eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.6هزار عکس
35.4هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
136.4K
سوال من درمورد است اینکه زنان قدیم ما ومادران ما یک روسری بر سر میکردنند ومقداری از موهایشان معلوم بود ایا مرتکب گناه شدند واگر ماهم همینطور روسری به سر کنیم چه حکمی دارد؟
صفحه #حکایت... https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: ۳۷- جریان یک ازدواج ابن عکاشه به محضر امام باقر علیه السلام آمد و عرض کرد: - چرا زمینه ازدواج امام صادق علیه السلام را فراهم نمی سازید، با آنکه زمان این کار فرا رسیده؟ (موقع ازدواج اوست). در مقابل امام باقر علیه السلام کیسه مهر شده ای بود. فرمود: - به زودی برده فروشی از اهل بربر می‌آید و در سرای میمون منزل می‌کند و با این کیسه پول از او دختری برای ابو عبدالله امام صادق می‌خریم. مدتی گذشت. روزی خدمت امام باقر علیه السلام رفتیم. فرمود: - آن برده فروشی که گفته بودم آمده، اکنون این کیسه پول را بردارید و بروید از او دختری را خریداری کنید. ابن عکاشه می‌گوید: ما نزد آن برده فروش رفتیم و درخواست نمودیم یکی از کنیزان را به ما بفروشد. او گفت: - هر چه کنیز داشتم فروختم. فقط دو کنیز مانده که هر دو مریض هستند، ولی حال یکی از آنها رو به بهبودی است. گفتم: آنها را بیاور تا ببینم و او هر دو کنیز را آورد. گفتیم این کنیز حالش بهتر است. چند می‌فروشی؟ گفت: به هفتاد دینار. گفتم: تخفیف بده. گفت: از هفتاد دینار کمتر نمی فروشم. گفتیم: ما او را به همین کیسه پول می‌خریم. هر چه بود بی آن که بدانیم در کیسه چقدر پول است. نزد برده فروش شخصی محاسن سفید بود. به ما گفت: سر کیسه را باز کنید و پولهایش را بشمارید. برده فروش گفت: نه! باز نکنید. اگر مقدار خیلی کمتری از هفتاد دینار هم کمتر باشد، نمی فروشم. پیرمرد گفت: نزدیک بیایید. ما نزدیکش رفتیم و سر کیسه را باز کردیم و شمردیم. دیدیم درست هفتاد دینار است. پولها را دادیم و آن کنیز را خریدیم و به خدمت امام باقر علیه السلام آوردیم و امام صادق علیه السلام در کنارش ایستاده بود. جریان خرید کنیز را برای امام محمد باقر علیه السلام عرض کردیم. امام شکر خدا را به جا آورد. سپس به کنیز فرمود: - اسمت چیست؟ گفت: اسمم حمیده است. فرمود: ستوده باشی در دنیا و پسندیده باشی در آخرت. سپس امام علیه السلام از او پرسشهایی کرد و او جواب داد. آن گاه امام باقر علیه السلام به فرزندش امام صادق علیه السلام رو کرد و گفت: - این کنیز را با خود ببر. و بدین ترتیب حمیده همسر امام صادق علیه السلام گردید و بهترین انسانها، حضرت موسی بن جعفر علیه السلام از او متولد شد. [۱] ---------- [۱]: بحار: ج ۴۸، ص ۵. جلد ۲ 📚داستانهای بحار الانوار https://eitaa.com/zandahlm1357
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت دویست و هفتاد و چهارم استکان‌ها را با زینب‌سادات می‌شستم و تمام حواسم به سخنان آسید احمد بود که حسابی صحبتش گل کرده و با استناد به حدیثی از امام رضا (علیه‌السلام)، امام زمان (علیه‌السلام) را پدری دلسوز، برادری وفادار و مادری مهربان نسبت به مسلمانان توصیف می‌کرد و احساس می‌کردم در میان دریایی از بغض حرف‌هایش را به گوش حاضران می‌رساند: «مردم! وقتی ما گناه می‌کنیم، امام زمان (علیه‌السلام) غصه می‌خوره، مثل پدری که از اشتباه بچه‌اش خجالت بکشه، امام زمان (علیه‌السلام) هم از خدا خجالت می‌کشه! مثل مادری که به خاطر خطای بچه‌اش، عذرخواهی می‌کنه، آقا به خاطر گناه ما از خدا طلب مغفرت می‌کنه!» که بغضش شکست و با گریه‌ای که گلویش را گرفته بود، چه لحن عاشقانه‌ای خرج امامش کرد: «دیدی دو تا داداش چه جوری از هم حمایت می‌کنن؟ دیدی چه جوری یه داداش پشتش به حمایت داداشش گرمه؟ حالا امام زمان (علیه‌السلام) هم مثل یه داداش با وفا پشت تک تک شما وایساده! از همه تون حمایت می‌کنه!» و می‌دیدم جمع بانوان از شدت اشتیاق، به گریه افتاده و ناله مردها را از حیاط می‌شنیدم و آسید احمد همچنان در این میدان عشقبازی یکه تازی می‌کرد: «روایت داریم که آقا به درگاه خدا گریه می‌کنه تا خدا گناه من و تو رو ببخشه!» و دیگر کار جمعیت از همهمه گریه و ناله گذشته بود که در و دیوار خانه از ضجه‌های شوریده اینهمه شیعه، به لرزه افتاده و بی‌آنکه بخواهم دل مرا هم تکان می‌داد. یعنی باید در مورد مهدی موعود (علیه‌السلام) باور شیعیان را می‌پذیرفتم که او سال‌ها پیش به این دنیا قدم نهاده و هم اکنون حی و حاضر، شاهد من و اعمال من است که اگر چنین نبود، دل این جمعیت اینهمه بی‌قراری نمی‌کرد! دیگر صدای آسید احمد به سختی شنیده می‌شد که هم خودش گریه می‌کرد و هم صدای مردم به گریه بلند شده بود: «حالا که آقا به خاطر تو گریه می‌کنه، حالا که آقا به خاطر تو پیش خدا شرمنده میشه، روت میشه بازم گناه کنی؟!!! دلت میاد دوباره آقا رو اذیت کنی؟!!! آخه امام زمان (علیه‌السلام) چقدر به خاطر من و تو شرمنده شه؟!!! چقدر به خاطر گناه من و تو از خدا عذرخواهی کنه؟!!!» و چه هنرمندانه کشتی سخنرانی‌اش را بر موج عشق و احساسات این دل‌های آماده سیر می‌داد تا به لنگر وعظ و نصیحت، صحبتش را به ساحل توبه و دوری از گناه برساند که آهسته زمزمه کرد: «بیا از امشب دیگه گناه نکن! بیا به خاطر آقا دیگه گناه نکن! از امشب هر وقت خواستی گناه کنی، فکر کن امام زمان (علیه‌السلام) بابت این گناه تو، از خدا خجالت می‌کشه! فکر کن آقا باید به خاطر گناه تو کلی گریه کنه تا خدا تو رو ببخشه!» و می‌دیدم که اکسیر محبت با قلب این شیعیان چه می‌کند که به عشق امام خود، دست به دعا بلند کرده و از اعماق قلب‌شان از درگاه خدا طلب مغفرت می‌کردند و میان گریه‌هایی پُر از پشیمانی، با حضرتش عهد می‌بستند که دیگر دست و دل‌شان را به گناهی آلوده نکنند! حالا می‌توانستم باور کنم که اگر تنها اثر این شور و شوق و ابراز عشق و علاقه، همین باشد که قلب انسان را به سوی توبه بکشاند، دیگر بی‌ارزش نخواهد بود که پلی بین بنده و خدایش می‌شود! آسید احمد با همین حال خوشی که بر فضا حاکم کرده بود، از مردم خواست رو به قبله بنشینند و قرائت دعای کمیل را آغاز کرد که امسال شب نیمه شعبان بر شب جمعه منطبق شده