eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.7هزار عکس
35.5هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
سیب تو سرخ سیبی است ک دربرخی نقاط جهان از جمله سمنان وآذربایجان ایران یافت میشودتفاوت اصلی این سیب ها درصدبالای آنتی اکسیدان و مزه ترش آن است همچنین در مجاورت هواسیاه نمیشود ! ‌https://eitaa.com/zandahlm1357
آناناس تنها میوه ایست که اگر به آن نمک اضافه کنید بجای شوری شیرین تر میشود! این پدیده عجیب به علت مواد شیمیایی چون اسید در آناناس است که نمک را خنثی میکند. https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بزن بریم صفحه خنده ههههه😂😂😂 https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
6.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برادرهای دهه شصتی ما در تمیرین ومانور برای خواستگاری فرضی😊😁😜😂 وتقابل با خواسته ها خواهران محترمه🙊🙉🙈 برداشت آزادی، از سریال برررره🙊🙉🙈😂😂😂 برادر ها رفتن خواستگاری؛ یکی میگه آقا،ناخونام تموم شد ازبس استرس داشتم؛انگشامو داشتم میخوردم؛ یکی چایی آوردن براش قند گذاشته تو دهنش مادر خانم‌گفته نوش جونت پسرم قند پریده توگلوش نزدیک بوده خفه شه؛ یکی سینی چایی چپ شده روش، یکی هم ازبس سربه زیر بوده وخجالتی نگاه فرش کرده یه ساعت رگ گردنش گرفته؛ دوسه نفر هم توسط برادرهای داماد بجا گفتگو کفتکو شدن😊😁😂😂😂 ولی خو الحمدالله همه ختم بخیرن هااااا😊😁😂😂 یکی هم پیام داد از ما که گذشت و الحمدالله زنده و با بله گرفتن برگشتیم، به بقیه بگین برن تا جنگ یمن تموم نشده جلو گلوله وهابی های سعودی سینه هاشون رو چون دیوار سپر کنند شهید بشن حوری بگیرن راحت تره تا خواستگاری😄😱🙉🙊🙈😜😂😂😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁨🎤خاطره خنده دار رضا شاه از زبان حاج آقا قرائتی! ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌https://eitaa.com/zandahlm1357
خبر دادن یه یارویی که قبلا خواستگار مامانم بوده فوت کرده یک هفتست بابام تو خونه راه میره میگه خداروشکر کنید من مامانتونو گرفتم وگرنه الان یتیم شده بودید😂😂😂😄😄 ‌https://eitaa.com/zandahlm1357
13 خواستگار بعد از جواب رد شنیدن از تاج السلطنه عزیزترین دختر ناصرالدین شاه و همچنین سمبل زیبایی در دوران قاجار ، خودکشی کردند !😶😐 https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز فهمیدیم که اسم این شغل شریف، دزدی نیست، کارآفرینیه😂😂 https://eitaa.com/zandahlm1357
...: ❗️😱 یک سال و نیم بعد زری سیکل اول را متفرقه امتحان داد و از من جلو افتاد.من کلاس ده بودم که زری در سن ۱۹سالگی دیپلم متفرقه گرفت.زری کلا در خانه مادربزرگش بود.او دیگر بزرگ شده بود من هم ۱۵ سالم شده بود و میدانستم نباید زیاد به دیدنش بروم.بی بی زینب ۸۶ ساله شده بود که زری کنکور داد.... او در پزشکی دانشگاه شیراز قبول شد.سال ۴۴بود.آن سال در یزد فقط دو نفر پزشکی قبول شدند.حالا عباس داماد شده بود و دو بچه داشت و علیرضا میخواست در سن ۱۷ سالگی زن بگیرد و خواهرکوچکتر از زری عروس شده بود.مادرش گفت من پول تحصیل تو را ندارم.عباس گفت برای چکار میخواهد برود شیراز؟بیخود کرده است.حرمله هم گفته بود من جلویش را میگیرم.بی بی زینب گفته بود:شما مردهای پدر سوخته سه هزار سال است نگذاشته اید ما زن ها به جایی برسیم حالا که دولت گفته زنها هم میتوانند به دانشگاه بروند من ۸۶ ساله هم درس میخوانم و به دانشگاه میروم.رأی هم میدهم دعا هم میکنم بر پدر و مادر کسی که برای ما دانشگاه ساخت.خرج زری را هم من میدهم تا درسش را بخواند.در این حال و هوا بی بی زینب چند روزی گم شد.همه دنبالش میگشتند.سلطان ناراحت بود.من گم شدن بی بی را بهانه کردم تا بروم احوال زری را بپرسم.دیدم زری از گم شدن مادربزرگش ناراحت نیست.او فهمید من چه فکر میکنم.گفت حسین تو همیشه راز دار بودی.بی بی به اردکان رفته یک تکه ملکش را بفروشد پول تحصیل مرا بدهد.بعد از پنج روز بی بی پیدا شد.بی بی به همه گفته بود نذر کرده بودم بروم امامزاده بنافت السادات و در آنجا بودم.بی بی یواشکی ۸۸۰۰۰تومان پول به زری داد.این را خود زری به من گفت.( قدرت خرید ۸۸۰۰۰تومان سال ۱۳۴۴ حداقل معادل چهارصد میلیون تومان سال ۱۳۹۰ بود).زری به شیراز رفت.در سال اول پنج نامه به من نوشت که هنوز دارم.نوروز هم به یزد نیامد و بی بی به شیراز رفت.تابستان هم ده روز بیشتر به یزد نیامد.مرا که دید گفت در شیراز یک خانه ۳۵۰ متری چهار اتاقه به ۴۲۰۰۰تومان خریده ام.دو اتاقش دست خودم است و دو اتاقش دست همکلاسی هایم اجاره است.با بقیه پول ها هم سه مغازه خریده ام و انها را اجاره داده ام.وضعم خوب است.امسال هم شاگرد اول شده ام.دانشگاه هم به من بورس میدهد... 🔴 این داستان ادامه دارد.... https://eitaa.com/zandahlm1357
⭕پسر بچه ی باهوش مدرسه‌اي دانش‌آموزان را با اتوبوس به اردو مي‌برد. در مسير حرکت، اتوبوس به يک تونل نزديک مي‌شود که نرسيده به آن تابلويي با اين مضمون ديده مي‌شود: «حداکثر ارتفاع سه متر» ارتفاع اتوبوس هم سه متر بود ولي چون راننده قبلا اين مسير را آمده بود با کمال اطمينان وارد تونل مي‌شود اما سقف اتوبوس به سقف تونل کشيده مي‌شود و پس از به وجود آمده صدايي وحشتناک در اواسط تونل توقف مي‌کند. پس از آرام شدن اوضاع مسئولين و راننده پياده شده و از ديدن اين صحنه ناراحت مي‌شوند. پس از بررسي اوضاع مشخص مي‌شود که يک لايه آسفالت جديد روي جاده کشيده‌اند که باعث اين اتفاق شده و همه به فکر چاره افتادند؛ يکي به کندن آسفالت و ديگري به بکسل کردن با ماشين سنگين ديگر و غيره. اما هيچ کدام چاره‌ساز نبود تا اينکه پسربچه‌اي از اتوبوس پياده شد و گفت: «راه حل اين مشکل را من مي‌دانم!» يکي از مسئولين اردو به پسر مي‌گويد: «برو بالا پيش بچه‌ها و از دوستانت جدا نشو!» پسربچه با اطمينان کامل مي‌گويد: «به خاطر سن کم مرا دست کم نگيريد و يادتون باشه که سر سوزن به اين کوچکي چه بلايي سر بادکنک به آن بزرگي مي‌آورد.» مرد از حاضر جوابي کودک تعجب کرد و راه‌حل را از او خواست. بچه گفت: «پارسال در يک نمايشگاهي معلم‌مان يادمان داد که از يک مسير تنگ چگونه عبور کنيم و گفت که براي اينکه داراي روح لطيف و حساسي باشيم بايد درون‌مان را از هواي نفس و باد غرور و تکبر و طمع و حسادت خالي کنيم و در اين صورت مي‌توانيم از هر مسير تنگ عبور کنيم و به خدا برسيم.» مسئول اردو از او پرسيد: «خب اين چه ربطي به اتوبوس دارد؟» پسربچه گفت: «اگر بخواهيم اين مسئله را روي اتوبوس اجرا کنيم بايد باد لاستيک‌هاي اتوبوس را کم کنيم تا اتوبوس از اين مسير تنگ و باريک عبور کند.» پس از اين کار اتوبوس از تونل عبور کرد. ✨خالي کردن درون از هواي کبر و غرور و نفاق و حسادت رمز عبور از مسيرهاي تنگ زندگي است.✨ https://eitaa.com/zandahlm1357 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