eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.6هزار عکس
35.4هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹إِنْ‌أَحْسَنتُمْ‌ أَحْسَنتُمْ‌ لِأَنفُسِكُمْ‌ وَ إِنْ‌ أَسَأْتُمْ‌ فَلَهَا 🌹 سوره‌اسراء/آیه۷ ✍اگر نيكى كنيد، به خود نيكى كرده ايد و اگر بدى كنيد، (باز هم) به خود بد كرده ايد. ✍بدی مکن که در این کشتزارِ زود زَوال به داسِ دَهر، همان بِدرَوی که میکاری ⚠️هر چه بکاری" خار یا خرما" همان را برداشت میکنی...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✳️ تلاوت شاهکار سوره تکویر ، با صدای ملکوتی استاد عبدالباسط عبدالصمد 🕌 در مسجد امام حسین (علیه السلام)
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
.......: هجرت از مدينه به مرو در پى دعوتهاى مكرر مأمون، آن حضرت برخلاف ميل باطنى به همراهى فرستادگان مأمون راهى مرو شدند، اگرچه اقوال در خط سير حركت حضرت مختلف است اما در مورد ورود حضرت به نيشابور اتفاق نظر وجود دارد. در طول اقامت حضرت در نيشابور كه از شهرهاى بزرگ آن زمان به شمار مىرفته است وقايع بسيارى اتفاق افتاده، از آن جمله است بيان حديث معروف سلسلة الذهب دراجتماع عظيم مردم نيشابور. سپس با گذر از طوس و سرخس، سرانجام حضرت با تحمل حدود چهار ماه سفر در نيمه اول سال ۲۰۱ ه. ق وارد مرو شدند كه مركز حكومت مأمون بود. امام درمرو پس از ورود آن حضرت به مرو با استقبال گرم اما مزوّرانه مأمون روبرو شدند و چندى نگذشت كه مأمون پيشنهاد ولايتعهدى را مطرح كرد و سرانجام حضرت را به پذيرش آن وادار نمود. مأمون در جهت پيشبرد اهداف شوم خود جلسات مناظره مختلفى بر پا مى كرد تا به خيال باطل خويش موجب سرشكستگى آن حضرت شود، اما هر چه سعى مى كرد به فضاحت خويش بيش از پيش نزديك مى شد. پس از پذيرش ولايتعهدى، كرامات بسيارى از حضرت مشاهده شد و وقايع بسيارى به وقوع پيوست از جمله استجابت دعاى حضرت در تقاضاى باران، مسئله برپايى نماز عيد فطر به امامت امام و غيره. https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برترین فضیلت علی علیه السلام مأمون از امام رضا علیه السلام پرسید: «بزرگ ترین و برترین فضیلتی که در قرآن برای امیرالمؤمنین؛ علی علیه السلام آمده است چیست؟ » امام علیه السلام فرمودند: «آیه ی مباهله که خدا فرموده: "... فَقُل تَعالَوْا نَدعُ أبنَآءَنَا وَ أبنَآءَکُم وَ نِسَآءَنَا وَ نِسَآءَکُم وَ أنفُسَنَا وَ أنفُسَکُم ثُمَّ نَبتَهِل فَنَجعَلْ لَعنَتَ اللهِ عَلَی الکَاذِبینَ؛... [به مسیحیان نجران] بگو: بیایید ما پسرانمان را می‌آوریم؛ شما هم پسرانتان را بیاورید، ما زنانمان را می‌آوریم؛ شما هم زنانتان را بیاورید، خودمان هم می‌آییم؛ شما هم خودتان بیایید؛ بعد همدیگر را نفرین کنیم و لعنت خدا را برای دروغگویان طلب کنیم! " [۱] در روز مباهله، رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم، حسن و حسینC را آورد که پسرانش بودند، فاطمهB را آورد که زن این خانواده بود و امیرمؤمنان؛ علی علیه السلام را آورد که به حکم خدای عزّ وجلّ، نفس رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بود. (آن جا که فرمودند: خودمان می‌آییم) و از آن جا که هیچ کس از آفریدگان، برتر از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم نیست؛ طبق فرموده ی خداوند، هیچ کس از نفس رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم برتر نیست». [۲] ---------- [۱]: . سوره مبارکه آل عمران، آیه ی ۶۱ ۲. عیون اخبار الرّضا علیه السلام، ج ۲، ص ۲۳۲ [۲]: عیون اخبار الرّضا، ج ۲، ص ۲۳ یک قمقمه دریا.... https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 1. هنگام ظهور امام زمان (عج) جوانان زیادی بخواهند به سپاه امام ملحق شوند، آیا افراد سپاه امام از بین داوطلبان گزینشی انتخاب میشوند یا نه؟ 