eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.1هزار عکس
35هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
🔘 متن شبهه: ( کلیپ فضای مجازی) یارانه هر ایرانی ۴۵ هزار و پانصد تومان مردم غزه و کرانه باختری هر سه ماه یکبار بین ۴۰۰ تا ۶۰۰ دلار معادل ۱۵ میلیون تومان از ایران کمک مالی دریافت می‌کنند 🔆 پاسخ شبهه: 1️⃣ در کلیپ شبهه صرفا به کمک‌های جمهوری اسلامی ایران به خانواده شهدای فلسطینی اشاره می شود نه همه مردم غزه و... همچنین هیچ‌ اطلاعاتی درباره میزان این کمکها در این ویدئو بیان نمیشود. بنابراین رغم ۴۰۰ تا ۶۰۰ دلار، در این ویدئو اصلاً مطرح نمی شود. 2️⃣ کمک های مالی ایران به نیروهای مقاومت لبنانی و فلسطینی، هیچ‌گاه پنهانی و مخفیانه نبوده و همواره مسئولین ما با صدای بلند حمایت خود از این گروه‌ها را اعلام کرده‌اند. 3️⃣ کشورهایی مثل آمریکا با اهداف شیطانی و سلطه گرانه، اموال مردم خود را در کشورهای دیگر برای مسائل نظامی و امنیتی خرج می کنند. اما هیچ وقت محکوم نمی شود. اما جمهوری اسلامی که در راستای اهداف انسانی و ظلم ستیزانه و برای امنیت مردم خود در خارج از مرزها هزینه می کند، مدام باید محکوم شود! 4️⃣ بی بی سی فارسی در مورد کمک‌های آمریکا به فلسطین میگوید بشر دوستانه اما مدام نسبت به کمک‌های ایران به فلسطین شبهه افکنی می‌کند 🌐https://www.bbc.com/persian/world-56671078 5️⃣ گوشه‌ای از کمک های مالی آمریکا به کشورهای مختلف 🌐https://www.eghtesadonline.com/fa/tiny/news-492879 📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر ، بدون ذکر منبع هم مجاز است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰وقتی دانشجوی ایرانی در دانشگاه تگزاس آمریکا به استاد فلسفه بی خدایش ترجمه «نهج البلاغه» امام علی (ع) را هدیه می دهد... ⚡️سرگذشت جذاب را از زبان خود استاد لگنهاوزن بشنوید ✍ ترجمه و زیرنویس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ج14هنر زن-2.mp3
25.25M
🦋هنر زن بودن (قسمت 14)بخش 2 ♨️داوری های نادرست و غیر عادلانه و ظلم و تحقیر زن باعث شده که زن: 🚫_جایگاه خود را نداند. 🚫_به زن بودنش افتخار نکند. 🚫_برای مردگونه بودن تلاش کند. ✅ مباحثی که ان شاء الله قرار است در "هنر زن بودن" بررسی شود 🎵استاد محمدجعفرغفرانی
: ❓چرا به آدمای‌ حسود، دروغگو یا خسیس‌ و... نمیگین‌ این صفات زشتشونو‌ ترک کنن، ولی گیر میدین به خانم‌های کم‌حجاب؟؟ خب به پوشش‌ ما هم کاری نداشته باشید‌ 😕 : 🔅گاهی یک مساله‌، فقط اخلاقیه‌ و ما به کسی که مشکل اخلاقی داره‌، مثلا‌ حسوده‌، نمی‌تونیم اعتراض کنیم‌ و شخص تو چنین مواردی‌ می‌تونه بگه‌؛ من اگر خوبم‌ وگر بد تو برو خود را باش. 📌اما گاهی یک مساله‌ حقوقیه‌... در این صورت ما می‌تونیم به شخص کنیم‌ و حتی ازش کنیم‌؛ برای مثال ما می‌تونیم از کسی که وارد‌ حریم شخصی‌مون(مثلا منزل یا تلفن‌ همراه‌مون) میشه شکایت کنیم‌ و شخص نمیتونه بگه؛ به تو چه! یا بگه من اگر خوبم‌ وگر بد تو برو خود را باش!! چون با اون کار حقوق دیگران رو زیر پا گذاشته 💯 👈 و اما مسئله حجاب؛ به این دلیل که داره‌... علاوه‌ بر این که اخلاقیه‌، حقوقی هم‌ هست. و حق اعتراض و حتی حق شکایت هم در این زمینه‌ وجود داره.
26.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ادامه داستان تحول آقا حامد پیشنهاد دانلود 👌 قسمت آخر ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 آیا حجاب مانع دیده شدن میشود؟ 👱‍♀داستان شاهزاده خانم که.......
صفحه #حکایت... https://eitaa.com/zandahlm1357
۵۷- عقاید مورد پسند حضرت عبدالعظیم علیه السلام می‌گوید: محضر آقای خودم امام علی النقی الهادی علیه السلام رسیدم. همین که چشمش به من افتاد فرمود: خوش آمدی ای اباالقاسم! تو به راستی دوست ما هستی. عرض کردم: فرزند رسول خدا! می‌خواهم دین خود را بر شما عرضه کنم. چنانچه این اعتقاد من مورد پسند شماست در آن ثابت قدم باشم تا بمیرم. فرمود: بگو! عرض کردم: من معتقدم که خدای تبارک و تعالی یگانه است و مانند او چیزی نیست و از حد ابطال و تشبیه بیرون است (خارج از حد نفی خدا و تشبیه او به موجودات است). جسم، صورت، عرض و جوهر نیست؛ بلکه او پدید آورنده جسمها و صورتگر صورتها و آفریننده همه عرض و جوهر است و آفریدگار و مالک هر چیز است و معتقدم به این که محمد صلی الله علیه و آله بنده و پیامبر او و خاتم انبیا است و بعد از او پیغمبر تا روز قیامت نیست و شریعت او پایان همه شریعت هاست و پس از شریعت او شریعتی نیست و معتقدم که امام، جانشین و پیشوای بعد از او امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام است و پس از او امام حسن علیه السلام و بعد از او امام حسین علیه السلام و بعد علی بن الحسین علیه السلام سپس محمد بن علی علیه السلام پس از آن جعفر بن محمد علیه السلام بعد از آن موسی بن جعفر علیه السلام و بعد علی بن موسی علیه السلام سپس محمد بن علی علیه السلام و بعد شما ای سرور من امام می‌باشید. آن گاه حضرت فرمود: پس از من فرزندم حسن است. چگونه خواهد بود حال مردم نسبت به جانشینی او؟ عرض کردم: مگر چطور می‌شود سرورم؟! فرمود: به خاطر اینکه جانشین فرزندم، دیده نخواهد شد و بردن نام مخصوص او (م ح م د) جایز نیست تا آن گاه که ظهور کند و زمین را پر از عدل و داد نماید پس از آنکه پر از ظلم و جور شده باشد. عرض کردم: به امامت ایشان هم اقرار می‌کنم و می‌گویم دوست آنها دوست خدا و دشمن آنها دشمن خداست نیز می‌گویم معراج حق است. سؤال در قبر حق است. بهشت و جهنم حق است. صراط حق است و میزان حق است. روز قیامت خواهد آمد و شکی در آن نیست و خداوند مردگان را زنده می‌کند اعتقاد دارم عملهای واجب بعد از ولایت و دوستی شما، نماز و زکات و روزه و حج و جهاد و امر به معروف و نهی از منکر است. امام هادی علیه السلام فرمود: ای اباالقاسم (کنیه حضرت عبدالعظیم)! به خدا سوگند، این است همان دینی که خداوند برای بندگانش پسندیده و بر این اعتقاد پابرجا باش! خداوند تو را بر گفتار استوار و محکم در دنیا و آخرت ثابت قدم بدارد. [۱] ---------- [۱]: بحار: ج ۳، ۲۹۸، ج ۳، ص ۴۱۲ و ج ۱۹، ص ۱ جلد ۲ 📚داستانهای بحار الانوار https://eitaa.com/zandahlm1357
