📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت چهل و ششم
عقربه ثانیه شمار ساعت دیواری، مقابل چشمانم بیرحمانه رژه میرفت و گذر لحظات تنهایی را برایم سختتر میکرد. یک ماهی از ازدواجمان میگذشت و اولین شبی بود که مجید به خاطر کار در شیفت شب به خانه نمیآمد. مادر خیلی اصرار کرد که امشب را نزد آنها بگذرانم، ولی نپذیرفتم، نه اینکه نخواهم که وقتی مجید در خانه نبود، نمیتوانستم جای دیگری آرام و قرار بگیرم. بیحوصله دور اتاق میچرخیدم و سرم را به گردگیری وسایل خانه گرم میکردم. گاهی به بالکن میرفتم و به سایه تاریک و با ابهت دریا که در آن انتها پیدا بود، نگاه میکردم. اما این تنهایی و دلتنگی آنقدر آزردهام کرده بود که حتی به سایه خلیج فارس، این آشنای قدیمی هم احساس خوبی نداشتم. باز به اتاق برمیگشتم و به بهانه گذراندن وقت هم که شده تلویزیون را روشن میکردم، هر چند تلویزیون هم هیچ برنامه سرگرم کنندهای نداشت و شاید من بیش از اندازه کلافه بودم.
هر چه فکر کردم، حتی حوصله پختن شام هم نداشتم و به خوردن چند عدد خرما و مقداری نان اکتفا کردم که صدای زنگ موبایلم بلند شد. همین که عکس مجید روی صفحه بزرگش افتاد، با عجله به سمت میز دویدم و جواب دادم: «سلام مجید!» و صدای مهربانش در گوشم نشست: «سلام الهه جان! خوبی؟» ناراحتیام را فروخوردم و پاسخ دادم: «ممنونم! خوبم!» و او آهسته زمزمه کرد: «الهه جان! شرمندم که امشب اینجوری شد!» نمیتوانستم غم دوریاش را پنهان کنم که در جواب عذرخواهیاش، نفس عمیقی کشیدم و او با لحن دلنشین کلامش شروع کرد. از شرح دلتنگی و بیقراریاش گرفته تا گله از این شب تنهایی که برایش سخت تاریک و طولانی شده بود و من تنها گوش میکردم. شنیدن نغمهای که انعکاس حرفهای دل خودم بود، آرامم میکرد، گرچه همین پیوند قلبهایمان هم طولی نکشید و بخاطر شرایط ویژهای که در پالایشگاه برقرار بود، تماسش را کوتاه کرد و باز من در تنهاییِ خانهی بدون مجید فرو رفتم.
برای چندمین بار به ساعت نگاه کردم، ساعتی که امشب هر ثانیهاش برای چشمان بیخوابم به اندازه یک عمر میگذشت. چراغها را خاموش کردم و روی تخت دراز کشیدم. چند بار سوره حمد را خواندم تا چشمانم به خواب گرم شود، ولی انگار وقتی مجید در خانه نبود، هیچ چیز سرِ جایش نبود که حتی خواب هم سراغی از چشمان بیقرارم نمیگرفت. نمیدانم تا چه ساعتی بیدار بودم و بیقراریام چقدر به درازا کشید، اما شاید برای دقایقی خواب چشمانم را ربوده بود که صدای اذان مسجد محله، پلکهایم را از هم گشود و برایم خبر آورد که سرانجام این شب طولانی به پایان رسیده و به زودی مجید به خانه برمیگردد. برخاستم و وضو گرفتم و حالا نماز صبح چه مونس خوبی بود تا سنگینی یک شب تنهایی و دلتنگی را با خدای خودم تقسیم کنم. نمازم که تمام شد، به سراغ میز آیینه و شمعدان اتاقم رفتم، قرآن را از مقابل آیینه برداشتم و دوباره به سرِ سجادهام بازگشتم. همانجا روی سجاده نشستم و آنقدر قرآن خواندم تا سرانجام قلبم قرار گرفت.
