eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.4هزار عکس
35.2هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
یا حضرت رقیه: 📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت صد و هفتادم با نگاه معصومانه‌ام به چشمان مردانه‌اش پناه بردم و التماسش کردم: «مجید! تو رو خدا یواش‌تر! بابا می‌شنوه!» و نتواستم مانع بی‌قراری قلب غمزده‌ام شوم که شیشه بغضم شکست و میان گریه ناله زدم: «مجید! بابام همه زندگی‌اش رو از دست داده. بابام همه زندگی‌اش رو به نوریه و خونواده‌اش باخته. مجید! دیگه بابام هیچ اختیاری از خودش نداره...» و هر چند نمی‌توانستم آنچه از زبان ناپاک برادران نوریه درباره خودم شنیده بودم، برای محرم اسرار دلم بازگو کنم، ولی تا جایی که شرم و حیا اجازه می‌داد، غم‌های قلبم را پیش چشمانش زار زدم که دستِ آخر، از جام زهری که به کامش می‌ریختم، جانش به لب رسید که به چشمان اشکبارم خیره شد و با کلماتی شمرده جواب تمام گلایه‌هایم را داد: «الهه! ما از این خونه میریم!» از حکم قاطعانه‌اش، بند دلم پاره شد و با نفسی که به شماره افتاده بود، نجوا کردم: «مجید! این خونه بوی مامانم رو میده...» و نگذاشت جمله‌ام به آخر برسد و با خشمی که بیشتر بوی دلواپسی می‌داد، بر سرم فریاد کشید: «الهه! این خونه داره تو رو می‌کُشه! بابا و نوریه دارن تو رو می‌کُشن! روزی نیس که از دست نوریه زار نزنی! روزی نیس که چهار ستون بدنت از دست نوریه نلرزه! می‌فهمی داری چه بلایی سرِ خودت و این بچه میاری؟!!!» و بعد مثل اینکه نگاه نحس برادر نوریه پیش چشمانش تکرار شده باشد، دوباره نگاهش از خشم شعله کشید: «اونم خونه‌ای که حالا دیگه کلیدش افتاده دست یه مُشت آدم سگ چشم!!!» و دلش نیامد بیش از این به جُرم دلبستگی به خانه و خاطرات مادرم، مجازاتم کند که با نگاه عاشقش از چشمان اشکبارم عذرخواهی کرد و با لحن گرم و مهربانش اوج نگرانی‌اش را نشانم داد: «الهه جان! عزیزم! تو الان باید آرامش داشته باشی! من حاضرم هر کاری بکنم که تو راحت باشی، ولی تو این خونه داری ذره ذره آب میشی! الهه! ما تو این خونه زندانی شدیم! نه حق داریم حرف بزنیم، نه حق داریم فکر کنیم، نه حق داریم به اون چیزهایی که عقیده داریم عمل کنیم! فقط بخاطر اینکه تو این خونه یه دختری زندگی می‌کنه که شیعه رو کافر می‌دونه! خُب من شیعه هستم و حقم اینه که مجازات بشم، ولی تو چرا باید بخاطر منِ شیعه اینهمه عذاب بکشی؟ تو که دکتر بهت اونقدر سفارش کرد که نباید استرس داشته باشی، چرا باید همش اضطراب داشته باشی که الان نوریه می‌فهمه شوهرت شیعه‌اس و خون به پا می‌کنه! بخدا بخاطر خودم نمی‌گم، من تا حالا تحمل کردم، از اینجا به بعدش هم بخاطر گل روی تو تحمل می‌کنم، ولی من نگران خودتم الهه! بخدا نگران این بچه‌ای هستم که هر روز و هر شب فقط داره گریه تو رو می‌بینه! به روح پدر و مادرم، فقط بخاطر خودت میگم!» با سرانگشتانم پرده اشک را از روی چشمانم کنار زدم تا تصویر سیمای همسر مهربانم پیش چشمانم واضح شود و بعد با صدایی که به سختی از لایه سنگین بغض می‌گذشت، گفتم: «مجید! نوریه اومده که همه این خونه زندگی رو از چنگ بابام دربیاره! اون اومده تو این خونه تا همه هویت مارو ازمون بگیره! اگه منم از این خونه برم، اون صاحب همه این زندگی میشه! همه خاطرات مامانم رو از بین می‌بره!» که نگاهم کرد و پاسخ این همه تلاش بی‌نتیجه‌ام را با دلسوزی داد: «الهه جان! مگه حالا غیر از اینه؟ این خونه که به اسم باباست، ما هم اینجا مستأجریم، دیگه بود و نبود ما تو این خونه چه فرقی می‌کنه؟ همین حالا هم هر وقت بابا بخواد، ما رو از این خونه بیرون می‌کنه، همونجوری که عبدالله رو بیرون کرد.» از طعم تلخ حقیقتی که از زبانش می‌شنیدم، دلم به درد آمد. حقیقتی که می‌دانستم و نمی‌خواستم باور کنم که ملتمسانه نگاهش کردم و گفتم: «مجید! مگه نمیگی حاضری برای راحتی من، هر کاری بکنی؟ پس اجازه بده تا زمانی که می‌‌تونم تو این خونه بمونم! اجازه بده تا وقتی می‌تونم، تو خونه مامانم بمونم!» از چشمانش می‌خواندم که چقدر پذیرفتن این خواسته برایش سخت است و باز در مقابل چشمانم قد خم کرد و با مهربانی پاسخ داد: «هر جور تو می‌خوای الهه جان!» و من هم می‌خواستم ثابت کنم تا چه اندازه پای عشقش ایستاده‌ام و چقدر از نوریه و مسلک تکفیری‌اش بیزارم که نگاهش کردم و زیر لب گفتم: «مجید! این کتاب‌ها رو بریز دور. نمی‌دونم اگه اسم خدا و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) توش اومده، بریز تو آب جاری که گناه نداشته باشه. فقط این کتاب‌ها رو از این خونه ببر بیرون. با ما همراه باشید🌹 https://eitaa.com/zandahlm1357
ارتباط موفق_30.mp3
11.29M
۳۰ ✿ هنر دیدن خوبی‌ها و به زبان آوردن آنها دقیقا درمقابل هنر ندیدن بدی‌ها و فراموش کردن آنهاست. 🌨هرچه روی کسب هنر اول، بیشتر تمرکز می‌کنید؛ هنر دوم در شما قوی‌تر می‌شود. 🚫 چنانچه این هنرها در ما نیست؛ یقین بدانیم دایره‌ی جذب‌مان، دایره‌ای بسیار کوچک خواهد ماند. 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مولا - افتخاری - کانال شعر و موسیقی اصیل ایرانی.mp3
476.9K
‌✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🌺 علی مولا، علی یار و علی یاور علی والا، علی سرّ و علی سرور در خیبر ز تو چون کنده شد مولا ز تو لات و هبل افکنده شد مولا زهر سویی صدای یا علی آمد ندای لا فتی الّا علی آمد که هستی تو؟ همان جان‎آگهِ لشگر-شکاری تو که هستی تو؟ همان شاهنشه طوفان‎سواری تو که هستی تو؟ همان سردار روز خندق و خیبر که هستی تو؟ همان سالار تیغ ذوالفقاری تو شب است و خفته‎ای با جان خود در جای پیغمبر شب است و گفته‎ای با چاه خود راز غمی دیگر تو که هم دشمن بت‎هایی و هم دشمن بت‎گر تو که هم جام دریاهایی و هم ساقی کوثر 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357
کتاب صوتی "خاطرات حضرت آیت الله خامنه ای از زندان ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب" ....................
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 داستان فرزند کوچک رهبر انقلاب که از ذوقِ داشتن کَره، آن را در دستش نگه می‌دارد تا به پدر نشان دهد ولی خواب می‌رود و در دستش آب می‌شود!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یا ایها الذین آمنوا علیکم انفسکم لا یضر کم من ضل اذا اهتدیتم 🌺ای اهل ایمان،،شما ایمان خود را محکم نگاه دارید،که اگر همه عالم گمراه شوندو شما به راه هدایت باشیدزیانی از آنها به شما نرسد.🌺 📚سوره مایده/105 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تلاوة استودیو نادرة للشيخ الشحات محمد أنور رحمه اللّه علیه سوره بقره
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
.......: نظر چهارم نيز گفته اند امام به دست مأمون مسموم گرديد ولى اين به رهنمود و تشويق فضل بود. به نظر ما مأمون هرگز نيازى به تشويق يا راهنمايى براى انجام اين كار نداشت، چه خود موقعيّت امام را به خوبى احساس مى كرد. روشن است كه اين نظريه براى تبرئه مأمون ابراز شده است، چه فضل مدّت‌ها پيش از امام به دست مأمون كشته شده بود. از اين گذشته، چگونه مى توان باور كرد كه مأمون اين جنايت را تنها به خاطر خوشايند فضل انجام داده و خودش هيچ گونه تمايلى بدان نداشته است! نظر پنجم برخى ديگر گفته اند كه امام به مرگ طبيعى درگذشت و هرگز مسموميّتى در كار نبود. براى اثبات اين موضوع دلايلى ذكر كرده اند. يكى از اين افراد « ابن جوزى » است كه پس از نقل قول از ديگران كه نوشته اند پس از يك استحمام در برابر امام (ع) بشقابى از انگور كه به وسيله سوزن به زهر آلوده شده بود، نهادند و او با تناول انگورها مسموم شده به درود حيات گفت، ابن جوزى مى نويسد كه اين درست نيست كه بگوييم مأمون عامل مسموم كردن وى بوده باشد. چه اگر اين طور بود پس چرا آن همه در مرگ امام ابراز حزن و اندوه مى كرد. اين حادثه چنان بر مأمون گران آمد كه از شدّت اندوه چند روز از خوردن و آشاميدن و هر گونه لذّتى چشم پوشيده بود. (۱۴) البته عبارت ابن جوزى حاكى از آن است كه مسموم شدن امام را پذيرفته ولى منكر آن است كه مأمون عامل اين جنايت بوده باشد. « اربلى » نيز به پيروى از ابن جوزى همين عقيده را ابراز كرده و همان گونه بر گفته خويش دليل آورده است. احمد امين نيز از كسانى است كه معتقدند كسى به غيراز مأمون بود كه سم را به امام خورانيده، چه او حتى پس از مرگ امام و ورودش به بغداد هنوز جامه سبز مى پوشيد و به علاوه، مأمون با علما درباره برترى حضرت على (ع) مباحثه مى كرد. (۱۵) https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕌به هوای حرمش میگذرد ایامم 💚کوه دردم که کند نام رضا آرامم السلام علیک یا امام رئوف 🤲 https://eitaa.com/zandahlm1357
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 آیا تقاص گناه مردم نادان زمان امامان معصوم را باید تمام مردم عصرهای مختلف پس دهند؟ گناه مردم محروم از حجت خدا چیست؟ چرا باید از نعمت مهدی (ع) بی بهره باشند؟ شاید مثلا مردم عصر حاضر به دلیل آگاهی بیشتر سطح فهم بالاتری را نسبت به مردم عصر های قبل داشته باشند و قدر منجی و هادی خود را بدانند؟؟ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇 📃روایت امام سجاد (ع) هست که مردم زمان غیبت عقل، فهم و درک بالاتری دارند. این دقیقا روایت امام سجاد است که به ابو خالد کابلی می گوید. ☝️🏻درست است، ولی به قول شما اینکه امام را می خواهند، باید یک طوری نشانش بدهند یانه؟ من به زبان بگویم که امام را می خواهم نشد حرف!! من باید در عمل یک طوری نشان بدهم که امام را می خواهم یا نه؟ ↩️عمل چه هست؟ عمل زمینه سازی و تبلیغ یاد حضرت هست. زمینه را آماده کردن برای ظهور حضرت است. پس هر وقت اینها را عملا انجام دادم، بعد گله بکنم چرا حضرت ظهور نکرد و چرا فلان شد .. 👌🏻ادعا با زبان نیست، عملی هم باید صورت بگیرد. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 👤پاسخ دهنده: (👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)
حدیث خوانی کمال الدین 2.MP3
12.93M
🔰 جلسات با محوریت کتاب کمال الدین و تمام النعمه 2 👌 جلساتی برای قوی شدن مبانی دینی و اعتقادی 💠 جلسه 2️⃣ 🎤 با تدریس از اساتید مهدویت
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا