305.mp3
3.34M
#محبت_به_خانواده
🌸 پاسخ استاد پوراحمد
#روانشناسی_اسلامی_خانواده
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت صد و هفتاد و چهارم و همین جملات تلخ،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت صد و هفتاد و پنجم
پرده اتاق خواب را کنار زده و پنجره را گشوده بودم تا نسیم عصرگاهی شنبه سوم اسفند ماه سال 1392، با رایحه مطبوع و دلچسبش، فضای خانه را معطر کرده و دلم را به ترانه تنگ غروب پرندگان خوش کند. هر چند امروز هم حال خوبی نداشتم و سر درد و کمر درد، احساس هر روز و شبم شده بود، ولی لذت مادر شدن ارزش بیش از اینها را داشت که هنوز روی ماه حوریه را ندیده، برایش جان میدادم.
هنوز ماه پنجم بارداریام به پایان نرسیده، اتاق خواب کوچک و رنگارنگ دخترم تقریباً کامل شده و به جز چند تکه لباس نوزادی و ظرف غذای کودک، همه وسایل اتاقش را سرِ حوصله خریده و با سلیقه مادری، هر یک را در گوشهای از اتاقش چیده بودم. پایین پنجره، تخت خوابش را گذاشته و دیوار کنار پنجره را با کمد سفید رنگی پوشانده بودم که پُر از عروسکهای قد و نیم قد بود. قالیچهای با طرح شخصیتهای کارتونی کف اتاق کوچکش پهن کرده و حباب صورتی رنگی به جای لامپ قدیمی اتاق از سقف آویزان بود. مجید با وجود اجاره نسبتاً زیاد خانه و ویزیتهای سنگین دکتر زنان و سونوگرافیهای مختلف، ولی باز از خرید اسباب نوزادی چیزی کم نمیگذاشت و با دست و دلبازی هر چه برای دخترم هوس میکردم، میخرید که میخواست جای خالی مادرم را در این روزهای چیدن سور و سات سیسمونی کمتر احساس کنم.
با همه ضعفی که بدنم را گرفته و چشمانم از گرسنگی سیاهی میرفت، ولی بخاطر حالت تهوع ممتدی که لحظهای رهایم نمیکرد، اشتهایی به خوردن غذا نداشتم و تنها به عشق مجید قلیه ماهی را تدارک میدیدم. هر چند در این دوره از بارداری، این همه ناخوشی طبیعی نبود، ولی دکتر میگفت ضعف بدن و فشارهای پی درپی عصبی و اضطراب جاری در زندگیام، گذراندن این روزها را تا این حد برایم سخت میکند، ولی باز هم خدا را شکر میکردم و به همه این درد و رنجها راضی بودم که مادر شدن، شیرینترین رؤیای زندگیام بود. نماز مغربم را با سنگینی بدن و درد کمرم به پایان بردم و طبق عادت این مدت، قرآن را از مقابل آیینه برداشتم تا برای شادی روح مادر، آیاتی را تلاوت کنم که کسی به در اتاق زد. حدس میزدم دوباره نوریه به سراغم آمده تا باز به نحوی مرا به سمت آیین پلید خودش بکشاند و من چقدر از حضورش متنفر بودم که قرآن را دوباره لب آیینه گذاشتم و با اکراه به سمت در رفتم. در را که باز کردم، به رویم لبخند زد و به حساب خودش میخواست صمیمیتی با من ایجاد کند که بو کشید و گفت: «چه بوی خوبی میاد!» و من حتی تمایلی به هم صحبتیاش نداشتم که به جای هر پاسخی، با بیحوصلگی منتظر ماندم تا کارش را بگوید که سرکی به داخل خانه کشید و گفت: «اومدم باهات صحبت کنم. آخه عبدالرحمن خونه نیس، حوصلهام سر رفته!»
به کلام سردی تعارفش کردم تا وارد شود و خودم نه برای پذیرایی که برای طفره از هم نشینیاش به آشپزخانه رفتم که صدایم کرد: «الهه! بیا اینجا کارِت دارم!» و دیگر گریزی از این میزبانی اجباری نداشتم که از آشپزخانه بیرون آمدم و مقابلش نشستم که تازه متوجه شدم در دستش چند عدد سیدی نگه داشته و باز طمع تبیلغ وهابیت به سرش زده بود که بیمقدمه شروع کرد: «کتابهایی رو که برات اُورده بودم، خوندی؟» و از سکوت طولانیام جوابش را گرفت که لبخندی مصنوعی نشانم داد و با لحنی فاضلانه توصیه کرد: «حتماً بخون، خیلی مفیده!» و بعد مثل اینکه وجود حقیرش دیگر گنجایش نداشته باشد، چشمان باریک و مشکیاش از ذوقی پُر زرق و برق پُر شد و با حالتی پیروزمندانه ادامه داد: «عبدالرحمن که حتی نیازی نبود این کتابها رو بخونه، همین که من باهاش صحبت کردم، توجیه شد و الان چند هفتهای میشه که رسماً عقاید وهابیت رو قبول کرده!»
https://eitaa.com/zandahlm1357
با ما همراه باشید🌹
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#ارتباط_موفق ۳۴ 💞 بخشندگی؛ یعنی ترجیحِ دیگران به خود! - بخشندگی، دقیقاً مقابلِ بدجنسی است! هر چه س
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ارتباط موفق_35.mp3
11.58M
#ارتباط_موفق ۳۵
- ریز شدن در رفتارهای دیگران
- مُچگیری
-سختگیری
- اشتباهات دیگران را به رویِشان آوردن
- سرزنشگری و ....
