eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.2هزار عکس
35هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت سیصد و بیست و ششم حالا رمز زمزمه‌های عاشقانه مجید، قفل قلعه مقاومت شیعیانه‌اش و هر آنچه من از زبانش می‌شنیدم و در نگاهش می‌دیدم و حتی از حرارت نفس‌هایش احساس می‌کردم، در انتهای این مسیر، رخ در پرده کشیده و به ناز نشسته بود. هر چند دل من سنگین‌تر از همیشه، زیر خرواری از خاطرات تلخ خزیده و نفسش هم بالا نمی‌آمد، چه رسد به اینکه همچون این چشمان عاشق خاصه خرجی کرده و بی‌دریغ ببارد که از روزی که از عاقبت وحشتناک پدر و برادرم با خبر شده بودم، اشک چشمانم هم خشک شده و جز حس حسرت چیزی در نگاهم نبود. حالا می‌فهمیدم روزهایی که با همه مصیبت‌هایم بی‌پروا ضجه می‌زدم، روز خوشی‌ام بود که این روزها از خشکی چشمانم، صحرای دلم تَرک خورده و سخت می‌سوخت. همه جا در فضا، میان پرچم‌ها و روی لب مردم، نام زیبای حسین (علیه‌السلام) می‌تپید و دل تنگم را با خودش می‌بُرد و به حال خودم نبودم که تمام انگشتان پایم می‌سوزد و به شدت می‌لنگم که مجید به سمتم آمد و با لحنی مضطرب سؤال کرد: «الهه! چرا اینجوری راه میری؟» و دیگر منتظر پاسخم نشد، دستم را گرفت و از میان سیل جمعیت عبورم داد تا به کناری رسیدیم. خانواده آسید احمد هم از جاده خارج شدند که مامان خدیجه به زبان آمد و رو به مجید کرد: «هر چی بهش میگم، میگه چیزی نیس.» و مجید دیگر گوشش بدهکار این حرف‌ها نبود که برایم صندلی آورد و کمکم کرد تا بنشینم. آسید احمد عقب‌تر رفت تا من راحت باشم و مامان خدیجه و زینب‌سادات بالای سرم ایستاده بودند. هر چه به مجید می‌گفتم اتفاقی نیفتاده، توجهی نمی‌کرد، مقابلم روی زمین زانو زد و خودش کفش‌هایم را درآورد که دیدم سرِ هر دو جورابم خونی شده و اولین اعتراض را مامان خدیجه با لحن مادرانه‌اش کرد: «پس چرا میگی چیزی نشده؟!!!» مجید در سکوتی سنگین فقط به پاهایم نگاه می‌کرد که زیر لب پاسخ دادم: «فکر نمی‌کردم اینجوری شده باشه.» و در برابر نگاه ناراحتش دیگر جرأت نکردم چیزی بگویم که سرش را بالا آورد و طوری که مامان خدیجه و زینب‌سادات نشنوند، توبیخم کرد: «با خودت چی کار کردی؟ چرا زود تر به من نگفتی؟» و دیگر صبر نکرد و با ناراحتی از جایش بلند شد. نگاهش با پریشانی به دنبال چیزی می‌گشت که مامان خدیجه اشاره کرد: «اون پایین ماشین هلال احمر وایساده...» و هنوز جمله‌اش به آخر نرسیده بود که مجید سراسیمه به راه افتاد. زینب‌سادات با دلسوزی به پایم نگاه می‌کرد و حالا نوبت مامان خدیجه بود تا دعوایم کند: «آخه مادرجون! چرا حرفی نمی‌زدی؟ هنوز چند ساعت راه تا کربلا مونده!» از این حرفش دلم لرزید و از ترس اینکه نتوانم با پای خودم وارد کربلا شوم، آسمان سنگین چشمانم ملتهب شد، ولی نه باز هم به اندازه‌ای که قطره اشکی پایین بیاید که با دل شکستگی سر به زیر انداختم و چیزی نگفتم. جمعیت عزاداران به سرعت از مقابلمان عبور می‌کردند و خیال اینکه من جا مانده و بقیه را هم معطل خودم کرده‌ام، دلم را آتش می‌زد که مجید با بسته باند و پمادی که از هلال احمر گرفته بود، بازگشت. ظاهراً تمام مسیر را دویده بود که اینچنین نفس نفس می‌زد و پیشانی‌اش خیس عرق بود. چند قدم آنطرف‌تر، به دیوار سیمانی یکی از موکب‌ها، شیر آبی وصل بود که کمکم کرد تا آنجا بروم و باز برایم صندلی گذاشت تا بنشینم. آسید احمد چند متر دورتر ایستاده و به جز دو سه نفر از اهالی موکب کسی اطراف‌مان نبود که مجید رو به مامان خدیجه کرد: «حاج خانم! میشه چادر بگیرید؟» و مامان خدیجه فکر بهتری به سرش زده بود که از ساک دستی‌اش ملحفه‌ای درآورد و با کمک زینب‌سادات، دور پاهایم را پوشاندند تا در دید نامحرم نباشم. مجید کوله پشتی‌اش را در آورد و به دیوار تکیه داد تا نیفتد. مقابل قدم‌های مجروحم روی زمین نشست و با مهربانی همیشگی‌اش دست به کار شد. با ما همراه باشید🌹 💍https://eitaa.com/zandahlm1357
4_6005688809067383227.mp3
11.56M
۱۰ ⚡️ می‌توان در عرض چند لحظه، از قعر جهنم، به بالاترین درجات بهشت... و از نهایت شقاوت و سیاه‌بختی، به اوج سعادت و رستگاری رسید! ⚡️می‌توان در عرض چند دقیقه،یک عمر خطا را جبران کرد و زندگی تازه‌ای آغاز نمود! اما؛ چگونه؟! مگر انسان کیست که چنین قدرت عظیمی دارد؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@shervamusiqiirani-1 - تصنیف : نسیم سحر.mp3
2.03M
‌✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🌺 نسیم سحر بر چمن گذر کن زمن بلبل خسته را خبرکن بگو آشیان را ز دیده‌ ترکن ز بیداد گل آه و ناله سرکن شبی سحرکن -‌ شبی سحرکن سکوت شب و نوای بلبل شکرخنده زد به چهرهٔ گل کنار بستان -‌به یاد مستان -‌بنوش می یار من گلزار من تویی تو دلدار من تویی تو همه‌جا همراه من تویی دلخواه من تویی تو روزی آهم گیرد دامنت -‌سوزد با منت گر شود دلم کوه درد و غم چاره‌اش به یک جام می کنم همچو فرهادش از ریشه برکنم من همان مرغ بی‌بال وپر شاخ بی‌برگ و بر دل آزرده‌ام من همان مرغ بی بال و پر شاخ بی برگ و بر دل آزرده‌ام 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*اللهم عجل الولیک الفرج* 🌼🤲🏼 *اسلام علیک یاصاحــــــب الزمـان*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۴) اصل ولايت فقيه و پيوستن همه ي راههاي اصلي نظام به مركز ولايت، نقطه ي درخشان نظام اسلامي، و تحقق آن، يادگار ارزنده و فراموش نشدني حضرت امام خميني (قدّس سّره) است. مردم ما در طول يازده سال اخير، وفاداري و اخلاص كامل خود را نسبت به اين اصل، در همه ي ميدانها نشان داده اند و امام عظيم الشّأن ما، خود بزرگترين مدافع و سرسخت ترين پشتيبان اين اصل و پذيراي جدي همه ي آثار و لوازم آن بود. اين اصل، همان ذخيره ي پايان ناپذيري است كه بايد مشكلات نظام جمهوري اسلامي را در حساسترين لحظات و خطرناكترين گردنه‌هاي مسير پُرخطر جمهوري اسلامي حل كند و گرههاي ناگشودني را بگشايد. دفاع غيورانه ي امام عزيز از مسأله ي ولايت و رهبري - كه بي گمان تصدي رهبري به وسيله ي خود آن بزرگوار، كمترين تأثيري در آن نداشت - ناشي از درك و ايمان عميق به همين حقيقت بود و امروز اين جانب به پيروي از آن بزرگوار، با همه ي وجود و توان از اين اصل و لوازم آن دفاع خواهم كرد و به كمك الهي، به تكليف خود در همه ي موارد عمل خواهم كرد. خدشه در التزام به ولايت فقيه و تبعيت از رهبري، خدشه در كليه ي نظام اسلامي است و اين جانب اين را از هيچ كس و هيچ دسته و گروهي تحمل نخواهم كرد. البته امروز بحمداللَّه و توفيقه، كليه ي آحاد و گروههاي خط امام، ملتزم به ولايت فقيه و تبعيت از رهبري مي‌باشند و اميد است كه زمينه براي رمي افراد و گروهها به عدم التزام به آن، هرگز فراهم نگردد. خداوند همه ي ما را مشمول هدايت و كمك خود فرمايد و پنجه ي قدرتمند ملت مسلمان و انقلابي ما را بر دست خيانتكار دشمنان پيروز گرداند. «انّه سميع مجيب» والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - سيّد علي خامنه اي - ۱۸/۱۰/۱۳۶۸ مقام معظم رهبری https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در ميدان جنگ هم نمى شود به او اطمينان كرد در ميدان جنگ هم نمي شود به او اطمينان كرد من يك وقت به برادران گفتم، اين كه شما مي‌بينيد در ارتش، اگر دگمه ي پيراهن كسي باز باشد، چهل وهشت ساعت به او بازداشت مي‌دهند، اين اصلاً هنر امراي ارتش طاغوتي نيست - آنها كمتر از اين بودند كه بتوانند اين طور چيزها را بفهمند - اين، نتيجه ي تجربه ي چند هزار سال نظاميگري در تاريخ بشر است. بشر بتدريج و آهسته آهسته آمده و به اين جا رسيده كه فرد نظامي بايد در همه ي منشهايش، حتّي در لباس پوشيدنش، منظم و مرتب باشد. بستن دگمه ي پيراهن، يك ادب معمولي است. ممكن است يك وقت هم باز بودنش ادب بشود. آن وقت اگر بست، بايد چهل وهشت ساعت بازداشتش كرد. آن چيزي كه ادب معمولي است و ابلاغ شده است، اين آدمي كه اين قدر بي حال و بي توجه و لاابالي است كه اين ادب معمولي را رعايت نمي كند، در ميدان جنگ هم نمي شود به او اطمينان كرد و جانها را به دستش سپرد؛ حتّي جان خودش را هم نمي شود به دست خودش سپرد و حتماً دسته گل را به آب خواهد داد! ما در همين هشت سال جنگ، اين را ديديم و تجربه كرديم. سخنراني در ديدار با فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ۲۹/۶/۶۹ مقام معظم رهبری https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*به دنبال پخش تصاویر وشعارهای بر ضد ولایت فقیه که توسط منافقین در صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته دوستان وضعیت های خود را به عکس مقام معظم رهبری مزین کنید.* *وهشتگ های زیر را در صفحات اجتماعی ترند کنید.* * ای* ** *اللهم عجل لولیک الفرج* امام خامنه ای عزیز🌹: ما باید خود را برای 🕋ارواحنافداء آماده کنیم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
، یک پند فَلَا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُون ﺍﺯ ﺗﻜﺬﻳﺐ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ [ ﻗﺮﺁﻥ ﻭ ﻧﺒﻮّﺕ ] ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻣﺒﺮ. ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻧﺮﻣﻰ ﻛﻨﻲ ﺗﺎ ﻧﺮﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ. (قلم/٨و٩) 🔹🔸🔹 ❗️اهل مدارا باش، اهل مداهنه نه! مدارا یعنی طوری با مردم نرمی و ملاطفت کنی که به دینت ضربه‌ای نخورد، بلکه مردم را به رعایت دین علاقه‌مند کند. مداهنه یعنی نرمی و ملاطفتت به سازشکاری و وادادگی کشیده شود... تا نگاه کنی ببینی دینت از دست رفته!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تصویری 👆 ✳️فرازی بسیار زیبا وحزین از استاد محمود البناء 📖تلاوت سوره:زمر
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)