eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.5هزار عکس
35.2هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
زبان مردم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
3️⃣1️⃣ ادامه برنامه های بلند مدت آمریکا که در رابطه با دولت موقت آنها را پیگیری می کرد! بسیار جالب است ، حتما بخوانید! ص 68
ترم ششم تاریخ- تاریخ پهلوی.pdf
7.36M
متن کامل تمام جلسات ترم تاریخ پهلوی برای استفاده بهتر این فایل مهم ، پرینت بگیرید و بعنوان یک جزوه تحلیلی ناب از آن استفاده کنید
🌀سلسله پوسترهای شماره 3⃣3⃣ 👈لطفا نشر شود حتی با نام و لینک خودتان
🌀سلسله پوسترهای شماره 4⃣3⃣ 👈لطفا نشر شود حتی با نام و لینک خودتان
🌀سلسله پوسترهای شماره 5⃣3⃣ 👈لطفا نشر شود حتی با نام و لینک خودتان
🌀سلسله پوسترهای شماره 6⃣3⃣ 👈لطفا نشر شود حتی با نام و لینک خودتان
🌀سلسله پوسترهای شماره 7⃣3⃣ 👈لطفا نشر شود حتی با نام و لینک خودتان
نبرد حق و باطل (به ضمیمه تکامل اجتماعی انسان در تاریخ.PDF
1.81M
کتاب نبرد حق و باطل (به انضمام تکامل اجتماعی انسان در تاریخ) اثر شهید مطهری
آیا میدانید؟ .......: @zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢تصاویری اعجاب انگیز و خارق العاده که شاید در نگاه اول فکر کنید ساختگی باشند، اما همه تصاویر واقعی و ساخته دست انسانهای هنرمند هستند که اگر یک بار ببینید، برای چند بار دیگر هم دوست دارید ببینید! https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نقاشی های اسرار آمیزی که در کتابهای قدیمی مخفی شده اند .پژوهشگران معتقدند قدمت این هنر به قرن دهم میلادی باز می گردد،هرچند که اولین نسخه های یافت شده مربوط به 1649بوده است. https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴تقسیم‌بندی جدید غرب و شرق از زبان پروفسور فائزه هاشمی😂 هند، کره جنوبی، مالزی، آمریکا و اروپا غرب هستند و کوبا، ونزوئلا، چین و روسیه شرق هستند! هرکسی در مورد مفهوم «غرب‌زده» سوال داره این کلیپ رو بهش نشون بدید! 😅🔊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ بعد از سفر رئیسی به عراق، 40 زندانی ایرانی از عراق به ایران بازگشتند یعنی ما معنای «دیپلماسی قضایی» رو هم فهمیدیم ولی هنوز نفهمیدیم زبان دنیا چیه که آقای روحانی و ظریف باهاش حرف میزنن و کسی هم به حرفشون گوش نمیده 😂 😅🔊
19.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️کمدی فاخری که جای خالی آن در جامعه احساس می شود👍 ▪️اجرای بسیاری زیبا سال 98 😅🔊
روحانی: "چرا از پیروزی‌های دولت فیلم نمی‌سازید؟" تصور روحانی از خودش vs واقعیت! 😅🔊
▪️ ‏ با درخواست دکتر نمکی برای توقف پرواز های بین ایران و ترکیه مخالفت کرد!! ▫️آمار کرونا در بسیار بالاست، حجم پرواز بین دو کشور هم بالاست (تا روزی 40 پرواز)!! 👈 از وضعیت قرمز کل کشورم که قطعا خبر دارید ؟! کربلا، نجف و هیئتها فقط مشکل دارند؟!! 😅🔊
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت شصت و هشتم انگار هیچ کدام نمی‌توانستیم کلامی بگوییم که غرق سکوتِ پر از غم و اندوه‌مان، مسیر منتهی به دریا را با قدم‌هایی آهسته طی می‌کردیم که به ساحل گرم و زیبای خلیج فارس رسیدیم. سبد را از این دست به آن دستش داد، با نگاهش روی ساحل چرخی زد و مثل اینکه بوی دلربای دریا حالش را خوش کرده باشد، با مهربانی پرسید: «خُب الهه جان! دوست داری کجا بشینیم؟» در هوای گرم شب‌های پایانی فصل بهار، نفس عمیقی کشیدم و با لبخندی پاسخ دادم: «نمی‌دونم، همه جاش قشنگه!» که نگاهم به قسمت خلوتی افتاد و با اشاره دست گفتم: «اونجا خلوته! بریم اونجا.» حصیر نارنجی رنگمان را روی ماسه‌هایی که هنوز از تابش تیز آفتابِ روز گرم بودند، پهن کردیم و رو به دریا روی حصیر نشستیم. زیبایی بی‌نظیر خلیج فارس چشمانمان را خیره کرده و جادوی پژواک غلطیدن امواج با ابهتش، گوش‌هایمان را سِحر می‌کرد. شبِ ساحل، آنقدر شورانگیز و رؤیایی بود که حتی با همدیگر هم حرفی نمی‌زدیم و تنها به خط محو پیوند دریا و آسمان نظاره می‌کردیم که مجید سرِ حرف را باز کرد: «الهه جان! دوست دارم برام حرف بزنی!» با این کلامش رو گرداندم و به چشمانش نگاه کردم که تلاطم احساسش کم از خروش خلیج فارس نداشت و با لبخندی پرسیدم: «خُب دوست داری از چی حرف بزنم؟» در جواب لبخندم، صورت او هم به خنده‌ای ملیح باز شد و گفت: «از خودت بگو... بگو دوست داری من برات چی کار کنم؟» و شنیدن این جمله سخاوتمندانه همان و بی‌تاب شدن دل من همان! ای کاش می‌شد و زبانم قدرت بیان پیدا می‌کرد و می‌گفتم که دلم می‌خواهد دست از مذهب تشیع بردارد و به مذهب اهل تسنن درآید که مذهب عامه مسلمانان است. اما در همین مدت کوتاه زندگی مشترکمان، دلبستگی عمیقش به تشیع را به خوبی حس کرده و می‌دانستم که طرح چنین درخواستی، دوباره بر بلور زلال عشقمان خَش می‌اندازد که سکوتم طولانی شد و دل مجید را لرزاند: «الهه جان! چی می‌خوای بگی که انقدر فکر می‌کنی؟» به آرامی خندیدم و با گفتن «هیچی!» سرم را پایین انداخته و با این کارم دلش را بی‌تاب تر کردم. از روی حصیر بلند شد، با پای برهنه روی ماسه‌های نرم و نمناک ساحل مقابلم نشست و با صدایی که از بارش احساسش تَر شده بود، پرسید: «الهه جان! نمی‌خوای با من حرف بزنی؟ نمی‌خوای حرف دلت رو به من بگی؟» آهنگ صدایش، ندای نگاهش و حتی نغمه نفس‌هایش، آنقدر عاشقانه بود که باور کردم می‌توانم هر چه در دل دارم به زبان بیاورم و همچنانکه نگاهم به دریا بود، دلم را هم به دریا زدم: «مجید! دلم می‌خواد بهت یه چیزایی بگم، ولی می‌ترسم ناراحتت کنم...» بی‌آنکه چیزی بگوید، لبخندی ملیح صورتش را پُر کرد و با نگاه لبریز از آرامشش اجازه داد تا هر چه می‌خواهم بگویم. سرم را پایین انداختم تا هنگام رساندن کلامم به گوشش، نگاهم به چشمانش نیفتد و با صدایی آهسته آغاز کردم: «مجید! به نظر تو سُنی بودن چه اشکالی داره که حاضر نیستی قبولش کنی؟ به قول خودت ما مثل هم نماز می‌خونیم، روزه می‌گیریم، قرآن می‌خونیم، حتی اهل بیت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) برای همه ما محترم هستن. پس چرا باید شماها خودتون رو از بقیه مسلمونا جدا کنین؟» حرفم که به اینجا رسید، جرأت کردم تا سرم را بالا بیاورم و نگاهم را به چشمانش بدوزم که دیدم صورت گندمگونش زیر نور زرد چراغ‌های ساحل سرخ شده و نگاهش به جای دلش می‌لرزد. از خطوط صورتش هیچ چیز نمی‌خواندم جز غم غریبی که در چشمانش می‌جوشید و با سکوت نجیبانه‌ای پنهانش می‌کرد که سرانجام با صدایی آهسته پرسید: «کی گفته ما خودمون رو از بقیه مسلمونا جدا می‌کنیم؟» و من با عجله جواب دادم: «خُب شما سه خلیفه اول پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) رو قبول ندارید، در حالیکه ائمه شیعه برای همه مسلمونا محترم هستن.» با شنیدن این جمله خودش را خسته روی ماسه‌ها رها کرد و برای چند لحظه فقط نگاهم کرد. https://eitaa.com/zandahlm1357
کارگاه انصاف_14.mp3
11.5M
۱۴ ▪️فرق انسان ، با حیوان این است که؛ در نظام انسانی، معنا ندارد. یک انسان واقعی؛ نه تنها در مواجهه با بدیهای دیگران، مقابله به مثل نمی‌کند؛ که برای محبت کردن نیز، توقع جبران ندارند. 💥چرتکه‌ای بیندازیم؛ اگر برای محبت کردن، سابقه‌ی کسی را درنظر می‌گیریم، یا در برابر اشتباهات‌شان، قصد جبران داریم؛ هنوز در دایره‌ی زیستِ انسانی، وارد نشده‌ایم. 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا