#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: دانشجويان و دانش آموزان، فريضه ي آموزش علم را با كسب مهارت و تجربه توأم ساخته و چنان كه شأن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بانوان در پيروزي و تداوم انقلاب و در مقابله با حوادث بزرگ دوران دهساله، يكي از بارزترين و درخشانترين نقشها را داشته اند. امام فقيد بزرگوار ما، با توجه به اين نقش حساس بود كه در ستايش زنان جمهوري اسلامي، بارها لب به سخن گشوده و يادگارهاي ارزنده يي از قضاوت خود در اين مورد براي نسلهاي آينده به جاي نهاده است. به طور حتم، اگر بانوان كشور ما اين حضور فداكارانه و مواج از آگاهي و اراده و ايثار را از خود نشان نمي دادند، سرنوشت انقلاب و جمهوري اسلامي چيز ديگري ميبود و هرگز اين توفيقات بزرگ تاريخي - نه در پيروزي انقلاب و نه در حوادث بعد از آن - به دست نمي آمد. نقش زنان در انقلاب، ثابت كرد كه زن در سايه ي ايمان و آگاهي و به دور از منجلاب فسادي كه دنياي غرب براي او درست كرده است، ميتواند نقش اول را در تحولات تاريخي و جهاني ايفا كند. ثابت كرد كه افتخار و عظمت زن، در چيزهايي كه دستهاي آلوده ي صهيونيسم براي او در دنياي منحط كنوني فراهم آورده، نيست؛ بلكه زن در سايه ي طهارت
و عفت و احساس مسؤوليت است كه ميتواند دوشادوش مردان و در مواردي جلوتر از آنان، گام بردارد. بانوان در نظام جمهوري اسلامي بايد قدر عظمتي را كه اسلام به آنان داده است، بدانند. دام مصرف زدگي را كه سرمايه داران چپاولگر جهاني بر گرد زن امروز دنيا تنيده اند، كاملاً بدرند و ضدارزشهاي فرهنگ غربي، مانند برهنگي و معاشرت بي بندوبار با مردان و آلودگي به انواع فسادها را كه در كشورهاي پيشرفته و غالب كشورهاي عقب افتاده برزندگي زنان حاكم است، به چشم تحقير و نفرت بنگرند و بدانند كه امروز زن ايراني كه در صحنههاي سياست و كار و در ميدانهاي انقلاب با تقوا و پاكدامني حضور دارد، برترين زنان دنياست، و اين را مردان و زنان منصف و حق بين در همه جاي جهان تصديق ميكنند. ۱۰) آخرين مطلب، درباره ي بازسازي است. اين جانب به طور قاطع به ملت عزيز عرض ميكنم كه اهميت بازسازي در امروز، كمتر از اهميت جنگ در دوران هشت ساله ي گذشته نيست؛ و همان طور كه همت و اراده و مشاركت مردم در جنگ داراي نقشي بزرگ و بسيار مؤثر بود، امروز نيز همكاري و حضور و مشاركت مردم ميتواند نقش مهمي را در بازسازي ايفا كند. دشمنان در كار بازسازي نيز مانند جنگ كارشكني و دشمني خواهند كرد؛ اما اراده ي انقلابي مردم ميتواند توطئه ي دشمنان را خنثي كند. در بازسازي، حضور و شركت فعال نيروهاي انقلابي يقيناً خواهد توانست كارهاي دشوار را آسان و مدتهاي طولاني را به زمانهاي كوتاه مبدل سازد. عشق و صميميت قادر به انجام كارهايي است كه سرپنجه ي تدبير گاه از انجام آن ناتوان است.......
https://eitaa.com/zandahlm1357
آيت الله خامنه اي چگونه از شهادت رجايي باخبر شدند؟
آيت الله خامنه اي چگونه از شهادت رجايي باخبر شدند؟
فوق العاده نگران شدم، با حال بسيار ضعيف و ناتواني كه داشتم خودم را رساندم پاي تلفن، نشستم، بنا كردم اين جا آن جا تلفن كردن، اما خبرها همه متناقض و نگران كننده بود. يكي ميگفت كه حالشان خوب است، يكي ميگفت زنده بيرون آمدند، يكي ميگفت جسدشان پيدا نشده، يكي ميگفت توي بيمارستانند و من تا اوائل شب كه خبر درستي به من نرسيده بود در حالت فوق العاده بد و نگراني به سر ميبردم، تا بالأخره…
من بيمار بودم، تازه از بيمارستان خارج شده بودم، در منزلي... استراحت ميكردم و در جريان اوضاع و احوال هم قرار ميگرفتم؛ مرحوم شهيد رجايي و شهيد باهنر
و برادران ديگر (مي آمدند و) مسائل را با من در ميان ميگذاشتند. ليكن خود من شركت فعالي در جريانات نمي توانستم داشته باشم.
در اين اواخر تدريجاً حالم بهتر شده بود، گاهي در جلسات شركت ميكردم، كمااين كه در شب قبل از حادثه؛ در جلسه اي در اتاق خود مرحوم رجايي شركت كردم و راجع به مسائل مهم مملكتي صحبت ميكرديم. بنابراين دور بودم از محل حادثه (انفجار) و بعدازظهر هم بود، من هم بيمار بودم و خوابيده بودم، از خواب كه بيدار شدم از بچههاي پاسدار، برادرهايي كه پهلوي من بودند يك زمزمههايي شنيدم. گفتم چيه؟ گفتند كه يك بمب در نخست وزيري منفجر شده است. گفتم كه كي آن جا بوده؟ گفتند كه رجايي و باهنر هم بودند، من فوق العاده نگران شدم، با حال بسيار ضعيف و ناتواني كه داشتم خودم را رساندم پاي تلفن، نشستم، بنا كردم اين جا آن جا تلفن كردن، اما خبرها همه متناقض و نگران كننده بود. يكي ميگفت كه حالشان خوب است، يكي ميگفت زنده بيرون آمدند، يكي ميگفت جسدشان پيدا نشده، يكي ميگفت توي بيمارستانند و من تا اوائل شب كه خبر درستي به من نرسيده بود در حالت فوق العاده بد و نگراني به سر ميبردم، تا بالأخره مطلب برايم روشن شد.
احساسات من در آن موقع طبيعي است كه چه احساساتي بود. دو دوست عزيز و قديمي، دو انقلابي، دو عنصر طراز اول جمهوري اسلامي را از دست داده بوديم و من شديداً احساس خسارت ميكردم، احساس ضايعه ميكردم، احساس غم ميكردم و از طرفي احساس خشم نسبت به آن كساني كه عاملين اين حادثه بودند ميكردم و همين بود كه فردا
صبح زود با اين كه خيلي بي حال بودم پا شدم، سوار ماشين شدم، آمدم براي تشييع جنازه به مجلس، و با اين كه اطبا همه من را منع ميكردند كه من شركت نكنم و دخالت نكنم، ديدم طاقت نمي آورم كه شركت در مراسم نكنم، آمدم آن جا روي ايوان جلوي مجلس و يك سخنراني اي هم با كمال هيجان كردم كه دور و ور من را دوستان گرفته بودند كه نبادا من بيفتم، از بس هيجان داشتم. به هرحال براي من بسيار حادثه ي تلخي بود، يعني شايد بتوانم بگويم تلخ ترين حادثه اي بود كه تا آنروز من ديده بودم، زيرا حادثه ي هفت تير كه ميتوانست براي من تلخ تر باشد هنگامي اتفاق افتاده بود كه من آن روز بيهوش بودم و نمي فهميدم، بعد تدريجاً با اين حادثه ذره ذره آشنا شدم و اطلاع پيدا كردم، اما اين حادثه ي ناگهاني به خصوص بعد از حادثه ي هفت تير براي من شايد تلخ ترين حادثه اي بود كه تا آن روز براي من پيش آمده بود.
مصاحبه ي مطبوعاتي پيرامون حادثه ي هشتم شهريور؛ ۱۳۶۱/۵/۲۶
https://eitaa.com/zandahlm1357