.62M
‏🌷بسْمِ اللَّهِ الـرَّحْمَنِ الـرَّحِيمِ «ترجَمِـہ تَحْتُ اللّـ؋ظےقرآن کَریم» 🌟مترجم:آقای کریم بخشایش ✅ ✅سوره مبارکه
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
شمائل و سيرت محمد (ص) ۱- صدوق گويد: ابواحمد حسن بن عبدالله بن سعيد عسكري ما را حديث كرد كه ابوالقاسم عبدالله بن محمد بن عبدالعزيز بن منيع گويد: اسماعيل بن محمد بن اسحاق بن جعفر بن محمد بن علي بن حسين (ع) در مدينه پيامبر (ص) مرا حديث كرد كه علي بن موسي بن جعفر بن محمد، از موسي بن جعفر بن محمد، از پدرش جعفر بن محمد، از پدرش محمد بن علي، از پدرش علي بن حسين (ع) نقل نمود كه حسن بن علي بن ابي طالب (ع) فرمود: از دايي‌ام هند بن ابي هاله كه وصّاف پيامبر (ص) بود درباره ويژگيهاي پيامبر (ص) سؤال كردم و او گفت: پيامبر (ص) بسيار موقّر و با هيبت بود، چهره اش مانند ماه شب چهارده مي درخشيد، قامتي بلندتر از افراد ميان بالا و كوتاهتر از افراد باريك و بلند داشت، داراي سري نسبتا بزرگ، موهايش نه مجعد و نه فرو هشته بود، اگر گيسهاي بافته اش باز مي‌شد فرق باز مي‌كرد، و گرنه آن را به حال خود وا مي‌گذاشت و موهايش از لاله گوش او تجاوز نمي كرد، رنگي روشن، پيشاني پهن و ابرواني كشيده و باريك و كماني و ناپيوسته داشت، هرگاه عصباني مي‌شد رگ ميان ابروانشان متورم مي‌شد، بيني ايشان كشيده و در قسمت بالايش كمي آبرمده و خميده بود، نورانيتي داشت كه همواره حضرت را در ميان داشت به طوري كه كسي كه آن حضرت را نيك نمي شناخت متكبّرش مي‌پنداشت، محاسني انبوه، گونه‌هايي هموار و كم گوشت، دهاني نسبتا بزرگ، دندانهايي سفيد و درخشان و گشاده از هم داشت، از سينه تا ناف باريكه اي از مو كشيده شده بود، گردنش به گريبان پيكره اي سيمين مي‌مانست، اندامي متناسب و بدني سفت و سخت داشت و شكم و سينه اش همسطح بودند، شانه‌هاي پهن، استخوانبدي درشت، و بدني سفيد و بي مو داشت، از گلوگاه تا ناف آن حضرت رسته مويي نازك مانند يك خط كشيده شده بود، و قسمت سينه‌ها و شكم و ديگر قسمتهاي بدنش عاري از مو بود و در مقابل دستها و شانه‌ها و بالاي سينه اش پر مو بود، ساقهاي دستش كشيده، كف دستش درشت، و دستها و پاهايش زبر و كشيده بود، انگشتاني كشيده و خوش تراش داشت، گودي كف پاهايش به اندازه بود، قسمت قوزك پاهايش به پايين نرم و صاف و بدون تركيدگي بود به طوري كه آب از روي پايش رد مي‌شد، مردانه و با قوّت راه مي‌رفت و پاهايش را محكم از زمين بر مي‌داشت، در موقع راه رفتن كمي متمايل به جلو حركت مي‌كرد، با وقار و سريع و با گامهايي بلند راه مي‌رفت، در هنگام راه رفتن گويا در سرازيري حركت مي‌كرد، هر گاه مي‌خواست به چپ يا راست رو كند با تمام بدن بر مي‌گشت، چشمانش فرو هشته بود و بيشتر به زمين نگاه مي‌كرد تا به آسمان، غالبا از گوشه چشم مي‌نگريست (نگاهش آزرم گين بود و مستقيما به صورت كسي خيره نمي شد) به هر كس مي‌رسيد ابتدا به سلام مي‌كرد. امام حسن گويد: به دايي‌ام گفتم: سخن گفتن پيامبر را برايم توصيف كن، گفت: آن حضرت پيوسته محزون و هميشه در حال انديشيدن بود، آسايش و راحتي نداشت، بدون ضرورت سخن نمي گفت، سخن را از گوشه‌هاي دهان آغاز و به همان جا ختم مي‌كرد، مختصر و مفيد مي‌گفت، نه كم و نه زياد، نرم خو بود، نه خشن و درشت خوي، خواري را تحمل نمي كرد، نعمت و احسان ديگران هر چند اندك، در نظرش بزرگ بود و از آن مذمّت نمي كرد، از طعم غذا نه تعريف مي‌كرد و نه مذمّت، دنيا و آنچه در آن است ايشان را به خشم نمي آورد، اما وقتي پاي حقّ در ميان مي‌آمد كسي او را نمي شناخت و هيچ چيز در مقابل خشم او تاب نمي آورد تا انتقام مي‌گرفت، هر گاه اشاره مي‌كرد با تمام دست اشاره مي‌كرد، و در هنگام تعجب از چيزي دست خود را برمي گرداند، در هنگام صحبت كردن دست راستش را به دست چپ نزديك مي‌ساخت و با شصت دست راست به كف دست چپ مي‌زد، هر گاه خشم مي‌گرفت چهره خود را با ناراحتي بر مي‌گرداند، و در هنگام شادي چشمان خود را به زير مي‌افكند، خنده اش بيشتر به صورت لبخند بود، و در هنگام خنديدن دندانهايش مانند دانه‌هاي تگرگ نمايان مي‌شد. حسن (ع) گويد: اين خبر را براي مدتي از حسين پنهان داشتم و بعدا كه برايش باز گفتم دريافتم كه پيش از من از دايي‌ام همين چيزي را پرسيده است كه من از او پرسيده ام. همچنين متوجه شدم كه آن بزرگوار از پدرمان درباره آمد و شد و نشستن پيامبر و نحوه آن پرسيده و در اين باره چيزي را فرو ننهاده است. حسين (ع) گويد: از پدرم درباره نحوه ورود رسول خدا (ص) (به منزل) سؤال كردم و ايشان فرمود: آن حضرت وقتي به منزلش مي‌رفت اوقات خود را سه قسمت مي‌كرد: يك قسمت را به خداوند تعالي اختصاص مي‌داد، يك قسمت را به خانواده اش، و يك قسمت را هم به خودش، سپس قسمت خود را ميان خود و مردم تقسيم مي‌كرد، و اول خواصّ وارد مي‌شدند و سپس ساير مردم، و از اين وقت چيزي را از آنان دريغ نمي كرد، و رفتار و سيره آن بزرگوار در وقت اختصاص داده شده به امّت اين گونه بود كه اهل فضل را بر ديگران مقدم مي‌داشت، و به اندازه منزلتشان در دين آنان را بر ديگران مقدّم مي‌شمرد، بعضي از مراجعه كنندگان يك
امام حسين (ع) فرمود: از پدرم راجع به سكوت رسول خدا (ص) پرسيدم، فرمود: سكوتش در چهار مورد بود: بردباري، هوشياري و احتياط، ارج نهادن، و انديشيدن، اما ارج نهادنش در يكسان نگاه كردن به مردم و يكسان گوش كردن به سخنان آنان بود، و انديشيدنش در اموري بود كه مي‌ماند يا فاني مي‌شد، بردباري و شكيبايي را با هم داشت به طوري كه هيچ چيز آن حضرت را به خشم نمي آورد و او را از كوره به در نمي برد، و هوشياري و احتياطش هم در چهار مورد بود: انجام كارهاي نيك تا ديگران به ايشان اقتدا كنند، ترك كارهاي زشت و ناپسند تا ديگران نيز آنها را ترك كنند، دقت نظر در اصلاح امّتش، و اقدام به كارهايي كه خير دنيا و آخرت امّتش در آنها بود، درود خدا بر او و خاندان پاكش باد۱. ۲- ابوجعفر طوسي از محمد بن محمد ، از ابوحفص بن عمر بن محمد بن علي صيرفي، از ابوالحسن بن مهرويه قزويني، از داود بن سليمان غازي، از امام رضا علي بن موسي (ع) روايت كرده است كه فرمود: پدرم عبد صالح، موسي بن جعفر، مرا چنين حديث نمود كه جعفر بن محمد صادق فرمود: پدرم محمد بن علي باقر فرمود: پدرم علي بن حسين زين العابدين مرا چنين حديث كرد كه پدر شهيدم حسين بن علي فرمود: پدرم اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب (ع) مرا حديث كرد و فرمود: چون كاري به سراغ پيامبر (ص) مي‌آيد آن را آسان نموده و مي‌فرمود: الحمد لله الّذي بنعمته تتمّ الصالحات (ستايش از آن خدايي است كه به نعمت او كارهاي صالح انجام پذيرد) و چون كاري كه ناخشنودش داشت به سراغش مي‌آمد، مي‌فرمود: الحمد لله علي كل ّ حال (ستايش در هر حال از آنِ خداست) ۲. ۳- عبدالله بن جعفر حميري از ريّان بن صلت نقل نمود كه از امام رضا (ع) شنيدم مي‌فرمود: چون رسول خدا (ص) سپاهي را گسيل مي‌داشت، كسي را به فرماندهي ايشان تعيين مي‌كرد و همراه او تني چند از معتمدان خود را بر مي‌انگيخت تا از او تجسّس كند۳. ۴- كليني از محمد بن يحيي، از احمد بن محمد، از معمر بن خلاد، از امام رضا (ع) نقل كند كه حضرتش فرمود : چون پيامبر (ص) صبح مي‌نمود به اصحابش مي‌فرمود: (آيا بشارتهايي داريد؟ يعني رويا / خوابي ديده ايد) ۴. ۵- كليني از چند تن از اصحاب، از سهل بن زياد، از هيثم بن ابي مسروق نهدي، از موسي بن عمر بن بزيع نقل كرده كه وي گفت: به امام رضا (ع) گفتم: مردم چنين نقل كنند كه هرگاه رسول خدا (ص) به راهي مي‌رفت از راهي ديگر باز مي‌گشت، آيا پيوسته چنين مي‌كرد؟ حضرتش فرمود: آري من نيز در بسياري از اوقات چنين مي‌كنم، تو نيز چنين كن، سپس به من فرمود: كه اين كار به تو بيشتر روزي رساند ۵. ۶- مفيد گويد: ابوحفص عمر بن محمد مرا حديث كرد كه علي بن مهرويه قزويني گفت: داود بن سليمان غازي ما را حديث كرد كه امام رضا (ع) علي بن موسي ما را حديث كرد و فرمود: پدرم موسي بن جعفر مرا حديث كرد و فرمود: پدرم جعفر بن محمد مرا حديث كرد و فرمود: پدرم محمد بن علي گفت: پدرم علي بن حسين گفت: پدرم حسين بن علي مرا حديث نمود كه پدرم علي بن ابي طالب (ع) فرمود: رسول خدا (ص) فرمودند فرشته اي نزدم آمد و گفت: اي محمد، پروردگارت سلام رسانده مي‌فرمايد: اگر بخواهي بيابان مكه را براي تو طلا كنم، فرمود : سر به آسمان بلند كردم و گفتم: پروردگارا امروز را سيرم و تو را سپاس مي‌گويم و روزي را كه گرسنه‌ام از تو مي‌خواهم ۶. ۷- صدوق به اسناد خود از علي (ع) كه حضرتش فرمود: پيامبر (ص) سه روز از نان گندم سير نخورد تا آنگاه كه به ديدار حقّ شتافت۷. منبع حديث ۱- عيون أخبار الرضا ۱/ ۳۱۵. ۲- أمالى طوسى ۱/ ۴۹. ۳- قرب الاسناد ۳۴۲. ۴- روضه كافى ۹۰. ۵- روضه كافى ۱۴۷. ۶- أمالى مفيد ۱۲۴. ۷- عيون أخبار الرضا ۲/ ۶۴. امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357