قسمت سی و هفت: مدتی گذشت و حالِ مادر روز به روز بدتر میشد.سکوت.. خیره شدن.. چسبیدن به اتاق و سجاده.. نخوردنِ غذا.. همه و همه عثمان را نگرانتر از قبل میکرد. و من را بی تفاوتتر از سابق... عثمان مدام در گوشم از دوستِ روانشناسش میگفت و وضعیت بد مادر. و من فقط نگاهش میکردم. نگرانی برای دیگران در خانواده ی ما بی معنی ترین حس ممکن بود.. اینجا ما حتی نگران خودمان هم نمیشدیم. تا اینکه یک روز بی خبر از همه جا و دلزده از فضای سنگین خانه و خاطرات دانیال به رودخانه و میله های سردش پناه بردم. هنوز هم دانیال حل نشده ترین معمای زندگی آن روزهایم بود و کینه ایی شتری از جوانی مسلمان که این معما را در دامنِ جهنمِ خاموشِ زندگیمان گذاشته بود. افکاری پاشیده و بی نظم که بی انسجامش چنگال میکشید بر تکه ی یخ زده ی قلبم. حوالی عصر به خانه برگشتم. برقهای خانه روشن بود. و این نشان از حضور عثمان میداد. آرام وارد خانه شدم. صدایی ناآشنا و مردانه به گوشم رسید. تعجب کردم. آنجا چه خبر بود؟ بی سرو صدا به سمت منبع صدا رفتم از جایی داخل آشپزخانه. کنار دیوار ایستادم و گوش کردم. عثمان با مردی حرف میزد. مرد مدام از شرایط بد روحی مادر میگفت و با اصطلاحاتی که هیچ از آنها سردرنمیآوردم برای عثمان توضیح میداد که مادر باید به ایران برود. و عثمان با لحنی عصبی از او میخواست تا راه حل دیگری پیدا کند. راهی که آخرش به رفتن از این شهر منتهی نشود. اما مرد پافشارانه تاکید میکرد که درمان فقط برگشتن به سرزمین مادریست و بس. و این عثمان را دیوانه میکرد. ناراحت بودم. از اعتمادی که به عثمان پیدا کردم، از غریبه ایی که در خانه بود و از تجویزی که برای مادر داشت.. ایران ترسناکترین نقطه ی زمین بود. پر از مسلمان.. غوطه ور در کلمه ی خدا..  آنجا ته ته دنیا بود.. تصور سفر به آن خاک بعد از سالیان، با توجه به شرایط تبلیغاتی دولتهای غربی علیه این کشور و تصویری که پدر برایم ساخته بود، غیر قابل باور می نمود.. حتی اگر میمردم هم پا به آنجا نمیگذاشتم. هر چند که در آخرین سفر، جز زنانِ چادر به سر و مردانِ ریش دار، تجربه ی بدی در ذهنم نماند اما از آن سفر سالها میگذشت و شرایط بسیار تغییر کرده بود. حالا منشا اصلی خون ریزی و مرگ و زن کشی در دنیا، ایران بود. تا زمانی که پدر زنده بود جنایات و هرج و مرجهای ایران مدام از طریق تلوزیون و برشورهای سازمان در خانه دنبال میشد. هر چند که هیچ وقت برایم مهم نبود اما خواسته و ناخواسته به گوشم میرسید... صدای عثمان کمی بالا رفت: (تونمیفهمی دارم چی میگم.. انگار یادت رفته که قبل از اینکه اینجوری دربه در بشم، منم رشته ی تو رو خووندم.. پس یه چیزایی حالیمه.. انقدر جریانو پیچیده نکن.. سارا نباید از اینجا بره.. اینو بکن تو کله ات.. هر درمانی .. هر تجویزی.. هر چی که فکر میکنی درسته باید همینجا انجام بشه..  تو همین شهر..) مرد با لحنی پر آرامش جواب داد: (آروم باش پسر.. تو انگار بیشتر از اینکه نگران این خوونواده باشی، نگران خودتی.. اگه درسایی که خووندی یادت مونده باشه، الان باید بدونی که اون زن بیشتر از هر چیزی به دوری از اینجا و رفتن به خاک خودش احتیاج داره.. تو منو آوردی اینجا که مشکل اون زنو حل کنم یا به فکرِ علاقه ی تو باشم؟؟ ) روی زمین چمپادمه زدم. پس حرفهای صوفی در مورد عثمان کاملا درست بود. کاش دنیا چند لحظه ساکت میشد. صدای گام های تند و سپس ایست عثمان را شنیدم:( سا.. سارا.. تو اینجایی؟؟ ) پیشانی به زانوام چسباندم. دوست نداشتم چشمانِ تیره رنگش را ببینم. مسلمانها، همه شبیه به هم بودند. در هر چیزی به دنبال منفعت خود میگشتند.. محبتهای این مرد هم به خاطر خودش بود نه مهربانی های یک انسان یا مسلمانِ ترسو.. عثمان رو به رویم زانو زد. صدای قدمهای آن مردِ روانشناس را شنید. در جایی در کنارِ عثمان ایستاد. بی حرف.. بی کلام.. حرکت محتاطانه و آرام دستان عثمان را روی انگشتانم حس کردم:( سارا جان.. از کِ.. کی اینجایی؟ منظورم اینکه کی اومدی؟) چقدر صدایش ترسیده و دستپاچه به نظر میرسید... نفسهایش تند بود و عمیق.. سکوت کرد. احساس کردم مردِ روانشناس بازوی عثمان را گرفت و از جا بلندش کرد:(میشه یه لیوان آب برامون بیاری؟؟) عثمان اعتراض کرد:( آخه.. ) مرد ایست داد:(هیییییس.. ممنون میشم..). رفت . با بی میلی و این و آن پا کردنی کوتاه.. مرد درست رو به رویم، تکیه زده به دیوار نشست: (ببخشید که بی اجازه وارد خونت شدیم.. تو الان میتونی با پلیس تماس بگیری و یا حتی از هر دومون شکایت کنی.. یا اینکه.. ) مکث کرد.. طولانی (یا اینکه به چشم یه دوست که اومدیم اینجا تا کمکت کنیم، نگاهمون کنی.. باز هم میل خودته..) راست میگفت.. میتوانستم شکایت کنم.. اما.. عثمان مهربانی هایش هرچند هدفدار، اما زیاد بود.. ولی من کمک نمیخواستم... ادامه دارد............ بامــــاهمـــراه باشــید🌹 https://eitaa.com/zandahlm1357
اخلاق مهدوی 44.mp3
4.15M
💠 🎤 با توضیحات 🎬 جلسه 20 👈 اهمیت دعا در نماز ❇️ 90 جلسه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با سنگ هر گناه پرم را شکسته ام - @Maddahionlin.mp3
3.29M
🌙 🍃با سنگ هر گناه پرم را شکسته ام 🍃آه ای خدا خودم کمرم را شکسته ام 🎤حاج
.......: کوشش نمایید و منتظر ظهور حضرت مهدی علیه السلام باشید. ای گروهی که مورد توجّه و رحمت خدا واقع شده اید! پیروزی گوارایتان باد. غیبت نعمانی ۱۹۴. اصحاب قائم (عجّل اللَّه فرجه الشریف) ۳۱۳ نفرند از اولاد عجم. غیبت نعمانی https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا