1_14863352.mp3
1.73M
🔻چرا تبلیغات ما درباره حجاب موثر نیست؟
⚠️قابل توجه حزباللهی ها!
#کلیپ_صوتی
#استاد_پناهیان
https://eitaa.com/zandahlm1357
#قسمت_هشتاد_و_سوم_رمان_نسل_ سوخته: فصل عقرب
شب، تمام مدت حرف های آقا مهدی توی گوشم تکرار می شد ... و یه سوال ... چرا همه این چیزهایی که توی ده روز دیدم و شنیدم ... در حال فراموش شدنه؟ ... ما مردم فوق العاده ای داشتیم که در اوج سختی ها و مشکلات ... فراتر از یک قهرمان بودند ... و اون حس بهم می گفت ... هنوز هم مردم ما ... انسان های بزرگی هستند ... اما این سوال، تمام ذهنم رو به خودش مشغول کرده بود ...
صادق که از اول شب خوابش برده بود ... آقا مهدی هم چند ساعتی بود که خوابش برده بود ... آقا رسول هم ...
اما من خوابم نمی برد ... می خواستم شیشه ماشین رو بکشم پایین ... که یهو آقا رسول چرخید عقب ...
اینجا فصل عقرب داره ... نمی دونم توی اون منطقه هستیم یا نه ... شیشه رو بده بالا ... هر چند فصلش نیست اما غیر از فصلش هم عقرب زیاده ...
فکر کردم شوخی می کنه ... توی این مدت، زیاد من و صادق رو گذاشته بودن سر کار ...
- اذیت نکنید ... فصل عقرب دیگه چیه؟ ...
یه وقت هایی از سال که از زمین، عقرب می جوشه ... شب می خوابیدیم، نصف شب از حرکت یه چیزی توی لباست بیدار می شدی ... لای موهات ... روی دست یا صورتت ... وسط جنگ و درگیری ... عقرب ها هم حسابی از خجالت مون در می اومدن ... یکی از بچه ها خیز رفت ... بلند نشد ... فکر کردیم ترکش خورده ... رفتیم سمتش ... عقرب زده بود توی گردنش ... پیشنهاد می کنم نمازت رو هم توی ماشین بخونی ...
شیشه رو دادم بالا و سرم رو تکیه دادم به پنجره ماشین ... و دوباره سکوت، همه جا رو فرا گرفت ... شب عجیبی بود ...
ادامه دارد...
🌸نويسنده:سيدطاها ايماني🌸
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
https://eitaa.com/zandahlm1357
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
💦زلال که باشی سنگ های کف رودخانه ات را می بینند
بر می دارند و نشانه می روند درست به سمت خودت…
این است رسم دنیای امروز ما ….
ولی
هم زرنگ باش و هم زلال
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/zandahlm1357
@shervamusiqiirani-2 - کانال : شعر و موسیقی اصیل ایرانی.mp3
976.9K
تصنیف : مونس شبهای من
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
پرده بردار ای حیات جان و جان افزای من
غمگسار و همنشین و مونس شبهای من
ای شنیده وقت و بیوقت از وجودم نالهها
ای فکنده آتشی در جمله اجزای من
در صدای کوه افتد بانگ من چون بشنوی
جفت گردد بانگ که با نعره و هیهای من
ای ز هر نقشی تو پاک و ای ز جانها پاکتر
صورتت نی لیک مغناطیس صورتهای من
چون ز بیذوقی دل من طالب کاری بود
بسته باشم گر چه باشد دلگشا صحرای من
تا ز خود افزون گریزم در خودم محبوستر
تا گشایم بند از پا بسته بینم پای من
ناگهان در ناامیدی یا شبی یا بامداد
گوییم اینک برآ بر طارم بالای من
امشب از شبهای تنهایی است رحمی کن بیا
تا بخوانم بر تو امشب دفتر سودای من
همچو نای انبان در این شب من از آن خالی شدم
تا خوش و صافی برآید نالهها و وای من
#مولوی
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
https://eitaa.com/zandahlm1357
شرح دعای ابوحمزه 11.MP3
3.57M
💠 سلسله مباحث #شرح_ساده_دعای_ابوحمزه_ثمالی
🎼 جلسه 11
🎤 با توضیحات #استادعبادی از اساتید مهدویت
✳️ از مبلغین و سخنرانان خواهش می شود این مباحث را در بین مردم بگویند تا مردم بیشتر با این دعای مهم آشنا شوند.
الثَّانيَة عَشر: «مُناجات العارفين»
دوازدهم: مناجات عارفان
بسم الله الرّحمن الرّحیم
بنام خداى بخشاينده مهربان
اِلهى قَصُرَتِ الْأَلْسُنُ عَنْ بُلُوغِ ثَنآئِكَ كَما يَليقُ بِجَلالِكَ، وَعَجَزَتِ
خدايا زبانها قاصر است از رسيدن به ثناى تو آنطور كه شايسته جلال تو است و عقلها
الْعُقُولُ عَنْ اِدْراكِ كُنْهِ جَمالِكَ، وَانْحَسَرَتِ الْأَبْصارُدُونَ النَّظَرِ اِلى
عاجز است از ادراك كنه جمالت و ديدهها تار و بىفروغ ماند از نظر كردن به سوى انوار
سُبُحاتِ وَجْهِكَ، وَلَمْ تَجْعَلْ لِلْخَلْقِ طَريقاً اِلى مَعْرِفَتِكَ اِلاَّ بِالْعَجْزِ
ذاتت و قرار ندادى براى خلق خود راهى به سوى شناسائيت جز به اظهار عجز
عَنْ مَعْرِفَتِكَ، اِلهى فَاجْعَلْنا مِنَ الَّذينَ تَرَسَّخَتْ اَشْجارُ الشَّوْقِ
از شناسائيت خدايا پس ما را از كسانى قرار ده كه درختهاى شوق
اِلَيْكَ فى حَدآئِقِ صُدُورِهِمْ، وَاَخَذَتْ لَوْعَةُ مَحَبَّتِكَ بِمَجامِعِ قُلُوبِهِمْ،
بسوى تو در بوستانهاى سينهشان ريشه محكم كرده و سوز محبتت سراسر دلشان را فراگرفته
فَهُمْ اِلى اَوْكارِ الْأَفْكارِ يَاْوُونَ، وَفى رِياضِ الْقُرْبِ وَالْمُكاشَفَةِ
پس آنها به آشيانههاى انديشهها جاى گيرند و در چمنزارهاى قرب به تو و مكاشفه
يَرْتَعُونَ، وَمِنْ حِياضِ الْمَحَبَّةِ بِكَاْسِ الْمُلاطَفَةِ يَكْرَعُونَ، وَشَرايِعَ
مىچرند و از حوضهاى محبت به جام ملاطفت (آب حيات) بنوشند و در كنار نهرهاى
الْمُصافاتِ يَرِدُونَ، قَدْ كُشِفَ الْغِطآءُ عَنْ اَبْصارِهِمْ، وَانْجَلَتْ ظُلْمَةُ
صفا وارد گشتهاند در حالى كه پرده از پيش ديدگانشان برداشته شده و تاريكى شبهه و
الرَّيْبِ عَنْ عَقآئِدِهِمْ وَضَمآئِرِهِمْ، وَانْتَفَتْ مُخالَجَةُ الشَّكِّ عَنْ
ترديد از صفحه عقايد و نهادشان زائل گشته و يكسره خلجان شك و ريب از
قُلُوبِهِمْ وَسَرآئِرِهِمْ، وَانْشَرَحَتْ بِتَحْقيقِ الْمَعْرِفَةِ صُدُورُهُمْ، وَعَلَتْ
دلها و درونشان بيرون رفته و دريچههاى سينهشان بواسطه استوار شدن معرفت بازگشته و همتهاشان
لِسَبْقِ السَّعادَةِ فِى الزَّهادَةِ هِمَمُهُمْ، وَعَذُبَ فى مَعينِ الْمُعامَلَةِ
براى پيشى گرفتن در خوشبختى در اثر پارسايى بلند گرديده و نوشيدنيهاشان در چشمه كردار
شِرْبُهُمْ، وَطابَ فى مَجْلِسِ الْأُنْسِ سِرُّهُمْ، وَاَمِنَ فى مَوْطِنِ الْمَخافَةِ
شيرين و گوارا شده و درونشان در محفل انس با تو پاكيزه گشته و راهشان در جاهاى هولناك
سِرْبُهُمْ، وَاطْمَاَنَّتْ بِالرُّجُوعِ اِلى رَبِّ الْأَرْبابِ اَنْفُسُهُمْ، وَتَيَقَّنَتْ
امن گشته و جانهاى ايشان در بازگشت بسوى رب الارباب مطمئن گرديده و روانشان
بِالْفَوْزِ وَالْفَلاحِ اَرْواحُهُمْ، وَقَرَّتْ بِالنَّظَرِ اِلى مَحْبُوبِهِمْ اَعْيُنُهُمْ،
به فيروزى و رستگارى يقين پيدا كرده و ديدگانشان به واسطه ديدار محبوب روشن گشته
وَاسْتَقَرَّ بِاِدْراكِ السُّؤْلِ وَنَيْلِ الْمَأْمُولِ قَرارُهُمْ، وَرَبِحَتْ فى بَيْعِ
و به واسطه رسيدن به مقصود و نائل شدن به آرزوهاى خويش قرارى يافته و سوداگرى ايشان بواسطه فروختن
الدُّنْيا بِالْاخِرَةِ تِجارَتُهُمْ، اِلهى ما اَلَذَّ خَواطِرَ الْإِلْهامِ بِذِكْرِكَ عَلَى
دنيا به آخرت كاملاً سودمند گشته است خدايا چه اندازه لذيذ است ياد تو در دلها كه بوسيله الهام خطور كند
الْقُلُوبِ، وَما اَحْلَى الْمَسيرَ اِلَيْكَ بِالْأَوْهامِ فى مَسالِكِ الْغُيُوبِ، وَما
و چقدر شيرين است سير بسوى تو با مركب انديشهها كه در راههاى غيب صورت مىگيرد و چقدر
اَطْيَبَ طَعْمَ حُبِّكَ، وَما اَعْذَبَ شِرْبَ قُرْبِكَ، فَاَعِذْنا مِنْ طَرْدِكَ وَاِبْعادِكَ، وَاجْعَلْنا
گوارا است طعم دوستى تو و چه شيرين است شربت قرب تو پس اى خدا ما را از راندن و دور كردنت پناه ده
مِنْ اَخَصِّ عارِفيكَ، وَاَصْلَحِ عِبادِكَ، وَاَصْدَقِ طآئِعيكَ، وَاَخْلَصِ عُبَّادِكَ،
و قرارمان ده از مخصوصترين عارفانت و از شايستهترين بندگانت و راستگوترين فرمانبردارانت و خالصترين
يا عَظيمُ يا جَليلُ، يا كَريمُ يا مُنيلُ، بِرَحْمَتِكَ وَمَنِّكَ يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ.
پرستش كنندگانت اى عظيم اى با جلالت اى بزرگوار اى عطابخش به رحمت و احسانت اى مهربانترين مهربانان
5b5caf1f0038b77c983e268f_4113704353752527433.mp3
4.58M
❤️ دعایِ سحر ماه مبارک #رمضان
🎤🎤 استاد سید قاسم موسوی قهار
❤️ #ماه_رمضان #مناجات #صلوات
https://eitaa.com/zandahlm1357
#تدبر #درقرآن_کریم
✨وَإِذَا الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ ﴿۱۳﴾
✨و آنگه كه بهشت را فرا پيش آرند (۱۳)
✨عَلِمَتْ نَفْسٌ مَا أَحْضَرَتْ ﴿۱۴﴾
✨هر نفس بداند چه فراهم ديده (۱۴)
📚سوره مبارکه التكوير
✍آیه ١٣و١۴
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 پنج درس زندگی قرآنی از #جزء_سیزدهم قرآن کریم
🔸 حجت الاسلام ابوالقاسم
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
💠☀️💠☀️💠☀️💠 ☀️اخلاق مهدوی☀️ ◀️قسمت صد و سی و ششم ⁉️..سوال پیش می آید حالا که ما صلاح خودمان را نمی
💠☀️💠☀️💠☀️💠
☀️اخلاق مهدوی☀️
◀️قسمت صد و سی و هفتم
⏳..یک موقع هست بنده ای گناه می کند شما قطعا به او جایزه🎁 نمی دهی. اما همین گنهکار توبه می کند حالا به او جایزه می دهی. گنهکار همان گنهکار است اما شرایط✔️ شرایط جداگانه ای است، آن شرایط برای قبل از توبه هست این شرایط برای بعد از توبه هست. چقدر زیبا آقای مجتبی تهرانی این قضیه را مطرح میکند.
👤پس نگویید مصلحت من نیست دعا نکنم، دعا را بکن اصرار💐 را بکن، شاید همین دعای تو باعث بشود خدا حکم قضای خودش را بگرداند. بعدا در شرایط دعا ان شاءالله خواهیم گفت یکی از شرایط دعا که قبل از دعا باید انجام بشود استغفار و عذر خواهی😔 از خداست. یعنی بگوید خدایا نفهمیدم، اشتباه کردم توبه را بکنی و بتوانی توجه خدا را به سمت خودت جلب بکنی.
