#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: قسمت سی و چهار: قدرت دستان مادر، هر دو ما را به سمت زمین پرتاب کرد.اما صدای تکه تکه شدنِ ش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ادامه داستان یک فنجان چای با خدا😌
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
قسمت سی وشش:
وقتی چشمانم را باز کردم، همه جا به وسعت تک تک ِ لحظاتِ زندگیم تار بود. و در این تاری، چهره ی آشنا و همیشه نگرانِ عثمان، حکمِ چراغِ چشمک زن را داشت برای اعلامِ زنده بودنم.
روی کاناپه کنار پایم نشسته بود و نگاهم میکرد:( خوبی ساراجان؟) فقط دانیال؛ جان صدایم میزد:(از حال رفتی. پدرتو بردن. تا جاییکه میشد همه ی کار رو انجام دادم.. ) سرش را پایین انداخت.
صدایش حزن داشت:( پدرم وقتی با اون همه بدبختی از دنیا رفت، حالِ خواهرم چیزی بدتر از تو بود.. اما من تو اوج ناراحتی برای پدرم خوشحال بودم.. چون من حالشو میفهمیدم، عذابی که میکشید و شرمی که تو چشماش موج میزد، وقتی نون میآوردم توخونه و خواهرام لقمه لقمه میذاشتن دهنش.. مرگ واسه پدرم آرزو بود و من اینو نفس به نفس تو نگاهش میدیدم.. اما پدر تو…) مکث کرد بلند و کشدار.. (فکر نمیکردم مرگش برات اهمیتی داشته باشه).
مهم نبود.. هیچ وقت مهم نبود.. مرگش شاید نوعی کریسمس هم محسوب میشد.. اما.. چرا انقدر دیرو ناخواسته صدای تپشهای قلبش را شنیدم؟ یعنی هیچ وقت سینه اش، هواییِ سر گذاشتنِهایِ دخترانه ام نشد؟؟
سرم گیج رفت. چشمانم را بستم: (اهمیتی نداشت.. نه خودش.. نه مرگش.. )
عثمان نفسی پر صدا کشید:( با خواهرام تماس گرفتم، گفتم براتون غذا درست کنن.. امیدوارم ناراحت نشی چون آدرس خونتونو دادم تا بیارن اینجا.. ) با ابروهایی گره خورده
نگاهش کردم :( اینجوری نگام نکن.. نمیتونستم تنهاتون بذارم. باید تا چند وقت، دستپخت شونو تحمل کنی.. مادرت که فکر نکنم شرایط مناسبی واسه آشپزی داشته باشه.. توام که اصلا بهت نمیخوره اینکاره باشی..)
کاش محبتهایش حد داشت.. کاش همه ی آدمهای زمین همینقدر ترسو بودند..
تن صدایش را پایین آورد:( میدونم الان وقتش نیست.. اما نمیخوای یه فکری به حال مادرت کنی؟؟ وضعیت روحیش اصلا خوب نیستا.. وقتی از حال رفتی بدونِ یه کلمه حرف نشست بالا سرت. تا وقتی معاینه ات تموم شد از جاش جم نخورد. خیالش که از بابت سلامتیت راحت شد، رفت تو اتاقش و درو بست.اگه بخوای ، من یه دوست روانشناس دارم. میتونه کمکش کنه..) وزیر لب با صدایی که بشنوم ادامه داد:( هر چند که حال خودتم تعریفی نداره..)
او از زندگی ما چه میدانست؟ چه خوش خیال بود این مسلمانِ مهربان..
(سارا لجبازی نکن.. من کاری به تو ندارم..اما بذار این دوستمو بیارم تا مادرتو ببینه.. پیرزن بیچاره از دست میره ها.. اونوقت تنهاتر از اینی که هستی میشی..دوستم، پسر خوبیه.. بذار زندگیتون یه رنگی به خودش بگیره)
از کدام رنگ حرف میزند؟؟ در جعبه مدادرنگی های زندگیم فقط رنگ مشکی بود.. یه عمر، خورشید و ماه و دریا و درخت را با مداد مشکی نقاشی کردم.. روزگارم سیاه بود دیگر به زندگیم چیزی نمیرسید..
صدای زنگ در بلند شد:( غذا رسید.. نترس، نمیذارم بیان داخل..) با لحنی با مزه و آرام به سمتم خم شد:( اما یه مدت باید دستپختشونو تحمل کنی.. شاید سیرت نکنه، اما خیالت راحت، نمیکشه..)
مدتی از آن روز گذشت.. عثمان هروز با ظرفی پر از غذا به سراغمان میآمد.. خانه را کمی مرتب میکرد. به زور مقداری غذا به خوردم میداد.. هوای مادر را داشت.. محبت میکرد.. نصحیت میکرد.. پرستاری میکرد.. و به قول خودش رسم مسلمانی به جا میآورد...
اما روزها بی نمک تر از گذشته برایم میگذشت.. و من فقط در این فکر غوطه ور بودم که چرا در لیست مرگ از قلم افتاده ام.. و تانیه به ثانیه بذر کینه از خدای مسلمانان در دل میکاشتم و انتقام درو میکردم.
و مدام در بین حرفهای هر روزه ی عثمان جملاتی تکراری از احوال بد مادر و کمکهای احتمالیِ آن دوست روانشناس گوشم را نیشگون میگرفت.
اگر میتوانستم سندِ مادر را شش دانگ به نام عثمان میزدم تا هر چه دلش میخواهد، پسرانه خرجش کند.
چون من اهل ولخرجی نبودم..
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
💠 #مبانی_دعا 🎤 با توضیحات #استاد_احسان_عبادی 🎬 جلسه 18 👈 اهمیت دعا در نماز ❇️ 90 جلسه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اخلاق مهدوی 43.mp3
4.47M
💠 #مبانی_دعا
🎤 با توضیحات #استاد_احسان_عبادی
🎬 جلسه 19
👈 اهمیت دعا در نماز
❇️ 90 جلسه
CQACAgQAAx0CSmRjDAACSStiV79plSRbUpl66_e9OsYih2KtCQACzQgAAunukFF343ijQ59s4CME.mp3
2.26M
🌙 #مناجات ویژه #ماه_رمضان
🍃بدون ترک گنه انتظار بی معناست
🍃امید دیدن روی نگار بی معناست
🎤حاج #میثم_مطیعی
۱۹۱. اسلام غریبانه شروع شد و باز هم مانند اول کارش غریب خواهد گشت، پس خوشا به حال غریبان! غیبت نعمانی
۱۹۲. هرکس از اینکه جزء یاران قائم (عجّل اللَّه فرجه الشریف) باشد، شاد و خوشحال میشود، باید منتظر باشد و در حال انتظار، اهل ورع و عمل به نیکیهای اخلاقی باشد. غیبت نعمانی
https://eitaa.com/zandahlm1357
سلام لطفا
#اندڪی_تأمل🇮🇷👇
eitaa.com/joinchat/3717922818Ca7721d8525
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: پيام خطاب به مردم مبنى بر شركت گسترده در انتخابات چهارمين دوره مجلس شوراى اسلامى پيام خطاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پيام به مناسبت پيروزى ملت مبارز و مسلمان افغانستان
پيام به مناسبت پيروزي ملت مبارز و مسلمان افغانستان بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم اذا جاء نصراللَّه والفتح و رأيت الناس يدخلون في دين اللَّه افواجا فسبح بحمد ربك واستغفره انه كان توابا. با قلبي سرشار از حمد و سپاس خداوند و با اميدي بي پايان به فضل و رحمت الهي، پيروزي درخشان ملت مسلمان و شجاع و فداكار افغانستان را به همه ي آن ملت عزيز مخصوصاً به آنان كه در طول اين جهاد مستمر، در صحنههاي رزم بي امان با دشمن متجاوز، جان خود يا عزيزانشان را در معرض خطرها گذارده و مشقات وصف ناپذير آن دوران طولاني را تحمل كرده اند، و نيز به خانوادههاي محترم شهيدان عالي قدر آن جهاد خونين، صميمانه تبريك و تهنيت عرض ميكنم. همچنين به ملت عظيم الشأن ايران كه در تمام مدت مبارزات افغانستان در كنار آن ملت برادر بوده و در غم و رنج آنان شركت جُسته و با آغوش باز، آنان را در ميهن اسلامي پذيرفته است، و به امت بزرگ اسلامي كه از مصائب اين عضو خون آلود خود رنج كشيده است، نجات كشور و ملت افغان را از چنگال بيگانگان و بيگانه پرستان تبريك ميگويم، و به روح مطهر حضرت امام خميني (قدس سره) كه اين روز را پيش بيني كرده و تا آخر عمر شريف خود در انتظار آن بود درود ميفرستم. اكنون بي شك دوران تازه يي در تاريخ افغانستان آغاز شده
و زمينه براي نجات كامل آن كشور و آن ملت از آثار محنت بار گذشته، فراهم آمده است. اينك ملت افغانستان و بخصوص عناصر فعال و مبارز و مسؤولان محترم سياسي آن كشور، در آغاز راهي دشوار و خطير قرار دارند كه فقط با توكل و اعتماد به خداوند متعال و تمسك به احكام الهي و تكيه به مردم بكارگيري همه ي ظرفيت و توان ملي و هشياري در برابر توطئه و نفوذ دشمنان، خواهند توانست آن راه را با موفقيت طي كنند و ان شاءاللَّه به هدفهاي والاي آن كه حيات طيبه ي اسلامي و رشد و پيشرفت مادي و معنوي است نائل آيند. در اين شرايط كه همه موظفند مسؤوليت الهي خود را براي تحقق اين مقصود بزرگ، مخلصانه انجام دهند، اين جانب نكات ذيل را به همه ي برادران و خواهران افغاني مخصوصاً كساني كه توفيق قبول مسؤوليتهاي بزرگ در راه ملت افغانستان را يافته اند يادآوري ميكنم: ۱- جهاد ملت افغان و تحمل رنجهاي دوران مبارزه، به خاطر اسلام بود. هيچ عامل ديگري نمي توانست اين ملت مؤمن را در برابر فشارهاي رژيم كمونيست و دست نشانده و ابرقدرت شرق سابق، تا اين حد، سرسخت و مقاوم سازد. نتيجه آن كه امروز تشكيل حكومت اسلامي در افغانستان تنها پاسخ به جهاد طولاني ملت افغان است. در دولت آينده و قانون اساسي آينده، همه ي تدابير لازم بايد بكار رود تا حكم خدا و قانون اسلام در آن كشور اجراء شود. ۲- ملت افغان كه از اقوام و مذاهب مختلف تشكيل شده، با مشاركت و همكاري همگان توانست به پيروزي برسد. ....
#پیامهای مقام معظم رهبری
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
دانشگاه دانشگاه نظام جمهوري اسلامي، بايد كساني را تربيت بكند كه تكيه ي اين نظام، به آنها باشد. يعني
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
دعا، مناجات
با دعا است كه اراده ي نيرومند و پولادين، كارآيي پيدا خواهد كرد.
انسان با دعا كسب قدرت ميكند؛ نيروي قلبي و روحي خودش را كه پشتوانه ي نيروي جسمي است، افزايش ميدهد.
تلاشها و تدبيرها و برنامه ريزيها، همه اش خوب است، امّا پشتوانه ي اينها، تضرّع و دعاست كه وقتي كه مشكلات ميآيد، انسان بايستي دعا كند.
براي يك انسان مؤمن بزرگترين افتخار است كه در مقابل عظمت خداي خود اشك بريزد، به حال خود گريه كند، بر گناهان خود و بر عمري كه در گناه گذشته است، تأسف بخورد.
تضرّع و دعا و توجه و از خداي متعال در نيمه ي شب درخواستن، در كسب موفقيت خيلي
مؤثر است.
دعا و تضرع در برابر عظمت خداوند متعال، بزرگترين افتخار براي انسان مؤمني است كه از هيچ كس و هيچ قدرتي در دنيا نمي هراسد.
در اين دعاهايي كه از ائمه (عليهم السّلام) به ما رسيده است، درسهاي بزرگي از معارف اسلام هست.
اين صحيفه ي سجاديه را اگر چنانچه مطالعه بكنيد، اگر جنبه ي دعايي اين كلمات را شما نديده بگيريد، هر دعايي مثل يك درس عالي از معارف اسلامي و قرآني است.
با دعا و توكل و تدبير و شناختن دشمن، ان شاءاللَّه كيد دشمن را بايستي از بين برد.
#کلمات قصار نویسنده ؛آیت الله العظمی سید علی خامنه ای(دام ظله)
https://eitaa.com/zandahlm1357
🌺🍃آیات مشهور سوره احزاب در جزء بیست و دوم قرآن کریم:
آیه امانت
«إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَینَ أَن یحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنسَانُ ۖ إِنَّهُ کانَ ظَلُومًا جَهُولًا(۷۲)»
(ما امانت [الهی و بار تکلیف] را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، پس، از برداشتن آن سرباز زدند و از آن هراسناک شدند، و[لی] انسان آن را برداشت؛ راستی او ستمگری نادان بود.)
مفسران درباره واژه «امانت» در این آیه بسیار بحث کرده و دیدگاههای گوناگونی در این زمینه مطرح کردهاند. در کتابهای تفسیر، مصداقهایی چون ولایت الهی، عقل، اختیار، معرفت خداوند و تکالیف دینی برای امانت بیان شدهاست.
- ناشناس.mp3
4.01M
🎵 تلاوت جزء 25 قرآن کریم با صدای استاد #معتز_آقایی
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
احمد بن محمد بن عيسى اشعرى قمى وى شيخ قميين و فقيه بلامنازع و رئيس آن ديار بوده و پس از حضرت رضا (ع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بكر بن محمد ازدى
وى از خاندان آل نعيم و از ثقات اهل كوفه است كه عمرى دراز نمود. پيشتر، از محضر حضرت صادق (ع) و موسى بن جعفر (ع) نيز درك فيض كرده بود.
جعفر بن بشير وشاء بجلى
وى از زهّاد و عبّاد شيعه و در عين حال از ثقات راويان است. مسجد بجيله در كوفه منسوب به اوست. وشاء ظاهراً به فروش پارچه هاى ابريشمى الوان اشتغال داشته است. از آثار وى « كتاب المشيخة » (كه مانند كتاب مشيخه ابن محبوب، معروف بوده است)، « كتاب الصلوة »، « كتاب الصيد » و « كتاب الذبائح » است.
وى به جرم تشيّع دستگير و شكنجه شد.
#دانستنیهای امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357
.......:
می پذیرم اما...
مأمون گفت: «ای پسر رسول خدا! با این سخنان میخواهی شانه خالی کنی و این مسئولیت را نپذیری تا مردم بگویند که علی بن موسی، زاهد و بی اعتنا به مال و مقام است؟! »
امام رضا علیه السلام فرمودند: «به خدا از هنگامی که خدا مرا آفریده دروغ نگفتهام و به خاطر مردم دنیا اهل زهد نبودهام و میدانم که تو چه قصدی داری! »
گفت: «چه قصدی دارم؟ »
امام علیه السلام پرسیدند: «در امانم؟ »
گفت: «بلی»
حضرت فرمودند: «تو میخواهی با این کار بگویی که علی بن موسی الرضا اهل زهد و پرهیز از دنیا نبوده بلکه این دنیا است که از او پرهیز کرده بود! ندیدید چطور ولایت عهدی را به طمع خلافت پذیرفت؟! »
مأمون عصبانی شد و گفت: «تو همیشه طوری با من رفتار میکنی که من ناراحت شوم. فکر کردی که از دست من در امانی! به خدا قسم اگر ولی عهدی را قبول نکنی تو را مجبور خواهم کرد و اگر باز هم نپذیری گردنت را خواهم زد!... »
امام علیه السلام فرمودند: «خدا مرا نهی کرده است که خودم را به هلاکت افکنم؛ اگر قصه چنین است میپذیرم اما با این شرط که کسی را عزل و نصب نکنم و رسم و روشی را تغییر ندهم... » [۱]
----------
[۱]: . همان
یک قمقمه دریا....
https://eitaa.com/zandahlm1357