سیاهی آسمان دامن خود را آهسته جمع میکرد که چادرم را سر کردم و به تماشای طلوع آفتاب به بالکن رفتم. باد خنکی از سمت دریا به میهمانی شهر آمده و با حس گرمایی که در دل داشت، خبر از سپری شدن اردیبهشت ماه میداد. آفتاب مثل اینکه از خواب بیدار شده باشد، صورت نورانیاش را با ناز از بستر دریا بلند میکرد و درخشش گیسوان طلاییاش از لابلای شاخههای نخلها به خانه سرک میکشید. هر چه دیشب بر قلبم سخت گذشته بود، در عوض این صبحگاهِ انتظار آمدنِ مجید، بهجت آفرین بود. هیچ گاه گمان نمیکردم نبودش در خانه اینهمه عذابم دهد و شاید تحمل یک شب دوری، ارزش این قدردانی حضور گرم و پُر شورش را داشت!
ساعت هفت صبح بود و من همچنان به امید بازگشتش پشت نردههای بالکن به انتظار ایستاده بودم که صدای پای کسی را در حیاط شنیدم. کمی خم شدم و دیدم عبدالله است که آهسته صدایش کردم. سرش را به سمت بالا برگرداند و از دیدن من خندهاش گرفت. زیر بالکن آمد و طوری که مادر و پدر بیدار نشوند، پرسید: «مگه تو خواب نداری؟!!!» و خودش پاسخ داد: «آهان! منتظر مجیدی!» لبم را گزیدم و گفتم: «یواش! مامان اینا بیدار میشن!» با شیطنت خندید و گفت: «دیشب تنهایی خوش گذشت؟» سری تکان دادم و با گفتن «خدا رو شکر!»، تنهاییام را پنهان کردم که از جواب صبورانهام سوءاستفاده کرد و به شوخی گفت: «پس به مجید بگم از این به بعد کلاً شیفت شب باشه! خوبه؟» و در حالی که سعی میکرد صدای خندهاش بلند نشود، با دست خداحافظی کرد و رفت. دیگر به آمدن مجیدم چیزی نمانده بود که به آشپزخانه رفتم، چای دم کردم و دوباره به بالکن برگشتم.
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#صوت 🌺 #آرامش ( 9 ) 🎤 استاد #شجاعی 🌷 مستی نعمت 🌸 نعمت ها مایه عذاب کفار 🌻 اضطراب های کوچک هم ک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آرامش10گنجیتااستادشجاعی.mp3
6.24M
#صوت
🌺 #آرامش ( 10 )
🎤 استاد #شجاعی
🌷 این بخش : انتخاب بین ظواهر جذاب دنیا و خداوند ✨ اولویت بندی های معنوی 🥀 فاسق کیست 🌸 برنامه آرامش از لسان امام سجاد ع 🌺 زیاده روی و طمع کاری چه بلایی سر ما می آورد 💐 دانستن قدر همه چیز و همه کس حتی اگر از نظر ما خوب نباشند 🌻 تمرین قدردانی با اشیاء ❗️
https://eitaa.com/zandahlm1357
🌼🌸🍀🌼🌸🍀
🔻شکرگذاری در همه حال🔻
✍ شاید بسیاری از مردم خدا رو #شکر کنند، و #شاکر باشند...
امّا قرآن کریم میفرماید بندگان «شَکور» کم هستند:
🕋 قَلِیلٌ مِنْ عِبٰادِیَ الشَّکُورُ (سباء/13)
💢 اندکی از بندگان من سپاسگزارند.
✅️ #شکور یعنی کسی که همواره، همیشه، و در همه حال شکرگزار خدا باشه...
چه در نعمتها.. و چه در سختیها..
بسیاری از افراد در نعمتها #شاکر هستند، امّا در سختیها و مشکلات خدا رو فراموش میکنند، و خدا رو #شکر نمیکنند.
بیائید بندگانِ #شکورِ خدا باشیم.❤️
#معارفقرآن، #شکرگذاریدرهمهحال، #شکر، #شاکر، #شکور.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ـ﷽ـ
🌼[خدا] گفت: ای ابلیس! تو را چه شده که با سجده کنان نیستی؟ (۳۲)
🌼گفت: من آن نيستم كه براى بشرى كه او را از گلى خشك از گلى سياه و بدبو آفريده اى سجده كنم (۳۳)
📺 تلاوتی زیبا برای آرامش دلها، آیات ۳۲ تا ۳۵ سوره مبارکه حجر با صدای هزاع البلوشی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#کرامات امام رضا (ع)را در آرشیو هشتمین امام ☝️☝️☝️ ببینید👀
💠 از امام رضا(علیه السلام) منقول است :
🌸بالاترین دعا در ماه شعبان استغفار است و اگر کسی در این ماه هر روز هفتاد مرتبه استغفار نماید همانند کسی است که در غیر این ماه هفتاد هزار بار استغفار کرده است. کیفیت استغفار نیز چنین است که بگوید.
⇜۞أستغفر الله و أسأله التوبة۞⇝
📚(فضائل الأشهر الثلاثة، ص: 56)
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: 🔴🌍 امنترین نقطهٔ زمین، در جریان وقوع حوادث و فتنههای آخرالزمانی کدام سرزمین است؟ 🔸شش روا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖋 #منبرک_و_دلنوشته_مهدوی ۱
🌍 هدف زندگی را گم کردیم...
🔺 "زندگی کردنی که صبح بلند شویم، یک سِری کار تکراری انجام دهیم و شب دوباره بخوابیم و همینطور ادامه پیدا کند، با زندگی حیوانات به نظرم هیچ فرقی ندارد، باید بررسی کنیم که در این دنیا چقدر تأثیر گذاریم. بله، عده ای از ما فهمیده ایم که باید خدا را عبادت کرد (ما خَلَقت الجِنِ و الإنس إلّا لِیَعبُدون) : «ما جِن و اِنس را نیافریدیم جز اینکه ما را عبادت کنند»
❄️ کسانی که تا اینجا آمدند مرحله حیوانی را رد کردند و انسان هستند، اما باز انسان ها بیشترشان متاسفانه همین جا متوقف میشوند. باید بالاتر از این فهم هم رفت. عبادت بدون شناخت امام زمان هیچ ارزشی ندارد، که یکی از وظایف اصلی منتظران، شناخت امام زمان (عج) است."
📚 استاد رائفی پور، هشتگرد، ۵خرداد۹۶
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/zandahlm1357
📖🌙📖🌙📖🌙📖
📖طرح یک جزء، یک آیه مهدوی
👈جزء [26]سوره محمد، آیه18
💠«فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها فَأَنَّى لَهُمْ إِذا جاءَتْهُمْ ذِكْراهُم»
🔰«آيا کافران جز این انتظار دارند که قیامت ناگهان فرا رسد؛ در حالیکه هم اکنون نشانه های آن آمده است و هنگامی که بیاید تذکر و ایمان آنها سودی نخواهد داشت»
⚜آقا امیرالمؤمنین فرمودند: رسول خدا (ص) بیان کردند که پیش از قیامت چندین نشانه خواهد بود و بعضی نشانه ها را نام بردند؛ سفیانی، خروج دابه، طلوع خورشید از مغرب، نزول حضرت عیسی، خسف و خروج حضرت مهدی (عج) است.
📚منبع:
الغیبة طوسی، ص436
📘برگرفته از: کتاب سیمای ماه دوازدهم در سی جزء قرآن نوشته استاد اباذری از اساتید مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم
#آیات_مهدوی
#متن_آیات_مهدوی 26
📖🌙📖🌙📖🌙📖
================
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
#شهدا
🌹 ماجرای نبش قبر شهید بهنام محمدی و یافتن پیکر تازه او و نقل کرامت شهید از قول سرهنگ ارتش که در محل حضور داشته است .
👌 بسیار زیبا
✅ این کلیپ در آپارات هم با آدرس زیر قابل مشاهده است :
کرامات شهدا ؛ ماجرای نبش قبر نوجوانی شهید
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
ظالم و هیزم درویشان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم