eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.1هزار عکس
35هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴عامل سقوط بالگرد شهید رئیسی چه بود؟ 🔹یک منبع آگاه امنیتی درباره پرونده سقوط بالگرد رئیس جمهور شهید گفت: پرونده سقوط هلی کوپتر آیت الله رئیسی بصورت کامل در نهادهای نظارتی و امنیتی تکمیل و برآوردهای نهایی درباره علت سقوط حاکی از آن است که گروه پروازی و مسوولان امر به جزء ۲ مورد تمام پروتکل‌های لازم برای تشریفات و امنیت رئیس جمهور را رعایت کرده اند. 🔹این منبع آگاه افزود: بنا بر پروتکل‌های استاندارد امنیتی در سفر رئیس جمهور، از دو نوع هلی کوپتر استفاده شده و بر اساس تدابیر امنیتی از پیش تعیین شده بالگردها دارای جی پی اس نبودند. 🔹بنابر گفته وی، همچنین این بالگردها به جهت اینکه عمده سامانه‌هایشان از نوع مکانیکی بوده اساسا امکان خرابکاری از نوع جَمر و هک سامانه‌های الکترونیکی نیز منتفی است. از طرفی مبتنی بر روندهای امنیتی در مسیر رفت و برگشت لیدرهای پروازی مطابق پروتکل‌های از پیش تعیین شده تغییر کرده اند. 🔹وی درباره بررسی‌های به عمل آمده در خصوص احتمال وجود عوامل شیمیایی نیز گفت: در بررسی‌های انجام شده هیچ نشانه‌ای از عوامل شیمیایی و مواد آسیب‌زا نیز یافت نشده است. 🔹این منبع امنیتی همچنین درباره بررسی عوامل انسانی نیز گفت: حدود ۳۰ هزار نفر پس از این حادثه مورد آنالیز امنیتی و اطلاعاتی قرار گرفته‌اند و نتایج این بررسی‌ها نیز حاکی ازعدم وجود عامل انسانی بوده و هیچ عامل مشکوکی شناسایی نشده است. 🔹وی افزود: هواشناسی یک شب قبل شرایط پروازی لازم را به تیم‌های پروازی اعلام کرده بود و تیم‌های پروازی باید قبل از ساعت ۱۳ پرواز را انجام میدادند. 🔹این منبع آگاه درباره دو عامل شناسایی شده نیز گفت: هنگام شروع پرواز تاخیری که به سبب دیدارهای رئیس جمهور پیش آمده وضعیت هوایی را نامطلوب کرد و از طرف دیگر وزن بالای بالگرد در فشار هوایی آن منطقه عامل مهمی درعدم توانایی خلبان برای کنترل بالگرد بوده است. در این زمینه بررسی‌ها حاکی است بالگرد حامل شهید رئیسی ۲ نفر بیش از پروتکل‌های امنیتی را حامل بوده و زمانی که خلبان توده مه را مشاهده کرده و خواسته بالگرد را در ارتفاع پروازی مناسب تنظیم کند قدرت بالگرد کشش کافی را برای این اقدام نداشته و در محدودیت دید حاصل از مه برخورد با کوه حادث شده است. 🔹وی در پایان گفت: نهادهای امنیتی و اطلاعاتی بررسی‌های دقیق خود را تکمیل کرده‌اند و اطمینان قطعی وجود دارد که آنچه اتفاق افتاده یک حادثه بوده است. 📌 خبر ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 حاج صادق آهنگران اربعین به عشق میر کاروان ، به هر زمان و هر مکان حسین حسین حسین بگو ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
🍂 🔻 ۲۰۱ خاطرات سردار گرجی‌زاده بقلم، دکتر مهدی بهداروند صبح چهارم آذر ماه ۱۳۶۸ بود. زندانبان جدیدی آمد، ما را از سلول‌ها بیرون کشید و گفت: «از امروز من زندانبان جدیدم. حواستان را جمع کنید؛ کار خلافی انجام ندهید که من اهل گذشت نیستم.» پرسیدم: «خوب، اول بگو اسمت چیست؟» نگاهی به من کرد و گفت: «اول بگو اسم خودت چیست؟» - من علی عبدالکریمم. - پس تو ابوحسینی " (در عراق به احترام نام حضرت علی، افرادی که نامشان على باشد را ابوحسين خطاب می کنند.) - نگفتی اسم تو چیست. - من عريف حسین، اهل بصره و شیعه ام. خوب به قیافه اش نگاه کردم؛ چاق و چله و قدبلند بود. ناخودآگاه خندیدم. اکبر آرام گفت: «باز یاد چه افتاده ای که می‌خندیدی؟ برایمان شر درست نکن!» - یادگروهبان گارسیا که همیشه زورو قالش می گذاشت و فرار می کرد. - بابا، تو دنبال شر می‌گردی. نخند. اگر بفهمد همین روز اول حال ما را می گیرد. وقتی به او خیره شدم یادم آمد قبلا او را دیده ام. خوب که فکر کردم یادم آمد روز اولی که ما را وارد زندان الرشید کردند جزء افرادی بود که تونل مرگ تشکیل داده بود و ما را با شلاق و کابل می زد. تا این قصه یادم آمد، گویی دردهای آن روز که در تونل گیر کرده بودم و به کندی راه می رفتم برایم تازه شد. آن روز عريف حسین با یک دسته کلید و لباس نظامی با ما حرف می زد و از قوانین و مقررات زندان می گفت. جثه قوی ای داشت و به قول معروف سعی می کرد روز اول زهر چشم بگیرد. شاید نیم ساعتی رجز خواند و در آخر گفت: «به سلول‌هایتان برگردید» وقتی به سلول برگشتیم، به بچه ها گفتم: «به نظرتان این عريف واقعا آدم خشن و بداخلاقی است یا فیلم بازی می‌کند؟» عباس گفت: «از قیافه اش بدم آمد. حالا ظاهرش این است یا باطنش فرقی نمی‌کند.» صبح روز بعد عريف در سلول ها را یکی یکی باز کرد و گفت: مرافق.(دستشویی)» شب احتیاج به دستشویی داشتم ولی راهی غیر از تحمل نبود. تا در سلول باز شد دویدم به طرف دستشویی و بعد از اینکه کارم را انجام دادم بیرون رفتم و همراه بچه ها در راهرو قدم زدم. هنوز پنج دقیقه ای از قدم زدن ما نگذشته بود که صدای بد و بیراه گفتن عریف حسین بلند شد. پشت سر هم فحش میداد. چون شخصیت او هنوز برایمان جا نیفتاده بود، مصلحت در صبر کردن بود. مجبور بودیم خودمان را به کری بزنیم و حرف های او را نشنیده بگیریم. عريف هر روز فحاشی را بیشتر می‌کرد و هیچ کس هم جلودارش نبود. یک روز صبح بعد از نماز، به بچه ها گفتم: «این عريف حسین اگر بخواهد همین طور فحش بدهد و اسب بی ادبی اش را بتازاند، کار ما خراب است. باید هر طور شده باد غروش را خالی کنیم وگرنه روزگارمان سیاه است.» اکبر گفت: «یا علی، انگار داری حکم جنگ میدهی! چه خبر شده؟ نکند می خواهی بگویی مقابله به مثل کنیم؟ اگر این طور است، من که نیستم. او آدم دیوانه ای است و همه ما را می کشد و یک لیوان آب هم بالایش می خورد.» - می‌گویم به هر حال باید یک طوری جلوی این کار او را بگیریم. - چه کار کنیم؟ - چه می دانم. فکرهایمان را روی هم بریزیم ببینیم چه کنیم بهتر است. عباس گفت: «بچه ها خدا شاهد است وقتی حرف های رکیک او را می شنوم انگار سم به خوردم می‌دهند.» قرار شد هر کس برای مهار عريف فکر و طرحی ارائه بدهد. همراه باشید ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
پدر لئیم بادیه نشینی گوشت می‌خورد و سه فرزندش او را می‌نگریستند. همه را خورد و استخوانها ماند، سپس به فرزندانش گفت: هرکس از شما بهترین توصیف را در باره ی این استخوان‌ها داشته باشد، آنها را به او می‌دهم. اولی گفت: آنچنان این استخوان‌ها را خواهم خورد که ندانی استخوان امسال است یا پارسال. پدر آفرین گفت. دومی گفت: آنچنان این استخوان‌ها را بخورم که ذره ای باقی نماند. پدر آفرین گفت. سومی گفت: من همه را یکباره نمی خورم، بلکه خورش چند روز خود می‌سازم. پدر گفت: استخوان‌ها از آن توست. امنیت زیر دستان به یکی از خلفا گفتند: چرا غلامهای خود را ادب نمی کنی؟ گفت: آنان امین ما بر جانمان هستند، اگر آنان را بترسانیم چگونه احساس امنیت کنیم. سخن روان سخنان ابوتمام پیچیده بود، به وی گفتند: چرا جوری حرف نمی زنی تا که بفهمند؟ گفت: چرا نمی فهمیم آنچه می‌گویند؟ ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️خرج کردن از رهبری، توسط پزشکیان! 📌این خط شوم و خطرناکی است... 📌 خبر ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بازخوانی خاطره سخنگوی دولت سیزدهم از شهید رئیسی که امروز معنای آن بیشتر مشخص شد بهادری جهرمی: 🔹 امکان نداشت از آقای رئیسی بشنوید که فلان دستور از سوی رهبر انقلاب آمده است؛ لذا ما به صورت تحلیلی متوجه می‌شدیم که فلان موضوع، دستور حضرت آقا بوده است اما او تاکید داشت که هیچکس نباید متوجه این مساله شود؛ چرا که معتقد بود رهبری نباید برای ما هزینه شود بلکه ما باید خودمان را برای رهبری هزینه کنیم. 🔹 اما امروز در پایان جلسات بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی دولت چهاردهم، آقای پزشکیان در فرصت دفاع پایانی به طور بی‌سابقه‌ای از نام رهبرانقلاب برای تایید وزرا با بیان عبارات مختلفی از ایشان(!) هزینه کرد که مورد انتقاد تعدادی از نمایندگان انقلابی مجلس و فعالان فضای مجازی قرار گرفت. 📌 خبر ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رایجترین ترفندهای مجرمین سایبری در حوزه رمز ارز رییس پلیس فتا تهران بزرگ: 🔹رایجترین ترفندهای مجرمین سایبری در حوزه رمز ارز عبارتند از ایجاد کیف پول دیجیتال توسط افراد غیر و در اختیار قراردادن رمز ورود به دیگران 🔹تبلیغ توکن‌های جعلی و فاقد ارزش ( پامپ و دامپ ) و سرمایه‌گذاری شبکه‌ای با وعده پرداخت سود دلاری، ماهیانه،روزانه و غیره 🔹جذب سرمایه با وعده ترید و ماینینگ و سپس عدم پاسخگویی فرد دریافت کننده 📌 خبر ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
🔴2_آزاد سازی قیمت ها 🔻آزاد سازی قیمت ها در مکتب فکری لیبرالیسم یعنی قیمت گذاری توسط بازار بدون هیچ نظارتی! 🔻نتیجه این عمل، رشد فساد اقتصادی و پرورش سرمایه سالاریست، یعنی پولدار ها پولدارتر و فقرا فقیر تر می‌شوند! ❕همون طور که در تصویر پیداست، ممکنه چند کالا با یک مدل، قیمت های متفاوت داشته باشن. 📌 خبر ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
29.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❓چرا داری میری کربلا😒 ❓تو این گرما اونم با خانواده🙁 ❓این همه سختی بخودت بدی که چی این کلیپ کوتاه یک‌منبر پر محتوا است و پاسخ به کلی شبهه که از ریشه میزنه 📌 خبر ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
به کوروش به آرش به جمشید قسم به نـقـش و نـگار تخت جمشید قسـم ایــــران همی قلب و خون مـن اســــت گـــرفــتـــه زجــان در وجـــود مــن اســت بـــخــوانـیــم ایــن جـــمـلـه در گــوش بــــاد چـــو ایــــــران مـــبــــاشــد تــن مـــن مــبــاد .......: @zandahlm1357
✅ پایان حکایت شیر و نخچیران ابیات ۱۳۴۶ تا ۱۳۹۶
درس مثنوی 65.mp3
21.42M
☘️ قسمت 5⃣6⃣ ابیات ۱۳۴۶ تا ۱۳۹۶ ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
حکایت " مرد بازرگان و طوطی" قسمت ۶۶ ✅ حکایت مرد بازرگان و طوطی حکایت مرد بازرگان و طوطی از حکایات شیرین و جذاب مثنوی معنوی است ، آورده اند که بازرگانی ، طوطی زیبا در قفس داشت . روزی برای تجارت ، قصد سفر به هندوستان کرد و پیش از رفتن ، همه اهل خانه را فراخواند و گفت : برای شما از این سفر چه هدیه ای بیاورم ؟ هر یک از بستگان چیزی درخواست کرد . وقتی نوبت به طوطی رسید بدو گفت : تو چه چیزی می خواهی ؟ طوطی درخواست متفاوتی از بازرگان کرد...