و به گفته خودش از اعمال هر دو شب، خواندن دعای کمیلی است که امام علی (علیه‌السلام) به یکی از اصحابش آموخته است. جمعیت با همان حال تضرع و انابه‌ای که به عشق امام زمان (علیه‌السلام) دلشان را بُرده بود، با نغمه نیایش‌های امام علی (علیه‌السلام) هم نفس شده و همه با هم ذکر استغفار را زمزمه می‌کردند. نام این دعا را بسیار شنیده بودم، ولی یکبار هم توفیق خواندنش را پیدا نکرده و امشب می‌دیدم امام علی (علیه‌السلام) در این مناجات عارفانه چه عاشقانه هنرنمایی کرده که در پیچ و خم کلمات دلربایش، دل من هم به تب و تاب افتاده و با بی‌قراری به درگاه خدا گریه می‌کردم تا مرا هم ببخشد و چه شب جمعه‌ای شد آن شب جمعه!!! https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......: پيامها در سال ۱۳۶۸ اعلان برگزارى مجلس بزرگداشت رهبر كبير انقلاب و بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران اعلان برگزاري مجلس بزرگداشت رهبر كبير انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران بسمه تعالي اناللَّه و انااليه راجعون به مناسبت ضايعه ي بزرگ و فراموش نشدني ارتحال جانگداز رهبر كبير انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران و مراد و مرشد و محبوب ملت ايران، حضرت امام خميني (قدّس سرّه الشّريف)، مجلس ترحيمي فردا از ساعت ۸ تا ۱۱ صبح در دانشگاه تهران - ميعادگاه نماز جمعه - منعقد خواهد بود. اين جانب با دلي آكنده از غم و اندوه و با عرض تسليت به پيشگاه حضرت بقيةاللَّه الاعظم (ارواحنافداه)، در اين مجلس ماتم به سوگ خواهم نشست. سيّد علي خامنه اي - ۱۶/۰۳/۶۸ https://eitaa.com/zandahlm1357
ژاندارمري زابل ژاندارمري زابل چند ماه قبل از رحلت امام (رضوان اللّه عليه)، مرتب از من مي‌پرسيدند كه بعد از اتمام دور? رياست جمهوري، مي‌خواهيد چه كار كنيد. من خودم به مشاغل فرهنگي زياد علاقه دارم؛ فكر مي‌كردم كه بعد از اتمام دور? رياست جمهوري، به گوشه ايي بروم و كار فرهنگي بكنم. وقتي از من چنين سؤالي كردند، گفتم اگر بعد از پايان دور? رياست جمهوري، امام به من بگويند كه بروم رئيس عقيدتي، سياسي گروهان ژاندارمري زابل بشوم -حتي اگر به جاي گروهان، پاسگاه بود- من دست زن و بچه‌ام را مي‌گيرم و مي‌روم! واللَّه اين را راست مي‌گفتم و از ته دل بيان مي‌كردم؛ يعني براي من زابل مركز دنيا مي‌شد و من در آن جا مشغول كار عقيدتي، سياسي مي‌شدم! به نظر من، بايستي با اين روحيه كار و تلاش كرد و زحمت كشيد؛ در اين صورت خداي متعال به كارمان بركت خواهد داد. بيانات در ديدار با مسئولان سازمان تبليغات اسلامي در پنجم اسفند ۱۳۷۰ https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‼️ 🔆✅ و عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إِلاَّ هُوَ وَ يَعْلَمُ ما فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ في‏ ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ في‏ کِتابٍ مُبينٍ 💬ترجمه: کلیدهای غیب، تنها نزد اوست و جز او، کسی آنها را نمی داند. او آنچه را در خشکی و دریاست می داند هیچ برگی ( از درختی ) نمی افتد، مگر اینکه از آن آگاه است و نه هیچ دانه ای در تاریکیهای زمین، و نه هیچ تر و خشکی وجود دارد، جز اینکه در کتابی آشکار [ در کتاب علم خدا ] ثبت است آیه 59 سوره انعام ‎‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤فراز زیبا و ناب از سوره انبیاء 💐قاری : شیخ محمدعبدالعزیز حصان -=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
.......: هدف و منظور مأمون اما اول: هدف و منظور مأمون را بايد از خود او بشنويم , عده ى از عباسيان و ديگر پيروان مأمون بدو گفتند: اى اميرالمؤمنين (ع) چرا مى خواهى كه افتخار عظيم خلافت را از خاندان بنى عباس خارج كرده و به خاندان على (ع) برگردانى؟ با اين كار خود مقام على ابن موسى (ع) را بالا بردى و مقام خودت را پايين آوردى , و خود را به تباهى افكندى؟ آيا هيچ كسى نسبت بخودش و حكومتش مانند تو جنايت مى كند؟ مأمون گفت: به چند دليل دست به اين عمل زدم: ۱ قدكان هذا الرجل مستتراً عنّا يدعوا الى نفسه , فاردنا نجعله ولى عهدنا ليكون دعائه لنا. يعنى: اين مرد بشكل پنهانى مردم را بسوى خود مى خواند; و من او را وليعهد خود كردم تا مردم را به سوى من دعوت نمايد. مأمون مى خواست با آوردن امام (ع) در تشكيلات عباسيان , فعاليت هاى آن حضرت را محدود كند, تا امام نه براى خود بلكه براى خلافت از مردم دعوت كند, و اين استقلال آل على را از بين مى برد. ۲ وليعترف بالملك و الخلافة لنا. يعنى: تا بحكومت و خلافت ما اعتراف نمايد. قبول ولايتعهدى و راه يافتن ];ّّ۵ امام هشتم (ع) در دستگاه خلافت , از ديدگاه عامه ى مردم ,اعتراف به مشروعيت حكومت بنى عباس بود و اين امتياز بزرگ براى آن‌ها بود و در اين صورت مخالفت‌ها و مخاصمت هاى علويان , خودبخود بنفع عباسيان حل مى شد. ۳ وليعتقد فيه المفتونون به انه ليس مما ادعى فى قليل ولاكثير. يعنى: تا شيفتگانش از وى روى گردان شوند, وباور كنند كه او آنچنان كه ادعا داشت , نه كم و نه زياد هيچ ندارد. مأمون مى خواست با تحميل ولايتعهدى ازمقام و منزلت معنوى امام (ع) كاسته شود, و حضرت رضا (ع) از نفوذ كلام بماند, و از چشم اطرافيانش ساقط شود, و ديگر كسى او را به عنوان يك چهره ى مقدس و منزه نشناسد, و در نتيجه اعتقاد مردم نسبت به آن حضرت ضعيف شده و اعتمادشان سلب گردد, چه خلافت از نظر مردم نوعى آلودگى تلقى مى شد, و وارد ساختن يك انسان مهذب در آن , باعث تنزل و سقوط اجتماعى او مى گرديد, از اين جهت بود كه به آن حضرت اعتراض كردند, و حضرت فرمود: قد علم الله كراهتى. ۴ و قد خشينا ان تركناه على تلك الحال ان ينتفق علينا منه مالانسده و يأتى علينا منه ما لا نطيقه. يعنى: ترسيدم از آن كه اگر او را بحالش واگذارم , چنان رخنه ى دركار ما پديد آورد كه نتوانم آن را سد كنم , و چنان مشكل براى ما خلق كند كه تاب نياورم. با اين روش مى توانست فعاليت هاى امام را زير نظر بگيرد, از اين رو, مراقبان و محافظان زياد بر او گماشته بود, تا اخبار امام رضا (ع) را به سوى برسانند. والان اذا فعلنا به ما فعلنا و اخطئنا فى امره بما اخطائنا و اشرفنا من الهلاك