▪️درست در مقابلِ صفت #تغافل (خود را به نفهمیدن زدن) قرار دارد.
🎈 اهل تغافل، نرماَند و جذب بالایی دارند،
و آنانکه ازاین صفت خالیاَند؛ هرقدر هم اهل ارتباطات زیادی باشند؛ محال است قدرت جذب بالایی داشته باشد. ✗
#استاد_شجاعی 🎤
#حجهالاسلام_فرحزاد
@shervamusiqiirani - قانون و آواز -استاد رضوی سروستانی.mp3
1.67M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
ای ساقیا مستانه رو آن یار را آواز ده
گر او نمی آیدبگو آن دل که بردی بازده
افتاده ام درکوی تو پیچیده ام برموی تو
مست رخ نیکوی تو آن دل که بردی بازده
#مولوی
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🆔https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
کتاب صوتی
#خون_دلی_که_لعل_شد
"خاطرات حضرت آیت الله خامنه ای از زندان ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب"
....................
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
إِنَّ اللَّهَ فَالِقُ الْحَبِّ وَالنَّوَىٰ
این خدا است که دانه و هسته را میشکافد (و گیاه و درخت از آنها میرویاند)
#قرآن_کریم
#به_آثار_رحمت_الله_نگاه_کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
إِنَّ اللَّهَ فَالِقُ الْحَبِّ وَالنَّوَىٰ
این خدا است که دانه و هسته را میشکافد (و گیاه و درخت از آنها میرویاند)
#قرآن_کریم
#به_آثار_رحمت_الله_نگاه_کنید
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
مأمون از چه شرافتى برخوردار بود كه بگوييم كشتن امام با خلق وخوى وى ناسازگار بود. آيا كشتن آن همه افر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اما اين كه گفته اند داستان مسموميّت امام از ساختگى هاى شيعه است، بايد گفت كه پيش از شيعه خود تاريخ نويسان سنّى اين جنايت را به مأمون نسبت داده بودند و شيعيان نيز شرح اين داستان را در كتاب هاى اهل سنت مى خواندند كه منابع بسيارى از آنان را ما در همين كتاب ذكر كرده ايم.
با اين همه اگر كسى باز در تبرئه مأمون و حسن نيّتش اصرار دارد به اين سؤال پاسخ دهد كه چرا پس از درگذشت امام، مقام وليعهدى را به فرزندش حضرت جواد (ع) عرضه نكرد، در حالى كه او نيز دامادش بود و به فضل و علم و كمالاتش نيز اعتراف مى كرد. حضرت جواد به رغم خردساليش تحسين عباسيان را نسبت به فضل و كمال خويش برانگيخته بود. مناظره وى با « يحيي بن اكثم » معروف است كه با چه مهارتى به سؤال هاى وى پاسخ مى داد. (۱۹) به علاوه صغر سن نمى توانست بهانه عدم واگذارى مقام وليعهدى به امام جواد (ع) باشد، چه وليعهدى معنايش تصدى علمى امور مملكتى نيست و تازه خلفا
و حتى رشيد، پدر مأمون، براى كسانى بيعت وليعهدى گرفته بودند كه به مراتب خردسال تر از امام جواد بودند.
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 امام زمان (عج) در زمان ظهور و حکومتشون با چه زبانی با مردم جهان صحبت خواهند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇
استاد مگر حدیث نداریم که میفرمایند هر کس ادعای اینو کنه که امام زمان (عج) رو دیده دروغ داره میگه، یا با حضرت رابطه داره دروغ داره میگه، پس چطور جناب مهزیار و... داستانهای ارتباط شون با حضرت مشهوره؟ (من منکر ارتباط این بزرگواران نیستم قطعا انقدر این بزرگواران پاک و بی ریا بودن که حضرت انتخابشون کرده و خودشو به اینها نشان داده)
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇
🔹این حدیث را ما قبلا پاسخ دادیم که این حدیث فقط همین یک تکه نیست، اول حدیث ادامه دارد... و محتوای حدیث را اگر شما نگاه بکنید مراد از آن ادعا، ادعای مشاهده←ادعای نیابت هست یا به معنای مشاهده ی پی در پی! چون امام زمان (عج) نامه را به نائب چهارم نوشت و از محتواها و قرینه های دیگری که دارد می شود این را فهمید در روایت، ادعای مشاهده بحث نیابت است.
🔸مطلب دوم؛ روایت خبر واحد است، همین یک روایت در این زمینه هست! در حالی که روایات متعدد بالای 200 روایت فقط در بحث ملاقات با امام زمان (عج) داریم. پس یک روایت قابلیت مقابله با حدود 100 و خورده ای روایت را ندارد. هر چند که در روایت منظور بحث نیابت و ادعای نیابت خاص هست.
#پرسش_پاسخ
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
👤پاسخ دهنده: #استاد_احسان_عبادی
(👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)
🔷امام زمان (علیه السلام) فرمودند:
🔸«وَاجْعَلُوا قَصْدَکُمْ إلَیْنا بِالْمَوَدَّةِ عَلَی السُّنَّةِ الْواضِحَةِ، فَقَدْ نَصَحْتُ لَکُمْ، وَ اللّهُ شاهِدٌ عَلَیَّ وَ عَلَیْکُمْ»؛
🎗هدف و قصد خویش را نسبت به محبّت و دوستی ما - اهل بیت عصمت و طهارت - بر مبنای عمل به سنّت و اجراء احکام الهی قرار دهید، پس همانا که موعظهها و سفارشات لازم را نمودهام؛ و خداوند متعال نسبت به همه ما و شما گواه میباشد.
📚بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۷۹