eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.5هزار عکس
35.3هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
⁣🌀 آیا میدانید ؟ https://eitaa.com/zandahlm1357 در صورت حمل خودرو با جرثقیل توسط مامورین راهنمایی و رانندگی،در همه موارد اگر قبل از حمل یا حتی در حین حمل خودرو،مالک آن حاضر شود،ماموران موظف هستند ضمن صدور قبض جریمه،خودرو را به او تحویل دهند!؟ در صورت عدمِ پذیرش مامور به او گوشزد کنید كه مطابق تبصره ۲ماده ۱۳ قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی چنین حقی ندارد. 📞برای اعتراض به عدم رعایت مقررات مذکور شماره تلفن ۱۹۷ را بخاطر بسپارید. ⭕ تبصره2ماده 13قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی⭕
رای دیوان عدالت اداری به کفایت برگ سبز به عنوان سند مالکیت خودرو 🔹️ بخشنامه سازمان ثبت اسناد به علت ایجاد محدودیت برای مالکانی خودروهایی که فقط تعویض پلاک نموده و به دفاتر اسناد رسمی مراجعه ننموده اند ابطال شد. 🔹️ دیوان در رای صادره تصریح نموده صلاحیت پلیس برای صدور سند مالکیت خودرو در قانون پیش بینی شده است. Vakiil https://eitaa.com/zandahlm1357
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 _هشتاد_و_پنجم نماز صبح را با دلی شکسته خواندم و مجید آماده رفتن به پالایشگاه می‌شد که صدای فریاد‌های عبدالله که از طبقه پایین مرا به نام صدا می‌زد، پشتم را لرزاند. چادر نمازم را از سرم کشیدم و از اتاق خواب بیرون دویدم که باز پایم همراه دل بی‌قرارم نشد و همانجا در پاشنه در زمین خوردم و ناله‌ام بلند شد، ولی پیش از آنکه مجید فرصت کند خودش را از انتهای اتاق خواب به من برساند، خودم را از جا کَندم و با پایی که می‌لنگید، از پله‌ها سرازیر شدم. بی‌توجه به فریادهای مضطرّ مجید که مدام صدایم می‌کرد و به دنبالم می‌دوید، خودم را به طبقه پایین رساندم. پدر وحشتزده میان اتاق خشکش زده و مادر در آغوش عبدالله از حال رفته و پیراهن آبی رنگش از تهوع آلوده شده بود. با دیدن مادرم در آن وضعیت، قلبم از جا کَنده شد و جیغ‌های مصیبت‌زده‌ام فضای خانه را شکافت. مقابل مادر که چشمانش بسته بود و رنگش به سفیدی می‌زد، به زمین افتاده و پیش پاهای بی‌رنگش زار می‌زدم. مجید بازوانم را گرفته بود و با قدرت مردانه‌اش هر چه می‌کرد نمی‌توانست از مقابل پای مادر بلندم کند که عبدالله بر سرش فریاد زد: «الهه رو ول کن! برو ماشین رو روشن کن! سوئیچ لب آینه اس.» و فریاد بعدی را با محبت برادرانه‌اش بر سر من کشید: «چیزی نشده، نترس! فقط حالش به هم خورده. نترس الهه!» نمی‌دانم چقدر در آن حال وحشتناک بودم تا سرانجام مادر در بیمارستان بستری شد و لااقل دلم به زنده بودنش قرار گرفت، گرچه حالم به قدری بد شده بود که مجید ناگزیر شد تا با مسئولش تماس گرفته و مرخصی بگیرد تا در خانه مراقبم باشد. روی تخت افتاده و مثل اینکه شوک حال صبح مادر جانم را گرفته باشد، حتی توان حرف زدن هم نداشتم. مجید کنارم لب تخت زانو زده و با نگاهی غرق غم به تماشای حال زارم نشسته بود. غصه کمرشکن مادر، خستگی مسافرت فشرده و بی‌نتیجه به تهران، بی‌خوابی غمبار دیشب و پا دردی که از زمین خوردنِ صبح به جانم افتاده بود، همه و همه دست به دست هم داده بودند تا ناله زیر لبم لحظه‌ای قطع نشود. دست سرد و نا امیدم میان دستان گرم و مهربان مجید پناه گرفته و با باران اشکی که لحظه‌ای از آسمان چشمانم محو نمی‌شد، غصه‌های بی‌پایانم را پیش چشمان عاشقش زار می‌زدم و او همچون همیشه پا به پای غمواره‌هایم می‌آمد و لحظه‌ای نگاهش را از نگاهم جدا نمی‌کرد و همین حضور گرم و با محبتش بود که دریای بی‌قرار دلم را به ساحل آرامش رساند و با نوازش احساسش، چشمان خسته‌ام را به خوابی عمیق فرو بُرد. https://eitaa.com/zandahlm1357
کارگاه انصاف_29.mp3
11.75M
۲۹ ♨️ خدایی که به انصاف امر می‌کند ؛ چرا خود در حق بعضی بندگانش ظلم می‌کند؟ بعضی در آسایش و نعمت غوطه‌ورند و بعضی در نکبت و گرفتاری! 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@shervamusiqiirani - تصنیف : بی قرار - استاد شهرام ناظری.mp3
3.22M
‍ ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🌺 در هوایت بی‌قرارم روز و شب سر ز پایت برندارم روز و شب روز و شب را همچو خود مجنون کنم روز و شب را کی گذارم روز و شب می‌زنی تو زخمه و بر می‌رود تا به گردون زیر و زارم روز و شب ای مهار عاشقان در دست تو در میان این قطارم روز و شب جان روز و جان شب ای جان تو انتظارم انتظارم روز و شب زان شبی که وعده کردی روز بعد روز و شب را می‌شمارم روز و شب 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
- ناشناس.mp3
3.89M
🎵 تلاوت جزء 13 قرآن کریم با صدای استاد معتز آقایی (تند خوانی)
سحر سیزدهم_ یا شکور.mp3
9.66M
🌟 پرسه‌ای شاعرانه حوالیِ یک اسم از أسماء جوشن کبیر .... سحر سیزدهم ؛ اسم شریف
حرف های من و خدا_۱۳.pdf
272.2K
`🔖 حرف‌های من‌ و خدا یَا شَکُور 🌟
اسرار روزه _7.mp3
8.34M
۷ 💥پرخوری، حیا و عفت نَفْس را کم می‌کند، و سطح درندگی و طغیان آنرا افزایش می‌دهد! ※ هرچه میلِ انسان به آسمان، بیشتر می‌شود؛ میلش به پرخوری کمتر شده، و تحمل گرسنگی برایش آسان‌تر می‌گردد. 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وَإِذَآ أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوٓءًا فَلَا مَرَدَّ لَه هنگامی که الله بخواهد به قومی برساند هیچ چیز مانع آن نخواهد شد بخشی از آیه ۱۱ سوره رعد •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀فرازی بسیار زیبا و دلنشین🌀 📖اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ قَرَارًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَصَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ ۚ ذَٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ ۖ فَتَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ. سوره غافر، آیه 64. 🔹قاری: استاد محمد عبدالعزیز حصان
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
اخبار امام رضا (ع) از آينده بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ شخصي به نام مسافر مي گويد: هنگامي كه هارون بن مسيب تصميم گرفت با محمد بن جعفر بجنگد، امام رضا (ع) به من فرمود: (نزد مسيب برو و بگو: (فردا براي جنگ، بيرون نرو، كه اگر بيرون رفتي شكست مي خوري و يارانت كشته مي شوند، اگر پرسيد: از كجا مي داني بگو در خواب ديده ام). مسافر مي گويد: نزد مسيب رفتم و موضوع را به او گفتم، گفت: از كجا مي داني؟ گفتم: در خواب ديده ام. مسيب گفت: (خواب ديدن كسي كه با ما تحت نشسته مي خوابد، اعتبار ندارد). او آن روز به جنگ رفت و شكست خورد و يارانش كشته شدند. نيز مسافر مي گويد: در سرزمين مني همراه امام رضا (ع) بودم، يحيي بن خالد برمكي (وزير هارون) در حالي كه سرش را پوشيده بود تا گرد و غبار به او نرسد، از جلو ما رد شد، حضرت رضا (ع) تا او را ديد، فرمود: (مساكين لا يدرون ما يحل بهم في هذه السنة: اين بيچاره ها نمي دانند كه در همين سال: چه بر سرشان مي آيد؟) (از گرد و غبار، خود را مي پوشانند ولي نمي دانند كه به زودي به خاك سياه مي نشينند) سپس فرمود: (و عجبتر از اين، اينكه من و هارون اين چنين - و دو انگشتش را بهم چسبانيد - نزديك هم قرار مي گيريم) (همانگونه كه حضرت فرموده بود، همان سال، هارون بر (برمكيان) غضب كرد و سران آنها كشته شدند و به خاك سياه نشستند) مسافر مي گويد: سوگند به خدا، سخن دوم حضرت رضا (ع) را (در مورد نزديك شدن با هارون) نفهميدم، تا آن وقت كه جنازه امام رضا (ع) را كنار قبر هارون به خاك سپردند. (309) اصول کافی📚 https://eitaa.com/zandahlm1357
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 خروج سید حسنی همزمان با یمانی و سفیانی و خراسانی هست؟ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇 ⚠️ما روایتی نداریم که خروج حسنی، همزمان با سفیانی و یمانی اینها باشد. بله یک روایت داریم در کتاب روضه الکافی، همان کتاب کافی ج 8📚 آمده است که هنگامی که یمانی حرکت می کند و سفیانی خروج می کند ″تَحَرَکَ الحَسَنی″ حسنی هم خروج می کند. 👈🏻نگفته هم زمان، حالا شاید این ور آن ور باشد، ولی در یک سیر زمانی هستند. ☝️🏻بزرگوار محترم، ما روایت نداریم که حسنی سید است، روایت معتبر راجع به حسنی همین بود که خدمتتان عرض کردم ″وَ تَحَرَکَ الحَسَنی″🏇 حسنی به حرکت در می آید روایت نه سید بودنش را اشاره ای کرده، نه از علامات حتمی بودنش را. تنها روایت📚 معتبر راجع به حسنی همین است. 📘شما کتاب "تأملی نو بر نشانه های ظهور" را اگر بخوانید که استاد شهبازیان نوشته است آنجا احادیث حسنی را کامل بررسی کرده. ما 8،9 تا روایت راجع به حسنی داریم فقط همین یکی که راجع به آن گفتم 👌🏻معتبر است و این هم به مثبت بودن چهره ی حسنی دلالت دارد، که چهره ی مثبتی است. اما اینکه سید باشد از روایت چیزی دست نمی دهد. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 👤پاسخ دهنده: (👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
1_889914160.pdf
1.74M
📚 به مجنون گفتم زنده بمان ؛ کتاب همّت 📝 نوشته : فرهاد خضری 🔖 خاطراتی از شهید همت به نقل از اطرافیانش 📘 269 صفحه پی دی اف https://eitaa.com/zandahlm1357