eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
50هزار عکس
36.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃 شاه اسماعیل اول سرسلسله ی دودمان صفوی که در تاریخ ما به عنوان جوانی بی باک و دلیر، که بعد از مدت ها، نواحی مختلف ایران را باهم متحد کرد، اغلب به یاد آورده می شود ، اما شاه اسماعیل با وجود تمام خدماتی که انجام داد، بخش تاریکی نیز دارد که کمتر به آن توجه شده است. شاه اسماعیل برای رسیدن به این اتحاد از هیچ جنایتی فروگذار نبود، چنانچه بعد از فتح تبریز نه تنها سلطان یعقوب آق قویونلو و خاندانش بلکه تمام کسانی که به او وفادار بودند از زن، مرد، کودک و حتی سگ های آنها را نیز از دم تیغ گذراند. فهرست شکنجه های که در زمان شاه اسماعیل توسط قزلباش ها اجرا می شد بسیار طولانی است و گفتن آنها چیزی جز تشویش خاطر به دنبال نمی آورد، اما در اینجا به یکی از بی رحمانه ترین آنها که به صورت یک اصطلاح رایج در آمده است اشاره می کنیم. از جمله شکنجه های روحی که شاه اسماعیل به مخالفان خود وارد می آورد، این بود که در مقابل چشمان محکوم بیچاره، جنازه پدرش را از خاک در آورده و آنرا به آتش می کشیدند،بعد هم محکوم را به هلاکت می رساندند، به نظر می‌رسد دو اصطلاح معروف"پدرت را در می آورم" و "پدرسوخته" از همین جا و این شکنجه خاص آمده باشد. ٣٧ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌴 🌹 و قال عليه‌السلام عَلَيْكُمْ‌ بِطَاعَةِ‌ مَنْ‌ لَا تُعْذَرُونَ‌ بِجَهَالَتِهِ‌. امام عليه السلام فرمود: لازم است از كسى اطاعت كنيد كه از نشناختن او معذور نيستيد.
شرح و تفسير از چه كسى بايد اطاعت كرد؟ امام عليه السلام در اين كلام حكمت‌آميز خود اشاره به اين نكته مى‌كند كه از چه كسى بايد اطاعت و از چه كسى نبايد اطاعت كرد، مى‌فرمايد:«لازم است از كسى اطاعت كنيد كه از نشناختن او معذور نيستيد»؛ (عَلَيْكُمْ‌ بِطَاعَةِ‌ مَنْ‌ لَا تُعْذَرُونَ‌ بِجَهَالَتِهِ‌) . منظور از «آن كس» در درجۀ اول ذات پاك خداوند متعال و در درجۀ بعد رسولش پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و جانشينان معصوم و بر حق اوست كه اطاعت از آنها اطاعت مطلقه است يعنى كسى نمى‌تواند بگويد چون نمى‌دانستم اطاعت نكردم، چرا كه بر هر كسى واجب است بخشندۀ نعمت‌ها را بشناسد؛ كسى كه تمام هستى ما از اوست و ما هرگز نمى‌توانيم بگوييم چون نمى‌شناختيم در برابر ترك طاعتش معذور بوديم و بعد از شناخت خداوند بايد بداند او مطابق «قاعدۀ لطف»، رسولانى را مبعوث مى‌كند تا پيامش را به بندگان برسانند و راه صحيح و باطل را به آنها نشان دهند و به هنگام رحلت رسولان، اوصياى آنها را بشناسند و پيام رسولان را از آنها بگيرند. در ضمن هدف حضرت اين است كه به مردم هشدار دهد از اطاعتش سر نپيچند و بدانند هرگونه سرپيچى روز قيامت مايۀ سرافكندگى است و هيچ‌گونه عذرى از آنها قبول نخواهد شد. در تأييد اين سخن، در حديثى از امام صادق عليه السلام در تفسير آيۀ شريفۀ «فَلِلّهِ‌ الْحُجَّةُ‌ الْبالِغَةُ‌» ؛بگو دليل رسا و قاطع براى