eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
50هزار عکس
36.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
2.mp3
16.15M
📗 کتاب صوتی "خاطرات همسر سردار شهید علی چیت سازیان" قسمت 2⃣
🔴داستانهایی از انبیا و اولیاءالله 🌹امام صادق(علیه السلام ) فرمودند : مردی در میان بنی اسراییل ذکر"الحمدلله رب العالمین و العاقبه للمتقین" را زیاد بر لب جاری می ساخت . ابلیس از این کار او خشمگین شده بود یکی از شیاطین را مامور نمود تا به او القاکند که پایان خوش و عاقبت از آن ثروتمندان است .اما مامور ابلیس در ماموریت خود موفق نشد و کار به دعوا و مرافعه کشید تا اینکه تصمیم گرفتند برای پایان دادن به دعوا از کسی بخواهند که میانشان داوری نماید و هر کس مغلوب شد دستش بریده شود . آن دو، شخصی را به عنوان داور برگزیدند اما حق را به مامور ابلیس داد و پایان خوش را از آن ثروتمندان دانست بدین ترتیب یکی از دستان عابد بریده شد . ولی مرد عابد باز ذکر شریف را زمزمه نمود . مامور ابلیس که از سخت ورزی عابد خشمگین شده بود برای رهایی از دست او پیشنهاد کرد فردی دیگر را در میان خود حاکم سازند تا هرکس مغلوب شد گردنش زده شود . عابد نیز قبول کردو این بار مجسمه ای را میان خود به عنوان داور قرار دادند . در این هنگام مجسمه به اذن خدا بر محل بریده شدن دستان عابد دست کشید و دستانش را به او بازگرداند آن گاه ضربه ای سنگین بر گردن مامور ابلیس وارد کرد و او را به قتل رساند . مرد عابد با تماشای این حادثه گفت : این چنین است پایان خوش و عاقبت از آن متقین است (📚برگرفته از کتاب قصص الانبیا، آیت الله سید نعمت الله جزائری) iD
خدا وقتی می‌خواهد مورچه را آواره کند به او بال می‌دهد. امام کاظم (علیه السلام): إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِالذَّرَّةِ شَرّاً أَنْبَتَ لَهَا جَنَاحَيْنِ فَطَارَتْ فَأَكَلَهَا الطَّيْرُ؛ اگر خداوند بخواهد بلایی بر سر مورچه ای بیاورد به آن‌ها دو بال می‌دهد تا پرواز کنند و طعمه پرندگان شوند. [۲] گاهی اوقات آدمی زاد از نداشتن امکانات به خداوند یکتا شکایت و گلایه می‌کند که چرا من ندارم؟ درحالی که غافل است ازاینکه خیر و برکت و آرامش او در همین قناعت و راضی بودن است. ولکن اگر این آدمی زاد به هر طریقی به پست و مقام و ثروت... دست یافت در کنار آن‌ها نیز حرص، حسادت، بخل،... نیز به آرامی رشد می‌کند. مورچه ای که به زندگی خود راضی است دشمن ندارد ولی اگر پَر پرواز در آورد دشمنان در کمین او نشسته اند تا او را طعمه خود گردانند. ---------- [۲]: . تُحَفُ العُقُول، ص۴۰۳. https://eitaa.com/zandahlm1357
🌴 🌹 و قال عليه‌السلام تَرْكُ‌ الذَّنْبِ‌ أَهْوَنُ‌ مِنْ‌ طَلَبِ‌ التَّوبةِ‌. امام عليه السلام فرمود: ترك گناه آسان‌تر از تقاضاى توبه است.
شرح و تفسير راه نزديكتر! امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به نكتۀ مهمى در مورد ترك گناه و مقايسۀ آن با توبه از گناه اشاره كرده مى‌فرمايد:«ترك گناه آسان‌تر از تقاضاى توبه است»؛ (تَرْكُ‌ الذَّنْبِ‌ أَهْوَنُ‌ مِنْ‌ طَلَبِ‌ التَّوبةِ‌ ١). امام عليه السلام فرمود ترك گناه از تقاضاى توبه آسان‌تر است اين نكته دلايل زيادى دارد، زيرا از يك سو ممكن است انسان پس از ارتكاب گناه توفيق توبه نيابد و از دنيا برود به خصوص اگر توبه را به تأخير بيندازد آن‌گونه كه سيرۀ بسيارى از غافلان است. از سوى ديگر توبه شرايط‍‌ زيادى دارد پشيمانى قطعى از گناه و تصميم بر ترك در آينده و پرداخت حق الناس و قضاى عبادات و پرداختن كفاره اگر عملى است كه داراى قضا و كفاره بوده مانند ترك روزۀ واجب و جبران كردن خطاهاى گذشته با اعمال صالح آينده، زيرا در قرآن مجيد كرارا بعد از جملۀ «تابُوا» واژۀ «اَصْلَحُوا» ذكر شده است. ٢ از همۀ اينها گذشته گناه رسوباتى در روح انسان از خود بجاى مى‌گذارد كه برطرف ساختن آن بسيار مشكل است و درست به اين مى‌ماند كه به كسى بگويند مراقب باش بدنت مجروح نشود و دست و پايت نشكند. او بگويد مهم نيست اگر مجروح شد مداوا مى‌كنم و اگر شكست به شكسته‌بند مراجعه مى‌نمايم در حالى كه بعد از مداواى جراحات و جبران استخوان‌هاى شكسته آثارى از آن در ظاهر يا در باطن باقى مى‌ماند كه گاه تا آخر عمر همراه انسان است. مرحوم علامۀ مجلسى در روضۀ بحار الانوار در حديث معروف «هشام بن حكم» از امام موسى بن جعفر عليه السلام جمله‌اى از حضرت مسيح نقل مى‌كند و آن جمله اين است: «بِحَقِّ‌ أقُولُ‌ لَكُمْ‌ إنَّ‌ مَنْ‌ لَيْسَ‌ عَلَيْهِ‌ دَيْنٌ‌ مِنَ‌ النّاسِ‌ أرْوَحُ‌ وَ أقَلُّ‌ هَمّاً مِمَّنْ‌ عَلَيْهِ‌ دَيْنٌ‌ وَ إنْ‌ أحْسَنَ‌ الْقَضاءَ وَ كَذلِكَ‌ مَنْ‌ لَمْ‌ يَعْمَلِ‌ الْخَطيئَةِ‌ أرْوَحُ‌ هَمّاً (مِمَّنْ‌) عَمِلَ‌ الْخَطيئَةَ‌ وَ إنْ‌ أخْلَصَ‌ التَّوْبَةَ‌ وَ أنابَ‌ ؛به حق براى شما مى‌گويم. كسى كه بدهى به مردم ندارد راحت‌تر و كم‌غصه‌تر است از كسى كه دينى بر ذمۀ اوست، هر چند مى‌تواند به خوبى آن را ادا كند. همين گونه كسى كه گناهى نكرده راحت‌تر و كم‌اندوه‌تر است از كسى كه مرتكب گناهى شده، هر چند توبۀ خالصانه‌اى بعد از آن كند و به خدا باز گردد». ١ مرحوم كلينى در كافى و مرحوم علامۀ مجلسى در بحار الانوار داستان جالبى از عابدى از بنى‌اسرائيل نقل مى‌كند كه ذكر آن در اينجا بسيار مناسب است. در اين حديث امام صادق عليه السلام مى‌فرمايد:«مرد عابدى در بنى‌اسرائيل بود كه هرگز مرتكب خلافى در امور دنيا نشده بود (و گناهى نكرده بود) به گونه‌اى كه ابليس از دست او ناراحت شد و فرياد كشيد و لشكرش نزد او حاضر شدند. ابليس گفت: چه كسى مى‌تواند براى من اين عابد را گمراه سازد؟ يكى از آنها گفت: من آماده‌ام. ابليس گفت: از كدام راه به سراغ او مى‌روى‌؟ گفت: از ناحيۀ زنان (و شهوت جنسى كه بسيار نيرومند است). ابليس گفت: كار تو نيست اين عابد مسائل مربوط‍‌ به زنان را تجربه نكرده است. ديگرى از شياطين گفت: من آمادگى داردم. ابليس گفت: از كجا به سراغ او مى‌روى‌؟ گفت: به وسيلۀ شراب و لذات. ابليس گفت: كار تو نيست او علاقه‌اى به اين امور ندارد. سومى گفت: من آماده‌ام (كه او را گمراه سازم). ابليس گفت: از چه راه به سراغ او مى‌روى‌؟ گفت: از طريق كارهاى نيك (و عبادت!) ابليس پسنديد گفت: برو، اين كار از تو ساخته است. او به صومعۀ عابد رفت و در برابر او ايستاد و مشغول نماز شد. عابد از عبادت خسته مى‌شد و مى‌خوابيد و آن شيطان چشمش به خواب فرو نمى‌رفت، عابد استراحت مى‌كرد ولى شيطان استراحت نمى‌كرد. عابد در حالى كه خود را در برابر او قاصر و عمل خود را كوچك مى‌ديد گفت: اى بندۀ خدا از چه راه اين همه قدرت و قوت بر نماز و عبادت پيدا كردى‌؟ شيطان جوابش را نداد. بار دوم و بار سوم تكرار كرد. شيطان در جواب او گفت: اى بندۀ خدا! گناهى از من سر زده و من از آن توبه كردم هر زمان كه گناه به خاطرم مى‌آيد قوتى بر نماز پيدا مى‌كنم. عابد گفت: اگر چنين است گناهت را به من بگو تا من هم انجام دهم و توبه كنم و هر گاه چنين كردم (و گناه به خاطرم آمد) قوت بر نماز پيدا كنم. شيطان به او گفت: به شهر مى‌روى (در محلۀ بد نام) و سراغ فلان زن آلوده را مى‌گيرى دو درهم به او بده و مرتكب گناه شو. عابد گفت: من دو درهم ندارم اصلاً نمى‌دانم دو درهم چيست. شيطان دو درهم از زير پاى خود در آورد و به او داد. مرد عابد (ساده لوح) با همان لباس عبادت وارد شهر شد و سراغ منزل آن زن آلوده را گرفت. مردم او را راهنمايى كردند و تصورشان اين بود كه آمده است او را موعظه كند تا دست از كار زشت بر دارد. فرد عابد هنگامى كه به سراغ آن زن آمد دو درهم را نزد او افكند و گفت: برخيز! برخاست و به داخل منزلش شد و به عابد گفت: داخل شو. آن‌گاه زن آلوده گفت: تو با وضع و هيئتى به سراغ من
آمده‌اى كه هيچ كس به اين صورت به سراغ من نمى‌آيد.(با لباس عابدان و پارسايان آمده‌اى) بگو ببينم چه خبر است. عابد جريان را به طور كامل براى آن زن تعريف كرد. آن زن گفت: «إنَّ‌ تَرْكَ‌ الذَّنْبِ‌ أهْوَنُ‌ مِنْ‌ طَلَبِ‌ التَّوْبَةِ‌ وَ لَيْسَ‌ كُلُّ‌ مَنْ‌ طَلَبَ‌ التَّوْبَةَ‌ وَجَدَها ؛ترك گناه آسان‌تر از تقاضاى توبه است و تمام كسانى كه تقاضاى توبه مى‌كنند ممكن است موفق به توبه نشوند». سپس افزود: تصور مى‌كنم فردى كه اين دستور را به تو داده شيطانى بوده كه در برابر تو به صورت عابدى ظاهر شده است. برگرد كه من هرگز تسليم خواستۀ تو نخواهم شد. مرد عابد (از خواب غفلت بيدار شد و) بازگشت (و اثرى از آن شيطان نديد) اتفاقاً آن زن بدكاره آن شب از دنيا رفت و مردم ديدند بر در خانۀ او نوشته شده است به تشييع جنازۀ اين زن حاضر شويد كه از اهل بهشت است. مردم به شك افتادند سه روز دست نگه داشته و او را دفن نكردند، چون در كار او حيران بودند. خداوند به پيامبر آن زمان يعنى «موسى بن عمران» وحى فرستاد كه به سراغ فلان زن برو نماز بر او بخوان و به مردم بگو كه در نماز بر او شركت كنند كه من او را بخشيدم و بهشت را بر او واجب كردم، زيرا فلان بندۀ عابد مرا از گناه باز داشت.