🔴⚠️👈 حواست_هست‼️ 🔴👈«زهیر» زنش را در #کربلا طلاق میدهد تا در رکاب 💔حسین💔 علیه السلام شهید شود‼️‼️ 🔴⚠️👈 و «ما» حسین را کنار میگذاریم تا در کنار 🔴⚠️👈 حوریان زمینی خیابانی و با عکس و فیلم عروسکان خیمه شب بازی مجازی و واقعی، زندگی کنیم‼️😔‼️ 🔴⚠️👈 حسینی شدن بها دارد... و ما هنوز دنبال صفا کردنیم‼️ ظهــــ💔ــــور نـزديــڪ اســت. 🍀 https://eitaa.com/zandahlm1357

صفحه اتاق مشاور https://eitaa.com/zandahlm1357

#پرسمان_خانواده برخي از مردان خانواده ی شوهرم بد دهان هستند و در جمع حرف هاي خوبي نمي زنند! مي ترسم فرزندم ياد بگيرد. هر چه تذکر می دهم فايده ندارد. چه كار كنم؟ https://eitaa.com/zandahlm1357

#پرسمان_اعتقادی خانم پنجاه ساله ای هستم که خوب نماز نخواندم. نسبت به اطرافیانم نیز آدم خوبی نبودم. میخواهم آدمی باشم که روز قیامت شرمنده نباشم. چه کار کنم؟ حق الناس بر گردن دارم كه نتوانسته ام پرداخت كنم. بنده را راهنمایی کنید. https://eitaa.com/zandahlm1357

دکتر فرهنگ 1⃣ موضوع "تکنیکهای موفقیت ⬆ ادامه دارد ... https://eitaa.com/zandahlm1357

هرشب انس با قران ..... https://eitaa.com/zandahlm1357

#لالایی_خدا ۵۵ #سوره_بقره آیات ۱۴۷ - ۱۴۵ #محسن_عباسی_ولدی #قصه منبع قصّه این برنامه👇 📚برگرفته از کتاب «قصه کوفه، صفحات ۲۸۴-۲۸۳ و ۳۲۹-۳۳۱»؛ اثر علی نظری منفرد با تشکر از گروه "نسیم قدر" که زحمت اجرای تیتراژ این برنامه رو کشیدن.

داستان شب https://eitaa.com/zandahlm1357

#رمان_علمدار_عشق #نویسنده_پریسا_ش بامــــاهمـــراه باشــید🌹 https://eitaa.com/zandahlm1357

بسم رب العشق #قسمت چهل وپنجم - 😍علمــــدارعشـــــق😍# قراره ساعت ۶ غروب مرتضی اینا بیان خونمون یه کت و شلوار مجلسی کرم رنگ پوشیدم با یه روسری بلند سفید طلاکوب روسریم مدل لبنانی سرم کردم چادر سفید رنگ سرکردم اومدم تو پذیرایی عزیزجون : مادر فدات بشه ک مثل فرشته ها شدی ساعت ۶ بود صدای زنگ در بلند شد آقاجون در بازکرد سلام حاج کمیل خوش اومدی همه نشسته بودند عزیزجون: نرگس دخترم چای بیار اول به حاج کمیل و خانمش گرفتم بعد مامان و بابام زهرا به مرتضی رسیدم یک کت و شلوار مشکی با پیراهن سفید پوشیده بود حاج کمیل : حاجی اگه اجازه میدید این دوتا جوان برن حرفاشون باهم بزنن بابا: حاجی صاحب اختیاری نرگس بابا با آقامرتضی برید حیاط حرفاتون بزنید جلوتر از مرتضی رفتم تو‌حیاط +چه حیاط خوشگلی دارید - ممنونم + خانم موسوی اینا ادعا نیست خودتون ۳ ترم بامن هم دانشگاهید زندگیم فدای حضرت علی و بچه هاش از لحاظ مالی هم خودتون میدونید که مشکلی ندارم یه ۴۵ دقیقه حرف زدیم وارد اتاق شدیم مادر مرتضی : دخترم دهنمون شیرین کنیم - هرچی آقاجونم بگه آقاجون : مبارک باشه حاج کمیل : حاجی محرمشون کنیم تا عقد تو محیط دانشگاه راحت باشند آقاجون : بله ان شاالله آزمایشهاشون انجام بدن مبعث آقارسول الله صیغه شون کنیم که میشه ۵ روز دیگه حاج کمیل : تاریخش عالیه زندگیشون ان شاالله سیره رسول الله باشه نویسنده بانـــــو.....ش بامــــاهمـــراه باشــید🌹 https://eitaa.com/zandahlm1357