#شهید_میشم...:
🍒 داستان آموزنده و واقعی با نام
👈 #تا_خدا_فاصلهای_نیست....🍒
👈 #قسمت_سی_و_ششم
خوب جایی رو نمیدیدم ،
بلند شد شروع کردن به زدنم دستم رو جلوی صورتم گرفتم میگفت اون تفنگ رو بده من میکشمش با رفیقش درگیر شد رفیقش میگفت بهت نمیدم...
بلند شدم به پشت سرم دست زدم خون آلود شده بود بازم جلو آمد با مشت به سینش زدم ولی هُلم داد خوردم زمین هر چهارتاشون شروع کردن به زدنم از هر طرفی با لگد بهم میزدن با دستم جلو صورتم رو گرفته بودم تا یکیشون گفت بسشه بزارید اینجا بمیره...
کاپشنم پاره شده بود فقط دعا میکردم زود برسم که کول رو تحویل بدم استراحت کنم پام درد عجیبی داشت و به شدت میلنگیدم...از روی کوه پایین رو نگاه کردم مردم رو دیدم دلم خوش شد دوست داشتم فریاد بزنم بگم من آمدم ولی خندم گرفت به خودم گفتم چیکار کردی مگه تو کی هستی قرار نیست کسی چشم به راهت باشه...
فقط صاحب باره اونم که فقط بارش رو میخواد رفتم پایین آنقدر خسته بودم که تقریبا خودم رو میکشیدم تا رسیدم پایین یکی منو دید گفت چرا این طوری هستی لباسات چرا خونی گرگها بهت حمله کردن...؟؟؟؟
گفتم چیزی نیست همه بهم نگاه میکردن یکی گفت چرا میلنگی گفتم پام سردشه بی حسه گفت بشین ببینم سیاه نشده گفتم پام چرا سیاه بشه گفت اگر سرما بخوره پات سیاه میشه باید قطعش کنی....
استرس تمام وجودم رو گرفت تا جوراب هام و در آوردم تو دلم میگفتم نه خدایا پام رو ازم نگیر...
وقتی نگاهش کردم سالم بود، خدا رو شکر میکردم یکی گفت پاشو من ماشینم اینجاست برو تو ماشینم، برام بخاری روشن کرد به این فکر میکردم که اگر پام رو از دست میدادم چی میشد... سرم رو گزاشتم رو داشبورد ماشین تا تونستم گریه کردم .
به صاحب بار زنگ زدن اومد وقتی منو دید گفت کو بارم..!؟ بهش دادم یه که بهم نگاه کرد گفتم اگر میشه منو تا یه جایی برسونید گفت:
سوار شو تو راه خواستم بگم پولم رو بده... گفت دیشب تمام بارهام رو گرفتن تو چطور بارت رو آوردی تا اینجا؟ چرا مال تو رو نگرفتن؟
گفتم وقتی مامورا امدن همه کول هاشون رو انداختن فرار کردن منم انداختم ولی بعد برش داشتم... گفت چرا؟؟
گفتم آخه آون اقایی که بار رو بهم داد گفت امانت باشه پیشتون ماشین رو نگاه داشت بهم نگاه کرد.....
گفت چیییی؟ جونت مهمتر بود یا این وسایل؟ گفتم نمیدونستم چیکار کنم گفت پس چرا صبح بر نگشتی گفتم دیشب گم شدم به روستایی رفتم گفت اونجا که خییییلی دوره گفت از اول برام تعریف کن ببینم چرا لباسات خونیه..؟
همه رو براش تعریف کردم گفت تو دیونه ای بخدا آخه این وسایل چه ارزشی داره آخه به خاطر یه حرف جونت رو به خطر انداختی؟ پرسید چرا نرفتی دنبال یه شغل دیگه گفتم رفتم ولی کسی بهم چیزی نمیداد همه ازم ضمانت میخواستن منم کسی و چیزی نداشتم پیششون بزارم و خلاصه با این حرفها رسیدیم شهر....
گفتم اگر میشه یه گوشه نگه داری من پیاده میشم روم نمیشد بگم پولم رو بده گفت با این وضعت کجا...؟ میبرمت بیمارستان گفتم نه نمیام چیزی نیست گفت بشین بابا...
رفتیم بیمارستان گفت شماره پدرت رو بده بهشون خبر بدم نگران نباشن گفتم لازم نیست ولش کن گفت نمیشه تو که بیکس و کار نیستی...
⬅️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/zandahlm1357
🏃🏃🏃🏃🏃🏃🏃🏃🏃
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#روانشناسی_قلب 2 🎧آنچه خواهید شنید ؛ 👇 ❣چرا حال قلب ما، با اشتباهات،تمسخرها،توهین ها،وتحقیرهای د
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
#روانشناسی_قلب 5
🎧آنچه خواهید شنید؛👇
❣دلهای بزرگ؛
همیشه برای دیگران جا دارند...
ودلهای تنگ؛
همیشه بیقرار و ناآرامند!
💓دلهایمان را وسیع کنیم...
تا بهشتمان، وسعت یابد
.......:
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای حسین جان بطلب تا که فقط سیر نگاهت بکنم...
https://eitaa.com/zandahlm1357
♨️ قضاوت امام حسین در ماجرای چسبیدن دست مرد به بازوی زن نامحرم در طواف کعبه
زنی در کعبه طواف می کرد و مردی هم پشت سر آن زن می رفت. (لحظه ای) آن زن بازوی خود را خارج کرد و آن مرد دستش را دراز نمود و بر روی بازوی آن زن گذاشت. خداوند دست آن مرد را به بازوی زن چسباند. مردم ازدحام نمودند، بطوری که راه عبور بسته شد. کسی را پیش امیر مکه فرستادند و امیر مکه، فقهاء و علماء را حاضر نمود و آنها فتوا دادند که باید دست مرد را ببرند، چونکه آن مرد مرتکب جنایت شده است.
امیر مکه گفت: «آیا در اینجا از خانواده پیغمبر (ص) کسی هست؟»
گفتند: «بلی! حسین بن علی (ع) اینجا است.»
امیر مکه کسی را نزد امام حسین (ع) فرستاد. امام حسین (ع) تشریف آوردند. به آن حضرت عرض کردند: «ای فرزند رسول خدا! حکم خدا درباره اینها چیست؟»
امام حسین(ع) رو به کعبه نموده و دستهایشان را بلند کردند. مدتی مکث فرموده و دعا نمودند. بعد بطرف آنها تشریف آوردند و دست آن مرد را از بازوی زن خلاص نمودند.
امیر مکه عرض کرد: «یا حسین! این مرد را برای این کاری که از او سر زده است، عذاب نکنیم؟»
حضرت فرمودند: «نه.»
می گویند آن مرد، همان «جمال» بود که در کربلا دست امام حسین (ع) را قطع نمود و اینگونه لطف حضرت را جواب داد!!
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⏯ #تک #جاماندگان #اربعین
🍃من ایرانم تو عراقی
🍃چه فراقی چه فراقی
🎤 #محمدحسین_پویانفر
#ما_ملت_امام_حسینیم
#اربعین
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
کانال ولایت مدار✌️
برای
امت ولایت مدار✊
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
✅با محتوای
عقیدتی_اجتماعی_ فرهنگی _سیاسی
تازنده ایم رزمنده ایم🌺
#پیام رسان ایتا
با ما همراه باشید👇
https://eitaa.com/zandahlm1357
#پیام رسان سروش
👇👇👇
https://sapp.ir/joingroup/KOwcfFpBCixzgEJGabZID0No
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
کتاب خانه تازنده ایم رزمنده ایم🇮🇷
👇👇👇
https://sapp.ir/joingroup/rIC6kaP4d5vMTDNisZ1jFV9H
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📕برنامه هفتگی کانال
مجله تازنده ایم رزمنده ایم📰👓
#شنبه📖آیه گرافی📚نهج البلاغه🌳گل وگیاه🌍 صفحه سبک زندگی
👨👩👧👦اتاق مشاور📂داستان
#یکشنبه📖آیه گرافی📝احکام
🇮🇷 شاعران 📡امر به معروف 👨👩👧👦اتاق مشاور📂داستان
#دوشنبه 📖آیه گرافی👼فرزند سالم 🔬پزشکی📜اولیاء الله📺طبیعت ....📂داستان
#سه شنبه📖آیه گرافی 💑همسرداری🏘نکته و تجربه🎓موضوع بصیرتی🖋کلاس مربی📂داستان
#چهارشنبه📖آیه گرافی⏱نماز
💅حجاب🔍پرسش و پاسخ🌍حکایت
📂داستان
#پنج شنبه📖 آیه گرافی🌍تدبر در قرآن⚰معاد شناسی
تست هوش💠آیه درمانی📂داستان
#جمعه 📖آیه گرافی☀️مهدویت 👂روایت تاریخ 💻آیا می دانید😂لبخند📂داستان
با ما همراه باشید👇👆
@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِی سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ مَا لَكُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِی وَلَا شَفِيعٍ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ
🌺ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﺍ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻣﻴﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎﺳﺖ ﺩﺭ ﺷﺶ ﺭﻭﺯ ﺁﻓﺮﻳﺪ ، ﺳﭙﺲ ﺑﺮ ﺗﺨﺖ ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍیی ﻭ ﺗﺪﺑﻴﺮ ﺍﻣﻮﺭ ﺁﻓﺮﻳﻨﺶ ﭼﻴﺮﻩ ﻭ ﻣﺴﻠﻂ ﺷﺪ . ﺑﺮﺍی ﺷﻤﺎ ﺟﺰ ﺍﻭ ﻫﻴﭻ ﻳﺎﻭﺭ ﻭ ﺷﻔﺎﻋﺖ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺍی ﻧﻴﺴﺖ ، [ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺣﺎﻝ ]ﺁﻳﺎ ﻣﺘﺬﻛّﺮ ﻭ ﻫﻮﺷﻴﺎﺭ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﻳﺪ ؟
سوره سجده ایه 4🌿
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سوره مبارکه کافرون
شیخ ودیع الیمنی
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
✏️📘✏️📕✏️ #متن_شرح_زیارت_جامعه_کبیره ⬅️قسمت پانزدهم 🔆«وَ أُولِی الْحِجَی ..» 👈حجی هم از آن دارند
✏️📘✏️📕✏️
#متن_شرح_زیارت_جامعه_کبیره
⬅️قسمت شانزدهم
🔆«وَ کهْفِ الْوَرَی ..»
شما اهل بیت پناهگاه هستید.
👌وری یعنی مخلوقات، یعنی #پناهگاه تمام مخلوقات هستید🌍. یعنی حتی انبیاء گذشته را هم شامل می شود، یعنی انبیاء گذشته هم می خواستند از چیزی به خدا #پناه ببرند به واسطه ی شما میبردند. همان ذکر معروف «يَا حَمِيدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ يَا عَالِی بِحَقِّ عَلِیٍّ ..»🌟 که حضرت آدم گفت، حضرت نوح که به اهل بیت #توسل کرد و دیگر انبیاء...
⚠️ای مردم اگر واقعا می خواهید در مشکلات زندگی به جایی پناه ببرید به اهل بیت پناه ببرید که شما را #نجات میدهند، امام زمان (عج)🌷 شما را پناه میدهد. اینکه داریم در توسل انسان بگوید «یاصٰاحِبَ الزَّمانِ أغِثْنِی» ای امام زمان به داد من برس، به فریاد من برس🤲 همین است. اینها «کهْفِ الْوَرَی» پناهگاهی هستند برای همه موجودات!
👌چه قدر خوب است که در🌱
مشکلاتمان به #اهل_بیت رجوع بکنیم و سراغ غیر اهل بیت نرویم.
🔆«الدَّعْوَةِ الْحُسْنَى ..»
🌀می گویند شما زیباترین #دعوت کنندگانید، یعنی شما کسانی هستید که به بهترین نحو مردم را به سمت خدای متعال دعوت می کنید.💌 شما مناجات های اهل بیت را ببینید، این مناجات هایی که این بزرگواران می کنند #بهترین راه👉 است برای اینکه ما را به سمت خدا دعوت بکند و ما خدا را از دعاهای اهل بیت بشناسیم. وقتی امیرالمومنین (ع)✨ با خدا #منـاجـات می کند، دارد ما را دعوت میکند که شما هم بیایید اینطوری با خدا مناجات بکنید.
🎤استاد احسان عبادی
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
⭕️️دفــاع از #قــرآن 📖✒️ 👈شبهه هشتم 8⃣ (قسمت اول) ♦️موانع فهم قرآن 👇 👤سها در این قسمت به بعضی از
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️️دفــاع از #قــرآن 📖✒️
👈شبهه هشتم 8⃣(قسمت دوم)
♦️موانع فهم قرآن 👇
◀️تکمیل نظر قرآن با زمان
👤سها می گوید: در مواردی با گذر زمان ⏱نظر قرآن 🔰تغییر پیدا کرده است. مثلا در ابتدای دعوت توصیه به جنگ⚔ نمی شد ولی در مدینه، جنگ سرلوحه ی دعوت محمد قرار گرفت. این تغییر در موارد متعدد 👀دیگری هم مشاهده میشود.
📝جواب شبهه:
اگر منظور از تکمیل نظر قرآن🔰
با زمان این است که احکام به مرور زمان بیان شده، این دیدگاه درستی است👌، اما اگر منظور وی این است که ابتدا دیدگاه ✨✨پیامبر صلی الله علیه وآله ✨✨ ناقص بوده و باگذشت زمان⏳ نظر وی عوض شده است، 😳اشتباه است.
👈👈زیرا قرآن به صورت تدریجی و به اقتضای زمان بر پیامبر نازل گردیده است. از این رو در مکه 🕋موقعیت جنگ نبود، بنابراین اشاره ای به آیات جهاد نشده است. اما در مدینه🕌 موقعیتش فراهم شد، این آیات نازل گردید.
در مکه چون تعداد منافقین❌ کم بود بحث منافقین در سور🔰 مکی کمتر مطرح شده، اما در مدینه چون منافقین بیشتر بوده در سور 🔰مدنی، درباره منافقین بیشتر آمده است.👌
◀️ناسخ و منسوخ:
👤سها می گوید: در مواردی حکم های قبلی👉 قرآن توسط آیات بعدی👈 نسخ (لغو) شده است.
📝جواب شبهه:
👈👈آنچه سُها درباره نسخ در
قرآن بیان می کند، در بعضی موارد واقعاً نسخ است، مثل 💧آیه نجوا💧که حکمتی بر نزول آن وجود دارد.😊
👈(گروهى از مردم👥 به خصوص ثروتمندان 🤴مرتبا مزاحم پيامبر مى شدند و خصوصى با پيامبر سخن 🗣 مى گفتند و كارى كه مايه اندوه 😔ديگران و يا كسب امتياز و تقرب بى دليل براى آنان بود. آيه نجوا🌟نازل شد تا آزمونى 🧐براى علاقه واقعى😇 آنان باشد. البته اين حكم جنبه موقتى و آزمايشى داشت و پس از مدتى حكم برداشته شد.👌
👈حضرت على عليه السلام مى فرمايد: آيه اى كه نه قبل از من و نه بعد از من، كسى به آن عمل نكرد،💧آيه صدقه💧است.👌دينارى داشتم،💰 آن را به ده درهم💵 تبديل كردم، هر بار كه مىخواستم با ✨پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله نجوا و گفتگو 👥 كنم، درهمى صدقه مى دادم.) (تفسیر نور، ذیل سوره مجادله آیه۱۲)📖
🔵اما بسیاری از مواردی که سها ادعای ناسخ و منسوخ بودن آن را کرده، اشتباه بوده است و برداشت او ناشی از جهل یا تجاهل،😔درباره شأن نزول یا فلسفه آن آیات بوده است.👌
🌀📣 برای اطلاع از احکام و
فلسفه ناسخ و منسوخ، رجوع شود به کتاب 📗 بیان در علوم و مسائل کلی قرآن، آیت الله خویی)🌀
📚کتاب دفاع از قرآن در رد کتاب نقد قرآن، صفحه ۷۱
ادامه دارد ...
#دفاع_از_قرآن ۱۳