صفحه امر به معروف و نهی از منکر .......: @zandahlm1357

در ادامه.....👇👇👇👇

🎬 #جلسه 7 #امر_به_معروف_در_سیره_شهدا #شهید_محمد_حسین_حسینی از سلسله مباحث #استاد_علی_تقوی 🌸🌸🌸🌺🌹🌺🌸🌸🌸 🍀به ما بپیوندید:👇 https://eitaa.com/zandahlm1357 👈 لطفا این پیام را منتشر کنید...

بیانات رهبر معظم انقلاب درموردآموزش واقامه آمر به معروف ونهی ازمنکر🌼👇 🔺راهبردهای امر به معروف ونهی از منکر اززبان مقام معظم رهبری ✅ امر به معروف ونهی از منکر چیست؟ 💚 امر ونهی صادقانه♤♤ 👌👌امربه معروف مثل نماز واجب است ✅ معروف ومنکر کدامند؟ 🎵صوتی🌼🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹👇 📡باسلام:بزرگواران؛برای احیاء واجب فراموش شده؛لطفا"دوستان خودرا نیز؛به کانال دانش پژوهان واحیاگران آمربه معروف ونهی ازمنکر🔗دعوت نمائید۰اجرکم عندا۰۰۰🌸

🎥سندروم جینوسی چیست؟! 🙏حتماً این کلیپ را ببینید و در نشر آن کوشا باشید. 🌷تقدیم به شهید امر به معروف و نهی از منکر، شهید #محمد_محمدی

صفحه اتاق مشاور .......: @zandahlm1357

⁉️❓پرسش اگر در مدت ازدواج موقت زن باردار شود آيا فرزندي كه بعدا به دنيا مي آيد متعلق به پدر است و مسئوليتي بر عهده اوست؟ ✅پاسخ فرزنداني كه از طريق ازدواج موقت به دنيا مي‌آيند متعلق به پدر و مادر هستند و مخارج آنان بر عهده پدر است و از تمام حقوقي كه فرزند بر پدر و مادر دارد برخوردار مي‌باشند. #خانواده_ازدواج #صیغه Vakiil https://eitaa.com/zandahlm1357

✅ چگونه مي‌توان پولي كه اشتباها به حساب ديگري واريز شده را دريافت كرد؟ بر اساس قانون، كسي كه عمداً یا اشتباهاً، يا اجباراً چيزی كه مستحق آن نبوده است را دريافت كند، ملزم است در هر صورت آن را به مالك تسليم نمايد. براي اين منظور ابتدا شخص مي‌بايست دو مورد ذيل را در دادگاه اثبات نمايد: 1- بدهکار نبودن خود 2-اشتباه در پرداخت كردن از طرف ديگر بايد بيان داشت كسي كه مالي را بدون حق دريافت كرده است، خواه عمدي يا اشتباهی، ضامن مي‌باشد. Vakiil https://eitaa.com/zandahlm1357

🔮شرایط دفاع در مقابل سارق یا مهاجم چیست؟؟؟ ⚖دفاع از خود یا دیگران در مقابل سارق و مهاجم داراے شرایطے است و در صورت وجود آن شرایط قانون گذار از فرد مدافع حمایت خواهد ڪرد. 👈🔸باید دانست: 1⃣دفاع و حملہ باید متناسب باشد. مثلاً اگر ڪسے با چوب بہ دیگرے حملہ ڪرد مدافع نمی‌تواند با اسلحہ از خود دفاع ڪند. 2⃣ امڪان دسترسے بہ نیروے انتظامے نباشد. 3⃣ خطر قریب الوقوع باشد. یعنی اگر ڪسے دیگرے را صرفاً تهدید ڪند، مدافع نمی‌تواند با سلاح او را بہ قتل برساند. 4⃣ دفاع براے برطرف کردن خطر ضرورت داشتہ باشد. مثلاً اگر ڪسے ضربہ ای آرام با وسیلہ ای بہ شما بزند و فرار ڪند و دور شود، مدافع نمی‌تواند با سلاح سرد یا گرم او را بزند و بعد ادعا ڪند ڪہ دفاع ڪردہ است. ‼️در صورتے ڪہ دفاع با این شرایط منطبق باشد دفاع مشروع تلقے می‌گردد و شخص دفاع کننده مجازات نمی‌شود. #دفاع_مشروع Vakiil https://eitaa.com/zandahlm1357