خداست (دليلى كه براى هيچ كس بهانه‌اى باقى نمى‌گذارد». ١ فرمود: «إِنَّ‌ اللَّهَ‌ تَعَالَى يَقُولُ‌ لِلْعَبْدِ يَوْمَ‌ الْقِيَامَةِ‌ أَكُنْتَ‌ عَالِماً فَإِنْ‌ قَالَ‌ نَعَمْ‌ قَالَ‌ لَهُ‌ أَ فَلَا عَمِلْتَ‌ ٢ بِمَا عَلِمْتَ‌ وَ إِنْ‌ قَالَ‌ كُنْتُ‌ جَاهِلاً قَالَ‌ لَهُ‌ أَ فَلَا تَعَلَّمْتَ‌ حَتَّى تَعْمَلَ‌ فَيَخْصِمُهُ‌ وَ ذَلِكَ‌ الْحُجَّةُ‌ الْبَالِغَةُ‌ ؛خداوند متعال روز قيامت به بنده‌اش مى‌گويد: آيا مى‌دانستى‌؟ اگر بگويد: آرى مى‌فرمايد: چرا به آنچه مى‌دانستى عمل نكردى‌؟ و اگر بگويد نمى‌دانستم به او مى‌گويد: چرا ياد نگرفتى كه عمل كنى و به اين ترتيب با او مخاصمه مى‌كند و اين است معناى حجت بالغه». ٣ ولى امور بسيارى است كه انسان بر اثر عدم شناخت، در برابر آن معذور است؛ مثلاً من اگر ندانم فلان غذا يا لباسى را كه از بازار مسلمانان مى‌خرم دزدى و حرام است؛ غذا را بخورم و با لباس نماز بخوانم اگر فرضاً در قيامت از من سؤال كنند چرا چنين كردى مى‌گويم: نمى‌دانستم و هرگز به من نمى‌گويند چرا نرفتى و تحقيق و تفحص كنى و در اينجا جهل من عذر است؛ ولى در احكام شرع و معارف و عقائد دينى، جهل عذر نيست. بعضى ديگر از شارحان نهج‌البلاغه، تفسير ديگرى براى اين كلام حكمت‌آميز مولا كرده و گفته‌اند: مفهوم آن اين است كه شما بايد از شخص عاقلى اطاعت كنيد كه جهلى در افكار و اعمال او نيست كه به هنگام سقوط‍‌ در خطرات اعمالش، آن را عذرى براى خود بشماريد. ٤به تعبير ديگر از شخص عاقلى پيروى كنيد كه شما را به راه راست و امن و امان ببرد نه به بيراهه‌هايى كه ناچار باشيد از آن به علت نادانى اعتذار جوييد. ولى به يقين تفسير اول كه مورد قبول بيشتر مفسران نهج‌البلاغه است صحيح‌تر به نظر مى‌رسد. از جمله امورى كه گواهى به صحت معناى اول مى‌دهد تعبيرى است كه در نسخۀ دعائم الاسلام آمده كه مى‌گويد: «عَلَيْكُمْ‌ بِطَاعَةِ‌ مَنْ‌ لَا تَعْذِرُونَ‌ فِي تَرْكِ‌ طَاعَتِه» .
🔹از استاد ارجمند جناب آقای دکتر کرکان؛ استاد بازنشسته دانشگاه ارومیه حداقل سه مرحله انجام میگیرد: 1⃣مرحله اول اوایل بهار بعد از آن که رشد جوانه ها شروع شده و در روی شاخه های رشد یافته خوشه ها نمایان شدند اولین هرس سبز را شروع می کنیم در این مرحله روی شاخه هایی که برای تولید محصول ، هرس "بلند یا طویل" شده اند فقط شاخه های میوه ده که میوه آنها نمایان است نگهداشته بقیه شاخه های غیربارور را کلا حذف می کنیم بعد هر شاخه که در محل غیرضرور رشد کرده مثل روی تنه و شاخه های دو و چند ساله و طوقه و یقه رشد کرده اند ولو دارای محصول باشند حذف می کنیم فقط شاخه های سال بعد که روی شاخه هائی با دو یا سه جوانه بعنوان "جایگزین" گذاشته ایم آنها را تمام کمال حفظ خواهیم کرد و در آنها هم اگر تعدادجوانه های رشد یافته در یک بند یا جوانه بیش از یک شاخه رشد کرده باشد قوی ترین و مناسب ترین را انتخاب کرده و بقیه را کلاحذف می کنیم دراین شاخه های نگهداری شده برای سال بعد اگر خوشه ای داشته باشند حتما باید آن خوشه را حذف کنیم. 2⃣مرحله دوم هرس سبز بعد از رشد کامل شاخه های جوان و رشد کامل خوشه و شاخه انجام می گیرد. انتهای شاخه بارور را از بالای ۵تا۷برگ بالاتر از خوشه حذف می کنیم ضمنا هر شاخه جدید تولید شده بعد از هرس اول را نیز تماماً حذف می کنیم . 3⃣هرس سبزمرحله سوم؛ دراین مرحله خوشه ها رشد مطلوب پیدا کرده و رسیدن میوه آغاز شده در این مرحله بیشتر روی تنظیم نور متمرکز خواهیم شد و نورگیری بهتر خوشه ها مد نظر خواهد بود. در عین حال شاخه های رشد یافته مجدد، شاخک های رشدیافته درروی شاخه های باروری که سر برداری شده اند ‌و سایر اجزای تشکیل شده و رشد یافته را تمام کمال حذف می کنیم. https://eitaa.com/zandahlm1357
را با بخورید❗️ هسته انگور خون را تصفیه و با عفونت های بدن مقابله می کند بدن را در پالایش کرده و تأثیر منفی را تا حد زیادی کاهش داده و خستگی را رفع می کند. https://eitaa.com/zandahlm1357
فصل نهم : در معالجه امراض اندرونى و قولنج و بادها و آزار معده و سرفه منقول است كه شخصى بحضرت امام جفعر صادق عليه السلام شكايت كرد، از درد سينه حضرت فرمود، كه طلب شفا بكن از قرآن زيرا كه حقتعالى ميفرمايد، كه فيهِ شفاءٌ لِما فِى الصُّدُورِ يعنى در قرآن شفا هست براى آنچه در سينه هاست . از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام منقول است كه شخصى بخدمت حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم آمد، گفت برادرم از درد شكم آزار دارد، فرمود كه بگو اندكى عسل با آب گرم بخورد، روز ديگر آمد، گفت خورد و نفع نكرد فرمود كه برو و باز عسل بده بخورد و هفت مرتبه سوره حمد نزد او بخوان ، چون آن شخص رفت فرمود كه برادرش منافق است ، باين سبب خوردن عسل او را نفع نبخشد. در روايت ديگر منقول است كه شخصى به حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام شكايت كرد، از درد شكم فرمود كه آب بخور و اين دعا را بخوان يااللّهُ يا اللّهُ ياللّهُ يا رَحْمنُ يارَحيمُ يارَبَ اْلاَرْبابِ يااِلهَ اْلالِهَةِ يامَلِكَ الْمُلُوك يا سَيِّدَالسّاداتِ اشْفِنْى بِشَفائِكَ مِنْ كُلِّ داءٍ وَسُقْمٍ فَاِنّى عَبْدُكَ وَابْنُ عَبْدِكَ اءَتَقَلَّبُ فى قَبْضَتِكَ. در حديث ديگر منقول است كه شخصى بحضرت صادق عليه السلام شكايت درد از درد ناف فرمود، كه دست بر آنموضع بگذار و سه مرتبه بگو وَاِنَّهُ لَكِتابٌ عزيز لاَيائْيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزيلُ مِنْ حَكيمٍ حَميدٍ. در چند روايت وارد شده است كه براى قولنج و درد شكم سوره حمد و قل اعوذ برب الناس وقل اعوذ برب الفلق و قل هوالله احد را بر جامى با مشك و زعفران بنويسد و اين دعا را نيز بنويسد، اَعُوذُ بِوَجْهِ اللّهِ الْعَظيمِ وَبِعِزَّتِهِ الَّتى لاتُرامُ وبِقُدْرَتِهِ الَّتى لايَمْتَنِعُ مِنْها شَيْىٍ ء مِنْ شَرِّ هذاالْوحَعُ وَ شَرِّ ما فيهِ وَشَرِّ ما اَحْذَرُمِنْهُ و بآب باران بشويد و بخورد، ناشتا يا در وقت خواب . در روايت ديگر منقول است كه براى فالج و جميع بادها نافع است . در حديث ديگر منقول است كه شخصى بحضرت امام محمد باقر عليه السلام شكايت كرد از درد تهيگاه فرمود، كه چون از نماز فارغ شوى دست بر موضع سجود بمال و بعد از آن بر موضع درد بمال و اين آيات را بخوان اَفَحَسِبْتُمْ اَنَّما خَلَقْنا كُمْ عبثا وَاَنَّكُمُ اِلَيْنا لاتُرْجَعُونَ فَتَعالَى اللّهُ الْمَلِكُ الْحَقُ لااِلهَ اِلاّ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الكَريمِ وَمَنْ يَدْعُ مِعَ اللّهِ اِلها آخَرَ لابُرهانَ لَهُ بِهِ فَاِنَّما حِسابُهُ عِنْدَ رَبِّهِ اِنَّهُ لايُفْلِحُ اَلْكافِرُونَ وَقُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَاَنْتَ خَيْرُ الرّاحِمينَ راوى گفت كه چنين كردم ، بزودى بر طرف شد. در روايت ديگر از حضرت صادق عليه السلام كه دت بر تهيگاه بمالد وسه مرتبه اين دعا بخواند، بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ مُحَمَّدٌرَسوُلُ اللّهِ وَلاحَوْلَ وَلاقُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ العلّى اَلْعظيمِ اَللّهُمَّ امْحُ عَنّى ما اَجِدُ فى خاصِرَتى و در هر مرتبه دست بر آن موضع بكشد. از حضرت على بن الحسين عليه السلام منقول است كه از براى دفع الم سپرز اين آيات را بزعفران بنويسد، وبآب زمزم بشويد و بخورد قُلْ ادْعُو اللّهَ اوَاْعُو الرَّحْمنَ اَيّا ماتَدْعُوا فَلَهُ اْلاَسْمآءُ الْحُسْنى وَلا تَجْهَرْ بِصَلاتِكَ وَلا تُخافِتْ بِها وَابْتَغِ بَيْنَ ذلِكَ سَبيلاً وَقُل الْحَمْدُللّهِ الَّذى لَمْ يِتَّخِذْ وَلَدا وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَريكٌ فِى الْمُلِك وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِىٌ مِنَّ الذُّلِ وَكَبِّرُهُ تَكْبيرا و منقول است كه شخصى بخدمت حضرت امام موسى عليه السلام شكايت كرد، ازقراقر و صداهاى شكم و گفت ، بمرتبه آزار مى كند كه با كسيكه سخن ميگويم ، شرمنده مى شوم حضرت فرمود كه چون از نماز شب فارغ شوى اين دعا بخوان اَللّهُمَّ ماعَمِلْتُ مِنْ خَيْرٍ فَهُوَّمِنْكَ لاحَمْدَ لى فيهِ وَما عَمِلْتُ مِنْ سُوءٍ فَقَدْ حَذَّرْتَنيهِ فَلا عُذْرَلى فيهِ اللّهُمَّ اِنّى اَعُوذُبِكَ اَنْ اءَتَّكِلَ عَلى مالا حَمْدَلى فيهِ اَوْامِنُ مالا عُذْرَلى فيهِ. در روايت ديگر همين دعا براى دفع زحير وارد شده است . در حديث ديگر منقول است كه شخصى شكايت كرد به آنحضرت از پيچش شكم ، فرمود كه آبى بگير و اين آيات را بر آن بخوان يُريدُ اللّهُ بِكُمُ الْيُسّرَ وَلا يُريدُ بِكُمُ الْعُسْرَ سه مرتبه پس بگو اَوَلَمْ يَرَ الذَّينَ كَفَرُوا اَنَّ السَّمواتِ وَاْلاَرْضَ كانَتا رَتَقا فَفَتَقْناهُما وَجَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلّ شَى ءٍ حَى اَفَلا يُؤْمِنُونَ پس آن آبرا بخورد، دو دست بر شكم بِمالد. در روايت وارد شده است ، كه اين آيات را بر روغن بخواند، بر شكم بمالد بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ فَفَتَحْنا اَبْوابَ السَّماءِ بِماءٍ مُنْهَمِرِ وَفَجَّرْنَا اْلاَرْضَ عُيُونا فَالْتَقَى الْماءِ عَلى اَمْرٍ قُدِرَ وَحَمَلْناهُ عَلى ذاتِ اَلْواحٍ ودسر ف