eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.1هزار عکس
35هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
🕌در محضر امام روح الله (۱۴۸) 📌 امام خمینی (ره): خداوند حسین بن علی را برانگیخت،تا جان خود و عزیزانش رافدای عقیدت خویش و امت معظم پیامبر اکرم نماید،تادر امتداد تاریخ،خون پاک او بجوشد و دین خدا را آبیاری فرماید. 📚صحیفه نور؛جلد ۱۴؛صفحه ۲۳۵ 📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر ، بدون ذکر منبع هم مجاز است. https://eitaa.com/zandahlm1357
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
ظروف و ديگ سنگى هنگامى كه ماءمون حضرت رضا عليه السلام را از مدينه به خراسان احضار كرد، آن حضرت در مسير راه، معجزات و كراماتى را به اذن خداوند متعال به مردم و همراهيان خود ارائه نمود. از آن جمله وقتى امام عليه السلام به روستاى سناباد رسيد، بر كوهى - كه از سنگ سياه بود - تكيه زد و اين دعا را بر زبان مبارك خويش جارى نمود: ( (اللّهمَانْفَعْ بِهِ وَ بارِكْ فيما يَنْحَتُ مِنْه) ) يعنى ؛ پروردگارا، مردم را از اين كوه سودمند گردان، و در آنچه از آن مى تراشند، بركت و فايده اى بسيار قرار بده. سپس فرمود: هر غذائى كه مى خواهيد براى من طبخ نمائيد در ظرف سنگى تراشيده شده از اين كوه باشد. و چون از آن كوه براى حضرت در ظروف سنگى غذا تهيّه شد، مرتّب غذا تناول مى فرمود ؛ گرچه حضرت كم خوراك بود. و از آن روز به بعد، مردم ظرف هاى سنگى گوناگونى از آن كوه مى تراشند و مورد استفاده قرار مى دهند، كه به وسيله دعاى حضرت بركات بسيارى ديده اند. امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 خداوند اراده کرده است تا دست کافران را کوتاه نماید و حق را حاکم نماید 📖 وَإِذْ يَعِدُكُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَيْنِ أَنَّهَا لَكُمْ وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَيْرَ ذَاتِ الشَّوْكَةِ تَكُونُ لَكُمْ وَيُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَيَقْطَعَ دَابِرَ الْكَافِرِينَ لِيُحِقَّ الْحَقَّ وَيُبْطِلَ الْبَاطِلَ وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ[انفال ۷- ۸] 📖 و به ياد آر آنگاه را كه خدا به شما وعده داد كه يكى از آن دو گروه به دست شما افتد و شما دوست داشتید بر کاروان تجارتی قریش دست یابید ولی خداوند می‌خواهد حق را با کلمات خود تقویت، و ریشه کافران را قطع کند تا حق را محقق و پایدار کند و باطل را محو و نابود سازد هر چند بدکاران را خوش نیاید. 💌 در روایتی از امام باقر(ع) در تفسیر آیه منظور از کسی که باطل را نابود می‌سازد امام زمان(عج) دانسته شده است. [تفسیر العیاشی ج۲ ص۵۰] 🔹شماره ۱۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 مگه این زمینهای فلسطین چقدر می‌ارزه که این همه شهید و مجروح دادین؟ هکتاری چند حساب کردین؟ بهتر نیست مقاومت کنار بزارید؟ 🇵🇸🇵🇸🇵🇸🇵🇸🇵🇸🇵🇸 @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مستند تاریخ فلسطین مرور اشغال فلسطین از ابتدا تا کنون تهیه شده در مجموعا ۱۰ قسمت
علت طبیعی حصول باد أمّا اسباب طبیعی در تکوّن و حدوث ریاح، المعبّر عنها فی لسان الشریعة بالملائکة، بدان که: حکما وجوهی ذکر کرده اند که من جمله آن که: اولاً آن که: ریاح نیست الاّ هوای متحرّک، و حرکت ذاتی هوا نیست، و الاّ دام بدوام ذاته، نه آن که وقتی دون وقتی باشد، و هر عرضی علّت می‌خواهد و علت حقیقیت او نیست الاّ فاعل مختار، ولی شرایط و اسباب معدّه او آن که [۳] مرتفع می‌شود از ارض ادخنه، که آن اجزاء ارضیه است که به سبب حرارت مفرط شمس در بعضی از قطعات ارض، تسخّنت تسخیناً شدیداً. و یا به واسطه احتراق معادن کبریتیه در پاره[ای] از نقاط بعیده است، و به سبب آن سخونت که مایل به علو است اجزاء ارضیه را قهراً و قسراً متصاعد نماید، و این اجزاء در ید ملائکه موکّله چون واصل شود به قرب فلک، زیرا که هوا ملاصق به مقعّر فلک قمر است، لذا حرکت سریعه فلک منع نماید آن ادخنه را از صعود، و ردّ کند او را از سمت حرکتش به واسطه تحرّک آن طبقه از هوا علی الاستدارة تشییعاً للفلک ؛ لذا رجوع می‌نماید ادخنه و متفرّق می‌شود در جوانب عالم، و تموّج الهواء و حصل الریاح، فان الراجع إذا خرق الهواء حدث فیما یجاوره من الهواء اضطراب، و تموج شبیه ما یحدث فی الماء إذا القی فیه حجر. و ممکن است که سبب طبیعی ریاح که تموّج هواء است، به واسطه خروج ابخره جوف ارض باشد، چه از تأثیر سخونت شمس در باطن ارض أوّلا ابخره متکوّن می‌شود، و از کثیف شدن ابخره به واسطه برودت ارض آب شده از عیون و قنوات منفجر شود، و در مواضعی از ارض به واسطه صلابت و زیادتی ابخره حبس شده، چون آن صلابت ارض مانع است او را از خروج، عاقبت در ازدیاد قطعه[ای] از ارض را برای خروج متزلزل نموده، محلّی را خرق نماید به طوری که « زلزله » پیدا شود، کما قیل زلزلة [۱] الارض لحبس الأبخرة، والعین من تکثیفها منفجرة. و در قطعاتی که آن درجه از صلابت را ندارد وقتی که جوف او زیاد شود از منافذ او به سرعت خارج شود، و از سرعت حرکت خود که مایل به علوّ است هوای ملاصق وجه ارض را خرق نموده، و آن هوا نیز هوای مجاور خود را، تا وقتی که زور بخار باقی است. و از حرکت آن و خرق هوا و اضطراب هوا تموجّی حادث شود که اسمش « ریاح » است. این است که گاهی تموّج و تلاطم در بخار پیدا می‌شود با آن که هوای سطح دریا در کمال سکونت است، آن تموّج نیست الاّ به واسطه خروج همان ابخره جوف ارض قعر دریا که به شدت ارض و آب را خرق نموده که خود را به هوای محیط رساند، لهذا آب دریا را در نقاط معیّنه متلاطم و مضطرب و متموّج نماید، اگر چه برودت آب حرارت بخار را می‌گیرد، لکن همان اوّل خروج او از قعر دریا عنفاً آب ملصق به قعر را خرق و متلاطم نماید، و آن نیز آب فوق مجاور خود را ---------- [۳]: ۴ - هکذا در اصل. [۱]: ۱ - اصل: زلزلت. همان طور متدرّجاً، تا آن اثر اضطراب از قعر به سطح دریا رسد ؛ چنان که مشاهد است که سبوی خالی که از باب امتناع خلأ مملوّ از هوا است، و هوا هم از لطافت خود مائل به علو است، اگر در قعر آبی که هزار ذرع متجاوز عمق او باشد برده، سر او را باز نمایند آن هوای ضعیف جوف او حجم آن همه آب را خرق نموده، و به صدا و اضطراب خود را از آب خارج کرده، به هوای سطح دریا پیوندد. .......: 📚✍ بر صحیفه سجادیه میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء https://eitaa.com/zandahlm1357
ادب نفس حکیمی در باره ی ادب نفس گوید: نفس به بدیها متوجه است و غالباً با آنهاست و لذا از تأدیب بی نیاز نیست، البته تأدیب منحصر در اخلاق ناپسند نیست، بلکه اخلاق حمیده نیز محتاج به تأدیب هستند چون اینها اضدادی از آداب ناپسند دارند، چه بسا هوای نفس اطاعت شده و غرور شهوت غالب شده او را از پا درآورد. اگر از تأدیب غفلت شود و به عقل و توکل امید ببندد، این رویکرد او را از تلاش برای تأدیب باز می‌دارد. در هر دو صورت پشیمان می‌گردد، و از ادب تهی شده و از دیواره‌های جهل داخل گشته است. ادب حکیمی گوید: ادب یکی از دو منصب است. نیز گفته است: برتری به عقل و ادب است نه به ریشه و نسب چرا که هرکس بی ادب باشد، نسبش را ضایع می‌کند و آنکه عقل نداشته باشد، اصلش را تباه می‌سازد. ادب زشتی نسب را می‌پوشاند. ادب وسیله هر برتری و راهی برای هر آبشخور است. بادیه نشینی به فرزندش گفت: فرزندم! ادب پشتوانه ای است که خداوند آن را مایه استواری عقل قرار داده است، و زیوری است که نسبهای بد را آرایش می‌کند، هیچ عاقلی هرچند طبیعت درست داشته باشد، از ادبی که ثمره اش آشکار شود بی نیاز نیست. چنانچه هیچ زمینی هرچند خاک آن حاصلخیز نباشد، از آبی که میوه اش را آشکار کند، بی نیاز نیست. شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
صفحه من نهج البلاغه میخوانم https://eitaa.com/zandahlm1357
🌴 🌹 و قال عليه‌السلام صَاحِبُ‌ السُّلْطَانِ‌ كَرَاكِبِ‌ الْأَسَدِ: يُغْبَطُ‍‌ بِمَوْقِعِهِ‌، وَ هُوَ أَعْلَمُ‌ بِمَوْضِعِهِ‌. امام عليه السلام فرمود: همنشين سلطان مانند كسى است كه بر شير سوار است، ديگران به مقام او غبطه مى‌خورند ولى او خود بهتر مى‌داند در چه وضع خطرناكى قرار گرفته است.
شرح و تفسير قرب سلطان است از آن قرب، الحذر! امام عليه السلام در اين كلام حكيمانه اشاره به موقعيت خطرناك اطرافيان سلاطين و پادشاهان و زمامداران مى‌كند و مى‌فرمايد:«همنشين سلطان مانند كسى است كه بر شير سوار است، ديگران به مقام او غبطه مى‌خورند ولى او خود بهتر مى‌داند در چه وضع خطرناكى قرار گرفته است». (صَاحِبُ‌ السُّلْطَانِ‌ كَرَاكِبِ‌ الْأَسَدِ: يُغْبَطُ‍‌ بِمَوْقِعِهِ‌، وَ هُوَ أَعْلَمُ‌ بِمَوْضِعِهِ‌) . تاريخ نشان مى‌دهد كه مقربان سلاطين هميشه گرفتار خطرى بوده‌اند كه امام عليه السلام در اين كلام حكيمانه به آن اشاره كرده است. مردم، مقام و جاه آن‌ها را مى‌بينند و غبطه مى‌خورند كه اى كاش به جاى آن‌ها بودند و با استفاده از قدرت سلطان مى‌توانستند هر كارى را بخواهند انجام دهند. اين در حالى است كه آن‌ها همواره بر لب پرتگاه خطرند و بسيار شده است كه ناگهان سلطان به آن‌ها بدبين شده، نه‌تنها دستور عزل آن‌ها را داده، بلكه آن‌ها را به شدت مجازات نموده و در بسيارى از موارد نابود كرده است. اين به آن سبب است كه از يك‌سو سلاطين انتظار دارند اطرافيانشان كارهاى آن‌ها را بزرگ جلوه دهند و نقاط‍‌ ضعف را نبينند و تملق و چاپلوسى را به درجۀ اعلا برسانند و از سوى ديگر افراد حسود، همواره به سخن‌چينى دربارۀ آن‌ها مى‌پردازند و اگر كمترين لغزشى براى آن‌ها پيدا شود آن را بزرگ كرده به سلطان