2. آیا احتمال دارد از سربازان امام از ایشان درخواست کنند که در صورت شهادت در روز پیروزی نهایی دوباره زنده شوند و به دنیا برگردند؟ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇 👌🏻بله، اکثر یاران از جوانان هستند اینکه در روایات هم آمده شکی هم در آن نیست. ولی خُب، از روایات اینطور برداشت می شود که گزینش اینها قبل از ظهور صورت می گیرد، براساس تقوایی که دارند، ایمانی دارند، اعتقادی که دارند، استقامتی که دارند و امثالهم.. اینها قبل از ظهور محک می خورند، قبول از ظهور آزموده می شوند به همین خاطر است که می گوییم انسان قبل از ظهور باید خودش را آماده بکند. 👈🏻یعنی اینطور نیست که بعد از ظهور گزینش و مصاحبه بگذارند، نه قبل از ظهور اینها آماده می شوند. ولی خُب، ممکن است بعد از ظهور عده ای جزء توابین باشند و به هر حال توبه کنند و برگردند ولی دیگر آنها جزء رده های بالا نیستند، سربازان هستند نه اینکه خدای نکرده سرباز حضرت نباشند، هستند ولی خُب رده های بالا.. به هر حال یقینا هر چه قدر پول بدهی، همان قدر هم آش می خوری. 🔸بعد اینکه احتمال دارد سربازان از امام بخواهند اگر شهید شدند دوباره رجعت بکنند.. بله این احتمال هست. ولی خُب، آیا روایتی که بگوید آنهایی که هنگام ظهور هم شهید می شوند دوباره برمی گردند، روایتی نه می گوید می آیند، نه می گوید نمی آیند. باید منتظر بود و آن زمان را دید و باید ببینیم چه شرایطی پیش می آید، بله به عنوان احتمال می شود مطرح باشد. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 👤پاسخ دهنده: (👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
.......: ۲۶ جعبه شیرینی را جلو بردم و تعارف کردم. یکی را برداشت و گفت: «می تونم یکی دیگه هم بردارم؟ » گفتم: «البته آقا سید» یک شیرینی دیگر هم برداشت اما هیچ کدام را نخورد. کار همیشه اش بود. هرجا غذای خوشمزه یا شیرینی به او تعارف می‌کردند، بر می‌داشت و نمی خورد. می‌گفت: « می‌برم با خانم و بچه‌ها با هم بخوریم. » به ما هم توصیه می‌کرد که این کار خیلی مؤثر است که آدم شیرینی‌های زندگی اش را با خانواده اش تقسیم کند. ۲۷ تازه جنگ به پایان رسیده بود. با اصرار دوستان حاجی برای مراسم حج به مکه رفت. وقتی بازگشت از او پرسیدم: «آقا مرتضی آنجا چطور بود؟ » با ناراحتی گفت: «بسیار بد بود، چه خانه خدایی؟ غربی‌ها پدر ما را در آوردند. کاخ ساخته اند، تمام محله بنی هاشم را خراب کرده اند. کاش نرفته بودم. » مدتی بعد دوباره او را عازم حجاز دیدم؛ با خنده گفتم: «حاجی تو که قرار بود دیگر به آنجا نروی؟ » نگاهش را به زمین دوخت و پاسخ داد: «نمی دانم اما احساس می‌کنم این بار باید بروم. وقتی بازگشت. دوباره از اوضاع سفر پرسیدم. اینبار هیجان عجیبی داشت. با خوشحالی گفت: «این دفعه با گروه جانبازان رفته بودم، چنان درسی از آنها گرفتم که ای کاش قبلاً با اینها آشنا شده بودم. » بعد آهی کشید و ادامه داد: «به یکی از جانبازانی که نابینا بود گفتم: «دوست نداشتی یک بار دیگر دنیا را ببینی؟ حداقل انتظار داشتم بگوید: «چرا یکبار دیگر می‌خواستم دنیا را ببینم. اما او پاسخ داد: «نه! » پرسیدم: «چطور؟ » گفت: «در مورد چیزی که به خدا دادم و معامله کردم نمی خواهم فکر بکنم. » بدنم می‌لرزید، فهمیدم که عجب آدم‌هایی در این دنیا زندگی می‌کنند ما کجا واینها کجا؟ » ۲۸ مرتضی عادت داشت، هر روز سیگار بکشد، تقریباً تمام اعضای خانواده این مسأله را می‌دانستند. اما پس از پیروزی انقلاب به طور ناگهانی سیگار را ترک کرد. برای همه این مسأله جالب بود، وقتی از او علت این کار را پرسیدم، پاسخ داد: «آقا امام زمان (عج) در همه حال ناظر بر اعمال و رفتار ما هستند. من چطور می‌توانم در حضور ایشان سیگار بکشم». ۲۹ قصد داشتم به افغانستان بروم. احساس دل تنگی شدیدی مرا آزار می‌دهد. به سراغ شهید آوینی رفتم. تازه از فکه آمده بود. با صدای محزونی گفت: «جنازه‌های شهدا را دیدم که از زیر خاک بیرون زده بود. قلبم لرزید. » دلش آن جا بود. دوباره عزم رفتن داشت. اصرار داشت که با آنها به فکه بروم. گفتم: «آقا سید! شنبه به سمت افغانستان پرواز داریم. فقط آمده‌ام خداحافظی کنم. » یکدیگر را در آغوش گرفتیم غافل از اینکه آخرین بار است که گرمای دستان سید به شانه‌ام می‌خورد. آرام گفت: «قول بده اگر وصال حاصل شد، ما را فراموش نکنی. » مات و مبهوت به او نگاه کردم. نمی دانم چرا زبانم نچرخید تا بگویم: «تو هم که فکه می‌روی، ما را فراموش نکن. » لاله ای در فکه https://eitaa.com/zandahlm1357
برای شدن باید شهـادت را آرزو کرد من خودم بہ این یقین رسیده وبا اطمینان مےگویم : هرڪس شهید شده خواستہ کہ شهید بشود شهادتِ شهید فقط دست خودش است. محمود رضا بیضایی تازنده ایم رزمنده ایم پیام رسان ایتا👇 https://eitaa.com/zandahlm1357
hafez 32.mp3
3.31M
ده‌روزه مهر گردون افسانه است و افسون
.......: ابوسعید پرسید یکی ز من که معشوق تو کیست گفتم که فلانکس است مقصود تو چیست بنشست و به‌های های بر من بگریست کز دست چنین کسی تو چون خواهی زیست ولی دشت بیاضی به قتلم گر بشتابی کرده باشی چه لطف بی حسابی کرده باشی اسیران تو بیرون از حسابند تو هم با خود حسابی کرده باشی دلا نیکت نکرد آن غمزه بسمل مبادا اضطرابی کرده باشی نهی گر بر گلو تیغ هلاکم بحلق تشنه آبی کرده باشی خواجه افضل ترکه در دوزخ هجران لب کس کی خندد یا خاطر او بخرمی پیوندد؟ گر آن دوزخ چو دوزخ هجرانست حاشا که خدا به کافری بپسندد ولی دشت بیاضی آخر ز کفت جام ستم نوشیدم وز بزم تو دامن طرب درچیدم روزیکه بکشتنم کمر می‌بستی کاش از تو گناه خویش می‌پرسیدم خواجه ضیاءالدین علی ترکه بیخوابی شب جان مرا گرچه بکاست در خواب شدن از ره انصاف خطاست ترسم که خیال او قدم رنجه کند عذر قدمش بسالهانتوان خواست دیک الجن یکی از شاعران نامش عبدالسلام و معروف به دیک الجن بود. وی متوفای سال ۲۳۵ بوده و بیش از هفتاد سال زیسته است. دیک الجن، کنیز و غلامی بسیار زیبا داشت و او آنها را بی نهایت دوست می‌داشت. روزی آنان را زیر رختخواب دید، هر دو را به قتل رساند و جسدشان را سوزاند و خاکستر آنها را جداگانه با خاک مخلوط کرد و از آن دو کوزه شراب ساخت. وی کوزه‌ها را در بزم شراب خود حاضر می‌ساخت و یکی را در طرف راست و دیگری را در طرف چپ می‌گذاشت. گاهی کوزه ای که از کنیز درست شده بود می‌بوسید و می‌گفت: طلعتی که کبوتر مرگ بر آن نشست و دست ستم میوه اش را چید، از خونش زمین را سیراب کردم، همواره لبهایم را از لبهای او سیراب می‌کردم. یا طلعة طلع الحمام علیها و جنی لها ثمر الردی بیدها رویت من دمها الثری و لطالما روی الهوی شفتی من شفتیها نیز کوزه ای که از خاکستر غلام ساخته بود می‌بوسید و می‌گفت: با اینکه او را دوست داشتم و بند دلم بود، کشتم. او مرد و خواب راحت دارد و اشک من در اندوه او بر دامنش می‌چکد. و قتلته و به علی کرامة فله الحشی وله الفؤاد باسره عهدی به میتا کاحسن نائم و الحزن یسفح ادمعی فی حجره شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: مسئله بغرنج جهيزيّه همه كس فلسفه جهيزيّه را درك مى كند. دو همسر كه مى خواهند زندگى مشترك جديدى را آغاز كنند بايد حدّاقلّ وسائل زندگى داخلى را دارا باشند، وگرنه مجبورند سربار پدر و مادر گردند كه اين موضوع هم مايه ناراحتى آنها است، و هم استقلال زوجين را از بين مى برد. لذا همه جا معمول است كه بستگان عروس، لوازم اوّليّه زندگى را همراه او به خانه داماد مى فرستد، و در مقابل، داماد هزينه هاى ديگر عروسى، و حتّى بخشى از هزينه هاى جهيزيّه را (از طريق پرداختن مهريّه نقدى) پذيرا مى گردد، و با اين همكارى و هميارى مشكلات حل مى شود. ولى غالب مردم اين حقيقت را فراموش مى كنند كه صلاح و مصلحت دو همسر آن است كه زندگى را از جاى ساده اى شروع كنند و اگر مى خواهند توسعه دهند اين كار تدريجاً صورت گيرد، مسلّماً كشيدن بار چنين زندگى آسانتر است، و روح محبّت و دوستى و صفا و معنويّت در چنين زندگى ساده اى موج مى زند، و ارزشهاى والاى اخلاقى در زير آوارهاى جهيزيّه سنگين دفن نمى شود. ولى بيا و ببين چه رقابتها و چشم همچشمى ها، چه تجمّل پرستيها و چه خرافات و موهومات كه در اين مسأله ساده نفوذ كرده است! گاه از ساليان دراز، هَمّ و غمّ پدر و مادر دختر تهيّه جهيزيّه است، حتّى از خوراك روز، و شام شب، بايد بكاهند، تا يك جهيزيّه سنگين را تهيّه كنند، و به اصطلاح آبروى خود را حفظ كرده، و به پندار خود دخترشان را سربلند سازند! در بسيارى از نقاط هنگام فرستادن جهيزيّه طى يك نمايش مسخره و خنده دار قافله حاملان جهيزيّه با يك دنيا سروصدا به راه مى افتد، چنان جار و جنجالى برپا مى كنند كه نه تنها همسايگان، بلكه تمام محل، و گاهى همه شهر با خبر شوند كه فلان كس فلان مقدار جهيزيّه براى دختر خود به خانه داماد فرستاده است، و اين مايه فخر و مباهات آنها است! در بعضى از مناطق هنگامى كه قافله حمل جهيزيّه كار خود را تمام كرد، آنها را در اطاق يا اطاقهاى متعدّدى در كنار هم مى چينند، و به صورت موزه هاى تماشائى درمى آورند، و از فاميل و دوستان دعوت مى كنند كه به تماشاى اين موزه بيايند! چه عادت شوم و زشت و رسم ناپسندى! بديهى است اگر جهيزيّه از نظر كيفيّت و كميّت در سطح پائين باشد عرق شرمسارى بر چهره عروس و كسان او مى نشيند، و بگومگوها شروع مى شود، يكى طنز مى گويد، ديگرى پشت چشم نازك كرده و با نيشخند مى گويد: انشاءاللَّه مباركشان باشد! ديگرى از روى ترحّم مى گويد: اينها مهم نيست مهم آن است كه يكديگر را دوست بدارند! و اگر زياد باشد، باد به غبغب انداخته، به شرح گسترده اى درباره تهيّه هر يك از قسمتهاى آن پرداخته، و زحماتى را كه براى تهيّه آن از بازارها به قيمتهاى گزاف، از سفر مكّه و زيارت سوريه، از فروشگاههاى درجه اوّل و منحصر به فرد كشيده اند، مى پردازند. كسى نيست از اين افراد سؤال كند اگر جهيزيّه براى زندگى خصوصى عروس و داماد تهيّه شده، نمايش آن بر ديگران چه معنى دارد! هدف از اين نمايش مضحك و بى معنى چيست! مگر ما هر وقت وسائلى براى خانه خود مى خريم ديگران را دعوت براى تماشا مى كنيم! بدبختانه گاه بگومگوها و گله هاى مربوط به آن، سالها در ميان فاميل باقى مى ماند و آثار شوم و سوءِ آن در روحيّه عروس و داماد، شَهْد زندگى را در كام آنها شرنگ مى سازد. در حالى كه مى دانيم فلسفه جهيزيّه، آغاز يك زندگى ساده و آبرومند و توأم با خوشبختى و شادكامى است، نه مسابقه هاى زشت و نمايشهاى مسخره و شرم آور. از همه بدتر اين كه، در چنان مجلسى فوراً مقايسه‌ها شروع مى شود و جهيزيّه اين دختر و آن دختر را با هم مى سنجند، اين مقايسه معمولًا آتش كينه و حسد و عداوت را در دل گروهى از حاضران مى افروزد، و مفاسد ديگرى را به دنبال دارد، چراكه هميشه كارِ بد، زنجيروار كارهاى بد ديگرى را سبب مى شود. #✍آیت الله مکارم شیرازی https://eitaa.com/zandahlm1357