⚠️بعضی از دعاها هم اگر واقعا
مستجاب بشود ما را پر رو می کند، مثل قارونی که واقعا بی پول بود، دعا کرد موسی برای پولدار شدنش و دیدید که چطور طغیان💥 کرد. ″آن دو شاخ گاو اگر خر داشتی نسل انسان از زمین برداشتی، گربه محروم اگر پر داشتی تخم گنجشک از درخت برداشتی، آنکه مسکین است اگر قادر شود بس ❌خیـانت ها کزو صادر شود″ (سعدی)
🔹آن کسی که می آید این مطلب را بیان می کند من فلان چیز را میخواهم.. آیا مطمئن هستی فلان چیز را خدای متعال به تو بدهد پرو نمی شوی⁉️ گاهی اوقات ما چیزی نداریم، آن چیز را خدا به ما بدهد ما بدتر طغیان می کنیم، پس باید تمام این مصلحت اندیشی⚠️ را ما انجام بدهیم.
✅ایشان یک بحث فوق العاده زیبایی را در باب مصلحت سنجی مطرح می کند. گاهی ما مصلحت سنجی می کنیم میبینیم این به ضرر من است دعا برایش نمیکنیم، اما ممکن است همان چیزی که به ضرر ما هست به نفع جامعه باشد، آن وقت می خواهیم چکار کنیم⁉️ آیا دعا را میکنیم یا نه؟! اینجا کدام مصلحت را داریم در نظر می گیریم؟
🔸مثلا امام حسین (ع) اگر میخواست به خودی خود مصلحت سنجی کند می گفت من می روم کشته می شوم زن و بچه هم اسیر🌿 و آواره می شوند چرا این کار را انجام بدهم؟.. اما وقتی می بیند اینکار ایشان به نفع جامعه اسلام🔆 است، وقتی می آید چنین کاری را انجام بدهد، پس مصلحت اجتماعی هست دعا می کند. گاهی ما باید از خودگذشتگی ها را انجام بدهیم برای اینکه ″مصلحت اجتماعی″ قضیه را مطرح بکنیم📝، مصلحت سنجی های ما عموما شخصی است، مادی است، خیر جمع را متأسفانه گاهی آنچنان در نظر نمیگیریم.
🔹ادامه دارد ....
💽برگرفته از سخنرانی"اخلاق
مهدوی" فایل شماره (29)
🎤استاد احسان عبادی
#اخلاق_مهدوی 137
💠☀️💠☀️💠☀️💠
______________
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 یکی از مفهومی ترین و زیباترین احادیث درباره #ظهور و زمان آن
🎤 با توضیحات #استاد_عبادی از اساتید مهدویت
👌 این حدیث ناب را از دست ندهید...
https://eitaa.com/zandahlm1357
.......:
خانمى علويه (سيده ) كه از اهل زهد و تقوى بود و مواظبت باوقات نمازهاى خود و ساير عبادات داشت و بواسطه تنگدستى و پريشانى دوازده تومان قرض دار شده بود و چون تمكن از اداى قرض خود نداشت در شب جمعه پنجم ربيع الثانى 1331 توسل بامام هشتم حضرت ابى الحسن الرضا (علیه السلام) جسته و الحاح بسيار كرده كه مرا از قرض آسوده فرما. پس خوابش ربوده .
در خواب باو گفته شد كه شب جمعه ديگر بيا تا قرضت را ادا كنيم . لذا در اين شب جمعه بحرم مطهر تشرف پيدا كرده و انتظار مرحمتى آن حضرت را داشت .
تا قريب به ساعت هشت از شب ، بعد از خواندن دعاى شريف كميل چون حرم مطهر بالنسبه خلوت شده بود، آمد در پيش روى مبارك حضرت نشست در انتظار كه آيا امام (ع) چگونه قرض او را مى دهد.
چون خبرى نشد عرض كرد مگر شما نفرموديد شب جمعه ديگر قرض تو را مى دهم و امشب شب موعد است و وعده شما خلف ندارد. ناگهان از بالاى سر او قنديلهاى طلا كه بهم اتصال داشت بهم خورده و يكى از آنها از بالاى سر آن زن فرود آمده و منحرف شده و برابر زانوى آن زن به زمين رسيد و عجب اين است كه چون گوى بلند شده و در دامن علويه قرار گرفت .
حاضرين از اين امر تعجب نموده و بر سر آن علويه هجوم آوردند به نحوى كه نزديك بود صدمه اى باو برسد، پس خبر به توليت وقت كه مرتضى قلى خان طباطبائى بود دادند، آن علويه را طلبيد و وجهى بوى داد و قنديل را گرفت لكن آن علويه محترمه با ورع بيشتر از دوازده تومان برنداشت و گفت من اين مبلغ را به جهت قرض خود خواسته ام و بيش از اين احتياج ندارم .
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357