eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.1هزار عکس
35هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
الشيخ مصطفى اسماعيل - أواخر سورة الفرقان - مقام نهاوند
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
آيا امام خود رغبتى به اين كار داشت؟ اين‌ها كه گفتيم هرگز دليلى بر ميل باطنى امام براى پذيرفتن وليعهدى نمى باشد. بلكه همان گونه كه حوادث بعدى اثبات كرد. او مى دانست كه هرگز از دسيسه هاى مأمون و دارو دسته اش در امان نخواهد بود و گذشته از جانش، مقامش نيز تا مرگ مأمون پايدار نخواهد ماند. امام به خوبى درك مى كرد كه مأمون به هر وسيله اى كه شده در مقام نابودى وى جسمى يا معنوى برخواهد آمد. تازه اگر هم فرض مى شد كه مأمون هيچ نيّت شومى در دل نداشت. با توجه به سن امام اميد زيستنش تا پس از مرگ مأمون بسيار ضعيف مى نمود. پس اين‌ها هيچ كدام براى توجيه پذيرفتن وليعهدى براى امام كافى نبود. از همه اين‌ها بگذريم كه امام اميد به زنده ماندن تا پس از درگدشت مأمون را نيز مى داشت. ولى برخوردش با عوامل ذى نفوذى كه خشنود از شيوه حكمرانى او نبودند. حتمى بود. همچنين توطئه هاى عباسيان و دارو دسته شان و بسيج همه نيروها و ناراضيان اهل دنيا بر ضد حكومت امام كه اجراى احكام خدا به شيوه جدّش پيابر (ص) و على (ع) بايد پياده مى شد، امام را با همان مشكلات زيانبارى رو به رو مى ساختند كه برايتان در فصل گذشته شرح داديم. در آن جا گفتيم كه حتى مردم نيز حكومت حق و عدل امام (ع) را در آن شرايط نمى توانستند تحمل كنند. https://eitaa.com/zandahlm1357
ما به كسي كليد نداده بوديم شخصي فرمود: در منزل آقاي فلسفي دعوت داشتيم جناب حجة الاسلام آقاي علامه «حاج شيخ علي اصغر كرباسي» بالاي منبر فرمودند: من در تهران روزهاي يازدهم ماه در منزلي جهت منبر رفتن دعوت شده بودم، ماه ذيقعده پيش آمد من هم مطابق معمول رفتم جهت انجام وظيفه «روز تولد حضرت رضا عليه السلام» ديدم درب منزل بسته است و كسي در خانه نيست دراين اثناء يك بانويي آمد و گفت: آقا، اينها مشهد مقدس مشرف هستند، شما تشريف ببريد داخل و روضه را بخوانيد. [صفحه ۲۶] كليد انداخت و درب را گشود من همه به همان اطاق هميشگي رفتم و روضه را خواندم و بازگشتم. ماه بعد كه جهت منبر مشرف شدم، اهل آن خانه از من پوزش طلبيدند كه ماه گذشته براي اولين بار روز تولد حضرت رضا عليه السلام مشهد مشرف شديم و شما پشت درب آمديد. من گفتم: خواهري درب را باز كرد و گفت: شما روضه را بخوانيد اينها مشهد هستند. اهل خانه گفتند: ما به كسي كليد نداده بوديم و از جريان گشودن درب بي خبر هستيم. اهل خانه گفتند: ما در همان نزديكي حرم شريف يك اطاق در طبقه پنجم كرايه كرده بوديم هنوز مشغول اثاث كشي بوديم كه طفلي از ما از بالا «ي بام» به زير افتاد. من «خانم آن خانه» حضرت رضا عليه السلام را صدا زدم كه آقا ما هنوز به حرم مشرف نشده ايم به داد برس. آمدم پائين و صدا زدم من مادر اين بچه هستم «بچه را» را از مردم گرفتم داخل ماشين شده به طرف بيمارستان امام رضا عليه السلام رفتيم در بين راه [صفحه ۲۷] بچه چشمهايش را باز كرد و گفت: مادر: من باكم نيست. گفتم مگر از بام نيفتادي گفت: نه، بين راه آقايي مرا گرفت و روي زمين گذارد. از كار ما گره نگشايد كسي مگر دست گره گشاي تو يا ثامن الحجج تا آخرين نفس نكشم دست التجا از دامن ولاي تو يا ثامن الحجج دار الشفاست كوي تو و خود تويي طبيب درد من و دواي تو يا ثامن الحجج «سيد رضا مؤيد» https://eitaa.com/zandahlm1357
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 ببخشید فرق رجعت با قیامت چیست؟ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇 💠رجعت روی همین زمین اتفاق می افتد، قیامت در عالم دیگر است. در رجعت بعضی ها زنده میشوند ولی در قیامت همه زنده میشوند. بعد از رجعت عمرها دائمی و جاودانه نیست و مردمی که رجعت میکنند بالاخره بعد از مدتی می میرند، ولی در قیامت عمرها جاودانه است. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 👤پاسخ دهنده: (👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)
27.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم کارگاه پاسخ به شبهات وهابیت علیه 6 ✳️ دوره تکمیلی ✳️ 💠 جلسه 6 👈 همه 12 فایل دوره مقدماتی به همراه لینک حضور در کلاسهای آنلاین دوره تکمیلی را از این لینک دریافت کنید 🎤 با تدریس از اساتید مهدویت و پژوهشگر علوم حدیث و تاریخ
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
2.mp3
16.15M
📗 کتاب صوتی "خاطرات همسر سردار شهید علی چیت سازیان" قسمت 2⃣
🔴داستانهایی از انبیا و اولیاءالله 🌹امام صادق(علیه السلام ) فرمودند : مردی در میان بنی اسراییل ذکر"الحمدلله رب العالمین و العاقبه للمتقین" را زیاد بر لب جاری می ساخت . ابلیس از این کار او خشمگین شده بود یکی از شیاطین را مامور نمود تا به او القاکند که پایان خوش و عاقبت از آن ثروتمندان است .اما مامور ابلیس در ماموریت خود موفق نشد و کار به دعوا و مرافعه کشید تا اینکه تصمیم گرفتند برای پایان دادن به دعوا از کسی بخواهند که میانشان داوری نماید و هر کس مغلوب شد دستش بریده شود . آن دو، شخصی را به عنوان داور برگزیدند اما حق را به مامور ابلیس داد و پایان خوش را از آن ثروتمندان دانست بدین ترتیب یکی از دستان عابد بریده شد . ولی مرد عابد باز ذکر شریف را زمزمه نمود . مامور ابلیس که از سخت ورزی عابد خشمگین شده بود برای رهایی از دست او پیشنهاد کرد فردی دیگر را در میان خود حاکم سازند تا هرکس مغلوب شد گردنش زده شود . عابد نیز قبول کردو این بار مجسمه ای را میان خود به عنوان داور قرار دادند . در این هنگام مجسمه به اذن خدا بر محل بریده شدن دستان عابد دست کشید و دستانش را به او بازگرداند آن گاه ضربه ای سنگین بر گردن مامور ابلیس وارد کرد و او را به قتل رساند . مرد عابد با تماشای این حادثه گفت : این چنین است پایان خوش و عاقبت از آن متقین است (📚برگرفته از کتاب قصص الانبیا، آیت الله سید نعمت الله جزائری) iD
خدا وقتی می‌خواهد مورچه را آواره کند به او بال می‌دهد. امام کاظم (علیه السلام): إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِالذَّرَّةِ شَرّاً أَنْبَتَ لَهَا جَنَاحَيْنِ فَطَارَتْ فَأَكَلَهَا الطَّيْرُ؛ اگر خداوند بخواهد بلایی بر سر مورچه ای بیاورد به آن‌ها دو بال می‌دهد تا پرواز کنند و طعمه پرندگان شوند. [۲] گاهی اوقات آدمی زاد از نداشتن امکانات به خداوند یکتا شکایت و گلایه می‌کند که چرا من ندارم؟ درحالی که غافل است ازاینکه خیر و برکت و آرامش او در همین قناعت و راضی بودن است. ولکن اگر این آدمی زاد به هر طریقی به پست و مقام و ثروت... دست یافت در کنار آن‌ها نیز حرص، حسادت، بخل،... نیز به آرامی رشد می‌کند. مورچه ای که به زندگی خود راضی است دشمن ندارد ولی اگر پَر پرواز در آورد دشمنان در کمین او نشسته اند تا او را طعمه خود گردانند. ---------- [۲]: . تُحَفُ العُقُول، ص۴۰۳. https://eitaa.com/zandahlm1357
🌴 🌹 و قال عليه‌السلام تَرْكُ‌ الذَّنْبِ‌ أَهْوَنُ‌ مِنْ‌ طَلَبِ‌ التَّوبةِ‌. امام عليه السلام فرمود: ترك گناه آسان‌تر از تقاضاى توبه است.