بالتنويه به على ما اشرفنا, فليس يجوز التهاون فى امره , ولكنا نحتاج ان نضع منه قليلاً قليلاً حتى نصوره عند الرعية بصورة من لا يستحق لهذا الامر, ثم ندبر فيه بما يحسم علينا مواد بلائه. يعنى: حال كه در كار خود مرتكب خطا شده و خود را با بزرگ كردن او, در لبه ى پرتگاه قرار داده‌ام , نبايد دربارهء وى سهل انگارى كنيم , بدين جهت بايد كم كم از شخصيت و عظمت او بكاهيم , تا او را پيش مردم بصورتى درآوريم كه از نظر آن‌ها شايستگى خلافت را نداشته باشد, سپس درباره ى وى چنان چاره انديشى كنيم كه از خطرات او كه ممكن است متوجه ما شود, جلوگيرى كرده باشيم. ادامه دارد..... https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
.......: گرسنگي و عنايت كفش دار حضرت رضا (ع) گفت: من شبي بعد از فراغ از خدمت كفشداري رو به خانه نهادم و چون چيزي نخورده و گرسنه بودم به بازار رفتم كه خوراكي خريداري كنم براي سد جوع خود لكن هرچه گشتم ديدم دكانها بسته اند و چيزي از ماكولات فراهم نشد. باز به صحن مقدس برگشتم و آنوقت درب حرم مطهر را بسته بودند و من چون به صحن مقدس رسيدم با حال گرسنگي توجه به حضرت رضا (ع) كردم و عرضه داشتم اي مولاي من، من گرسنه‌ام و چيزي مي‌خواهم ناگاه صدائي از در نقره بگوشم رسيد متوجه آنجا شدم ديدم طبقي است كه در آن نان و حلواي گرم گذاشته شده پس بشوق تمام آنرا خوردم و شكر الهي را بجاي آوردم. [۳۴]. حاجات خلق از كرمش مي‌شود روا حلال مشكلات بود بهر ماسوا https://eitaa.com/zandahlm1357
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 ببخشید میخاستم بپرسم مدرک اقتصادی مقام معظم رهبری چیه؟ تو هیچ سایتی چیزی ننوشته و اگر مدرک اقتصادی ندارند چطور رئیس جمهور بودند؟ البته این سوال رو تو چند تا از گروه ها فرستادند ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇 👌🏻اگر به عنوان شبهه مطرح هست این قضیه که شما فرمودید.. نگاه کنید رئیس جمهور نیاز نیست در تک تک موارد کشور متخصص باشد. در زمینه هایی که متخصص نیست وزیر خوب انتخاب می‌کند. اصلا وزیر یعنی چه؟ وزیر یعنی کمک کار. وزیر خوب انتخاب می کند، وزیر اقتصاد خوب انتخاب می کند، مشاوران اقتصادی خوب انتخاب می کند تا آنها کمکش کند. 🔰چرا مقام معظم رهبری رو شما می‌گویید.. رئیس جمهورهای قبلی؛ آقای میرحسین موسوی وقتی نخست وزیر بود، آقای خاتمی، رفسنجانی، احمدی نژاد، آقای روحانی آیا اینها در تک تک موارد کشور پزشکی، نفت، اقتصاد بهداشت، کشاورزی .. در تک تک اینها متخصص هستند؟ اصلا چه کسی گفته شرط رئیس جمهور این است در هر زمینه ای متخصص باشد؟ 👈🏻رئیس جمهور مدیر است مدیریت می‌کند. موارد را مدیریت می کند، اقتصاد دانها می ‌آیند نظر می ‌دهند ایشان نظرات بهتر را بر اساس شرایط کشور و دیگر نظرات تشخیص می دهد. پس هیچ جای دنیا شرط نیست یک رهبر یا رئیس جمهور در تک تک موارد امروز کشور متخصص تام باشد، چنین شرطی محال هست اصلا! ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 👤پاسخ دهنده: (👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357