eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.2هزار عکس
35هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💦استخر‌ اقتصاد💦 🔸چرا با وجود برنامه در کشور، مشکلات حل نمیشود؟🕳🕳 🔻🔻
🌼وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى ✨فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُوا الَّذِينَ 🌼يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ سَيُجْزَوْنَ ✨مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۱۸۰﴾ 🌼و نامهاى نيكو به خدا اختصاص دارد ✨پس او را با آنها بخوانيد و كسانى را 🌼كه در مورد نامهاى او به كژى مى گرايند ✨رها كنيد زودا كه به سزاى آنچه انجام 🌼مى دادند كيفر خواهند يافت (۱۸۰) 📚 سوره مبارکه الأعراف ✍آیه ۱۸۰
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
.......: پيشنهاد خلافت تا چه حد جدى بود؟ اين پيشنهاد هرگز جدى نبود! در پيش برايتان گفتيم كه مامون نخست به امام رضا (ع) پيشنهاد كرد كه خلافت را بپذيرد، و اين پيشنهاد را بسيار با اصرار هم عرضه مى داشت، چه در مدينه و چه در مرو، و سرانجام حتى امام را به قتل هم تهديد كرد، ولى هرگز موفقيتى به دست نياورد. پس ازين نوميدى، مامون مقام وليعهدى را پيشنهاد به او كرد، ولى ديد كه امام باز از پذيرفتنش امتناع مى ورزد. آنگاه او را تهديد به قتل كرد و چون اين تهديد را امام جدى تلقى كرد، ديگر خود را مجبور يافت كه وليعهدى را بپذيرد. اكنون دو سؤال مطرح مى شود: يكى آنكه آيا مامون مقام خلافت را بطور جدى به امام عرضه مىداشت؟ دوم آنكه، در صورت جدى نبودن اين پيشنهاد، اگر امام جواب مثبت به او مى داد و خلافت را مى پذيرفت، مامون چه موضعى را مى خواست اتخاذ كند؟ پاسخ به سؤال نخست حقيقت آن است كه تمام قرائن و شواهد دلالت بر جدى نبودن پيشنهاد دارند. زيرا مامون را در پيش به خوبى برايتان معرفى كرديم. مردى كه چنان براى خلافت حرص مى زد كه بناچار دست به خون برادر خويش بيالود و حتى وزرا و فرماندهان خود و ديگران را نيز به قتل مى رسانيد و باز براى نيل به مقام، آن همه شهرها را به ويرانى كشانده بود، ديگر قابل تصور نبود كه همين مامون به سادگى دست از خلافت بر دارد و بيايد با اصرار و خواهش آن را به كسى واگذارد كه نه در خويشاوندى مانند برادر به او نزديك بود، نه در جلب اطمينان به پاى وزرا و فرماندهانش مىرسيد. آيا مى توان از مامون پذيرفت كه تمام فعاليتهايش از جمله قتل برادر، همه به خاطر مصالح امت صورت مى گرفت و او مى خواست كه راه خلافت را براى امام رضا (ع) باز كند؟! چگونه مى توان بين تهديدهاى او به امام و جدى بودن پيشنهاد مزبور، رابطه معقولى بر قرار كرد؟ اگر او توانسته بود با تهديد مقام وليعهدى را به امام بقبولاند پس چرا در قبولاندن خلافت، همين زور و اجبار را بكار نگرفت؟ پس از امتناع امام، دليل اصرار مامون چه بود، و چرا امام را به حال خود رها نكرد، و چرا باز هم آنهمه زورگويى و اعمال قدرت؟ اگر مامون براستى مى خواست امام را بر مسند خلافت مسلمانان بنشاند، پس چرا تاكيد مى كرد كه براى رفتن به بارگاهش، از راه كوفه و قم نرود؟ او بخوبى مى دانست كه در اين دو شهر مردم آمادگى داشتند كه شيفته امام گردند. زمين باور داشت، پس چرا مى خواست نظرى بر وى تحميل كند كه او آن را به صلاح نمى ديد، و چرا بالاخره امام را آنهمه تهديد مى كرد؟ در پايان، آيا آن رفتار خشن و غير انسانى كه مامون پيش از بيعت و بعد از آن، و در طول زندگانى امام و هنگام وفاتش، با او و با علويان در پيش گرفته بود؟ چگونه قابل توجيه بود؟ مامون خود دليل مى آوردشايان تذكر آنكه مامون هرگز خود را آماده پاسخ به اين سؤالها نكرده چه مى بينيم در توجيه اقدام خويش منطق استوارى برنگزيده بود. او گاهى مى گفت كه مى خواهد پاداش على بن ابيطالب را در حق اولادش منظور بدارد. (۱۰) گاهى مى گفت انگيزه اش اطاعت از فرمان خدا و طلب خشنودى اوست كه با توجه به علم و فضل و تقواى امام رضا مى خواهد مصالح امت اسلامى را تامين كند. (۱۱) و زمانى هم مى گفت كه او نذر كرده در صورت پيروزى بر برادر مخلوعش امين، وليعهدى را به شايسته ترين فرد از خاندان ابيطالب به سپرد. (۱۲) https://eitaa.com/zandahlm1357
ای کاش مرا بال و پری بود که من دورِحرمِ دوست، کبوتر باشم... https://eitaa.com/zandahlm1357
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 طبق روایات سفیانی با لشکرکشی شامات رو تصرف میکنه سوال بنده اینه پس ایران اون موقع چیکار میکنه چرا جلوی سفیانی رو نمیگیره؟ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇 📝اینجا دو نظریه هست، ☝️🏻یک عده می گویند ممکن است بداء حاصل بشود یعنی اینکه سفیانی لشکر کشی می کند و خون ریزی زیادی راه می اندازد و این کشورها را می گیرد ممکن است بداء حاصل بشود. ✌️🏻و خُب، نظر اکثریت این نیست و نظرشان این است که وقایع واقعا رخ می‌دهد ممکن است به اشغال آنجا هم منتهی بشود. ⭕️به هر حال عرض کردم سفیانی چون خودش تک و تنها نیست عقبه ی عظیمی از کشورها را دارد، آمریکا، غرب پشتش هستند، یک کشور یا گروه و لشکر خاص نیست، ترکیبی از لشکرهای متفاوت هست و بعد هم تصرف شامات مگر چه قدر طول می کشد؟ داعش موصل و حلب را هم گرفته بود چه قدر مگر طول کشید؟ دو سال، سه سال داشت، الان از دست رفته است. ⭕️سفیانی هم حکومتش بر کشورها 6 ماه هست، 6 ماه قبل از ظهور 9 ماه بعد از ظهور یعنی آنچنان طولانی نیست! یعنی یقینا ایران این وسط دوباره روی کار می آید و سفیانی را از آن کشور و تصرفات خودش بیرون می کند. 👌🏻ولی باز هم می گویم؛ نظر یک عده روی بداء هست، ممکن است خود این جزئیات هم بداء حاصل بشود. چون ما گفتیم اصل سفیانی حتمی هست ممکن است جزئیات بداء حاصل شود به هر حال در این زمینه واقعا سخت است بخواهیم نظر قطعی بدهیم. علی ایحال دو نظریه بود که عرض کردم. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 👤پاسخ دهنده: (👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊🔊🔊 📻 3⃣ بخش سوم (۳) ; روزهای پر شور انقلاب 📖 روایتی زیبا و عمیق از زندگی حقیقی مهناز امین بانوی حماسه ساز اراکی در دوران انقلاب و دفاع مقدس https://eitaa.com/zandahlm1357
36.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دختر سه ساله‌ای که خبر شهادت پدر را به مادر گفت 🔹روایت عاشقانه زندگی شهید خلبان چگنی به روایت همسر https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از زندگیتون به کسی چیزی نگید، دردودل نکنید، سفره دلتو برای افراد باز نکنید https://eitaa.com/zandahlm1357
داستان ﺿﺮﺏ ﺍﻟﻤﺜﻞ «ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﺘﻮﻥ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺳﺘﻮﻥ ﻓﺮﺝ ﺍﺳﺖ» ﺑﻪﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﯼﺑﺰﺭﮔﯽ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﭘﯿﺶ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﻭ ﻧﺎﺍﻣﯿﺪ ﺷﻮﺩ؛ ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ:‏ «ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﺘﻮﻥ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺳﺘﻮﻥ ﻓَﺮَﺝ ﺍﺳﺖ» ﯾﻌﻨﯽ ﺗﻮ ﮐﺎﺭﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﺪﻩ ﻫﺮﭼﻨﺪ ﺑﻪﻧﻈﺮ ﺑﯽﺳﻮﺩ ﺑﺎﺷﺪ ﻭﻟﯽ ﺷﺎﯾﺪ ﻫﻤﺎﻥﮐﺎﺭ ﻣﺎﯾﻪﯼ ﺭﻫﺎﯾﯽ ﻭ ﭘﯿﺮﻭﺯﯼ ﺗﻮ ﺷﻮﺩ ﻣﺮﺩﯼ ﮔﻨﺎﻫﮑﺎﺭ ﺩﺭ ﺁﺳﺘﺎﻧﻪﯼ ﺩﺍﺭ ﺯﺩﻥ ﺑﻮﺩ. ﺍﻭ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﺍﺭ ﺷﻬﺮ ﮔﻔﺖ: ‏«ﻭﺍﭘﺴﯿﻦ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪﯼ ﻣﺮﺍ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻩﮐﻨﯿﺪ. ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﻬﻠﺖ ﺩﻫﯿﺪ ﺑﺮﻭﻡ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﺩﻭﺭﺩﺳﺘﯽ ﺍﺳﺖ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﮐﻨﻢ. ﻣﻦ ﻗﻮﻝﻣﯽﺩﻫﻢ برﮔﺮﺩﻡ» ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﺍﺭ ﻭ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎ ﺷﮕﻔﺘﯽ ﻭ ﺭﯾﺸﺨﻨﺪ ﺑﺪﻭ ﻧﮕﺮیستند. ﺑﺎ ﺍﯾﻦﺣﺎﻝ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﺍﺭ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺗﻤﺎﺷﺎﮔﺮ ﮔﻔﺖ: ‏ «ﭼﻪﮐﺴﯽ ﺿﻤﺎﻧﺖ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﻣﯽﮐﻨﺪ؟‏» ﻭﻟﯽ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﯾﺎﺭﺍﯼ ﺿﻤﺎﻧﺖ ﻧﺒﻮﺩ. ﻣﺮﺩ ﮔﻨﺎﻫﮑﺎﺭ ﺑﺎ ﺧﻮﺍﺭﯼ ﻭ ﺯﺍﺭﯼ ﮔﻔﺖ: ‏«ﺍﯼ ﻣﺮﺩﻡ ﺷﻤﺎ ﻣﯽﺩﺍﻧﯿﺪ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮ ﺑﯿﮕﺎﻧﻪ ﻭ ﺁﺷﻨﺎﯾﯽﻧﺪﺍﺭﻡ. ﯾﻚﻧﻔﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺸﻨﻮﺩﯼ ﺧﺪﺍﯼ ﺿﺎﻣﻦ ﺷﻮﺩ ﺗﺎ ﻣﻦ ﺑﺮﻭﻡ ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺑﺪﺭﻭﺩ ﮔﻮﯾﻢ ﻭ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﻡ‏» ﻧﺎﮔﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﮔﻔﺖ: ‏«ﻣﻦ ﺿﺎﻣﻦ ﻣﯽﺷﻮﻡ. ﺍﮔﺮ ﻧﯿﺎﻣﺪ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺍﻭ ﻣﺮﺍ ﺑﻜﺸﯿﺪ» ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﺍﺭ ﺷﻬﺮ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻧﺎﺑﺎﻭﺭﯼ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﭘﺬﯾﺮﻓﺖ. ﺿﺎﻣﻦ ﺭﺍ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﻣﺮﺩ ﻣﺤﻜﻮﻡ ﺍﺯ ﭼﻨﮕﺎﻝ ﻣﺮﮒ ﮔﺮﯾﺨﺖ. ﺭﻭﺯ ﻣﻮﻋﻮﺩ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﻣﺤﻜﻮﻡ ﻧﯿﺎﻣﺪ. ﺿﺎﻣﻦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﺘﻮﻥ ﺑﺴﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﺩﺍﺭﺵ ﺑﺰﻧﻨﺪ، ﻣﺮﺩ ﺿﺎﻣﻦ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﻛﺮﺩ: ‏«ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﺍﯾﻦﺳﺘﻮﻥ ﺑﺒﺮﯾﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻥﺳﺘﻮﻥ ﺑﺒﻨﺪﯾﺪ‏» ﮔﻔﺘﻨﺪ: ‏« ﭼﺮﺍ ؟ ‏» ﮔﻔﺖ: ‏«ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﺘﻮﻥ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺳﺘﻮﻥ ﻓﺮﺝ ﺍﺳﺖ» ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﺳﺘﻮﻥ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺮﺩ ﻣﺤﮑﻮﻡ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ. ﻣﺤﻜﻮﻡ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺭﺳﯿﺪ ﺿﺎﻣﻦ ﺭﺍ ﺭﻫﺎﯾﯽ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺭﯾﺴﻤﺎﻥ ﻣﺮﮒ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮔﺮﺩﻥ ﺧﻮﺩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ. ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﺍﺭ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻥ ﺍﯾﻦ ﻭﻓﺎﯼﺑﻪﭘﯿﻤﺎﻥ، ﻣﺮﺩ ﮔﻨﻬﮑﺎﺭ ﻣﺤﮑﻮﻡ ﺑﻪ ﺍﻋﺪﺍﻡ ﺭﺍ ﺑﺨﺸﯿﺪ ﻭ ﺿﺎﻣﻦ ﻧﯿﺰ ﺑﺎ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﺘﻮﻥ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺳﺘﻮﻥ ﺭﻓﺘﻦ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺭﻫﺎﯾﯽ ﯾﺎﻓﺖ. https://eitaa.com/zandahlm1357