eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.7هزار عکس
35.5هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
دعاء المجير_01.mp3
20.72M
📝 دعای مجیر 🔖 این دعا در بین دعاها از جایگاه بلندى برخوردار است و از حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله روایت شده، و دعایى است که جبرئیل براى آن حضرت هنگامى که در مقام ابراهیم مشغول نماز بودند آورد و کَفْعَمى در «بَلَدُ الأَمین» و «مصباح» این دعا را ذکر نموده و در حاشیه آن به فضیلت آن اشاره کرده، از جمله اینکه هر که این دعا را در «ایام البیض» [روزهاى سیزدهم ۱۳ و چهارهم ۱۴ و پانزدهم ۱۵] ماه رمضان بخواند گناهش آمرزیده می شود، هرچند به عدد دانه‌هاى باران و برگهاى درختان و ریگ‌هاى بیابان باشد. و خواندن آن براى شفای بیمار و اداى دین و بی‌نیازى و توانگرى و رفع غم و اندوه سودمند است. 🎤 با صدای اباذر حلواجی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌈 جشن ماسلنیتسا ؛ نوروز اسلاوها روس ها پس از 70 سال که از دین و دین داری دور نگه داشته شدند ، یعنی پس از دوران حکومت کمونیسم سوسیالیسم ، اکنون با شوق تمام به دین اجدادی خود روی آورده اند و به انجام مراسم و مناسک مذهب ارتدوکس مسیحی میپردازند. روشنفکران مذهبی روس در فکر ایجاد زمینه هایی برای ظهور مسیح ع و ایجاد پایگاهی برای عیسی ع پس از بازگشت او هستند و در این راه انقلاب اسلامی را الگوی خود قرار داده اند. در این میان، گرایش به اسلام نیز بین روس ها افزایش چشمگیری دارد . 🔺 و پوشش سنتی زنان روس را میتوانید در تصویر ملاحظه بفرمایید . https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬🎬 🎬 حجاب در ادیان مختلف و ایران باستان 📽 این کلیپ با کیفیت بالاتر در آپارات با لینک زیر قابل مشاهده است ؛ حالا چی میخوای بپوشی ؟ https://m.aparat.com/v/ZD5Rk https://eitaa.com/zandahlm1357
1_14863352.mp3
1.73M
🔻چرا تبلیغات ما درباره حجاب موثر نیست؟ ⚠️قابل توجه حزب‌اللهی ها! https://eitaa.com/zandahlm1357
سوخته: فصل عقرب شب، تمام مدت حرف های آقا مهدی توی گوشم تکرار می شد ... و یه سوال ... چرا همه این چیزهایی که توی ده روز دیدم و شنیدم ... در حال فراموش شدنه؟ ... ما مردم فوق العاده ای داشتیم که در اوج سختی ها و مشکلات ... فراتر از یک قهرمان بودند ... و اون حس بهم می گفت ... هنوز هم مردم ما ... انسان های بزرگی هستند ... اما این سوال، تمام ذهنم رو به خودش مشغول کرده بود ... صادق که از اول شب خوابش برده بود ... آقا مهدی هم چند ساعتی بود که خوابش برده بود ... آقا رسول هم ... اما من خوابم نمی برد ... می خواستم شیشه ماشین رو بکشم پایین ... که یهو آقا رسول چرخید عقب ... اینجا فصل عقرب داره ... نمی دونم توی اون منطقه هستیم یا نه ... شیشه رو بده بالا ... هر چند فصلش نیست اما غیر از فصلش هم عقرب زیاده ... فکر کردم شوخی می کنه ... توی این مدت، زیاد من و صادق رو گذاشته بودن سر کار ... - اذیت نکنید ... فصل عقرب دیگه چیه؟ ... یه وقت هایی از سال که از زمین، عقرب می جوشه ... شب می خوابیدیم، نصف شب از حرکت یه چیزی توی لباست بیدار می شدی ... لای موهات ... روی دست یا صورتت ... وسط جنگ و درگیری ... عقرب ها هم حسابی از خجالت مون در می اومدن ... یکی از بچه ها خیز رفت ... بلند نشد ... فکر کردیم ترکش خورده ... رفتیم سمتش ... عقرب زده بود توی گردنش ... پیشنهاد می کنم نمازت رو هم توی ماشین بخونی ... شیشه رو دادم بالا و سرم رو تکیه دادم به پنجره ماشین ... و دوباره سکوت، همه جا رو فرا گرفت ... شب عجیبی بود ... ادامه دارد... 🌸نويسنده:سيدطاها ايماني🌸 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 بامــــاهمـــراه باشــید🌹 https://eitaa.com/zandahlm1357 🌹🌹🌹🌹🌹🌹
💦زلال که باشی سنگ های کف رودخانه ات را می بینند بر می دارند و نشانه می روند درست به سمت خودت… این است رسم دنیای امروز ما …. ولی هم زرنگ باش و هم زلال •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/zandahlm1357
@shervamusiqiirani-2 - کانال : شعر و موسیقی اصیل ایرانی.mp3
976.9K
تصنیف : مونس شبهای من ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🌺 پرده بردار ای حیات جان و جان افزای من غمگسار و همنشین و مونس شب‌های من ای شنیده وقت و بی‌وقت از وجودم ناله‌ها ای فکنده آتشی در جمله اجزای من در صدای کوه افتد بانگ من چون بشنوی جفت گردد بانگ که با نعره و هیهای من ای ز هر نقشی تو پاک و ای ز جان‌ها پاکتر صورتت نی لیک مغناطیس صورت‌های من چون ز بی‌ذوقی دل من طالب کاری بود بسته باشم گر چه باشد دلگشا صحرای من تا ز خود افزون گریزم در خودم محبوستر تا گشایم بند از پا بسته بینم پای من ناگهان در ناامیدی یا شبی یا بامداد گوییم اینک برآ بر طارم بالای من امشب از شب‌های تنهایی است رحمی کن بیا تا بخوانم بر تو امشب دفتر سودای من همچو نای انبان در این شب من از آن خالی شدم تا خوش و صافی برآید ناله‌ها و وای من 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 https://eitaa.com/zandahlm1357