آيت الله خامنه اي چگونه از شهادت رجايي باخبر شدند؟
آيت الله خامنه اي چگونه از شهادت رجايي باخبر شدند؟
فوق العاده نگران شدم، با حال بسيار ضعيف و ناتواني كه داشتم خودم را رساندم پاي تلفن، نشستم، بنا كردم اين جا آن جا تلفن كردن، اما خبرها همه متناقض و نگران كننده بود. يكي ميگفت كه حالشان خوب است، يكي ميگفت زنده بيرون آمدند، يكي ميگفت جسدشان پيدا نشده، يكي ميگفت توي بيمارستانند و من تا اوائل شب كه خبر درستي به من نرسيده بود در حالت فوق العاده بد و نگراني به سر ميبردم، تا بالأخره…
من بيمار بودم، تازه از بيمارستان خارج شده بودم، در منزلي... استراحت ميكردم و در جريان اوضاع و احوال هم قرار ميگرفتم؛ مرحوم شهيد رجايي و شهيد باهنر
و برادران ديگر (مي آمدند و) مسائل را با من در ميان ميگذاشتند. ليكن خود من شركت فعالي در جريانات نمي توانستم داشته باشم.
در اين اواخر تدريجاً حالم بهتر شده بود، گاهي در جلسات شركت ميكردم، كمااين كه در شب قبل از حادثه؛ در جلسه اي در اتاق خود مرحوم رجايي شركت كردم و راجع به مسائل مهم مملكتي صحبت ميكرديم. بنابراين دور بودم از محل حادثه (انفجار) و بعدازظهر هم بود، من هم بيمار بودم و خوابيده بودم، از خواب كه بيدار شدم از بچههاي پاسدار، برادرهايي كه پهلوي من بودند يك زمزمههايي شنيدم. گفتم چيه؟ گفتند كه يك بمب در نخست وزيري منفجر شده است. گفتم كه كي آن جا بوده؟ گفتند كه رجايي و باهنر هم بودند، من فوق العاده نگران شدم، با حال بسيار ضعيف و ناتواني كه داشتم خودم را رساندم پاي تلفن، نشستم، بنا كردم اين جا آن جا تلفن كردن، اما خبرها همه متناقض و نگران كننده بود. يكي ميگفت كه حالشان خوب است، يكي ميگفت زنده بيرون آمدند، يكي ميگفت جسدشان پيدا نشده، يكي ميگفت توي بيمارستانند و من تا اوائل شب كه خبر درستي به من نرسيده بود در حالت فوق العاده بد و نگراني به سر ميبردم، تا بالأخره مطلب برايم روشن شد.
احساسات من در آن موقع طبيعي است كه چه احساساتي بود. دو دوست عزيز و قديمي، دو انقلابي، دو عنصر طراز اول جمهوري اسلامي را از دست داده بوديم و من شديداً احساس خسارت ميكردم، احساس ضايعه ميكردم، احساس غم ميكردم و از طرفي احساس خشم نسبت به آن كساني كه عاملين اين حادثه بودند ميكردم و همين بود كه فردا
صبح زود با اين كه خيلي بي حال بودم پا شدم، سوار ماشين شدم، آمدم براي تشييع جنازه به مجلس، و با اين كه اطبا همه من را منع ميكردند كه من شركت نكنم و دخالت نكنم، ديدم طاقت نمي آورم كه شركت در مراسم نكنم، آمدم آن جا روي ايوان جلوي مجلس و يك سخنراني اي هم با كمال هيجان كردم كه دور و ور من را دوستان گرفته بودند كه نبادا من بيفتم، از بس هيجان داشتم. به هرحال براي من بسيار حادثه ي تلخي بود، يعني شايد بتوانم بگويم تلخ ترين حادثه اي بود كه تا آنروز من ديده بودم، زيرا حادثه ي هفت تير كه ميتوانست براي من تلخ تر باشد هنگامي اتفاق افتاده بود كه من آن روز بيهوش بودم و نمي فهميدم، بعد تدريجاً با اين حادثه ذره ذره آشنا شدم و اطلاع پيدا كردم، اما اين حادثه ي ناگهاني به خصوص بعد از حادثه ي هفت تير براي من شايد تلخ ترين حادثه اي بود كه تا آن روز براي من پيش آمده بود.
مصاحبه ي مطبوعاتي پيرامون حادثه ي هشتم شهريور؛ ۱۳۶۱/۵/۲۶
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
ج: از مطالبى كه شايان دقّت در اين مقام است، خوددارى امام صادق از پذيرفتن پيشنهادهاى ابوسلمه و ابومسل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
مرحله چهارم
در اين مرحله كه عبّاسيان به پيروزى نزديك شده بودند، خلافت را ميراث خود مدّعى شدند ولى هنوز رابطه انقلاب خود را با اهل بيت از دو سو هنوز نگسسته بودند: نخست آن كه ادّعاى موروثى بودن خلافت را براى خود از طريق على عليه السلام و محمد بن حنفيه ثابت مى كردند.
دوم: آن كه مى گفتند علّت قيام ما به انگيزه خونخواهى علويان است.
سفّاح در نخستين خطابه خود در مسجد كوفه پس از ذكر بزرگى خدا و ارجمندى پيغمبر صلّى الله عليه و آله وسلّم گفت كه ولايت و وراثت (ميراث خوارى) راه خود را گشودند و سرانجام هر دو به او رسيدند، و سپس به مردم وعده هاى نيكو داد. (۳۹)
داود بن على نيز در نخستين خطابه اش در مسجد كوفه گفت: « شرافت و عزّت ما زنده شد و حق و ميراثمان به ما بازگشت. » (۴۰)
منصور نيز در خطبه اى چنين گفت: «. خدا ما را به خلافت گرامى داشت، يعنى همان ميراثمان كه از پيامبرش به ما رسيده. ». (۴۱)
اما پس از منصورو حتى در ايّام خود منصور چنان كه
توضيح خواهيم دادمجراى ميراث خوارى را هم تغيير دادند، يعنى به جاى آن كه از طريق على عليه السلام بدانند، عبّاس را واسطه عامل ميراث خوارى شان قرار دادند. منتها بيعت با على را نيز جايز مى شمردند، چه عبّاس نيز آن را جايز شمرده بود. بنابراين، از منصور گرفته تا خلفاى بعدى همه عباس را واسطه دريافت ارث ادّعايى خويش مى پنداشتند.
در نامه اى به محمّد به عبداللَّه بن حسن، منصور مى نويسد خلافت ارثى بود كه عبّاس آن را همراه با چيزهاى ديگر از پيغمبر به ارث برد، لذا بايد در اولادش باقى بماند. (۴۲)
رشيد هم مى گفت: « از پيغمبر ارث برده ايم، خلافت خدا در ميان ما باقى مى ماند ». (۴۳) امين نيز پس از مرگ پدرش رشيد كه براى خود بيعت مى گرفت، مى گفت: «. خلافت خدا و ميراث پيامبرش به اميرمؤمنان رشيد، رسيد. ». (۴۴)
و از اين قبيل مطالب بسيار است كه ما در اينجا فرصت بازگويى همه آنها را نداريم.
نكته مهمى كه بايد خاطر نشان كرد
وقتى حوادث تاريخى را پيگيرى مى كنيم مى بينيم نخستين چيزى كه خواستاران خلافت از آن دم مى زدند، خويشاوندى خودشان با رسول اكرم صلّى الله عليه وآله وسلّم بود. ابوبكر نخستين كسى بود كه در روز « سقيفه » اين شگرد را آغاز كرد، سپس عمر بود كه اعلام داشت كسى حقّ ندارد با آنان در طلب حجّت منازعه كند،
زيرا هيچ كس به لحاظ خويشاوندى از ايشان به پيامبر نزديكتر نمى باشد (نهاية الارب، ج ۸، ص ۱۶۸، عيون اخبار قتيبه، ج ۲، ص ۲۳۳؛ العقد الفريد، ج ۴، ص ۲۵۸، چاپ دارالكتب العربى، الادب فى ظلّ التشيّع، ص ۲۴ به نقل از البيان و التبيين جاحظ) ؛ و زيرا كه ايشان دوستان و خويشاوندان پيامبرند (طبرى، جلد ۳، ص ۲۲۰، چاپ دارالمعارف مصر، الامامة والسياسة، ص ۴ و ۱۵ چاپ الحلبى مصر، شرح النهج معتزلى، جلد ۶، ص ۷، ۸، ۹ و ۱۱ و الامام الحسين از عديلى، ص ۱۸۶ و ۱۹۰، و آثار ديگر) ؛ مى گفتند كه ايشان عترت پيغمبر و جدا شده از اويند (العثمانية جاحظ، ص ۲۰۰) و خلاصه با اين سخنان انصار را از صحنه بيرون راندند چه ادّعاى خلافت آنان را بر همين اساس، بى اساس قلمداد مى كردند.
ابوبكر نيز به حديثى استدلال مى كرد كه نقّادان اهل سنّت (چنان كه در ينابيع المودّة حنفى آمده) آن را حديثى مستفيض شمرده اند (يعنى حديثى كه مكرّر در مكرّر از پيغمبر نقل شده). پيغمبر در اين حديث مى فرمايد: « براى شما دوازده خليفه خواهد بود كه همه امّت بر آنان اجتماع كرده و همه نيز از قريشند ». استدلال ابوبكر به اين حديث پس از تحريف آن صورت مى گرفت به اين معنى كه صدر آن را حذف كرده
و به عبارت « امامان از قريشند » بسنده كرده بود (مدرك: صواعق ابن حجر، ص ۶ و ساير كتابها).
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
.......:
درد چشم
عبد صالح و متقي وارسته جناب حاج مجد الدين شيرازي كه از اخيار زمان هستند چنين تعريف ميكنند.
بنده در كودكي چشم درد گرفتم نزد ميرزا علي اكبر جراح رفتم شياف دور چشم حقير كشيد غافل از اينكه قبلاً دست بچشم سودائي گذاشته بود چشم بنده هم سودا شد اطراف چشم له شد ناچار پدرم به تمام دكترها مراجعه كرد علاج نشد گفت از حضرت رضا (ع) شفا خواهم گرفت به زيارت حضرت مشرف شديم.
بخاطر دارم كه پدرم پاي سقاخانه اسماعيل طلا ايستاد با گريه عرض كرد يا علي بن موسي الرضا (ع) داخل حرم نمي شوم تا چشم پسرم را شفا ندهيد. فردا صبح گويا چشم حقير اصلاً درد نداشت و تاكنون بحمدالله درد چشم نگرفتم.
وقتي از مشهد مقدس مراجعت كرديم خواهرم مرا نشناخت و از روي تعجب گفت تو چشمت له بود چطور خوب شدي؟ من ترا نشناختم و همچنين حاجي مزبور نقل مينمايد كه:
در سنه چهل شش خودم با خانواده به مشهد مقدس مشرف شدم و عجايبي چند ديدم از جمله در مسافرخانه دو مرتبه بچهام از بام افتاد بحمدالله و از نظر حضرت رضا (ع) هيچ ملالي نديد.
هنگام برگشتن در ماشين اين موضوع را تعريف كردم زني گفت تعجب مكن من اول خيابان طبرسي در مسافرخانه سه طبقه بودم بچهام از طبقه سوم كف خيابان افتاد و از لطف حضرت امام رضا (ع) هيچ ناراحتي نديدم. [۶۱].
عجب در گهي از عرش باشدي برتر
رواق و طارم او عرش را بود منظر
بود
حريم شه ملك عالم ايجا
حريم و درگه او به ز جنت داور
تمام خلق جهانند رهين منت او
چه او امام رئوف است و جان پيغمبر (ص)
ولي حجت حق نور ايزد مطلق
شه وجود علي ابن موسي جعفر (ع)
هر آنكه عارف او گشته گشته عارف حق
هر آنكه منكر او گشته در جهان كافر
حريم و درگه او قبله گاه حاجاتست
چه اوست مظهر رحمان ايزد اكبر
حقير چشم اميدش بآستان رضاست (ع)
اميد بلكه نمايد شهش ز مهر نظرhttps://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 با توجه به سوالاتی که از استاد میپرسن اینکه همه مستقیم امام مهدی (ع) طلب میک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇
همه مردم به لشکر حضرت میپیوندند؟ یا برخی از راه دور از حضرت و یارانش حمایت میکنند؟ مثلا نمیشه که همه مردم ایران در یک شهر جمع شوند در مکه یا... هر کسی که ایمان دارد آیا میتواند حضرت رو از راه دور نیز حمایت کند؟
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇
👌🏻خُب، اینطور نگفته اند که هر کسی یار امام زمان (عج) است حتما بیاید در این جنگ ها شرکت بکند. یقینا یک عده ای از لحاظ عقیدتی به حضرت کمک خواهند کرد، پشت جبهه ها مردم را از لحاظ عقیدتی آماده می کنند.
🔸دقیقا چیزی شبیه همان جنگ هشت ساله، عده ای به جنگ می رفتند و عده ای پشت جبهه مردم را آماده می کردند. خانم های محترم برای رزمندگان زحمت می کشیدند، عده ای در پشت جبهه ها نیروها را سازماندهی می کردند.
👈🏻پس یار مهدی (عج) شدن فقط به معنای جنگ نظامی نیست. هر کسی با هر راهی به ظهور امام زمان و پس از ظهور به حکومت ایشان مردم را جمع بکند و برای یاری حضرت سازماندهی بکند می تواند جزء یاران حضرت قرار بگیرد.
#پرسش_پاسخ
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
👤پاسخ دهنده: #استاد_احسان_عبادی
(👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)
متن کلی دوره منجی در ادیان.pdf
2.61M
🔰 متن کامل دسته بندی شده و مصور دوره #منجی_در_ادیان منتشر شد
🌀 این دوره سال 97 برگزار شد و به دلیل استقبال بالا ، فایل رایگان آن منتشر شده است.
👌 با خواندن این جزوه ، هم آشنایی کلی با ادیان مهمی همچون زرتشت، یهودی و مسیحی پیدا می کنید و هم مبحث منجی و موعود گرایی در آن ادیان را فرا خواهید گرفت
⬅️ این جزوه متن کامل پیاده شده صوت های تدریس #استاد_عبادی در این موضوع می باشد.
👈👈 پرینت و نشر جزوه ، به هر شکلی حلال و آزاد می باشد 👉👉
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا حالا مقایسه به این زیبایی دیده بودین؟
شب زیارتی اباعبدالله(ع) به یاد حاج قاسم سلیمانی...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
چهار قول به انسان ...
#سخنرانی
👤دکتر الهی قمشه ای
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
طاعون ابن جوزی در کتاب صفوة الصفوة در بیان حوادث سال ۶۴۵ مینویسد: در این سال به مدت چهار روز طاعون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
خط آرزو
روزی پیامبر مربعی ترسیم کرد و در وسط آن خطی کشید که سر خط بیرون آمده بود، و چند خط کوچک هم در کنار آن خط ترسیم کرد و سپس به اصحاب فرمود: میدانید چیست؟ راوی میگوید: گفتند خدا و رسولش داناترند، فرمود: خط وسط انسان است، و این خطوطی که کنار اوست مرگ است، و این خطهای کوچک، پیش آمدهایی است که آدمی را به خود مشغول میدارد و خط بیرون از مربع، خط آرزوست که مربع عمر اجازه رسیدن انسان به آن را نمی دهد. ظاهراً مربع ترسیم شده چنین باشد.
کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357