eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.9هزار عکس
35.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
(61) تولد امام زمان (عج) حضرت حجة بن الحسن امام عصر(عج) در پانزدهم شعبان سال دويست و پنجاه و پنج هجري در شهر سامرا چشم به جهان گشود. حكيمه دختر امام محمد تقي (ع) نقل مي كند كه امام حسن عسگري (ع) مرا خواست و فرمود: - عمه! امشب نيمه شعبان است، نزد ما افطار كن! خداوند در اين شب فرخنده حجت خود را به زودي آشكار خواهد كرد. عرض كردم: - مادر نوزاد كيست؟ فرمود: - نرجس. گفتم: - فدايت شوم! من كه اثري از حاملگي در اين بانوي گرامي نمي بينم! فرمود: - مصلحت اين است. همان طور كه گفتم خواهد شد. وارد خانه شدم. سلام كردم و نشستم. نرجس خاتون آمد، كفش ها را از پايم در آورد و گفت: - بانوي من! شب بخير! گفتم: - بانوي من و خاندان ما تويي! گفت: - نه! من كجا و اين مقام بزرگ؟ گفتم: - دخترم! امشب خداوند فرزندي به تو عنايت مي فرمايد كه سرور دنيا و آخرت خواهد بود. تا اين سخن را از من شنيد در كمال حُجب و حيا نشست. من نماز شام را خواندم و افطار كردم و خوابيدم. نصف شب بيدار شدم و نماز شب را خواندم، ديدم نرجس خوابيده و از وضع حمل در او اثري نيست، پس از تعقيب نماز به خواب رفتم. مدتي نگذشت كه با اضطراب بيدار شدم، ديدم نرجس هم بيدار است و نمازش را مي خواند، ولي هيچ گونه آثار وضع حمل در او ديده نمي شود، از وعده امام كمي شك به دلم راه يافت. در اين هنگام، امام حسن عسگري (ع) از محل خود با صداي بلند مرا صدا زد و فرمود: (لا تعجلي يا عمه فان الامر قد قرب) (عمه! عجله نكن كه وقت ولادت نزديك است.) پس از شنيدن صداي امام (ع) مشغول خواندن سوره الم سجده و يس شدم. ناگاه! نرجس با اضطراب از خواب بيدار شد و برخاست، من به او نزديك شدم و نام خدا را بر زبان جاري كردم، پرسيدم آيا در خود چيزي احساس مي كني؟ گفت: - بلي عمه! گفتم: - نگران نباش و قدرت قلب داشته باش، اين همان مژده اي است كه به تو دادم. سپس من و نرجس را چند لحظه خواب گرفت. بيدار شدم، ناگاه! مشاهده كردم كه آن نور ديده متولد شده و با اعضاي هفتگانه روي زمين در حال سجده است. او را در آغوش گرفتم، ديدم از آلايش ولادت پاك و پاكيزه است. در اين هنگام، امام حسن عسگري (ع) مرا صدا زد: عمه! پسرم را نزد من بياور! من آن مولود را به نزد وي بردم. امام (ع) او را به سينه چسبانيد و زبان خود را به دهان وي گذاشت و دست بر چشم و گوش او كشيد و فرمود: - (تكلم يا بُني) فرزندم با من حرف بزن. آن نوزاد پاك گفت: - اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريك له و اشهد ان محمد رسول الله. سپس صلواتي به امير المؤمنين (ع) و ساير ائمه تا پدرش امام حسن عسگري (ع) فرستاد، سپس ساكت شد. امام (ع) فرمود: - عمه! او را نزد مادرش ببر تا به او نيز سلام كند و باز نزد من بياور! او را پيش مادرش بردم. سلام كرد و مادرش جواب سلامش را داد! بار ديگر او را نزد پدرش برگردانيدم.(86) داستانهای بحار الانوار https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......: ⭕️ در اسلام، تبرج ممنوع است. تبرج، یعنی همان خودنمایی زنان در مقابل مردان، برای جذب و فتنه‌انگیزی. این، یک نوع فتنه است و خیلی اشکالات دارد. https://eitaa.com/zandahlm1357
🌹 زنان، آگاهی و رهایی از خرافات 🏴 فرازی از وصیت‌نامه‌ی امام خمینی رحمةالله «ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان... از محرومیت‌هایی که توطئه دشمنان و ناآشنایی دوستان از احکام اسلام و قرآن بر آنها بلکه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتی که دشمنان برای منافع خود به دست نادانان و بعضی آخوندهای بی‌اطلاع از مصالح مسلمین به وجود آورده بودند، خارج نموده‌اند.» https://eitaa.com/zandahlm1357
🔰 توصیه قرآنی رهبر معظم به زنان
.......: چادرانه فقط برای زن ها نیست چادرانه یک سبک زندگی است که میگوید آقای محترم کسی حق ندارد به سایه‌ی چادر ناموس تو حتی چپ نگاه کند. https://eitaa.com/zandahlm1357
🚫 در کدام کشورهای مهم اروپایی و آمریکایی بیشتر به زنان متلک می‌گویند؟ 🔹در این تحقیق کشورهای فرانسه، اسپانیا، ایتالیا، آلمان، بریتانیا و ایالات متحده آمریکا در نظر گرفته شده‌اند. موسسه تحقیقاتی ژان ژورس که به حزب سوسیالیست فرانسه وابسته است به همراه مرکز مطالعات مترقی اروپا این مطالعه را انجام داده‌اند. 🔸طبق نتایج به دست آمده از این تحقیق ۱۴ درصد از زنان کشورهای اروپایی گفته‌اند در طول سال گذشته با مردانی مواجه شده‌اند که برای جلب توجه‌شان در خیابان سوت زده‌اند. در این میان اسپانیا با ۲۳ درصد بیشتر تعداد و ایتالیا با ۱۰٪ کمترین موارد سوت زدن را داشته‌اند. 🔸اگر نتایج این تحقیق بر اساس گروه‌های سنی تقسیم شود، نشان می‌دهد اکثر زنانی که با سوت زدن در خیابان مردان مواجه شده‌اند در گروه سنی ۱۸ تا ۲۵ سال هستند. ۶۵ درصد از زنان اسپانیایی در این گروه سنی مورد آزار خیابانی به صورت سوت زدن قرار گرفته‌اند. بعد از اسپانیا زنان کشورهای آلمان با ۴۸ درصد، ایتالیا با ۴۱ درصد، فرانسه با ۳۷ درصد، آمریکا با ۳۵ درصد و در انتها بریتانیا با ۳۵ درصد در طول سال گذشته با سوت زدن مردان در خیابان مواجه شده‌اند./یورونیوز پاسخ به شبهات و شایعات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
...: 🍒 داستان آموزنده و واقعی با نام 👈 ....🍒 👈 گفتم توبه بخدا توبه کردم هر چی بگی انجام میدم بغلم کرد گریه کردم و باهم آمدیم خونه تو راه همش میگفت حلالم کن ببخش... رسیدیم خونه گفت توروخدا ببخش خواهرم دوستت دارم نمی‌خوام چیزی که دیدم رو تو هم ببینی... به مادرم گفت مادر مواظبش باش گفت چی شده؟ گفت چیزی نیست فقط مواظبش باش نزار تنها باشه... طوری وابسته نماز شده بودم که بعد از هر نماز به فکر نماز بعدی بودم، که چه وقت اذان میگن تا نمازم رو بخونم بعد یه مدت یکی از فامیل های دورمون که تو کارخانه آجرپزی کار می‌کرد تو دستگاه مُرده بود و به شدت بدنش خورد شده بود پدرم زنگ زد گفت بیاید پیش زن و مادرش تو غسالخانه... وقتی آوردنش شب بود چند تا مرد رفتن که غُسلش بدن ولی هر سه نفرشون اومدن بیرون گفتن که ما نمی‌تونیم غسلش بدیم از بس که بدنش خورد شده... یکی رفت با صدای بلند گفت رحمت خدا بر کسی بیاد غسل این مُرده رو بده؛ کسی نمی‌اومد تا اینکه احسان از یه گوشه رفت تو و در رو بست بعد یه پیرمرد رفت در زد گفت درو باز کن باهم غسلش دادن مادرم نگران بود می‌گفت آخه چرا رفت تو ،مگه کسی نمونده بود؟ زن عموم گفت نگران نباش چیزی نیست تا احسان اومد بیرون مادرم از نگرانی داشت می‌افتاد.... وقتی آوردنش بیرون مادرم دلش آروم شد بعد از نماز میت زنها رفتن خونه و احسان با پدرم رفتن برای خاکسپاری... پدرم خیلی دیر آمد خونه گفت احسان کجاست؟ بعد خاک سپاری گفت شما برید من میام تا ساعت 2 نیومد مادرم خیلی نگران بود... وقتی آمد مادرم گریه کرد گفت کجا بودی؟ آخه چرا به فکر من نیستی؟ گفت ببخش مادر جان شرمنده بخدا تو قبرستان بودم اصلا هواسم نبود که چقدر دیر وقته... چشماش قرمزِ قرمز بود رفت تو اتاقش... گفتم داداش کجا بودی چرا چشمات قرمز شده؟ گفت چیزی نیست برو بخواب ولی گیر دادم که باید بهم بگی گفت یاد اون شب افتاده بودم که خدا راهش رو بهم نشون داد اگه توبه نمی‌کردم میمردم دیگه پشیمونی چه فایده؟ هزار بار خدارو شکر می‌کنم که نجاتم داد از گمراهی گفتم داداش از میت نترسیدی؟ گفت نه باید از زنده ها ترسید مُرده که ترس نداره گفتم چرا زندها گفت مرده باعث عذاب و خشم خدا نمیشن ولی زنده رها باعث میشن با گناه و معصیتی که میکنن... این موضوع پدرم رو خیلی خوشحال کرده بود میگفت همه میگن که احسان عجب شجاعتی داره که تنهایی توانسته بود اون جنازه رو با اون وضع وحشتناک غسل بده عموهام میگفتن مایه افتحار ما شده.... هر رو‌ز از حجاب برام حرف میزد یه شب گفت بیا کارت دارم... شروع کرد از حجاب گفتن اینقدر حرفاش به دلم نشست بعد آخر حرفاش گفت از این نترس که بهت بگن پیرزن یا چیز دیگه خوب بدون که تو بهشت خدا هیچ پیرزنی نیست و توی جهنم خدا هیچ کسی نیست که به حجاب بخندد مگر اینکه آرزوی دنیا را می‌کند که حجاب بپوشن... گفت من دوست ندارم به زور بگم باید حجاب کنی می‌خوام خودت از ته دلت بخوای ، چطور وقتی باران می‌بارد و یه چتر نمیزاره که خیس این حجاب هم تورو از هر نامردی که چشمش به ناموس مردمه حفاظت می‌کند...... ⬅️ ادامه دارد... https://eitaa.com/zandahlm1357 🏃🏃🏃🏃🏃🏃🏃🏃🏃