فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا حسن ابن علی ایها العسکری
https://eitaa.com/zandahlm1357
🌺هشتم ربیع الثانی، سالروز ولادت امام ابو محمد حسن بن علی العسکری علیهما الصلاة و السلام، پدر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را خدمت آن حضرت و همه شما ارادتمندان ایشان تبریک و تهنیت عرض می کنیم.
🌹امام حسن عسکری علیه السلام در روز جمعه، هشتم ربیع الثانی سال ۲۳۲ هجری، بنابر قول مشهور در شهر مدینه متولد شدند.
🌹نام مادر مکرمه آن حضرت حدیث یا حدیثه یا سوسن یا سلیل بوده و پدر بزرگوارشان حضرت امام هادی علیه السلام می باشد.
🌹القاب آن حضرت، هادی، زکی، نقی و رفیق بوده و به علت سکونت اجباری آن حضرت و پدر بزرگوارشان توسط خلفای ملعون عباسی در پادگان نظامی سامرا، این دو امام ملقب به "عسکری" شده اند.
🌹مدت امامت ظاهری آن حضرت شش سال می باشد.
امام عسکري علیه السلام در سن 28 سالگی در هشتم ربیع الاول در سامرا به شهادت رسیدند.
قال الامام حسن العسکری علیه السلام:
«نحن حجج الله علی خلقه و اُمّنا فاطمة حجة الله علینا»
🌹 #امام_حسن_عسکری علیه السلام در اوصاف مادرشان حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند: ما اهلبیت حجت خدا بر خلق هستیم و مادر ما فاطمه حجت خداوند بر ما است.
📚عوالم العلوم بحرانی جلد۱۱ صفحه۸
اطیب البیان جلد۱۳ صفحه۲۵۵
الاسرار الفاطمیه صفحه ۲۶۵ و ۴۱۰
https://eitaa.com/zandahlm1357
شيعه مينازد به نام عسکرى
يا اباالمهدى امام عسکرى
اى به دوشَت پرچم عِز و شَرَف
اى شده بر غربت دوران هدف
پورِ جود و سبط زهد و نجلِ حق
سائلان گِردِ حريمت صف به صف
مادرت بانوىِ يثرب فاطمه
بابِ تو شيرِ خدا شاهِ نجف...
میلاد باسعادت یازدهمین اختر تباناک آسمان امامت و ولایت #امام_حسن_عسکری(ع)پیشاپیش بر شما دوستداران و شیعیان مبارک
https://eitaa.com/zandahlm1357
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
صفحه
#معاد -برزخ#قیامت......
https://eitaa.com/zandahlm1357
🌸 #🔴#سرگذشت ارواح در عالم برزخ
(قسمت۳۶)
#قسمت_سی_شش
وقتی حضرت به مدینه رسید با خبر شد که سفیانی یک لشکر مجهز را برای قتل او روانه مدینه کرده است.. .
🌼حضرت از مکه به مدینه می آید اما لشکر سفیانی که در تعقیب او بود در نزدیکیهای مکه در سرزمین بیدائ ناگهان با شنیدن یک ندای آسمانی،در زمین فرو می روند...
.
یکی دیگر از آگاهان دیگر نیز ادامه داد:
بعد از آنکه تمام جهانیان از ظهور حضرت اگاه شدند،گروه گروه از شیعیان خالص برای بیعت وارد مکه شدند.
.تا اینکه یک روز ولوله افتاد که حضرت امروز قیامش را آغاز خواهد کرد و به مقصد مدینه حرکت خواهد کرد.
امام از مکه به مدینه و از آنجا به کوفه آمد و بعد از مدتی آنجا را به قصد عذرا ترک کرد. در عذرا عده ی زیادی به حضرت پیوستند و لشکر با عظمتی را تشکیل دادند.
.
در همین نقطه حضرت با سفیانی و باقی مانده لشکرش رو در رو شد.
در این صف آرایی حق و باطل،هر کدام از دو گروه قصد براندازی نیروهای طرف مقابل را داشتند..
.
در سپاه امام افرادی مثل: مالک اشتر، مقداد، سلمان، عبدالله ابن شریک عامری،داود رقی و گروه دیگری از بزرگان به چشم میخوردند که از عالم برزخ برگشته بودند تا افتخار یابند و در در رکاب آن حضرت به جهاد بپردازند.
.
اندک زمانی بعد نبرد سختی انجام شد که به پیروزی سپاه حضرت مهدی علیه السلام🌹منجر شد.
.
حضرت پس از آن به جنگ دجال حیله گر به تل آفیق(و شاید هم تل آویو) میرود و پس از یک نبرد جانانه در روز جمعه دجال و همراهانش را به نابودی وادار میسازد...
✍ادامه دارد..
https://eitaa.com/zandahlm1357
✨﷽✨
✅هدایایی برای اموات
✍یکی از صحابه از حضرت رسول الله (ص) نقل کرده است که میفرمایند: «برای مردگان خود هدیه بفرستید»، گفتم: هدیه مردگان چیست؟ فرمود: «صدقه و دعا» .
حضرت امام صادق (ع) فرمودند:
سوره «تبارک» بالای سر قبر میت خوانده شود ،
تا موجب رفع عذاب قبر از او گردد
📚 اقبال الأعمال ، ص۶۵۱
💥در روایات آمده است، هر کس نزد قبر مؤمنی، هفت مرتبه سوره إنّا أنزلنا را بخواند، خداوند فرشته ای میفرستد که نزد قبر میت، خدا را عبادت کند. خداوند ثواب عبادت فرشته را برای میت و کسی که إنّا أنزلنا را خوانده مینویسد .
📚 كامل الزیارات ، ص۲۲۲
✨الّلهُمَّصَلِّعَلیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُمْ✨
↶【به ما بپیوندید 】↷
_____________
https://eitaa.com/zandahlm1357
.......:
✨﷽✨
💠سوالات قبر چیست؟
✅ دو ملک به نام نکیر و منکر در قبر از عقاید و اعمال کلی انسان، سوالاتی را مطرح میکنند که انسان باید بالاجبار به آن سوالات جواب دهد.
✍امام سجاد (ع) در این باره میفرماید:
1⃣ اولین سؤال آن دو فرشته این است که آیا خدا را پرستش می کردی یا مشرک بودی؟
2⃣ دوم این که از پیامبر و مکتب و دین و کتاب (قرآن) سؤال میشود؛
3⃣ سوم این که از رهبری و ولایت می پرسند که کدام رهبر (حق یا باطل) را تقویت و یا تضعیف می کردی؟
4⃣ چهارم این که از عمر می پرسند که در چه راهی مصرف کردی؟
5⃣ پنجم این که از مال و درآمدها می پرسند که از چه راهی به دست آوردی و در چه راهی مصرف نمودی؟
💥بعد حضرت در ادامه می فرمایند: خودتان را برای پاسخ گویی به سؤالات شب اول قبر آماده نمایید.
📚بحار الأنوار، ج ۶، ۲۲۳٫
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
صفحه تست هوش
حل معما
باما همراه باشید👇👇👇👇
https://eitaa.com/zandahlm1357
1. بعضی از ماهها 30 روز دارند بعضی 31 روز چند ماه 29 روز دارد؟
2. اگر دکتر به شما 3 قرص بدهد و بگوید هر نیم ساعت 1 قرص بخور چقدر طول میکشد تا تمام قرصها خورده شود؟
3. من ساعت 8 شب به رختخواب رفتم و ساعتم را کوک کردم که 9 صبح زنگ بزند وقتی با صدای زنگ ساعت از خواب بیدار شدم چند ساعت خوابیده بودم؟
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1. بعضی از ماهها 30 روز دارند بعضی 31 روز چند ماه 29 روز دارد؟ 2. اگر دکتر به شما 3 قرص بدهد و بگو
.......:
مشاهده پاسخ معماها
1. تمام ماهها حداقل 29 روز را دارند.
2.یک ساعت( شما یک قرص را در ساعت 1 و دیگری را درساعت 1/5و بعدی را در ساعت 2 می خورید).
3. ساعت کوکی نمیتواند شب و روز را تشخیص دهد پس به اولین ساعت 9 که برسد زنگ میزند که ساعت 9 شب است.
https://eitaa.com/zandahlm1357
✧ چهار ذکر ارزشمند آرامش بخش ✧
💟امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: در شگفتم برای کسی که از چهار چیز بیم دارد، چگونه به چهار چیز پناه نمیبرد؟
❶ در شگفتم برای کسی که ترس بر او غلبه کرده، چگونه به این ذکر پناه نمیبرد!
【حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيلُ】⇦سوره آل عمران، آيه ۱۷۱
❷و در شگفتم برای کسیکه اندوهگین است، چگونه به این ذکر پناه نمیبرد!
【لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنْ الظَّالِمِینَ】⇦سوره انبيا، آيه ۸۷
❸و در شگفتم برای کسیکه مورد مکر و حیله واقع شده، چگونه به این ذکر پناه نمیبرد!
【اُفوِّضُ أمری إلَی الله إنّ الله بصیرٌ بالعباد】⇦سوره غافر، آیه ۴۴
❹و در شگفتم برای کسیکه طالب دنیا و زیباییهای دنیاست، چگونه به این ذکر پناه نمیبرد!
【مَا شَاءَ اللَّهُ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ 】
https://eitaa.com/zandahlm1357
امام صادق عليه السلام
فرمودند:👇🏻👇🏻
✅با تلاوت سوره نور مال و عفت خود و زنانتان را حفظ كنيد، زيرا همانا هر كسى كه هر روز يا هر شب بر قرائت آن مداومت نمايد، تا زمان مرگش هيچ يك از افراد خانواده اش زنا نخواهند كرد، و هنگامى كه بميرد، هفتاد هزار فرشته او را تا قبرش تشييع مى نماين و تمامى اين فرشتگان تا زمان ورود او به قبر براى او دعا و از خدا برايش آمرزش مى خواهند.
💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
#کتاب_ثواب_الاعمال_و_عقاب_الاعمال_شیخ_صدوق
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
https://eitaa.com/zandahlm1357
💠امام زين العابدين عليه السلام نقل مى نمايد كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند:👇🏻
📖كسى كه چهار آيه اول سوره بقره، آيت الكرسى و دو آيه بعد از آن و سه آيه آخر اين سوره را قرائت نمايد، خودش و مالش دچار هيچ گونه آفتى نخواهد شد. شيطان به او نزديك نشده و قرآن را فراموش نخواهد كرد.
💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
#کتاب_ثواب_الاعمال_و_عقاب_الاعمال_شیخ_صدوق
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
https://eitaa.com/zandahlm1357
《 #از_بیت_الاحزان_من_تا_فردوس_تو 》
💛قسمت بیست ویکم
😔عمه با شوهرش دعواش شده بود و حسابی کتکش زده بود واسه همین اومده بود خونمون و بابامم نزاشت دو هفته ای برگرده و پیشمون موند..
یه شب باهم حرفشون شد سر اینکه چرا عمه این همه ظلم های شوهرش رو قبول میکنه و تا حالا هم هیچ اعتراض نکرده بابا و عمه خیلی همدیگه رو دوست داشتن و واسه هم دل میسوزوندن واسه همینم بابا همیشه دنبال مشکلات و کارای عمه میافتاد؛خواستیم بخوابیم که یهو عمه نرگسم دست رو قلبش گذاشت و کبود شد و افتاد رو زمین بابا خیلی ترسید و شروع کرد به ناله و زاری من زبونم بند اومده بود از ترس
سریع خونه عمه بزرگم رو خبر کردیم و بردیمش بیمارستان
بعد یکی دو ساعت دکتر گفت مریضتون حمله قلبی زده و حامله هم هست سریعا باید عمل بشه و بچه شم مجبوریم سقط کنیم؛ عمه نرگسم یه دختر و پسر داشت و دکترا منع کرده بود که مجددا حامله بشه، اما انگار شوهرش خواسته بود که این بار حامله بشه..
در هر صورت عمه خودش مطلع بود که حامله ست و برای تشکیل پرونده منتظر امضای شوهرش بودیم که بعدِ چند ساعت اومد
😢از ترسِ بابام جرئت نداشت خودش رو نشون بده و مستقیما رفت پیش عمه بزرگم و شروع کرد به مظلوم نمایی و گفت که نمیخواد عمل بشه و بچه یک ماهشون سقط بشه؛اینو که گفت، عمه با صدای بلند گریه میکرد و به شوهر عمم فحش میداد بابا از دور صداشونو شنید و اومد جلو..
😡خون جلو چشماشو گرفته بود تا رسید یقه ی شوهر عمه چسپید و شروع کرد به تهدید کردن و باهم درگیر شدن آخرسر شوهر عمه مجبور شد امضا کنه پرونده رو
بابام از استرس و ناراحتی نمیتولنست بشینه و مدام راه میرفت و دنبال کارای عمل بود منم گریه میکردم و از ته دلم دعا میکردم که عمه چیزیش نشه چون الان تنها یار و یاورم تو اون طایفه، عمه بود که جای مادر و همه کس رو برام پر کرده بود؛ سبحان الله وقتایی که کنارم بود احساس آزادی میکردم و انگار بوی مامان رو میداد
😔چشمای بابا قرمز شده بود و بغض سنگینی گلوش رو گرفته بود نمیتونست حرف بزنه یادمه خانم دکتر گفت من عملش نمیکنم، خطره و امکان به هوش نیومدنش خیلی بالاست
بابا صداش رو بلند کرد و گفت: مرگ و زندگی دست خداست و تو یک وسیله ای همین امشب باید دست بکار بشی و عملش کنی
😢اونجا هم با خانم دکترم کمی درگیر شد و بالاخره بردنش اتاق عمل، بابا میدونست چه حالی دارم سرم رو بغلش گرفت و گفت فردوس میبرمت خونه بشین برای عمهت دعا کن که تنهامون نزاره و یتیممون کنه
اینو که شنیدم اشکام بند نمیاومد
فهمیدم که ته دل بابا همونیه که من نگرانشم؛ منو برگردوندن خونه ی عمه پیش بچه هاشون و خودِ عمه و بابا هم بیمارستان موندن
😔دوست داستم قرآن رو بغل کنم و تا میتونم دعا کنم اما روم نشد پیش اونا نمی دونم چرا..!
ناچارا رفتم زیر پتو و تا دلم خواست دزدکی گریه کردم و اشک ریختم تا خوابم برده بود.
اون شب برای اولین خواب رسول اللهﷺ رو دیدم؛ اون موقع هم خوابم رو دقیق بیاد نیاوردم
(تو خواب بهم میگفتن پشت اون پرده اسبِ رسول اللهﷺ هست الان راه میفته صدای پاهاش رو می شنوی؛ الان معجزه ای اتفاق میفته صدای پاهای اسب رو شنیدم و از خواب پریدم)
من اون موقع نمی دونستم خیلی خوبه کسی خواب رسولاللهﷺ رو ببینه اما حس عجیب و قشنگی بهم دست داد وقتی بیدار شدم
💗دل تو دل نداشتم تا خواب رو واسه بابا تعریف کنم چون میدونستم بیشترین کسی که درک کنه در این موارد باباست کسی نبود منو ببره بیمارستان پیششون تا اینکه عمه و بابا برگشتن کمی استراحت کنن و برگردن بیمارستان تا بابا رو دیدم رفتم خواب رو براش تعریف کردم.
🔸سبحان الله چهره بابام از خوشحالی روشن شد و گفت یقین دارم نرگس این بار هم چیزیش نمیشه و مدام الحمدلله میگفت و چشماش پر اشک شد نزدیکای عصر بابا و عمه برگشتن بیمارستان و منو هم با خودشون بردن
همه اقوام و فامیل ریخته بودن اونجا و منتظر بودن دکتر از اتاق عمل بیاد بیرون، عملش خیلی طول کشید خانم دکتر زن با ابهت و میان سالی بود که جواب احدی رو نمیداد؛ یهو از اتاق عمل اومد بیرون و با نگاه دنبال بابام میگشت
وقتی رفتیم نزدیک تر چشماش پر اشک شد و نتونست حرف بزنه؛ نزدیک بود قلبم بترکه همه زدن زیر گریه بابا هم آرام و بی صدا اشکاش سرازیر شد و لباش رو با دندوناش فشار میداد که صداش بلند نشه ، خانم دکتر تو اشک ریختن شریک ما شده بود با صدایی لرزان گفت: آقای ملکی!مریضتون مال موندن نبود اما خدا خواست که زنده بمونه من یک وسیله ام حق با شماست
گریههای شادی اینبار تمام بیمارستان رو پر کرد و پرستار و خدمه ها با ما گریه میکردن از خوشحالی چون بخاطر دعواها و بی تابی های بابام اون یکی دو روز اکثر بیمارستان مارو میشناختن
الحمدلله خدا عمه رو بهمون برگردوند
💛 ادامه دارد....
https://eitaa.com/zandahlm1357