شرح و تفسير راه نزديكتر! امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به نكتۀ مهمى در مورد ترك گناه و مقايسۀ آن با توبه از گناه اشاره كرده مى‌فرمايد:«ترك گناه آسان‌تر از تقاضاى توبه است»؛ (تَرْكُ‌ الذَّنْبِ‌ أَهْوَنُ‌ مِنْ‌ طَلَبِ‌ التَّوبةِ‌ ١). امام عليه السلام فرمود ترك گناه از تقاضاى توبه آسان‌تر است اين نكته دلايل زيادى دارد، زيرا از يك سو ممكن است انسان پس از ارتكاب گناه توفيق توبه نيابد و از دنيا برود به خصوص اگر توبه را به تأخير بيندازد آن‌گونه كه سيرۀ بسيارى از غافلان است. از سوى ديگر توبه شرايط‍‌ زيادى دارد پشيمانى قطعى از گناه و تصميم بر ترك در آينده و پرداخت حق الناس و قضاى عبادات و پرداختن كفاره اگر عملى است كه داراى قضا و كفاره بوده مانند ترك روزۀ واجب و جبران كردن خطاهاى گذشته با اعمال صالح آينده، زيرا در قرآن مجيد كرارا بعد از جملۀ «تابُوا» واژۀ «اَصْلَحُوا» ذكر شده است. ٢ از همۀ اينها گذشته گناه رسوباتى در روح انسان از خود بجاى مى‌گذارد كه برطرف ساختن آن بسيار مشكل است و درست به اين مى‌ماند كه به كسى بگويند مراقب باش بدنت مجروح نشود و دست و پايت نشكند. او بگويد مهم نيست اگر مجروح شد مداوا مى‌كنم و اگر شكست به شكسته‌بند مراجعه مى‌نمايم در حالى كه بعد از مداواى جراحات و جبران استخوان‌هاى شكسته آثارى از آن در ظاهر يا در باطن باقى مى‌ماند كه گاه تا آخر عمر همراه انسان است. مرحوم علامۀ مجلسى در روضۀ بحار الانوار در حديث معروف «هشام بن حكم» از امام موسى بن جعفر عليه السلام جمله‌اى از حضرت مسيح نقل مى‌كند و آن جمله اين است: «بِحَقِّ‌ أقُولُ‌ لَكُمْ‌ إنَّ‌ مَنْ‌ لَيْسَ‌ عَلَيْهِ‌ دَيْنٌ‌ مِنَ‌ النّاسِ‌ أرْوَحُ‌ وَ أقَلُّ‌ هَمّاً مِمَّنْ‌ عَلَيْهِ‌ دَيْنٌ‌ وَ إنْ‌ أحْسَنَ‌ الْقَضاءَ وَ كَذلِكَ‌ مَنْ‌ لَمْ‌ يَعْمَلِ‌ الْخَطيئَةِ‌ أرْوَحُ‌ هَمّاً (مِمَّنْ‌) عَمِلَ‌ الْخَطيئَةَ‌ وَ إنْ‌ أخْلَصَ‌ التَّوْبَةَ‌ وَ أنابَ‌ ؛به حق براى شما مى‌گويم. كسى كه بدهى به مردم ندارد راحت‌تر و كم‌غصه‌تر است از كسى كه دينى بر ذمۀ اوست، هر چند مى‌تواند به خوبى آن را ادا كند. همين گونه كسى كه گناهى نكرده راحت‌تر و كم‌اندوه‌تر است از كسى كه مرتكب گناهى شده، هر چند توبۀ خالصانه‌اى بعد از آن كند و به خدا باز گردد». ١ مرحوم كلينى در كافى و مرحوم علامۀ مجلسى در بحار الانوار داستان جالبى از عابدى از بنى‌اسرائيل نقل مى‌كند كه ذكر آن در اينجا بسيار مناسب است. در اين حديث امام صادق عليه السلام مى‌فرمايد:«مرد عابدى در بنى‌اسرائيل بود كه هرگز مرتكب خلافى در امور دنيا نشده بود (و گناهى نكرده بود) به گونه‌اى كه ابليس از دست او ناراحت شد و فرياد كشيد و لشكرش نزد او حاضر شدند. ابليس گفت: چه كسى مى‌تواند براى من اين عابد را گمراه سازد؟ يكى از آنها گفت: من آماده‌ام. ابليس گفت: از كدام راه به سراغ او مى‌روى‌؟ گفت: از ناحيۀ زنان (و شهوت جنسى كه بسيار نيرومند است). ابليس گفت: كار تو نيست اين عابد مسائل مربوط‍‌ به زنان را تجربه نكرده است. ديگرى از شياطين گفت: من آمادگى داردم. ابليس گفت: از كجا به سراغ او مى‌روى‌؟ گفت: به وسيلۀ شراب و لذات. ابليس گفت: كار تو نيست او علاقه‌اى به اين امور ندارد. سومى گفت: من آماده‌ام (كه او را گمراه سازم). ابليس گفت: از چه راه به سراغ او مى‌روى‌؟ گفت: از طريق كارهاى نيك (و عبادت!) ابليس پسنديد گفت: برو، اين كار از تو ساخته است. او به صومعۀ عابد رفت و در برابر او ايستاد و مشغول نماز شد. عابد از عبادت خسته مى‌شد و مى‌خوابيد و آن شيطان چشمش به خواب فرو نمى‌رفت، عابد استراحت مى‌كرد ولى شيطان استراحت نمى‌كرد. عابد در حالى كه خود را در برابر او قاصر و عمل خود را كوچك مى‌ديد گفت: اى بندۀ خدا از چه راه اين همه قدرت و قوت بر نماز و عبادت پيدا كردى‌؟ شيطان جوابش را نداد. بار دوم و بار سوم تكرار كرد. شيطان در جواب او گفت: اى بندۀ خدا! گناهى از من سر زده و من از آن توبه كردم هر زمان كه گناه به خاطرم مى‌آيد قوتى بر نماز پيدا مى‌كنم. عابد گفت: اگر چنين است گناهت را به من بگو تا من هم انجام دهم و توبه كنم و هر گاه چنين كردم (و گناه به خاطرم آمد) قوت بر نماز پيدا كنم. شيطان به او گفت: به شهر مى‌روى (در محلۀ بد نام) و سراغ فلان زن آلوده را مى‌گيرى دو درهم به او بده و مرتكب گناه شو. عابد گفت: من دو درهم ندارم اصلاً نمى‌دانم دو درهم چيست. شيطان دو درهم از زير پاى خود در آورد و به او داد. مرد عابد (ساده لوح) با همان لباس عبادت وارد شهر شد و سراغ منزل آن زن آلوده را گرفت. مردم او را راهنمايى كردند و تصورشان اين بود كه آمده است او را موعظه كند تا دست از كار زشت بر دارد. فرد عابد هنگامى كه به سراغ آن زن آمد دو درهم را نزد او افكند و گفت: برخيز! برخاست و به داخل منزلش شد و به عابد گفت: داخل شو. آن‌گاه زن آلوده گفت: تو با وضع و هيئتى به سراغ من
آمده‌اى كه هيچ كس به اين صورت به سراغ من نمى‌آيد.(با لباس عابدان و پارسايان آمده‌اى) بگو ببينم چه خبر است. عابد جريان را به طور كامل براى آن زن تعريف كرد. آن زن گفت: «إنَّ‌ تَرْكَ‌ الذَّنْبِ‌ أهْوَنُ‌ مِنْ‌ طَلَبِ‌ التَّوْبَةِ‌ وَ لَيْسَ‌ كُلُّ‌ مَنْ‌ طَلَبَ‌ التَّوْبَةَ‌ وَجَدَها ؛ترك گناه آسان‌تر از تقاضاى توبه است و تمام كسانى كه تقاضاى توبه مى‌كنند ممكن است موفق به توبه نشوند». سپس افزود: تصور مى‌كنم فردى كه اين دستور را به تو داده شيطانى بوده كه در برابر تو به صورت عابدى ظاهر شده است. برگرد كه من هرگز تسليم خواستۀ تو نخواهم شد. مرد عابد (از خواب غفلت بيدار شد و) بازگشت (و اثرى از آن شيطان نديد) اتفاقاً آن زن بدكاره آن شب از دنيا رفت و مردم ديدند بر در خانۀ او نوشته شده است به تشييع جنازۀ اين زن حاضر شويد كه از اهل بهشت است. مردم به شك افتادند سه روز دست نگه داشته و او را دفن نكردند، چون در كار او حيران بودند. خداوند به پيامبر آن زمان يعنى «موسى بن عمران» وحى فرستاد كه به سراغ فلان زن برو نماز بر او بخوان و به مردم بگو كه در نماز بر او شركت كنند كه من او را بخشيدم و بهشت را بر او واجب كردم، زيرا فلان بندۀ عابد مرا از گناه باز داشت.