گزارش مى‌دهند و سعى مى‌كنند تخم بدبينى را در ذهن او بكارند و از سوى سوم، گاه سلطان از نفوذ آن‌ها به وحشت مى‌افتد و چنين مى‌پندارد كه ممكن است اطرافيانش رقيب او شوند و حتى قدرت را از دست او گرفته او را از اوج عزت به زير آورند. اين عوامل دست به دست هم مى‌دهند و سبب مى‌شوند كه آن‌ها هميشه در خطر باشند. چه تشبيه جالبى امام عليه السلام فرموده است: شخصى كه سوار شير است مردم او را صاحب قدرت تصور مى‌كنند كه چگونه توانسته شير را كه قوى‌ترين حيوانات است تحت سلطۀ خود قرار دهد ولى از سويى ديگر، شير هرگز خوى درندگى خود را فراموش نمى‌كند؛ ناگهان از يك فرصت استفاده كرده، سوار خود را بر زمين مى‌زند و او را مى‌درد. بسيار ديده شده است كه پرورش دهندگان شير در باغ وحش يا در سيرك‌ها براى تماشاى مردم سال‌ها از اين حيوان درنده مراقبت كرده و به او محبت نموده‌اند؛ ولى ناگهان خوى درندگى شير ظاهر شده و مراقب و پرورش دهندۀ خود را دريده است. همان گونه كه در بحث مصادر اين كلام حكيمانه آمد، در سراج الملوك (طرطوشى) تعبير زيباى ديگرى از اين حديث آمده است؛ او از امام عليه السلام چنين نقل مى‌كند: «صاحِبُ‌ السُّلْطانِ‌ كَراكِبِ‌ الْأسَدِ يَهابُهُ‌ النّاسُ‌ وَ هُوَ لِمَرْكُوبِهِ‌ أهْيَبُ‌؛ يار سلطان همچون كسى است كه بر شير سوار شده، مردم از او مى‌ترسند و او از مركبش بيشتر مى‌ترسد». با توجه به اين‌كه اين مشكل براى اطرافيان سلاطين و زمامداران به خصوص زمامداران خودكامه در هر عصر و زمان و در هر مكانى وجود داشته، ضرب‌المثل‌هاى زيادى در اين زمينه، ميان مردم رواج يافته كه «ابن ابى‌الحديد» موارد زيادى از آن‌ها را در سخنان خود آورده است، از جمله از «عتابى» (از شعراى عباسى و دوستان برامكه، وزراى بنى‌عباس) ١ نقل مى‌كند كه به او گفتند: چرا به سراغ امير نمى‌روى‌؟ گفت: زيرا مى‌بينم يكى را بدون اين‌كه كار خوبى انجام داده باشد پاداش مى‌دهد و تشويق مى‌كند و ديگرى را بدون گناه به قتل مى‌رساند و من نمى‌دانم جزء دستۀ اولم يا دوم و آنچه از او اميد دارم به‌اندازۀ خطرى نيست كه مرا تهديد مى‌كند. از شخص ديگرى به نام «سعيد حميد» نقل مى‌كند كه مى‌گويد: خدمت سلطان مانند حمام است؛ آن‌ها كه بيرون هستند مايلند هرچه زودتر وارد و آن‌ها كه داخلند مايلند خارج شوند. از «ابن مقفع» نقل مى‌كنند كه توجه سلطان بر اطرافيانش باعث دردسر است و بى‌اعتنايى او باعث ذلت. ديگرى مى‌گويد: سزاوار است كسى كه همنشين سلطان است هميشه خود را آمادۀ عذرخواهى از گناهى كند كه هرگز انجام نداده و در حالى كه نزديك‌ترين افراد به اوست از همه ترسان‌تر باشد. نيز از بعضى نقل مى‌كند هنگامى كه با سلطان همنشين شدى بايد با او چنان مدارا كنى كه زن زشت صورت با شوهرى كه از او متنفر است رفتار مى‌كند؛ يعنى پيوسته خود را در نظر او زيبا جلوه دهى. ٢ بديهى است آنچه در اين كلام حكيمانۀ امام عليه السلام آمده است اشاره به اطرافيان و حواشى سلاطين جور و زمامداران خودكامه است وگرنه همراهى و معاونت و كمك به زمامدار عادل مسلمين و كسانى كه به حكم خداوند و پذيرش حق حكومت دارند، خدمت بزرگ و افتخار عظيمى است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا