#آیه_نگار
وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا ۖ
و در زمین با ناز و غرور راه مرو
📚بخشی از سوره لقمان آیه18
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تلاوت_بسیار_زیبا
شيخ عبد الباسط
تلاوت تصویری فوق العاده
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
14.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعای عهد تصویری
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
آيا امام خود رغبتى به اين كار داشت؟ اينها كه گفتيم هرگز دليلى بر ميل باطنى امام براى پذيرفتن وليعه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فقط اتّخاذ موضع منفى درست نبود
با توجه به تمام آن چه كه گفته شد درمى يابيم كه براى امام (ع) طبيعي بود كه انديشه رسيدن به حكومت را از چنين راهى پر زيان و خطر از سر به در كند. چه نه تنها هيچ يك از هدف هاى وى را به تحقق نمى رساند، بلكه برعكس سبب نابودى علويان و پيروانشان همراه با هدفها و آمالشان نيز مى گرديد.
بنابراين، اقدام مثبت در اين جهت يك عمل افتخارآميز و بى منطق قلمداد مى شد.
https://eitaa.com/zandahlm1357
امام رضا فرمود: از خاك قبر ما نزد شما هست
مولف كتاب پرواز روح ميگويد: من مهمان حاج ملا آقا جان بودم او به من فرمود: يكي از جوانان خوب زنجان مريض شده و پدرش انتظار دارد، من از او عيادت كنم، اگر مايلي با هم برويم.
به اتفاق به عيادت جوان رفتيم، حال او خيلي بد بود حاج ملا آقا جان را نشناخت و تقريبا در حال نزع و جان كندن بود. حاج ملا آقا جان مقداري پدر و مادرش را تسلي داد و او را دعا كرد، وقتي از منزل آنها بيرون آمديم، من فوق العاده متأثر شده بودم، گاهي هم با خود فكر ميكردم كه لابد فردا صبح هم
[صفحه ۲۹]
بايد به تشييع جنازه او برويم، در اين اثناء مادر آن جوان هم از منزل بيرون آمد و گفت: حاج آقا، دكترها بچهام را جواب كرده اند، دستم به دامنتان. حاج ملا آقا جان رو به مادر آن جوان كرد و گفت: خوب ميشود، من ابتدا فكر كردم براي تسلي دل مادرش اين جمله را ميگويد ولي بعد رو به من كرد و گفت: علاوه بر آنكه
ما جنازه او را تشييع نمي كنيم بلكه فردا اين جوان با پاي خود به اتفاق مادرش به منزل ما ميآيند.
صبح فردا تقريبا ساعت ۸ بود كه در زدند، من رفتم در را باز كردم، اول آنها را نشناختم، از من سئوال كردند حاج ملا آقا جان منزل هست؟ ديدم خودش صدا زد بفرماييد. منتظر شما بودم. آن جوان و مادرش وارد منزل شدند وقتي در اطاق نشستند، حاج ملا آقا جان به من فرمود: اينها را ميشناسي؟
گفتم: نه.
گفت: اين همان جوان مريض ديشبي است، آنگاه به مادرش گفت: حالا جريان شفاي فرزندت را براي ما بيان كن، مادر گفت: ديشب بعد از رفتن شما حال فرزندم خيلي بد شد،
[صفحه ۳۰]
ديگر محتضر بود، حتي پاهايش حس و رمق نداشت، نفسهاي آخرين را ميكشيد، من بالاي سرش نشسته بودم و گريه ميكردم ناگهان چشمش را باز كرد و گفت: مادر امام رضا عليه السلام ميفرمايد: از خاك قبر ما نزد شما هست چرا به آن استشفاء نمي كني و باز بي هوش افتاد.
من يك مرتبه متوجه شدم: چند سال قبل كه به مشهد مشرف شده بودم مقداري خاك از جلو جاروي خدام برداشته و در كاغذي پيچيده و به زنجان آورده و پشت آئينه گذاشته ام، فورا آن را برداشتم و بر بدن جوانم ماليدم، بحمدالله چنانكه ميبيني شفا يافته است.
اما خود جواني كه شفا يافته بود ميگفت: در حال بي هوشي ديدم وارد حرم حضرت امام رضا عليه السلام شده حضرت از ميان ضريح بيرون آمدند و به من فرمودند: به مادرت بگو از خاك قبر ما نزد شما هست چرا به آن استشفا نمي كند، من فقط چشم باز كردم و آن
جمله را گفتم، ديگر نفهميدم چه شد، موقع اذان صبح بود كه صداي مؤذن و عرق زيادي كه بدنم را
[صفحه ۳۱]
خيس كرده بود مرا به هوش آورد و ديدم ديگر درد و ناراحتي ندارم.
و اله ات گشتهام گو تو با من سخن
آستان تو شد جنت عدن من
خاك قبرت كشم بهر درمان بتن
بارگاه تو شد زيب و فخر وطن
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 ببخشید فرق رجعت با قیامت چیست؟ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇 💠رجعت روی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا