eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.6هزار عکس
35.3هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
شخصيت ملكوتى حضرت زهرا (عليها السّلام) يك انسان به تمام معنا تمام ابعادي كه براي زن متصور است و براي يك انسان متصور است در فاطمه (عليها السّلام) زهرا- سلام الله عليها- جلوه كرده و بوده است. يك زن معمولي نبوده است؛ يك زن روحاني، يك زن ملكوتي، يك انسان به تمام معنا انسان، تمام نسخه انسانيت، تمام حقيقت زن، تمام حقيقت انسان. او زن معمولي نيست؛او موجود ملكوتي است كه در عالم به صورت انسان ظاهر شده است؛ بلكه موجود الهي جبروتي در صورت يك زن ظاهر شده است. پس، فردا ۱ روز زن است. تمام هويتهاي كمالي كه در انسان متصور است و در زن تصور دارد- تمام- در اين زن است. و فردا همچو زني متولد مي‌شود؛ زني كه تمام خاصه‌هاي انبيا در اوست. زني كه اگر مرد بود، نبي بود؛ زني كه اگر مرد بود، به جاي رسول الله بود. پس، فردا روز زن است؛ تمام حيثيت زن و تمام شخصيت زن فردا موجود شد. معنويات، جلوه‌هاي ملكوتي، جلوه‌هاي الهي، جلوه‌هاي جبروتي، جلوه‌هاي مُلكي و ناسوتي- همه- در اين موجود مجتمع است. انساني است به تمام معنا انسان؛ زني است به تمام معنا زن. از براي زن ابعاد مختلفه است؛ چنانچه براي مرد، و براي انسان. اين صورت طبيعي نازلترين مرتبه انسان است و نازلترين مرتبه زن است و نازلترين مرتبه مرد است؛ لكن از همين مرتبه نازل، حركت به سوي كمال است. انسان، موجود متحرك است؛ از مرتبه طبيعت تا مرتبه غيب، تا فنا در الوهيت. براي صديقه طاهره اين مسائل، اين معاني حاصل است. از مرتبه طبيعت شروع كرده است، حركت كر ده است؛ حركت معنوي؛ با قدرت الهي، با دست غيبي، با تربيت رسول الله- صلي الله عليه و آله و سلم- مراحل را طي كرده است تا رسيده است به مرتبه اي كه دست همه از او كوتاه --------------------- ۱. ۲۷/۲/۵۸ مصادف با بيستم جمادي الثاني ۳۹۹ ه. ق. است. پس، فردا تمام جلوه زن تحقق پيداكرده است؛ و زن به تمام معنا متحقق است. فردا روز زن است. (۱۰) ۲۶/۲/۵۸ فضايل او همطراز فضايل نبي فاطمه (عليها السّلام) زهرا- سلام الله عليهاست. زني كه افتخار خاندان وحي (است) و چون خورشيدي بر تارك اسلام عزيز مي‌درخشد. زني كه فضايل او همطراز فضايل بي نهايت پيغمبراكرم و خاندان عصمت و طهارت بود. زني كه هر كسي با هر بينش درباره او گفتاري دارد و از عهده ستايش او بر نيامده- كه احاديثي كه از خاندان وحي رسيده به اندازه فهم مستمعان بوده- و دريا را در كوزه اي نتوان گنجاند، و ديگران هر چه گفته اند به مقدار فهم خود بوده، نه به اندازه مرتبت او. پس اولي آنكه از اين وادي شگفت درگذريم. (۱۱) ۱۵/۲/۵۹ https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روانشناسی قلب 76.mp3
7.22M
76 🎧آنچه خواهید شنید؛ ❣قلب قوی،براحتی آسیب نمی بینه! چون به يه نیروی محکم تکیه داده؛ وهمه دلواپسی هاشو روی شونه هاش جا میذاره! 💓قرآن به این ميگه؛ توکل
🕌در محضر امام روح الله (۱۷۶) 💠 انقلاب فرهنگی ادامه دارد 📌 امام خمینی (ره ): خروج از فرهنگ بدآموز غربی و نفوذ و جایگزین شدن فرهنگ آموزنده اسلامی- ملی و انقلاب فرهنگی در تمام زمینه‌ها در سطح کشور آنچنان محتاج تلاش و کوشش است که برای تحقق آن سالیان دراز باید زحمت کشید و با نفوذ عمیقِ‌ ریشه‌دار غرب مبارزه کرد. و ما می‌دانیم که اگر با دقت ریشه‌یابی کنیم، آنچه بر ملت ما گذشته و اکنون می‌گذرد حتی جنگ تحمیلی، سرچشمه از دانشگاه غربزده و متخصصان غیر متعهد و وابسته گرفته است. 📚 صحیفه امام؛ جلد ۱۹؛ صفحه ۱۱۰ 📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر ، بدون ذکر منبع هم مجاز است. https://eitaa.com/zandahlm1357
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
