هدایت شده از تفسیر صوتی قرآن (قرائتی)
03.Ale.imran.141.mp3
2.44M
هدایت شده از تفسیر صوتی قرآن (قرائتی)
03.Ale.imran.142.mp3
2.1M
هدایت شده از تفسیر صوتی قرآن (قرائتی)
03.Ale.imran.143-144.mp3
3.13M
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
ابوالحسنین: دلیل نقلی پنجم بر عدم تحریف قرآن به دستورالعمل معصومان ـ عليهم السلام ـ قرائت يك سورة ك
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
مقدمه لازم👇👇👇
👈یکی از کسانی که قائل به تحریف قرآن کریم شده جناب میرزا حسین نوری معروف به محدث نوری است ایشان کتابی نوشتن به نام فَصْلُ الْخِطاب فی تَحریفِ کِتابِ رَبّ الْاَرباب(یعنی کتاب خداوند تحریف شده است) کتابی به زبان عربی نوشته شده است، نویسنده در این کتاب مدعی است برخی از آیاتی که از جانب خداوند بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شده و در قرآنی که در دسترس است، موجود نیست و آن آیات بنا به مصالحی نزد معصومین است.
👌👌ادعای محدث نوری در کتاب «فصل الخطاب» توسط علمایی چون علامه شهرستانی، علامه بلاغی، آیت الله خویی، معرب تهرانی و... در کتاب هایی چون کشف الارتیاب عن تحریف الکتاب، حفظ الكتاب الشريف عن شبهة القول بالتحريف، آلاءالرحمن، البیان و... مورد ابطال و نقد قرار گرفته اند
👈البته به باور محدث نوری،قرآن فعلی دقیقا همان است که در زمان عثمان جمعآوری شد و به صورت یک کتاب میان جلد درآمد. او معتقد است که از پارهای روایات برمیآید پیش از جمعآوری، آیاتی در قرآن بوده که پس از آن و هم اکنون در آن نیست و نزد معصوم (علیهم السلام) محفوظ است و ما نمیدانیم که آنچه حذف شده، چه بوده و تنها بنابر روایاتی [که در کتاب ذکر کرده] به اجمال خبر داریم که چیزی از قرآن کاسته شده است.
#قرآن_شناسی
از جمله روایات که دلالت بر تحریف قرآن میکند👇👇
👆👆از جمله روایات👇👇
امام باقر(علیه السلام) است: «قرآن در چهار بخش نازل شده: یک چهارم درباره [فضایل و مناقب] ما، یک چهارم درباره دشمن ما، یک چهارم سنن و امثال و یک چهارم فرائض و احکام است»
یا روایت 👈ولایت علی بن ابیطالب علیه السلام در همه کتب انبیاء مکتوب بود
یا آیاتی مثل این وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَىٰ عَبْدِنَا(فی علی علیه السلام) فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ
در این آیه فی علی علیه السلام بوده که حذف شده
وخیلی از روایات دیگر از همین قبیل...
(حتی بعضی از خود ماها هم میگوییم چرا اسم امامان در قرآن نیامده لابد بوده و حذف شده)
👈👈سپس محدث نوری نتیجه گرفته که نام اهل بیت علیهم السلام از قرآن حذف شده و این یعنی تحریف بالنقیصه(کم شدن آیات قرآن)
#قرآن_شناسی
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🎧 انسان شناسی در قرآن| جلسه 1 #انسان_شناسی_در_قرآن #آیت_الله_حائری_شیرازی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انسان شناسی در قرآن-02.mp3
13.92M
🎧 انسان شناسی در قرآن| جلسه 2
#انسان_شناسی_در_قرآن
#آیت_الله_حائری_شیرازی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جواهر زنده😍
سبحان الله
┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ😍👌
شگفتیهای خلقت 😍
سُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ🤲
🌹🌹🌹
📿
#قصه_های_قرآنی
⬅️داستان اصحاب رقيم➡️
🌺در آيه كهف چنين آمده است:
✨ اَم حَسِبتَ اَنَّ اَصحابَ الكَهفِ وَ الرَّقيمِ كانُوا مِن آياتِنا عَجَباً✨
🌱آيا گمان كردى داستان اصحاب كهف و رقيم از نشانه هاى بزرگ ما است⁉️
✅در اين كه اصحاب رقيم كيانند، بين مفسران و محدثان اختلاف نظر است.
✨ بعضى بعضى گفته اند: رقيم كوهى است كه غار اصحاب كهف در آن جا است
✨بعضى گفته اند: رقيم نام قريه اى بوده كه اصحاب كهف از آن خارج شدند
✨ به عقيده بعضى رقيم نام لوح سنگى است كه قصه اصحاب كهف در آن نوشته شده است و سپس آن را در غار اصحاب كهف نصب كرده اند و يا در موزه شاهان نهاده اند
✨ و به عقيده بعضى رقيم نام كتاب است
✨ و به عقيده بعضى ديگر، منظور ماجراى سه نفر پناهنده به غار است كه داستانش چنين مى باشد👇
📒در كتاب محاسن برقى از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )چنين نقل شده
👈سه نفر عابد از خانه خود بيرون آمده و به سير و سياحت در كوه ودشت پرداختند، تا به غارى كه در بالاى كوه بود رفته و در آن جا به عبادت مشغول شدند، ناگاه (بر اثر طوفان🌬 يا...) سنگ بسيار بزرگى از بالاى غار، از كوه جدا شد غلتيد و به درگاه غار افتاد به طورى كه درِ غار را به طور كامل پوشانيد
⚫️ آن سه نفر در درون غار تاريك ماندند⚫️
🔺 آن سنگ به قدرى درِ غار را پوشانيد كه حتى روزنه اى از غار به بيرون به جا نگذاشت، از اين رو آنها بر اثر تاريكى، همديگر را نمى ديدند.❌
⭕️آنها وقتى كه خود را در چنان بن بست هولناكى ديدند، براى نجات خود به گفتگو پرداختند⭕️
💯 سرانجام يكى از آنها گفت: هيچ راه نجاتى نيست جز اين كه اگر عمل خالصى داريم آن را در پيشگاه خداوند شفيع قرار دهيم، ما بر اثر گناه در اينجا محبوس شده ايم، بايد با عمل خالص خود را نجات دهيم. اين پيشنهاد مورد قبول همه واقع شد.✅
1⃣اولى گفت: خدايا❗️ مى دانى كه من روزى فريفته زن زيبايى شدم، او را دنبال كردم وقتى كه بر او مسلط شدم و خواستم با او عمل منافى عفت انجام دهم به ياد آتش دوزخ🔥 افتادم و از مقام تو ترسيدم و از آن كار دست برداشتم
خدايا❗️ به خاطر اين عمل سنگ را از اين جا بردار.🤲
👈 وقتى كه دعاى او تمام شد ناگاه آن سنگ تكانى خورد، و اندكى عقب رفت به طورى كه روزنه اى به داخل غار پيدا شد🔅
2⃣دومى گفت: خدايا❗️ تو مى دانى كه گروهى كارگر را براى امور كشاورزى🌾 اجير كردم، تا هر روز نيم درهم💰 به هركدام از آنها بدهم
پس از پايان كار، مزد آنها را دادم، يكى از آنها گفت: من به اندازه دو نفر كار كرده ام، سوگند به خدا كمتر از يك درهم نمى گيرم، نيم درهم را قبول نكرد و رفت. من با نيم درهم او كشاورزى نمودم، سود فراوانى نصيبم شد، تا روزى آن كارگر آمد و مطالبه نيم درهم خود را نمود، حساب كردم ديدم نيم درهم او براى من ده هزار درهم سود داشته، همه را به او دادم، و او را راضى كردم اين كار را از ترس مقام تو انجام دادم😔 اگر اين كار را از من مى دانى به خاطر آن، اين سنگ را از اين جا بردار🤲
👈 در اين هنگام ناگاه آن سنگ تكان شديدى خورد به قدرى عقب رفت كه درون غار روشن شد، به طورى كه آنها همديگر را مى ديدند، ولى نمى توانستند از غار خارج شوند.🔆
3⃣سومى گفت: خدايا❗️تو مى دانى كه روزى پدر و مادرم در خواب بودند، ظرفى پر از شير🥛 براى آنها بردم، ترسيدم كه اگر آن ظرف را در آن جا بگذارم، بروم، حشره اى داخل آن بيفتد، از طرفى دوست نداشتم آنها را از خواب شيرين بيدار كنم و موجب ناراحتى آنها شوم، از اين رو همان جا صبر كردم تا آنها بيدار شدند و از آن شير 🥛نوشيدند، خدايا ❗️اگر مى ادانى كه اين كار من براى جلب خشنودى تو بوده است، اين سنگ را از اين جا بردار🤲
👈وقتى كه دعاى او به اين جا رسيد، آن سنگ تكان شديدى خورد و به قدرى عقب رفت كه آنها به راحتى از ميان غار بيرون آمدند و نجات يافتند.☀️
🌹سپس پيامبر( صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: مَن صَدَقَ اللهَ نَجَاه🌹
✨كسى كه به راستى و از روى خلوص با خدا رابطه برقرار كند و بر همين اساس، رفتار نمايد رهايى و نجات مى يابد.✨
...........................................
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: ۳- عوامل روانى- تناسخ يك عامل تسكين دهنده- گفتيم عقيده «بازگشت روح به زندگى جديد در اين جها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
نخستين دليل بر ابطال عقيده تناسخ: ارتجاع ممكن نيست
درست توجّه كنيد! همه مى دانيم كه موجودات زنده در اين جهان يك لحظه آرام نيستند، و دائماً از حالى به حال ديگر، و از مرحله اى به مرحله كاملتر قدم مى گذارند.
در حقيقت عقربه همه دگرگونيها و تحوّلات حياتى
در موجودات زنده جهان، متوجّه به سمت تكامل و مراحل عاليتر حيات است.
نطفه اى كه از تركيب يك «اسپرم» و يك «اوول» به وجود مى آيد، شب و روز در حركت است؛ در آغاز به زحمت با چشم ديده مى شود و كمترين شباهتى به يك انسان ندارد، ولى به زودى دورانهاى تكاملى خود را يكى پس از ديگرى
ارتباط با ارواح، ص: ۳۰
پشت سر مى گذارد و در پايان، صورت انسان كاملى به خود مى گيرد.
چيزى كه هرگز در اين قانون امكان پذير نيست، بازگشت به عقب و ارتجاع است. هرگز طفل يك ماهه به حال نطفه يك روزه برنمى گردد، و طفل تكامل يافته، به صورت علقه سابق در نمى آيد.
سپس هنگامى كه دوران تكامل جنينى به نهايت خود رسيد و ديگر جنين نتوانست استفاده اى از رحم كند، با يك فرمان طبيعى كه از مبدأ آفرينش صادر مى شود، اخراج مى گردد، و همانند ميوه رسيده اى كه از درخت مى افتد، از رحم جدا مى شود.
همانطور كه آن سيب هرگز به درخت بازنمى گردد، اين جنين نيز دوباره به رحم باز نخواهد گشت!
حتّى اگر جنين بر اثر برخورد به موانع و عللى نتواند دوران تكامل خود را طى كند و ماندن در رحم اثرى براى او نداشته باشد و بالاخره بطور ناقص سقوط كند، باز برگشتن او به رحم- همانند بازگشت ميوه كالى كه از درخت افتاده- ديگر ممكن نيست.
ارتباط با ارواح، ص: ۳۱
اين قانون در گياه، حيوان، انسان و بطور كلّى در سراسر جهان حيات و زندگى، عموميّت دارد و هرگز موجود زنده اى پس از طىّ يك دوران تكاملى- اگرچه اين دوران به صورت ناقص انجام پذيرد- به عقب باز نمى گردد، و دورانى كه پشت
سر گذاشته شد، براى هميشه پشت سر گذاشته شده است.
فلاسفه پيشين، گاهى همين حقيقت را در لباس ديگر بيان مى كردند و مى گفتند: هر موجودى كه از «قوّه» به «فعليّت» برسد، ديگر به حال اوّل (قوّه) بازنخواهد گشت. (دقّت كنيد! )......
✍.......:
کتاب ارتباط با ارواح آیت الله شیرازی
https://eitaa.com/zandahlm1357
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بد اخلاقی در خانه...
و فشار قبر...
┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠ماجرای یک شوخی که منجر به مرگ موقت شد
▪️این قسمت: از جنس یقین
▫️تجربهگر : آقای محسن مهاجری
💢لینک فیلم کامل در تلوبیون:
https://www.telewebion.com/episode/2571645
1_1345464719.mp3
419.4K
🔴 سؤال: در برزخ شب و روز وجود دارد؟ آیا شب و روزش مثل این دنیاست نور روزش از چیست و نور شبش از چیست؟
🎙#استاد_محمدی
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
صفحه تست هوش
حل معما
باما همراه باشید👇👇👇👇
@zandahlm1357
یکی
یه فرق داره ، دیدی⁉️🤔
🎁با ما مغزت ورزش میکنه🧠
https://eitaa.com/zandahlm1357
یه مَرد توی تصویر هست⁉️😱
🎁با ما مغزت ورزش میکنه🧠
https://eitaa.com/zandahlm1357
ایراد تصویر کجاست⁉️🤔
🎁با ما مغزت ورزش میکنه🧠 😍💜
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
ایراد تصویر کجاست⁉️🤔 🎁با ما مغزت ورزش میکنه🧠 😍💜 https://eitaa.com/zandahlm1357
.......:
✅ چای کیسه ای در تُستر!
🎁با ما مغزت ورزش میکنه🧠
https://eitaa.com/zandahlm1357
🌸🍃🌸🍃
#خواص_سوره_قدر
#آمرزش_گناهان
خواندن سوره قدر در یکی از نماز
ها باعث آمرزش گناهان میشود.
#ثواب_الاعمال_ص٢٦٧
#اجابت_دعا
هرکس این سوره را بخواند وآنگاه
دعاکند دعایش درلوح محفوظِ مستجاب
نوشته میشود.
#مستدرک_الوسائل_ج4ص190
#امنیت
هر کس بعد از نماز عشا 15 بار
سوره قدر را بخواند تا شب آینده
در امان الهی خواهد بود.
#تفسیرالبرهان_ج5ص699
#خواب_آرام
هرکه پیش از خواب 7مرتبه سوره
قدر را بخواند تا صبح در امان الهی
خواهد بود.
#تفسیرالبرهان_ج5ص699
https://eitaa.com/zandahlm1357
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺حضرت علی(ع) فرمودند:
کسی که در روز جمعه سوره نساء را بخواند
از فشار قبر در امن است.
📚 (ثواب الاعمال، ص ۲۲۳)
🌺امام صادق فرمودند:
سوره ی یاسین، قلب قرآن است،
هرکس آن را قبل از غروب بخواند از فشار قبر، ایمن باشد.
📚(ثواب الاعمال، ص ۲۳۵)
🌺پیامبر(صلی الله و علیه وآله) فرمود:
صدقه آفات دنیا و فشار قبر و عذاب روز قیامت را دفع می کند.
📚( بحارالانوار ، ج ۸۹، ص ۳۳۶)
🌺از پیامبر ص نقل شده است که فرمودند:
هر مرده ای که گروهی از از مسلمانان بر او نماز بخوانند بطوریکه تعداد آنها بصـد نفـر برسد و برای او طلب شفاعت کنند، خداوند طلب شفاعت آنها را می پذیرد.
📚(صحیح الجامع ۵۶۶۳)
اعمال دیگری که فشار قبر را کم می کنند:
خواندن نماز شب، عیادت مریض،
غذا دادن به گرسنه،
خواندن نماز لیله الرغائب ،
روزه مستحبی گرفتن...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت سیصد و سیزدهم با همه خستگی طی مسافت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت سیصد و چهاردهم
هر چه به مرکز شهر نزدیکتر میشدیم، ازدحام جمعیت بیشتر شده و حرکتمان کُندتر میشد که آسید احمد قدمهایش را آهسته کرد، با رسیدن به یک خیابان فرعی، به سمت راست چرخید، دست به سینه گذاشت و همچنانکه زیر لب چیزی میگفت، کمی هم خم شد که به دنبال نگاهش، چشمانم چرخید و دیدم در انتهای خیابان خورشیدی در دل شب میدرخشد و به رویم لبخند میزند! باور میکردم یا نمیکردم، مقابل مرقد امام علی (علیهالسلام) ایستاده و چشم در چشم حرمش، زبانم بند آمده و محو زیبایی ملکوتیاش، تنها نگاهش میکردم که نمیدانستم چه کنم! مجید دست به سینه گذاشته و میدیدم اشک از چشمانش فواره میزند که تا چندی پیش در حصار وهابیت، حق پوشیدن لباس مشکی هم نداشت و امشب غرق شور و عزا، در برابر حرم امامش بیپروا گریه میکرد. زینبسادات با هر دو دست مقابل صورتش را گرفته بود و بیصدا اشک میریخت و مامان خدیجه میدید در برابر عظمت مزار خلیفه پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) کم آوردهام که دستم را گرفت و با لحنی عاجزانه زیر گوشم زمزمه کرد: «الهه جان! اولین باره که چشمت به حرم حضرت علی (علیهالسلام) میافته، واسه منم دعا کن!» از تمنایی که یک بانوی فاضله شیعه از دختری سُنی میکرد، حیرتزده نگاهش کردم که دیدم اشک در چشمانش جمع شده و با همان حال خوشش، خواهش که نه، التماسم کرد: «دخترم! تو امشب مهمون ویژه آقایی! آقا امشب یه جور دیگه به تو نگاه میکنه! تو رو خدا واسه من دعا کن!» و بعد چشمانش به رنگ آسمان سخاوت درآمد و میان گریه ادامه داد: «برای همه مسلمونا دعا کن! برای آزادی قدس و نابودی اسرائیل دعا کن! برای مردم سوریه و عراق دعا کن! برای نجات همه مستضعفان عالم دعا کن!» و دیگر نتوانست ادامه دهد که گلویش از گریه پُر شد و صورتش را با چادرش پوشاند تا کسی شاهد مناجات عاشقانهاش نباشد و من ماندم و تصویر زیبای حرم! باز با پرنده نگاهم به سمت گنبد طلاییاش پر کشیدم و نمیدانستم چه بگویم که تنها نگاهش میکردم تا آسید احمد حرکت کرد و ما هم به دنبالش به راه افتادیم. حالا بایستی خیابان منتهی به حرم را قدم به قدم پیش میرفتیم و خدا میداند در هر گامی که به حرم نزدیکتر میشدم، با تمام وجودم احساس میکردم در برابر نظاره نورانی و محضر مبارک امام علی (علیهالسلام) قرار گرفتهام. هر چند وقتی مجید میگفت با تصویر گنبد ائمه (علیهمالسلام) در تلویزیون دردِ دل میکند، من باور نمیکردم و وقتی میدیدم کسی در وجودش با اولیای الهی به راز و نیاز مینشیند، نمیتوانستم درکش کنم، ولی حالا باورم شده بود که امام علی (علیهالسلام) مرا میبیند، صدایم را میشنود و اگر سلام کنم، جوابم را میدهد که میان خیابان و بین سیل جمعیت از حرکت ماندم. تمام بدنم به لرزه افتاده و چشمانم در بُهت عظمت حضور حضرتش، تنها نگاهش میکرد که مامان خدیجه متوجه حالم شد و ایستاد. آسید احمد و مجید هم که چند قدمی پیش رفته بودند، به اشاره مامان خدیجه بازگشتند. مجید به سمتم آمد و میدید تمام تن و بدنم به لرزه افتاده که آهسته صدایم کرد: «الهه...» چشمان خودش از جوشش اشکهایش به خون نشسته و گونههایش از هیجان عشق میدرخشید و باز میخواست دستِ دل مرا بگیرد تا کمتر بلرزد. زینب سادات و مامان خدیجه خودشان را کمی کنار کشیدند تا حرف مگو را با همسرم بگویم و من همانطور که چشم از حرم برنمیداشتم، زمزمه کردم: «مجید! من الان چی بگم؟» نیم رخ صورتش به سمت حرم بود و به آرامی چرخید تا تمام قد رو به مرقد امام علی (علیهالسلام) بایستد و با لحنی لبریز احساس، تکرار کرد: «به آقا سلام کن الهه جان! از حضرت تشکر کن که اجازه داد ما بیایم! خدا رو شکر کن که تا اینجا ما رو طلبیده!» و جمله آخرش در اشک غلطید و صدایش را در دریای گریه فرو بُرد، ولی با همه آتش اشتیاقی که به جان من افتاده بود، باز هم اشکی از چشمانم جاری نمیشد که بُهت این زیارت ناخواسته، به این سادگیها شکستنی نبود و دوباره به سوی حرم به راه افتادم.
با ما همراه باشید🌹
https://eitaa.com/zandahlm1357