eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.5هزار دنبال‌کننده
47.2هزار عکس
34.2هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روایتی که می گوید خدا به حضرت خضر(ع) عمر طولانی دادند تا عمر طولانی امام مهدی(عج) را بعید ندانیم 🔶🔹🔶
.......: وعده وصال شبی به شوق وصالت دلم بهانه گرفت شرار عشق تو در سینه‌ام زبانه گرفت به دل وصال تو را وعده کردم اما دل به آه و ناله ز کاشانه ات نشانه گرفت زبان دل که بود اشک دیده خونین چو جوی آب ز چشمان من ترانه گرفت دل شکسته به امید دیدن رویت سراغ خانه تو از من عاشقانه گرفت چو ناامید شد از من به ناله سحری نشان کوی تو از هر دیار و خانه گرفت به آن ستاره زیبای آسمان رخت که مه ز تابش آن نور جاودانه گرفت به هاشمی ز عنایت نگر به مکتب عشق که غیر عشق تو درس دگر فسانه گرفت دعا براي فرج امام زمان علیه السلام نویسنده: حسین هاشمی نژاد https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
.......: توجه را جلب می‌کنند. یکی... دو تا... ده تا... ۲۰ تا... ول کن نیست. می‌ریزد. می‌خواهد لوله خمپاره را پر کند، ولی موفق نمی شود. گلوله هایش هم پایانی ندارد. سوت خمپاره قابل تشخیص نیست و همین که فکر می‌کنی این خمپاره در حال عبور از بالای سر است، یک خمپاره دیگر سنگر و زمین را می‌لرزاند. نگران کننده است. نکند خدای نکرده همه در این آتش بازی مجروح و شهید شوند و وقتی عراقی‌ها دوباره حمله کنند و به بالا بیایند، کسی نباشد جلوی آنها بایستد! خدا به خیر بگذراند. باز هم ذکر خدا. باز هم توسل. صلوات. یا مهدی. یا زهرا. اوضاع سختی شروع می‌شود. ظهر نزدیک است ولی کسی جرأت نمی کند تکان بخورد. نماز هم نباید خواند. حفظ جان مقدمتر است. بیرون سنگر خطر آفرین است. خمپاره‌های ۱۲۰ میلیمتری باریدن گرفته اند. می‌آیند و فضا را می‌شکافند... گردانهایی که کمی پایین تر قرار دارند متوجه حجم آتش عراق شده اند. در تماس با بالا جویای اوضاع می‌شوند: «... بابا، اون بالا چه خبره. دود اون بالا را گرفته... از سنگر بیرون نیایین... ». مدتی بعد معاون لشکر تماس می‌گیرد: «اگه خیلی مشکله، یه پله بیایین پایین. وقتی اوضاع آروم شد دوباره برگردین بالا». فرمانده گردان با مسئولان صحبت می‌کند: «حاجی نمی شه تکون خورد. فکر نمی کنم بچه‌ها بتونن بیان پایین. فقط شما هم شروع کنین. حاجی آتیش بریزین. در ضمن ما تا حالا تعدادی مجروح دادیم. یه طوری بچه‌ها را بفرستین این نزدیکی». وضعیت بدجوری شده. عراق حتما قصد پاتک و گرفتن قله را دارد. چند سنگر مورد اصابت گلوله قرار گرفته و صدای ناله و کمک از آن شنیده می‌شود. ولی نمی توان کاری کرد. تنها کسی که این سنگر و آن سنگر می‌رود، امدادگر گردان است. خود را به سنگر منهدم شده می‌رساند. مجروحان را تا حد امکان [صفحه ۷۳] پانسمان می‌کند و بعد سنگر بعدی. بعد از چند دقیقه وارد سنگر فرماندهی شد. خون تمام بدنش را پوشانده. ترکش به پای چپ او خورده. لباسش هم از پشت پاره شد. می‌گوید: «وقتی دراز کشیدم به سیم خاردارها گیر کرد» باز هم می‌خواهد برود. آمده کوله امداد اضافی را ببرد. «-... حاجی وضع خرابه. بگین بیان کمک. بچه‌ها دارن تلف می‌شن». حاجی هم نیم خیز روی زانو نشسته و عصبانی شده. فریاد می‌زند و طلب کمک می‌کند: «... بابا یه طوری برای چند دقیقه این عراقیا را خفه کنین تا ما جامونو درست کنیم». حدود دو ساعت است که باران خمپاره و توپ می‌بارد. یکی سنگین تر از دیگری. انفجارها شدید. تلفات هم گرفته. از اطراف خود هم خبر نداریم. فقط می‌دانیم تا وقتی گلوله می‌آید عراقیها اینجا هستند. حاجی هم این را می‌داند. به پیکهای گردان می‌گوید به سنگرها بروند و اطلاع بدهند به محض اینکه آتش تمام شد از سنگرها بیرون بیایند و محلهای نفوذ عراقی‌ها را ببندند. پیکها مثل خرگوش از سنگر خارج می‌شوند و می‌دوند. بین سنگرها می‌چرخند. به روی قله و چند متر پایین تر پیام را می‌رسانند. به هر سنگر که می‌رسند چند لحظه استراحت می‌کنند. نفس نفس زنان پیغام را می‌گویند و دوباره به طرف سنگر بعدی می‌دوند..... دفاع مقدس سینای شلمچه https://eitaa.com/zandahlm1357
⤴️ فرازهایی از وصیتنامه شهید مدافع‌حرم سعید مسلمی🌷 بدانید روزی نوبت شما هم خواهد رسید و باید برای آن روز از امروز خود را آماده کنید ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
hafez 89.mp3
2.29M
مستی به چشمِ شاهدِ دلبندِ ما خوش است
.......: اسرار ای دانشجوی راغب، من با تو به اندازه عقل و عرفانت می‌گویم، چرا که شأن اسرار نهفته بالاتر از مرتبه و شأن تو باشد. پس متوقع شنیدن امر مخفی شراب مهر شده (رحیق مختوم) نباش، چون تو توان نوشیدن آن را نداری و امثال تو توان راه یابی این طریق را ندارند. جام یاقوت و شراب لعل خاصان را رسد عام را کهنه سفال و دردئی اندر خور است پس اگر از مرحله عوام پا فراتر نهادی، و اهل بصیرت و فهم گشتی، من به تو از شراب مرحله دوم می‌چشانم و از این عطیه تو را محروم نکنم. پس به شرابی که در حباب است، قانع باش و طمع از شراب در جام شراب بردار. گویم باده خواهی باش تا از خم برون آرم که من آنچه در جام و سبو دارم مهیا آتش است شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
CQACAgQAAx0CVu8VSgACBClilkQX8nuUThNsbNHnNZLx9g6EfQACbQcAAmKEiVM62xHPxCozeSQE.mp3
4.02M
🌸 (س) 💐نوید بهاری شیرینیه اناری 💐شما اومدی تا اسم فاطمه بگیره ماندگاری 🎤 👏
.......: سبز يعني چه؟! در لغت نامه ي بزرگ دهخدا مي‌خوانيم: سبز يعني: هر چيزي كه رنگ آن مانند رنگ برگ‌هاي درخت در فصل بهار باشد! رنگي ميان سياهي و زردي! چون سياه را با زرد درآميزنند سبز گردد! سبز يعني شاد و خرّم! سبز يعني بالنده! سبز يعني پويا! سبز يعني با نشاط! خانواده ي سبز يعني چه؟! يعني: خانواده ای که در آن خودخواهی ديده نمی شود! خانواده ای که در آن منحني توقعات و انتظارات به صفر ميل می‌کند! بزرگواری و گذشت موج می‌زند! دريادلی درس اول آن است! بخل و تنگ نظری در آن راه ندارد! بی تفاوتی رخت بربسته است! مهرورزی جايي برای قهر نگذاشته است! « دوستت دارم » زياد شنيده می‌شود! « کفاف » جای « رفاه » نشسته است! « خشم » در درياي وجود اعضاي آن غرق می‌شود! منّت گذاشته نمی شود! آيا نمي خواهي خانواده ي سبزي داشته باشي؟! اگر خواستار چنين خانواده اي هستيم بايد: از خود شروع کنيم! درک درستی از ديگران داشته باشيم! بزرگوار باشيم! خوبی‌هاي خود را نسبت به ديگران ناديده بگيريم! خانواده سبز ✍مهدی واعظ موسوی https://eitaa.com/zandahlm1357
015.mp3
1.37M
صحبت های دکتر حبشی در مورد رابطه صحیح زن و شوهر در خانواده "بخش پانزدهم" ❤️ توقعات طبیعی دو طرف 💥 دکتر حمید
99-12-28(tarashion).mp3
13.27M
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا 👤 📚 موضوع: ( تلاش در جهت بهبود روابط خانواده ) 🔹 قسمت دهم
کتاب صوتی " مهمان مامان" اثر هوشنگ مرادی کرمانی تهیه شده در ایران صدا با صدای 📗📗 کتاب «مهمان مامان» نوشته ی «هوشنگ مرادی کرمانی» است. این کتاب روایتی خانوادگی و شیرین از روابط اعضای یک خانواده است با فامیل و همسایه ها که طی آن حکایت صمیمیت ها، نگرانی ها و درمجموع فرهنگ جاری یک خانواده ایرانی را بیان می کند. "مهمان مامان" داستان یک خانواده را بیان می کند که قرار است برایشان مهمان بیاید. مادر خانواده که با مهمانان رودربایستی دارد و از طرفی وضع مالی خوبی هم ندارند که به شایستگی از مهمانان پذیرایی کند، محور اصلی داستان است. همسایگان که متوجه جریان می شوند دست به دست یکدیگر داده و با کمک هم شام مفصلی تهیه می بینند تا به این ترتیب آبروی همسایه ی خود را حفظ کنند. این داستان به نوعی نشان دهنده ی گوشه هایی از آداب و رسوم زندگی خانوادگی ایرانی است. داستان مهمان مامان برای نخستین بار در سال ۱۳۸۰ منتشر شد.در این کتاب هوشنگ مرادی کرمانی در قالب داستانی بلند، همدلی، دوستی و صمیمیت در بین چند همسایه و کمک کردن به دیگران در زمان سختی را به تصویر می‌کشد.