✅هرگاه در متن چک قید شده باشد: «بابت تضمین قرارداد فی‌مابین»، مطالبه وجه آن مستلزم احراز و اثبات تخلف صادرکننده چک از قرارداد مذکور است و ارائه دلیل در این قسمت بر عهده دارنده چک است.🔰🔰🔰 یعنی دارنده چک باید اثبات کند که به دلیل تخلف صادرکننده چک، مستحق گرفتن مبلغ چک است. #چک_تضمینی Vakiil https://eitaa.com/zandahlm1357

داستان شب @zandahlm1357

.......: #داستان روزگار من (۲۳) سحرو زینب وارد دفتر شدن و سلام دادن ... مدیر پشت میز نشسته بودو داشت چای میخورد و ناظمم در حالی که چاییشو میذاشت رو میز ☕️☕️☕️☕️☕️☕️ جواب سلام دخترارو دادن ناظم رو به دخترا گفت : چتوونه مثل سگ و گربه بهم میپرین اینجا مدرسه ست یا چاله میدون ؟؟؟!! سحر زود پرید وسط حرفاش خانم همش تقصیره اینه بین منو دوستمو شکراب میکنه نمیدونم چه پدر کشتگی باهامون داره...از ما بدش میاد ناظم - صبر کن یکم نفس بگیر همینجور گازشو گرفتی داری میری ...😒😒😒 نگاهشو به سمت زینب چرخوند 👀👀👀👀 خب حالا تو بگوو قضیه دعوا چی بود ؟.؟؟ زینب - خانم ما کاری نکردیم بخدا ...تهمت میزنه سحر - عه چه تهمتی تو نزدی تو صورتم ؟؟.؟؟ ناظم- چرا زدی تو صورتش اینم دوروغه جای انگشات مونده هنوز؟؟.؟؟ زینب - نه خانم ،،، ما فقط بخاطر اینکه به چادرو پوششمون توهین کرد عصبانی شدیم واقعا معذرت میخوام شرمنده خانم ...😔😔😔😔😔😔 ناظم رو به سحر کردو گفت : درسته؟؟؟؟؟؟ تو به پوشش و حجابش توهین کردی ؟؟؟؟ سحر سرشو انداخت پایین و گفت : نه خانم فقط عصبانی شدم ...همش داره تو کارمون دخالت میکنه... ناظم- پس که اینطور ...یعنی چون تو کارت دخالت میکنه تو باید به حجابش توهین کنی ، مگه تو نامسلمونی دختر 😡😡😡😡😡 اول از همه اون چه وضعه مقنعه سر کردنه موهاتو بزار تو مگه اومدی عروسی ؟؟؟ آستیناتم بده پایین ...دیگه نبینم بار اخرتون باشه ... که بهم میپرین و توهین میکنین 😒😒😒😒 چشم خانم ... برید سر کلاستون ... تو راهرو سحر به زینب گفت تلافیشو سرت در میارم فکر کردی اما زینب چیزی نگفت 🤐🤐🤐🤐🤐🤐 منم از روی بی حوصلگی رفتم تو نمازخونه که تنها باشم تا سحر نیاد بره رو مخم ... کفشامو 👟👟 در آوردم رفتم کنار پنجره یه نگاه به بیرون انداختم و چند بار نفس عمیق کشیدم... بعد کیفمو انداختم رو زمین و سرمو گذاشتم روش و دراز کشیدم .. خیره شدم به سقف بعد اروم اروم چشامو بستم ....😴😴😴😴 نویسنده 📝 انارگل🌹 📝 بامــــاهمـــراه باشــید🌹 https://eitaa.com/zandahlm1357