امام رئوف روزي خانمي را ديديم که هاج و واج مانده بود. به جاي اينکه لباسها را به تن کند آنها را زير و رو مي‌کرد و با تعجب نگاهشان مي‌کرد. ناگهان اشک از گوشه چشمش جاري شد. خدام فکر کردند از اينکه گفته اند لباس هايش مناسب اينجا نيستند ناراحت شده است. بنابراين يکي از خانم‌ها را جلو فرستادند تا علت گريه زن را سوال کند. او گفت: خوشا به حالتان چه امام رئوفي داريد کاش پيش از اينها ايشان را مي‌شناختم نمي دانم چرا پس از هشت سال چنين تصميمي گرفتم. خادم پرسيد: مگر هشت سال پيش چه اتفاقي افتاده بود؟ زن گفت: هشت سال قبل که رفته بودم کربلا، شب خواب ديدم مشرف شده‌ام حرم آقا سيد الشهدا (ع). زيارت کردم و از حرم بيرون آمدم. داخل صحن متوجه شدم که صفي از خانم‌ها جلوي يک پنجره اي که حدود يک متر بلندتر از کف نصب شده است ايستاده اند. بين خانم‌ها لباس توزيع مي‌کردند. من هم در صف ايستادم نوبت به من که رسيد. اسمم را پرسيدند و من هم گفتم. آن آقا فرمودند: اينجا در حرم امام حسين (ع) سهميه نداريد. سهميه ي شما در ايران در شهر مشهد و در حرم مطهر حضرت رضا (ع) است. من ناراحت شدم و از حرم بيرون آمدم. با خودم مي‌گفتم امام رضا (ع) کجاومن کجا؟ پاکستان کجا و ايران کجا؟ در حالي که خودم را نکوهش مي‌کردم از خواب بيدار شدم و تا امروز که قسمتم شد بعد از هشت سال به اين بارگاه ملکوتي بيايم يادي از آن خواب نکردم. ولي امروز اين لباس‌ها دوباره من را به ياد همان خواب انداخت، باورم نمي شود اين همان لباس‌هايي است که در عالم خواب به من دادند؛ همان لباس‌هايي است که حواله اشان را به مشهد داده بودند. امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
حتی امام (علیه السلام) در اجرای عبادات اسلامی نیز سعی در احیاء سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را داشتند، چنانچه وقتی مأمون با اصرار و پافشاری از امام (علیه السلام) خواست تا نماز عید را بخواند، امام (علیه السلام) به شرط خارج شدن برای نماز به شیوة پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امام علی (علیه السلام) خواندن نماز را قبول کردند. [۲] که این خود، مشروعیت عباسیان را که با شعار «الرضا من آل محمد (علیه السلام) » به پیروزی و حکومت رسیده بودند، زیر سؤال می‌برد و نیز حقانیت ائمه اطهار: را که إحیاء کنندگان واقعی سنت جدشان رسول خدا (علیه السلام) بودند را به اثبات می‌رساند. و تأثیر این گونه نماز خواندن و آن هم توسط نوادة رسول خدا (علیه السلام) در مردم به حدی بود که مأمون دستور داد تا امام (علیه السلام) را قبل از خواندن نماز، برگردانند. [۳] آنچه بر اهمیت حضور امام (علیه السلام) در خراسان که چنانکه گفته شد به درخواست خود حکومت وقت نیز صورت گرفته بود در بعد فرهنگی می‌افزود، شخصیت خاص و ویژۀ مأمون بود که به عنوان عالم ترین و علم دوست ترین خلفای بنی عباس معرفی شده است، و همو بود که به هر دلیل کم نظیرترین مجالس مناظره و احتجاج را در مرو تشکیل می‌داد تا دانشمندان آیین‌ها و مذاهب مختلف، دیدگاههای خود را بیان کرده و برای اثبات باورهای خود به تلاش بپردازند. [۴] در این راستا، مأمون به طرق مختلف کوشش داشت که امام رضا (علیه السلام) را در معرکه مناظرات و مباحثاتی که با سایر فرقه‌ها و صاحبان ادیان و مذاهب مختلف برپا می‌شد، وارد گرداند، او مجالسی برای بحث دربارة مسائل علمی و مشکلات فکری ترتیب می‌داد و برجسته ترین دانشمندان و برترین متفکران زمان و همچنین سران زندیقان و اصحاب جدل ومناظره را در این مجالس گرد می‌آورد، و اینها کسانی بودند که سطوت و قدرت علمی آنها بیم انگیز و مغالطه‌های پیچیده و خصمانة آنها که راه را بر دلیل و حجت می‌بست ترس آور بود، و تشکیکات تند آنها دلیل و برهان را سست و ناچیز می‌کرد. اما امام (علیه السلام) به سبب تملک نیروی عظیم علمی، در تمام این مجالس بر حریفان و دشمنانش پیروز بود، بدون اینکه آن حضرت (علیه السلام) خود را وارد مغالطات جدلی کند، چنانکه برخی از مناظره کنندگان برای اینکه بنای حجت خصم را ویران کنند، و قوت استدلال او را ---------- [۲]: صدوق، عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، پیشین، ص ۱۶۱. [۳]: صدوق، عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، پیشین، ص ۱۶۲. [۴]: صفری فروشانی، پیشین، ص ۵۹. از میان ببرند، بدان پناه می‌بردند، ولی آن حضرت با بیانی معجزه آسا و روشی روشن و راهگشا، به دلائل مطمئن خود در اثبات حق، تکیه می‌فرمود. [۱] و این چنین بود که مأمون، خود مصداق این بیان گردید که«عدو شود سبب خیر، اگر خدا خواهد» اما با وجود همة این تلاشهای امام رضا (علیه السلام) و همة زمینه‌های مساعد در زمان امامت ایشان، اینکه چرا دورة امامت ایشان، مثل دورة امامت جد بزرگوارش امام صادق (علیه السلام) به یکی از نقاط عطف دوران تشیع امامی تبدیل نشد، به نظر می‌رسد عمدة مشکل به جریان‌های درون شیعی باز می‌گردد. [۱] ---------- [۱]: محمد جواد فضل الله، پیشین، ص ۲۰۵؛ برای آگاهی تفصیلی از متن مناظره‌ها و گفتگوهای امام رضا (علیه السلام) با فرق و مذاهب گوناگون در حضور مأمون، برای نمونه: ر. ک: صدوق، پیشین، ج ۲، صص ۱۳۹ ۱۷۳. [۱]: ر. ک: صفری فروشانی، پیشین، ص ۵۹. به دیگر عبارت شاید بتوان گفت: مهم ترین ویژگی دوران امامت امام رضا (علیه السلام) ظهور فرقه‌ها و جریان‌های پرقدرت درون شیعی و مقابلۀ شدید برخی از آنها با امام (علیه السلام) بود، به گونه ای که اینگونه مقابله را در دوران امامت امامان دیگر، کمتر مشاهده می‌کنیم. آنچه این ویژگی را با اهمیت تر می‌ساخت آن بود که سردمداران برخی از این جریان ها، امامت هفت امام قبلی را پذیرفته و بلکه خود به عنوان مورد اطمینان ترین اشخاص امام قبلی یعنی امام کاظم (علیه السلام) مطرح بودند، و از منظر علمی جزو دانشمندان و راویان برجسته به شمار می‌آمدند و البته طبیعی بود که امام (علیه السلام) در مقابله با اینگونه فرقه‌ها که در آن زمان، کیان سلسله وار امامت را به شدت در معرض خطر قرار داده بودند، ایستادگی کرده و عمدۀ همت خود را صرف محکوم کردن و از بین بردن آنها بنماید، به ویژه آنکه به علت جایگاه سردمداران آنها ونیز وارد شدن آنها از راه مناظره و استدلال ممکن بود که شیعیان فراوانی تحت تأثیر قرار گرفته و انسجام درون شیعی، ضربات جبران ناپذیری را تحمل نماید. [۲]
تلاش‌های بسیار امام رضا (علیه السلام) در مقابله با اینگونه جریان‌ها و بالأخره پیروزی نسبی بر آنها، به گونه ای بود که در پایان امامت امام (علیه السلام)، یک انسجام نسبی در میان شیعیان امامیه پدید آمده بود و زیرساخت‌های این انسجام به قدری قدرتمند بودکه حتی بحران‌های بعدی همچون کودکی امام جواد (علیه السلام) و امام هادی (علیه السلام) در آغاز امامتشان نیز نتوانست این یکپارچگی را از بین ببرد و از این رو در دوران آن دو امام (علیه السلام) کمتر شاهد پدید آمدن فرقه‌های درون شیعی می‌باشیم، و از اینجاست که می‌توان گفت: این قدرت، تلاش و جایگاه امام (علیه السلام) بود که توانست بر این جریان‌های درون شیعی فائق آید. [۱] در واقع تلاش‌ها و روشنگری‌های امام (علیه السلام) و برخی اصحاب خاص آن حضرت (علیه السلام) در نقاط مختلف، موجب شد که معارف و احادیث شیعی تا حدّ زیادی از دستبرد تحریف و جعل، در امان بماند و همچنین باعث نجات بسیاری از شیعیان از افتادن در دام گمراهی و ضلالت شد. از جمله اصحاب آن حضرت (علیه السلام) یونس بن عبدالرحمن و محمد بن ابی عمیر بودند که در شمار اصحاب اجماعند. این دو تن از جمله راویان از امام هفتم و هشتم (علیهماالسلام) هستند و دارای تألیفات بسیار بوده اند و به عنوان نمونه، ابن ابی عمیر علاوه بر تألیفات شخصی، نزدیک به صد اصل از اصول روایی شیعه را نیز حدیث کرده است. [۲] یونس بن عبدالرحمن نیز، هزاران جلد کتاب در رد مخالفان نگاشته است، [۳] درجات علمی وی تا آنجا بوده که وقتی عبدالعزیز بن مهتدی خدمت امام رضا (علیه السلام) رسیده و عرض کرده بود که در هر زمان و همه وقت، نمی تواند به خدمت امام (علیه السلام) برسد، در این صورت برای فراگیری معالم و معارف دینی اش چه کند؟ امام (علیه السلام) او را به مراجعه به نزد یونس بن عبدالرحمن راهنمایی کرد. [۱] میزان فقاهت او به حدی بوده که فضل بن شاذان دربارۀ او چنین گفته است: در اسلام، کسی فقیه تر از سلمان فارسی نیامده و پس از وی، کسی فقیه تر از یونس بن عبدالرحمن ظاهر نشده است. [۲] همچنین در روایت دیگری به سلمان در عصر خودش، تشبیه شده است. [۳] از دیگر اصحاب برجستة امام رضا (علیه السلام)، زکریابن آدم قمی بود که نجاشی (م ۴۵۰ ق) از وی با تعبیر «ثقۀ، جلیل، عظیم القدر و کان له وجه عندالرضا (علیه السلام) » یاد کرده است. [۴] شیخ طوسی (م ۴۶۰ ق) نیز او را جزء وکلای ممدوح ائمه: معرفی کرده است. [۵] کارگزاران سازمان وکالت که نمایندگان ائمه: شمرده می‌شدند، مهم ترین مرجع و ملجأ در حل معضلات علمی و اعتقادی شیعیان بودند. آنان گاه این وظیفه را شخصاً انجام می‌دادند (در صورت وجود شرایط لازم علمی و معرفتی)، و گاه از طریق اخذ و ارسال نامه‌های حاوی سؤالات شیعیان به معصومین: و متقابلاً تحویل پاسخ آنها به شیعیان؛ و از آنجا که برخی از وکلای ائمه: از رتبه‌های علمی خوبی برخوردار بودند، با اصرار و تأکید ائمه هدی: گاه در مسند افتا و یا بحث و مناظره می‌نشستند. [۶] چنانکه امام رضا (علیه السلام) در پاسخ به علی بن مسیّب که اظهار می‌داشت به دلیل دوری محل سکونتش از امام (علیه السلام) در هر زمان، توان ملاقات امام (علیه السلام) را ندارد، در این صورت معارف و معالم دینی اش را از چه کسی فراگیرد؟ امام (علیه السلام) فرمود: از زکریا بن آدم، که بر دین و دنیا امین است. [۱] ---------- [۲]: ر. ک: صفری فروشانی، پیشین، صص ۵۹ ۶۰. [۱]: ر. ک: صفری فروشانی، پیشین، صص ۵۹ ۶۰. ص ۶۰. [۲]: ر. ک: جباری، پیشین، ص ۷۴. [۳]: ر. ک: طوسی، اختیار معرفۀ الرجال، تحقیق میرداماد، محمد باقر حسینی، سید مهدی رجائی، پیشین، ج ۲، ص ۷۸۰، رقم ۹۱۷. [۱]: ر. ک: طوسی، اختیار معرفۀ الرجال، تحقیق میرداماد، محمد باقر حسینی، سید مهدی رجائی، پیشین، ج ۲، ص ۷۷۹، رقم ۹۱۰. [۲]: ر. ک: طوسی، اختیار معرفۀ الرجال، تحقیق میرداماد، محمد باقر حسینی، سید مهدی رجائی، پیشین، ج ۲، ص ۷۸۰، رقم ۹۱۴. [۳]: ر. ک: طوسی، اختیار معرفۀ الرجال، تحقیق میرداماد، محمد باقر حسینی، سید مهدی رجائی، پیشین، ج ۲، ص ۷۸۱، رقم ۹۱۹. [۴]: نجاشی، پیشین، ص ۱۷۴. [۵]: ابی جعفر محمد بن حسن طوسی، کتاب الغیبۀ، مکتبۀ نینوی الحدیثه، تهران، بی تا، ص ۲۱۱. [۶]: جباری، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه:، پیشین، ج۱، ص ۳۲۱. [۱]: طوسی، اختیار معرفۀ الرجال، پیشین، ص ۸۵۸، رقم ۱۱۱۲. جایگاه و مقام علمی والای برخی اصحاب امام رضا (علیه السلام) که به چند تن آنها اشاره شد نشان دهندة رشد و توسعۀ تفکر شیعی در دورة امامت امام رضا (علیه السلام) می‌باشد که البته این به معنای رشد وتوسعه صحیح تفکر شیعی و آن هم در بین همة شیعیان نیست، چنانکه در روایتی آمده که زکریا بن آدم به علت ازدیاد و کثرت نادانان در بین خاندانش، قصد خروج از میان آنها را داشت و زمانی که این مسأله را به اطلاع امام رضا (علیه السلام) رساند، امام (علیه السلام) به او
