eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.1هزار عکس
35هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
تفسیر و بدا لهم من اللّٰه از حضرت رسالت پناه صلی الله علیه و آله، تفسیر... وَ بَدٰا لَهُمْ مِنَ اللّٰهِ مٰا لَمْ یَکُونُوا یَحْتَسِبُونَ [۱]، پرسیدند. فرمود: اعمالی است که آنها را حسنه می‌پنداشتند ولی آنها را در کفه ی گناهان یافتند. و چنانچه نبض و قاروره دلالت بر احوال بدن دارند، واقعه دلالت بر احوال نفس دارد و لهذا سالکان واقعات خود را بر شیخ عرض کنند و حضرت رسالت پناه صلی الله علیه و آله بسیار به اصحاب خود فرمود: هل رأی احدکم من رؤیا؟ (آیا یکی از شما خوابی دیده است؟ ) [۲] ---------- [۱]: ۱) - زمر، ۴۷. [۲]: ۲) - این پاراگراف در متن کشکول به زبان فارسی نگاشته شده و عیناً منتقل شده است. ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
🔅 ۱۵ ✍ اتمامِ حجت شهید سیدجواد محمودی با دوستان سپاهی و بسیجی... |برادرانِ سپاهی و بسیجی؛ امیدوارم متوجه باشید کاری که انجام می‌دهید برای خداست یا برای غیر خدا... بخدا اگر در مورد این مسأله فکر نکنید و از رویِ هوایِ نفس کار کنید، بدانید شهدا در آخرت جلویِ شما را خواهند گرفت... ●واژه‌یاب: ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
🍂 🔻 ۲۳۱ خاطرات سردار گرجی‌زاده بقلم، دکتر مهدی بهداروند خرداد ۱۳۶۹ بود. یک روز صبح، نگهبان جدیدی با قد متوسط و چهره سفید و حدودا بیست و شش ساله، وارد شد و خودش را به عنوان زندانبان جدید معرفی کرد. ابتدا با ما دست داد؛ احوال پرسی کرد و اولین سؤال هایی که کرد این بود: «شما که هستید؟ اینجا چه می کنید؟ شغل و درجه تان چیست؟ و چرا شما را به اردوگاه نبرده اند؟» بعد خیره شد ببیند چه جوابی می دهیم. وقتی دید سکوت کرده ایم و نگاهش میکنیم، گفت: «خب پس، اول من حرف میزنم تا بلکه شما هم به حرف بیایید. شما آدمهای اهل دردسرید! اینجا آوردنتان برای تنبیه کردن شما بوده.» وقتی حرفهایش تمام شد، گفتم: «این حرفها نیست. بر خلاف نظر شما ما آدم های خوبی هستیم و از دردسر بیزاریم، این حرف هایی هم که در مورد ما گفتی واقعیت ندارد.» - عجب. عجب! ۔ خب، تو بگو اسمت چیست. ۔ اسم من جواد است. به محض اینکه گفت جواد، فهمیدم شیعه است و با بقیه زندانبانها فرق دارد. - خب، جواد، ادامه بده. - اسم تو چیست؟ - اسم من على، و اینها اکبر، محمد، رستم، و عباس هستند. - شما نظامی هستید؟ - بعضی از ما نظامی هستیم! - پاسدار یا ارتشی؟ - پاسدار. - بقیه چه کاره اید؟ - کارمند صدا و سیما هستند. - علی، من شیعه ای هستم که نماز و روزه و واجباتم را انجام میدهم، مادرم طوری تربیتم کرده که هیچ وقت در امر عبادت کوتاهی نکنم. شاید یک ساعتی با هم حرف زدیم. جواد خداحافظی کرد و رفت تا به کارهایش برسد. به بچه ها گفتم: «این سرباز ظرفیت جذب را دارد. معلوم است آدم خوبی است و به درد ما می خورد. می شود با او دوست شد و از او یک سری نیازمندیهایمان را بخواهیم.» صبح روز بعد که جواد در زندان را باز کرد، با خوشرویی و لبخند گفت: «بفرمایید هواخوری.» در حیاط که بودیم، جواد پیشم آمد و گفت: «علی وقت داری؟» - برای چه؟ - می خواهم از زندگی ام برایت بگویم. - بله. ولی اجازه بده کارهایم را که انجام دادم سر فرصت با هم حرف می زنیم. خوب است؟ - خوب است. منتظرم بعد از بیست دقیقه صدا زدم: «جواد بیا.» با عجله آمد و کنارم ایستاد. - من در خدمتم - قدم بزنیم یا گوشه‌ای بنشینیم؟ - هر طوری راحتی. قدم بزنیم بهتر است. - باشد. قدم بزنیم. اولین حرفی که زد این بود: «من از شیعیان مقلد آیت الله العظمی حکیمم، خانواده ام هم مثل خودم از ایشان تقلید می کنند.» از خانواده، کارش، وضعیت عراق و از همه چیز برایم گفت. وقتی حرف هایش تمام شد، من هم قدری از وضعیت خودمان برایش گفتم. در مدتی که برای او حرف میزدم، همه هوش و حواسش را جمع کرده بود و گوش میداد و حتی پلک نمیزد. هر جمله ای که از وضعیت اسیر شدن، شکنجه شدنها، بازجویی‌ها و....... می‌گفتم. با تعجب می گفت: «عجب، عجب!» بعد پرسید: «راستی على، گفتی نظامی هستی؟» - بله. پاسدارم! تا اسم سپاه را آوردم، همراه باشید ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
T021212.mp3
34.67M
✳️ درس تاریخ تطبیقی 🎥 استاد مهدی طائب 🔹 ویژه علاقه‌مندان به تاریخ 🔹 جلسه یازدهم ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
جلسۀ نهم: امامت امام حسن مجتبى (عليه السّلام) اشاره امامت امام حسن (عليه السّلام) در پى شهادت مظلومانۀ اميرالمؤمنين (عليه السّلام) در بامداد ۲۱ رمضان سال چهل هجرى، امامت امام حسن (عليه السّلام) آغاز شد. بيعت مردم با امام حسن (عليه السّلام) امام حسن (عليه السّلام) پس از شهادت و دفن پدر بزرگوارش، در مسجد كوفه به منبر رفت و چون مى خواست سخن بگويد، اشك از ديدگانش فرو ريخت و بغض گلويش را فشرد. آن گاه پس از حمد و سپاس خدا و گواهى بر وحدانيّت ذات مقدّس او و رسالت پيغمبر (صلّى الله عليه وآله) فرمود: «من سوگ خود را نزد پروردگارم، مصيبت و سوگ گرامى ترين پدر يعنى پيغمبر اكرم (صلّى الله عليه وآله) به شمار مى آورم، چرا كه او فرمود: بر هركس مصيبتى وارد شد، خود را با مصيبت من تسليت دهد. از دست دادن پيغمبر خدا بزرگ ترين و سخت ترين مصيبت‌ها است. قسم به خدايى كه جز او معبودى نيست، و سوگند به آفريدگارى كه قرآن را بر بندۀ خود نازل كرد، در شبى كه گذشت، كسى از دنيا رفت كه در ميان پيشتازان به سوى ايمان، غير از پيغمبر خدا (صلّى الله عليه وآله) كسى بر او سبقت نگرفت، و در ميان آن‌ها كه در آينده خواهند آمد، نيز كسى به مقام او نمى رسد. اين مصيبت بزرگى را كه بر ما و بر همۀ امت وارد شد، از جانب خدا مى دانيم». سپس ادامه داد: «پدرم از مال دنيا جز هفتصد درهم كه مى خواست براى خانوادۀ خود خدمتكارى بگيرد، چيزى باقى نگذاشت... ». پس از سخنان امام حسن (عليه السّلام)، به نقلى عبدالله بن عباس برخاست و گفت: «اى مردم! اين فرزند پيغمبر شما و جانشين امامتان است؛ پس با او بيعت كنيد». مردم بدون ترديد و فوراً سخن ابن عباس را پذيرفتند و در حالى كه مى گفتند: ما او را بسيار دوست داريم و حق او بر گردن ما است و شايستۀ خلافت است، براى بيعت با آن حضرت پيش رفتند. به نقلى ديگر پيشنهاد بيعت با امام حسن (عليه السّلام) را شخص ديگرى داد. ✍️استاد محمد حسین رجبی https://eitaa.com/zandahlm1357
🔴شوهرم روزی سه بار از من سواری می گیرد!!! ▪️از عجایب حکومت پهلوی▪️ 📚روزنامه اطلاعات ۳۰ دی ۵۲ گروه پژوهشی آرتا
🔸قسمت 2 «اعدام‌های 67»: ادامه پاسخ به این سوال:آیا اعدام‌شده‌های سال 67 «زندانی سیاسی»بودند یا نه؟ 🔻پی‌نوشت‌ها: 1- پرونده رضا تمجیدی؛ به نقل از سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، جلد 2، صفحه 496 2- پرونده ثریا ش؛ به نقل از سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، جلد 2، صفحه 496 3- جزوه جمع بندی یکساله مقاومت مسلحانه، صفحه 1 4- نشریه اتحادیه انجمن‌های دانشجویان مسلمان خارج از کشور، وابسته به سازمان مجاهدین، شماره 52،صفحه40. 5- کارنامه سیاه، جلد 3، صص 236 و 239. 6- کارنامه سیاه(مناظره زندانیان اوین)، جلد 2، صفحات 30 و 31 7- همان، صفحات 79 تا 84 8- شکنجه(جزئیات شکنجۀ چهار شهید کمیتۀ مرکزی انقلاب اسلامی)، انتشارات یازهرا، چاپ اول، صفحۀ 72 (تصویر برگۀ بازجویی مهران اصدقی) 9- ایرج مصداقی می‌نویسد:«عملیات تیپ‌های رزمی مجاهدین و ارتش آزادی‌بخش سراسر نوار مرزی در غرب کشور را فرا گرفته بودند...خبرهای این عملیات معمولا از طریق ملاقات به دستمان می‌رسید.» نه زیستن نه مرگ(خاطرات زندان ایرج مصداقی)،جلد سوم(تمشک‌های ناآرام)، انتشارات آلفابت ماکزیما، سوئد، چاپ دوم: 1385، صفحۀ 66 @vahid_khazab گروه پژوهشی آرتا
سخنراني كرزن در مورد ايران در مجلس اعيان (لردها) سخنراني كرزن كه در بالا به آن اشاره شد «در جريان مذاكرات پارلماني در مجلس لردها» ايراد شد. بخش‌هاي ديگر اين سخنراني از اين قرار است: نزديك به سي سال است كه با مسائل سياسي ايران مستقيماً در ارتباط هستم و هر زمان كه استقلال و تماميت ارضي اين كشور زير سؤال رفته است، طول آن مدت همواره مورد اعتماد تمام وزرا و دولتمردان ايراني بود. (لردها: صحيح است، صحيح است. )... لازم نيست كه يادآوري كنم تنها ظرف شش ماه گذشته كابينه ساعت‌ها از وقت خود را - كه هنوز جاي كار دارد و بايد مدت زمان بيشتري براي آن در نظر گرفته شود - صرف بررسي اين مسئله كرده است كه انگلستان مي‌بايست از چه خط مشي سياسي و نظامي در ايران پيروي كند... من از شما عاليجنابان درخواست مي‌كنم كه به خاطر داشته باشيد كه اوضاع ايران نتيجه مستقيم و اجتناب ناپذير جنگ است. كرزن پس از ترسيم حوادث از ديدگاه انگلستان و توجيه اشغال ايران بي طرف، حوادث پس از جنگ را چنين تشريح مي‌كند: در آن زمان فردي به نام وثوق الدوله بر مسند رياست وزرا تكيه زد؛ مردي با تجربه و بانفوذ در ميان هم ميهنان خود. در همين زمان، يكي از شايسته ترين مأموران خود را از بغداد عازم تهران كرديم. وي همچنين از كساني است كه شرق را به خوبي مي‌شناسد. بله منظورم سر پرسي كاكس است... هنگام ورود او به تهران، رئيس الوزرا، وثوق الدوله از ما خواست كه با دولت ايران توافقنامه دوستانه اي امضا كنيم... لازم مي‌دانم كه دو دقيقه از وقت شما را صرف دفاع از اين قضيه بكنم كه ايران يكي از منافع مهم انگلستان است؛ و مطمئن هستم هيچ كس با آن مخالفت نخواهد كرد. اين سياستي است كه كابينه‌هاي مختلف انگلستان بيش از صد سال از آن پيروي كرده اند... داشتن ايراني آرام، با ثبات، دوست و مستقل، سنگ بناي سياست انگلستان است. اينها اساس قرارداد انگليس- ايران است؛ و اين روزها مذاكرات خود را با ايران در مورد اين قرارداد آغاز كرده ايم... در اين قرارداد هيچ تلاشي براي زير پا گذاشتن استقلال ايران صورت نگرفته است. بر عكس مطلقاً و صراحتاً آن را تأييد و تضمين كرده ايم. هدف ما از اين قرارداد فراهم آوردن وسايل و ابزاري بود كه ايران با توسل به آنها از استقلال خود صيانت كند. ما براي ايجاد نيروي نظامي مستقل و ملي در ايران، همكاري خود را اعلام كرده و متخصصين نظامي خود را براي سازماندهي چنين ارتشي در اختيار اين دولت قرار داديم. هدف ما اين بود كه مديريت داخلي ايران را تصفيه كرده و برنامه مالي سالمي در اختيار اين كشور قرار دهيم. ما در پي توسعه روابط دو كشور و گسترش منابع ايران بوديم. همزمان با انعقاد قرارداد، به عنوان يكي از مواد قرارداد وامي به مبلغ ۰۰۰/۰۰۰/۲ پوند در اختيار ايران قرار گرفت. گمركات و ديگر عوايد كشور به عنوان تضمين بازپرداخت اين وام در نظر گرفته شد. همچنين در تعرفه اين كشور تغييراتي داده ايم كه مطمئناً در اين تغييرات منافع ايران مدنظر قرار گرفته است. در يك يا دو جمله اساس و پايه قرارداد انگليس - ايران شكل گرفته و در اين جلسه اعلام مي‌كنم كه اين قرارداد با استقبال و رضايت كامل مردم مواجه خواهد شد. هيچگاه تلاش نشده كه ايران به كشوري تحت الحمايه انگلستان تبديل شود. ما هرگز به منظور به دست آوردن حكم قيموميت ايران به سراغ جامعه ملل نرفتيم... ✍ @zandahlm1357