فرمود: چنین مکن، زیرا که از اهل بیت تو، به واسطۀ تو دفع بلا می‌شود، چنان که از اهل بغداد به واسطة ابی الحسن کاظم (علیه السلام) دفع بلا می‌شود. [۲] از شواهد دیگر انحراف در تفکر شیعی در این زمان، وجود و فعالیت گستردة فرقه‌های مختلف درون شیعی می‌باشد. در پایان یادآور می‌شویم که در زمان مأمون که به علما و دانشمندان توجه بسیار شد، و امام رضا (علیه السلام) به عنوان ولیعهد به دربار خلافت آورده شد، شعرای شیعی از جمله دعبل خزاعی که در مدح اهل بیت: و ذمّ دشمنانشان، شعرهایی در خور ستایش سروده بودند، به عرصة اجتماع آمده و در ملأ عام، از مصیبت‌ها و ظلم و جور فراوانی که بر ائمه: رفته بود، پرده برداشته و از ظلم و جور بنی عباس که گناهشان بیشتر از بنی امیه بود، سخن راندند. [۳] از دیگر شاعران برجستة این زمان، می‌توان به ابراهیم بن عباس صولی که نابغة زمان خود در نظم ونثربود، ونیز ادیب و شاعر بزرگ رزین بن علی که دوست دعبل خزاعی بود، اشاره کرد. [۱] به طور کلی وجود آزادی و آسایش نسبی در دهة آخر حکومت هارون، چنانکه گذشت و نیز آزادی عمل بیشتر از آن، در دورة بعدی یعنی در زمان حکومت امین، و همچنین سیاست صلح و سازش و مسالمت آمیز مأمون با علویان و شیعیان در دورة مورد بحث، و نیز علم دوستی مأمون و حمایت وی از علما و دانشمندان؛ همه نشان دهندة شرایط بسیار مساعد و مناسب سیاسی و در نتیجه فرهنگی در زمان مذکور می‌باشد که در صورت اتحاد بین شیعیان و جمع شدن زیر پرچم امامت اصیل یعنی امام رضا (علیه السلام)، این شرایط مساعد و فرصت طلایی و ارزشمند به عنوان نقطة اوج و عطفی مهم، وحتی عصری طلایی برای شیعۀ امامی مطرح می‌شد، و اثراتی گران بها به دنبال داشت. هرچند تلاش والای امام رضا (علیه السلام) و شیعیان ---------- [۲]: طوسی، اختیار معرفۀ الرجال، پیشین، صص ۸۵۷ ۸۵۸، رقم ۱۱۱۱. [۳]: برای آگاهی از متن برخی اشعار و قصاید وی، ر. ک: صدوق، پیشین، صص ۲۸۱ و ۲۹۴ ۲۹۶. [۱]: ر. ک: باقر شریف قرشی، پیشین، ج۲، ص ۳۲۵. خاص و خالص ایشان، این نقطة عطف را به وجود آورد؛ ولی به نظر می‌رسد بیشترین توان وتلاش امام رضا (علیه السلام) در خالص سازی و پاکسازی شیعه و تشیع از غبار انحرافات و کژی‌ها صرف شد؛ و ایشان تمام تلاش خود را برای تعمیق سازی و رشد کیفی تشیع، و از سویی هشدارها و برحذر داشتن دیگر شیعیان از این آلودگی‌ها و انحرافات و انشعابات به کار بردند. و اگرچه در زمان جدّ بزرگوارشان، امام صادق (علیه السلام) گسترش شیعه و ایجاد مکتب شیعی را شاهدیم؛ در این زمان، پاکسازی و نگهداری شیعیان را که در ورطة نابودی به سر می‌بردند را مرهون مجاهدت‌های امام رضا (علیه السلام) هستیم. ✍نعمت الله صفری https://eitaa.com/zandahlm1357
چشم به راه - قسمت نوزدهم.mp3
11.59M
👇👇👇👇👇👇 قابل توجه اعضاء محترم این مجموعه از فایلها تاریخشون به روز نیست @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
47.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کارتون زیبای شهر موشکی 📼 قسمت هفدهم : اولی ها 🇮🇷 بچه ها ! با هم این کانال و تبلیغ کنیم @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مجموعه کلیپ های روایتگری 👌 هر روز روایتی از شهدا بشنوید❤️ شماره ۱۹ کاری از گروه راویان سردار شهید حاج عبد الحسین برونسی 🌹
اَلسَّلامُ عَلی مَنْ اَنْزَلَ اللهُ فیهِ: (وَاِنَّهُ فی اُمِّ الْکِتابِ لَدَیْنا لَعَلِیٌّ حَکیمٌ). سلام بر کسی که خدا در حقّش این آیه را نازل کرد: «به راستی در اصل کتاب نزد ما علّی حکیم است». اَلسَّلامُ عَلی صِراطِ اللهِ الْمُسْتَقیمِ سلام بر راه راست خدا اَلسَّلامُ عَلَی الْمَنْعُوتِ فِی التَّوْریة وَالْاِنْجیلِ وَالْقُرْآنِ الْحَکیمِ، وَرَحْمَة اللهِ وَبَرَکاتُهُ سلام بر وصف شده در تورات و انجیل و قرآن حکیم و رحمت و برکات خدا بر او باد. پس می‌اندازی خود را بر ضریح و می‌بوسی آن را و می‌گوئی: یا اَمینَ اللهِ، یا حُجَّه اللهِ، یا وَلِیَّ اللهِ یا صِراطَ اللهِ زارَکَ عَبْدُکَ وَوَلِیُّکَ اللاّئِذُ بِقَبْرِکَ، وَالْمُنیخُ رَحْلَهُ بِفِنآئِکَ، الْمُتَقَرِّبُ اِلَی اللهِ عَزَّوَجَلَّ وَالْمُسْتَشْفِعُ بِکَ اِلَی اللهِ، زِیارَة مَنْ هَجَرَ فیکَ صَحْبَهُ وَجَعَلَکَ بَعْدَ اللهِ حَسْبَهُ. ای امین خدا، ای حجّت خدا، ای ولیّ خدا ای راه خدا، زیارت کرد تو را بنده و دوستت، آن که به قبرت پناه آورده، و بار حاجاتش را به درگاهت افکنده. به وسیله تو تقرّب جست و شفیع خواه به درگاه خداست، و زیارتش زیارت کسی است که به خاطر تو دست از رفیقان شسته و تو را پس از خدا برای خویش کافی دانسته. اَشْهَدُ اَنَّکَ الطُّورُ وَالْکِتابُ الْمَسْطُورُ، وَالرِّقُ الْمَنْشُورُ، وَبَحْرُ الْعِلْمِ الْمَسْجُورِ شهادت می‌دهم که تو طور و کتاب مسطور و نامه گشوده و دریای جوشان دانشی. یا وَلِیَّ اللهِ اِنَّ لِکُلِّ مَزُور عِنایَة فیمَنْ زارَهُ وَقَصَدَهُ وَاَتاهُ وَاَ نَا وَلِیُّکَ وَقَدْ حَطَطْتُ رَحْلی بِفِنائِکَ وَلَجَأْتُ اِلی حَرَمِکَ، وَلُذْتُ بِضَریحِکَ، لِعِلْمی بِعَظیمِ مَنْزِلَتِکَ وَشَرَفِ حَضْرَتِکَ، وَقَدْ اَثْقَلَتِ الذُّنُوبُ ظَهْری، وَمَنَعَتْنی رُقادی ای ولیّ خدا برای هر زیارت شده ای نسبت به کسی که او را زیارت کرده، و قصد او را نموده و به زیارت وی آمده عنایتی است و من دوست توام، و بارم را به درگاهت فرود آورده‌ام و به حرمت پناهنده شده ام، و به پناه ضریحت آمده ام، به خاطر آگاهی‌ام به بزرگی مقامت و شرافت پیشگاهت، درحالی که گناهان پشتم را سنگین کرده، و خوابم را ربوده فَما اَجِدُ حِرْزاً وَلا مَعْقِلاً، وَلا مَلْجَأً اَلْجَأُ اِلَیْهِ اِلاَّ اللهَ تَعالی وَتَوَسُّلی بِکَ اِلَیْهِ، وَاسْتِشْفاعی بِکَ لَدَیْهِ، فَها اَ نَا ذا نازِلٌ بِفِنائِکَ وَلَکَ عِنْدَ اللهِ جاه عَظیمٌ وَمَقامٌ کَریمٌ فَاشْفَعْ لی عِنْدَ اللهِ رَبِّکَ یا مَوْلایَ. در نتیجه پناهگاه و جای امن و ایمنی نمی یابم که به آن پناه برم جز به خدای تعالی و توسّلم به وسیله تو به درگاهش، و شفاعت خواهی‌ام به تو در پیشگاهش. اینک همانم که به درگاهت فرود آمده ام، و تو را نزد خدا منزلت بزرگ و مقام کریم است، پس نزد خدا شفیع من باش ای مولای من. پس ببوس ضریح را و روی خود را به قبله کن و بگو: اَللَّهُمَّ اِنّی اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ یا اَسْمَعَ السّامِعینَ، وَیا اَبْصَرَ النّاظِرینَ وَیا اَسْرَعَ الْحاسِبینَ، وَیا اَجْوَدَ الْاَجْوَدینَ بِمُحَمَّد خاتَمِ النَّبِیّینَ، رَسُولِکَ اِلَی الْعالَمینَ وَبِاَخیهِ وَابْنِ عَمِّهِ الْاَنْزَعِ الْبَطینِ، الْعالِمِ الْمُبینِ عَلِیّ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ، وَالْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ الْاِمامَیْنِ الشَّهیدَیْنِ وَبِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ زَیْنِ الْعابِدینَ وَبِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیّ باقِرِ عِلْمِ الْاَوَّلینَ وَبِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد زَکِیِّ الصِّدِّیقینَ، وَبِمُوسَی بْنِ جَعْفَر الْکاظِمِ الْمُبینِ، وَحَبیسِ الظّالِمینَ وَبِعَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْاَمینِ وَبِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیّ الْجَوادِ عَلَمِ الْمُهْتَدینَ وَبِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّد الْبَرِّ الصّادِقِ سَیِّدِ الْعابِدینَ وَبِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیّ الْعَسْکَریِّ وَلِیِّ الْمُؤْمِنینَ وَبِالْخَلَفِ الْحُجَّه صاحِبِ الْاَمْرِ مُظْهِرِ الْبَراهینِ اَنْ تَکْشِفَ ما بی مِنَ الْهُمُومِ، وَتَکْفِیَنی شَرَّ الْبَلاءِ الْمَحْتُومِ وَتُجیرَنی مِنَ النّارِ ذاتِ السَّمُومِ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ. خدایا! به پیشگاهت تقرّب می‌جویم، ای شنواترین شنوایان، ای بیناترین بینا، ای سریع ترین حساب رسان، ای بخشنده ترین بخشندگان؛ به محمّد خاتم پیامبران فرستاده ات به جانب جهانیان، و به برادر و پسر عمویش، آن فراخ سینه، و عالم آشکارکننده علی امیر مؤمنان، و حسن و حسین دو امام شهید، و به علی بن الحسین زین العابدین، و به محمّد بن علی شکافنده دانش پیشینیان، و به جعفر بن محمّد آن پاکیزه گروه صدیقان، و به موسی بن جعفر فروبرنده خشم، و نمایان کننده حق، و زندانی شدن به دست ستمکاران، و به علی بن موسی الرّضای امین، و به محمّد بن علی جواد پرچم راه یافتگان، و علی بن محمّد آن نیکوکار صادق، سرور عبادت کنندگان، و به حسن بن علی
عسکری زمامدار مؤمنان و به یادگار بزرگوار، آن حجّت صاحب امر، و آشکارکننده دلایل روشن که اندوه‌های مرا برطرف کنی، و بلای حتمی را از من کفایت کنی و از آتشی که دارای بادهای پرحرارت زهرآگین است مرا پناه دهی، به مهربانی ات ای مهربان ترین مهربانان. پس دعا کن برای هرچه بخواهی و وداع نما آن حضرت را و برگرد. https://eitaa.com/zandahlm1357
تصغیر عبد فخر رازی در اربعین می‌نویسد، تصغیر عبد، عبید است، نه عوید، چون جمع مکسر عید، اعیاد است نه اعواد، باید تصغیر آن هم عبید باشد، چرا که تصغیر و تکبیر از یک بابند. برخی گفته اند اگر چنین باشد بایستی بین عود لهو و عود چوب در تصغیر فرق وجود داشته باشد، ولی تصغیر این دو فرقی ندارند. این ملازمت صحیح نیست چون عود و عید در تصغیر و تکبیر اختلاف دارند، عود لهو و عود خشب هم که در تکبیر یکسانند، در تصغیر مختلف می‌باشند. نامه ارسطو به اسکندر، سیاست، پند در سیاست خود نه شتاب کن که از حد بگذرد نه کندی که موجب غفلت شود، مناسبت را رعایت کن. دو تن که هم سنخ هستند به کاری وادار کن تا قدرت افزوده شود. هرکه سنخیتی ندارد بر کنار نما، تا حقیقت بر تو آشکار شود. خلف وعده نکن، تا آبروی تو بماند. پیوسته چشم پوشی کن تا مهرت در دل مردم بیاید. بنده حق باش تا آزاد باشی. با اقوام خود باش که تو از آنهایی و با یارانت باش چون موقعیت تو به خاطر آنهاست و با رعیت باش زیرا برای آنها هستی. سلطان عقل اسکندر گوید: حکم سلطان عقل بر باطن عاقل، از حکم سلطان شمشیر بر ظاهر احمق شدیدتر است. دیوجانس دیوجانس کلبی از استوانه‌های حکیمان یونان بود. وی زاهدانه می‌زیست و لباس ژنده می‌پوشید، و چیزی ذخیره نمی کرد، و منزل نداشت. روزی اسکندر او را به دربار خود دعوت کرد، به فرستاده اسکندر گفت: همان چیزی که تو را منع کرد از اینکه به اینجا بیایی، مرا منع کرد که آنجا بیایم. بی نیازی تو به خاطر سلطنتت تو را منع کرد و بی نیازی من به خاطر قناعتم مرا منع نمود. شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
تصغیر عبد فخر رازی در اربعین می‌نویسد، تصغیر عبد، عبید است، نه عوید، چون جمع مکسر عید، اعیاد است نه اعواد، باید تصغیر آن هم عبید باشد، چرا که تصغیر و تکبیر از یک بابند. برخی گفته اند اگر چنین باشد بایستی بین عود لهو و عود چوب در تصغیر فرق وجود داشته باشد، ولی تصغیر این دو فرقی ندارند. این ملازمت صحیح نیست چون عود و عید در تصغیر و تکبیر اختلاف دارند، عود لهو و عود خشب هم که در تکبیر یکسانند، در تصغیر مختلف می‌باشند. نامه ارسطو به اسکندر، سیاست، پند در سیاست خود نه شتاب کن که از حد بگذرد نه کندی که موجب غفلت شود، مناسبت را رعایت کن. دو تن که هم سنخ هستند به کاری وادار کن تا قدرت افزوده شود. هرکه سنخیتی ندارد بر کنار نما، تا حقیقت بر تو آشکار شود. خلف وعده نکن، تا آبروی تو بماند. پیوسته چشم پوشی کن تا مهرت در دل مردم بیاید. بنده حق باش تا آزاد باشی. با اقوام خود باش که تو از آنهایی و با یارانت باش چون موقعیت تو به خاطر آنهاست و با رعیت باش زیرا برای آنها هستی. سلطان عقل اسکندر گوید: حکم سلطان عقل بر باطن عاقل، از حکم سلطان شمشیر بر ظاهر احمق شدیدتر است. دیوجانس دیوجانس کلبی از استوانه‌های حکیمان یونان بود. وی زاهدانه می‌زیست و لباس ژنده می‌پوشید، و چیزی ذخیره نمی کرد، و منزل نداشت. روزی اسکندر او را به دربار خود دعوت کرد، به فرستاده اسکندر گفت: همان چیزی که تو را منع کرد از اینکه به اینجا بیایی، مرا منع کرد که آنجا بیایم. بی نیازی تو به خاطر سلطنتت تو را منع کرد و بی نیازی من به خاطر قناعتم مرا منع نمود. شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
مکمل استقلال استقلال یک ضلع از مثلثی است که با دو ضلع دیگرِ مسئولیت پذیری و استفاده از تجارب دیگران کامل می‌شود. ادعای کسی که می‌گوید مستقل است، اما احساس مسئولیت ندارد، واقعی نیست؛ مثلاً فرزندی که از خانه فرار می‌کند، فرزند مستقلی نیست؛ اما فرزندی که با احساس مسئولیت و استفاده از تجارب سایرین، برای خودش کاری پیدا می‌کند و خود را از زیرِ بار حمایت‌های مالی خانواده خارج می‌کند، به استقلالی حقیقی دست یافته است. روش‌های عمومیِ کسب استقلال ۱. تقدم در مشورت گیری تقدّم جویی در مشورت، یکی از راه‌های حفظ استقلال و به حداقل رساندن دخالت خانواده هاست. استقلال به این معنا نیست که نگذاریم دیگران نظر بدهند. «هر فرد هنگام ازدواج، با یک شبکۀ جدید فامیلی که مهم ترین آن‌ها خانوادۀ همسر است، ارتباط برقرار می‌کند. در این شبکۀ ارتباطی، با پایبندی به تفاهم و حُسن ظن و اعتماد، می‌توان بستر مناسبی برای رسیدن به پیوندهای ارتباطی مطلوب به وجود آورد. دراین میان، به کارگیری اصل مشورت باعث به وجودآمدن جمعی صمیمی و متعادل می‌شود. » [۱] اگر عروسی زیرک باشد و زودتر از آنکه مادرشوهرش اظهارنظر کند، از او بپرسد که برای فلان مهمانی، کدام لباس برازنده تر یا کدام غذا مناسب تر است، هم نظر او را جلب کرده است و هم محبّتش را. ازطرفی، چون خودش در نظرخواهی پیش قدم شده است، از اظهارنظر مادرشوهرش نیز ناراحت نمی شود و علاوه برآن، می‌تواند دراین بین، نظر خود را هم بگوید و با هم فکری و استفاده از تجربۀ او به نتیجه برسد. امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فرموده اند: «برترین کسانی که با آنان مشورت می‌کنی، صاحبان تجربه‌ها هستند. » [۱] همچنین بهره مندی از اندیشه و تجربه و مشورت بزرگان، برکت است؛ چنان که در کلام رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است: «برکت و خیر [همراه] با بزرگانِ شماست. » [۲] اگر در مشورت خواستن پیش دستی کنید، ابتکار عمل را خود به دست می‌گیرید و از موضع انفعال خارج می‌شوید. آن‌هایی که بجا و در زمانی که لازم است، مشورت می‌کنند و بعد، خودشان تصمیم می‌گیرند، در مقایسه با دیگران استقلال بیشتری دارند. درحقیقت، درصورت مشورت با خانوادۀ همسر، اعلام می‌کنید که نظر آن‌ها برایتان مهم است؛ اما تصمیم نهایی برعهدۀ شخص شماست. وقتی شما به پدر همسرتان می‌گویید که علاوه بر او با پدر و برادرتان نیز مشورت کرده اید، نامحسوس او را به این باور می‌رسانید که شما رایزنی می‌کنید تا به بهترین تصمیم برسید؛ اما ممکن است نظر او بهترین نظر نباشد؛ درنتیجه شما ملزم به عمل کردن به نظر او نیستید. چنین رویکردی، ضمن ایجاد فرصت استفاده از فکر دیگران، بازدارندۀ دخالت‌های آن‌ها و درعینِ حال، عامل حفظ استقلال فرد است. ---------- [۱]: نک: جواد محدثی، راه زندگی: الفبای سعادت خانواده، ص۴۱. [۱]: على بن محمد ليثى واسطى، عيون الحكم و المواعظ، ص۱۲۳. [۲]: حسین نوری طبرسی (محدث نوری)، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۸، ص۳۹۴. https://eitaa.com/zandahlm1357
4_5988080924917499071.mp3
38.38M
🎙 سخنرانی کامل دکتر داودی نژاد 🔖 با عنوان : نکات مهم همسرداری ➕ طب اسلامی 📋 خانومی که خیلی شجاعانه و مرد هست در خانه ..... برنده باشین نه بازنده