eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.4هزار عکس
35.2هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
.......: پيام به حجاج بيت اللَّه الحرام پيام به حجاج بيت اللَّه الحرام بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم الحمدللَّه ربّ العالمين والصّلاة علي رسوله النّبي الاميين و علي آله الميامين و اصحابه المنتجبين والسّلام علي جميع عباداللَّه الصّالحين. قال اللَّه الحكيم: و اذبوأنا لابراهيم مكان البيت ان لّا تشرك بي شيئاً و طهّر بيتي للطّائفين والقائمين والرّكّع السّجود. بار ديگر اراده ي نافذ الهي، مؤمنين را در زادگاه توحيد و بارگاه رحمت و فضل ربوبي و بر گرد كعبه ي دلها و در ساحت قبله ي جانهاي مسلمين عالم گرد آورده و نداي ملكوتي: و اذّنّ في النّاس بالحجّ، بر فواصل طبيعي و تحميلي برادران مسلمان فائق آمده و انبوه دلهايي را كه با ايمان و عشق و نياز يكسان مي‌تپند، به سوي مركز توحيد و وحدت امت كشانيده است. ساليان دراز، دست جهل و عناد، سعي كرده است خانواده ي بزرگ اسلامي را در آن واحد، هم از ريشه ي اعتقادي اش وهم از علقه و پيوند فيمابين ايماني اش جدا كند، اما از اين سو نيز همه ساله، فريضه ي حج، درس توحيد و وحدت را، در كالبد اين خانواده ي كهنسال و ريشه دار تزريق مي‌كند و هر سال شكوفه‌هاي تازه يي، بيش از گذشته، تجديد بهار ايمان و حيات ديني و انس و مودّت اسلامي را، نويد مي‌دهد، و ساخته‌هاي دست دشمن را باطل مي‌سازد. اين معجزه ي حج است كه عليرغم وجود درگيريها و منازعاتي كه، در آن، حكومتهاي مسلمان بارها در برابر يكديگر صف آرايي كرده اند، هرگز پيوندهاي فكري و عاطفي و ايماني ميان ملتهاي مسلمان قطع نشده و تأثيرات متقابل اين ملتها همواره رو به افزايش بوده است. اگر چه رازها و رمزهاي حج بيش از آن است كه در گفتاري بتوان آن را گزارش كرد ولي در آن ميان، هر چشم رازشناسي، سه ويژگي برجسته را در نگاه اوّل، در آن باز مي‌شناسد: نخست آن كه حج، يگانه فريضه يي است كه خداوند براي اداي آن همه ي آحاد مسلمين هر آنكس از آنان را، كه داراي استطاعت باشد از سراسر عالم و از خلوت خانه‌ها و عبادتگاهها، به يك نقطه فرا مي‌خواند و در ايّام معلومات، در گونه گون تلاش و حركت و سكون و قيام و قعود، آنان را به يكديگر پيوند مي‌زند: ثمّ أفيضوامن حيث أفاض الناس و استغفروااللَّه انّ اللَّه غفورٌ رّحيم. دوم آن كه در همين كار دستجمعي و علني، برترين منزل مقصود را ذكر خدا، يعني كاري قلبي و نفساني، معرفي مي‌كند: و يذكروا اسم اللَّه في ايّام معّلوماتٍ علي ما رزقهم من بهيمة الأنعام. سوّم آن كه در صفحه ي روشن و همه كس شناس آن، تصويري از نماي كلّي زندگي انسان موحّد را عرضه مي‌كند و در عملي رمزي، به مسلمان درس زندگي هدف دار و جهت دار مي‌دهد. از ورود در ميقات و حضور در ساحت احرام و تلبيه و تروك تا طواف، گرد مركز كعبه و سعي ميان صفا و مروه و وقوف در محشر عرفات و مشعروذكر و تضّرع و تعارفي كه در آن است، و تا رسيدن به منا و قرباني اش و رمي جمره اش و حلقش و سپس دوباره برگشتن به طواف و سعي. همه و همه درسهاي رسا و روشن حركت جهت دار و دستجمعي و معرفت آميز مسلمان، در عرصه ي توحيد و در مسعاي حيات و برگرد محور «اللَّه»است. زندگي در آيينه ي حجّ يك سير دائمي بلكه يك صيرورت دائمي به سوي خدا است، و حجّ، آن درس هميشه زنده ي عملي و سازنده است كه اگر به هوش باشيم راه و رسم زندگي ما را در صحنه يي عملي و روشن ترسيم مي‌كند. ميعادي همگاني، هر سال تشكيل مي‌شود تا مسلمان، در آن محيط وحدت و تفاهم، و در پرتو ذكر الهي، راه و جهت زندگي را بياموزد، آنگاه به سرزمين خود و به ميان كسان خود برگردد، و در سالهاي بعد گروههاي ديگر و گروههاي ديگر بيايند و بروند بياموزند و بيندوزند، بگويند و عمل كنند، بشنوند و تدبّر كنند، و در نهايت همه ي امتّ، به آنچه خدا خواسته و دين آموخته برسند. نظر افكندن به عرصه ي عظيم زندگي امّت اسلامي، فراتر از ابعاد ملتها و نژادها و قوم و قبيله ها، و نظر افكندن به اعماق وجود خود و فراگرفتن راه و جهت و شيوه ي زندگي، چنانكه شايسته ي اوست، و همه در پرتوي از ذكر خدا. اين است آن سرچشمه ي معرفتي كه هر ساله در حجّ، فيّاض و بي زوال، بر انبوه خلايق گرد آمده در حرم امن خدا سيلان مي‌يابد و كساني را كه ظرف ذهن و دل خود را بگشايند، از اين زلال معرفت، سيراب مي‌سازد. در گذشته و امروز، نيز كوششهايي شده است و مي‌شود تا حجّ را فريضه يي فردي، كه در آن هر كس فقط سرگرم عبادت و نيايش خود با خداوند است، قلمداد كنند. بگذريم از آن غفلت زدگاني كه به سفر حجّ، به چشم سفري سياحتي و تجارتي نگاه مي‌كنند..... مقام معظم رهبری https://eitaa.com/zandahlm1357
کتاب صوتی " روایت رهبری" اثر سید یاسر جبرائیلی تولید : ایران صدا 📗📗 کتاب " روایت رهبری " حاوی نکاتی جدید و منتشر نشده از نحوه انتخاب حضرت آیت الله خامنه ای به عنوان رهبر انقلاب اسلامی در سال ۱۳۶۸ و بخش هایی منتشرنشده از خاطرات سیاسی ایشان است که آقای یاسر جبرائیلی آن را به رشته ی تحریر درآورده است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، سه رویداد مهم ناظر به تعیین رهبر نظام اسلامی رخ داده است. نخست، رسمیت و قانونیت یافتن رهبری حضرت امام خمینی رحمه الله با مصوبه مجلس خبرگان قانون اساسی. دوم، تعیین آیت الله منتظری به رهبری آینده توسط مجلس خبرگان رهبری و سپس عزل وی. و سوم، تعیین حضرت آیت الله خامنه ای توسط مجلس خبرگان به رهبری انقلاب اسلامی. کتاب «روایت رهبری» روایتی مستند و دست اول از هر سه رویداد مذکور است که نشان می دهد این سه رویداد از یک منطق مشخص پیروی کرده اند. در این کتاب برای اولین بار از مذاکرات شورای انقلاب و متن مذاکرات اجلاسیه ی خبرگان در سال ۶۴ و اجلاسیه ی خبرگان در سال ۶۸ استفاده شده است. همچنین بخشی از مذاکرات جلسه روسای قوا و مرحوم حاج احمدآقا در حضور امام رحمه الله در مهر۶۷ (۶ماه قبل از عزل آیت الله منتظری) در این کتاب منتشر شده که در آن برای اولین بار حضرت امام رحمه الله، حضرت آیت الله خامنه ای را برای رهبری آینده نظام مطرح می کنند.
وَ عَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ وَ مِنْها جائِرٌ وَ لَوْ شاءَ لَهَداكُمْ أَجْمَعِينَ «9 نحل» 🌴و بر خداست كه راه ميانه (و مستقيم را به مردم نشان دهد) و برخى از آن (راه‌ها) منحرف است و اگر خداوند بخواهد همه شما را (به اجبار) هدايت مى‌كند. (ولى اجبار سودى ندارد و سنّت و برنامه خداوند بر آزاد گذاشتن انسان‌هاست.)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ امريكي يقلد عبد الباسط عبد الصمد !! 🔵 تقلید زیبا و جالب یک جوان آمریکایی از استاد عبدالباسط محمد عبدالصمد ‼️ 💠 سوره ناس
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
.......: تكاثر متن حديث سورة التكاثر (۱۰۲) ۱- الصدوق قال: حدّثنا الفقيه المروزى عن أبى بكر النيسابورى عن الطائى عن أبيه عن الرضا عليه السلام عن أبيه عن آبائه عليهم السلام قال: قال: علىّ بن أبى طالب عليه السلام فى قول الله عزّوجلّ (ثمّ لتسئلنّ يومئذ عن النعيم) قال: الرطب و الماء البارد. ۲- الصدوق قال: حدّثنا الحاكم أبوعلىّ الحسين بن أحمد البيهقى، قال: حدّثنا محمّد بن يحيي الصولى، قال: حدّثنا أبوذكوان القاسم بن إسماعيل بسيراف سنة خمس و ثمانين و مائتين قال: حدّثنا إبراهيم بن عباس الصولى الكاتب بالأهواز سنة سبع و عشرين و مائتين، قال: كنّا يوماً بين يدى علىّ بن موسي عليه السلام فقال لى: ليس فى الدّنيا نعيم حقيقى. فقال له بعض الفقهاء ممّن يحضره: فيقول الله عزّوجلّ (ثمّ لتسئلنّ يومئذٍ عن النعيم) أمّا هذا النعيم فى الدنيا، وهو الماء البارد، فقال له الرضا عليه السلام و علا صوته: كذا فسّرتموه أنتم و جعلتموه علي ضروب، فقالت طائفة: هو الماء البارد، و قال غيرهم: هو الطعام الطيب، و قال آخرون: هو النوم الطيب. قال الرضا عليه السلام: و لقد حدّثنى أبى عن أبيه أبى عبدالله الصّادق أنّ أقوالكم هذه ذكرت عنده فى قول الله تعالي (ثمّ لتسئلنّ يومئذ عن النعيم) فغضب و قال: إنّ الله عزّوجلّ لايسئل عباده عمّا تفضّل عليهم به، و لايمنّ بذلك عليهم، و الامتنان بالإنعام مستقبح من المخلوقين، فكيف يضاف إلي الخالق عزّوجلّ ما لايرضى المخلوق؟! و لكنّ النعيم حبّنا أهل البيت و موالاتنا، يسأل الله عباده عنه بعد التوحيد و النبوّة لأنّ العبد إذا وفا بذلك أدّاه إلي نعيم الجنّة الّذى لايزول. و لقد حدّثنى بذلك أبى عن أبيه، عن آبائه، عن أميرالمؤمنين عليه السلام أنّه قال: قال رسول الله صلّي الله عليه و آله: يا علي إنّ أوّل مايسئل عنه العبد بعد موته، شهادة أن لا إله إلّا الله، و أنّ محمّداً رسول الله و إنّك ولىّ المؤمنين بما جعله الله، و جعلته لك، فمن أقرّ بذلك و كان يعتقده صار إلي النعيم الّذى لازوال له. فقال لى أبو ذكوان بعد أن حدّثنى بهذا الحديث مبتدئاً عن غير سؤال: اُحدّثك بهذا من جهات: منها لقصدك لى من البصرة، و منها أنّ عمّك أفادنيه، و منها أنّى كنت مشغولاً باللّغة و الأشعار و لاأعول علي غيرهما، فرأيت النبىّ صلّي الله عليه و آله فى النوم و الناس يسلّمون عليه و يجيبهم فسلّمت، فما ردّ علىّ فقلت: أما أنا من أمّتك يا رسول الله؟ قال لي: بلى و لكن حدّث الناس بحديث النعيم الّذى سمعته من إبراهيم، قال الصولى: و هذا حديث قدرواه الناس عن النبىّ صلّي الله عليه و آله إلّا أنّه ليس فيه ذكر النعيم و الآية و تفسيرها، إنّما رووا إنّ أوّل ما يسئل عنه العبد يوم القيمة الشهادة و النبوّة و موالاة علىّ بن أبى طالب عليه السلام..... .......: امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حكمت ۱۸ الْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ لِسَانِهِ وَ يَدِهِ شنو پند فرزند مُوسَي بن جَعْفَر امام بحق، ماه برج امامت كسي هست مُسلم كه باشند مردم ز دست و زبانش به اَمن و سلامت حکمت رضوی (ع) نویسنده✍علی باقر زاده https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
29.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥جواب کارشناس برنامه به شبهه که منتظر موعود زیر سایه امامت میتواند هر گناهی را مرتکب شود و هر واجبی را ترک کند 🔶🔹🔶
.......: بهانه دل بیا که بی تو دل من بهانه می‌گیرد به این نشان که ز کویت نشانه می‌گیرد به دل ز هجر جمال تو آتشی دارم که هر نفس به هوایت زبانه می‌گیرد نشسته مرغ دلم روی بام خانه تو گمان مبر که جز این گوشه لانه می‌گیرد شدم گدای در خانه ای که جبرائیل همیشه اذن ازین آستانه می‌گیرد امام عصر، ولی خدا، عزیز رسول که دل سراغ رخش عاشقانه می‌گیرد فدای مادر مظلومه اش که در محشر سراغ شیفتگان دانه دانه می‌گیرد [صفحه ۷۴] تو انتقام بگیر از عدوی خونخواری که راه فاطمه با تازیانه می‌گیرد بیا و مادر پهلو شکسته ات را بین ز کوچه با چه دلی راه خانه می‌گیرد بیا که ناله جانسوز هاشمی هر شب به سوز و آه ز کویت نشانه می‌گیرد .......: دعا براي فرج امام زمان علیه السلام نویسنده: حسین هاشمی نژاد https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
.......: بازگشت به اردوگاه خط اول شکسته می‌شود و گردان ما که حالا تقریبا به استعداد یک گردان است، به قله نزدیک می‌شود. چند درگیری پراکنده صورت می‌گیرد. فرمانده گروهان با شجاعت تمام خود را به روی قله می‌رساند و بقیه را فرا می‌خواند. هر گامی با یک تکبیر همراه است و قله فتح می‌شود. البته خیلی زود. عراقی‌ها هم فرار کرده اند. همه چیز را برداشتند و گریختند. شاید نخواسته اند به بلاهای سابق دچار شوند شاید هم زود رفته و زود بر می‌گردند. بله، همین طور است. نماز صبح در آن بالا خوانده شد، ولی خیلی زود عراقیها با تمام توان حمله کردند و برای پس گرفتن منطقه می‌جنگند. این دفعه خیلی سخت و خونین. با هزاران نیرو، هلی کوپتر و هواپیما. در اوایل صبح دستور عقب نشینی صادر شده. شاید ماندن به صلاح نباشد. جنگ همه اش پیروزی و فتح نیست. باید مقتضیات زمان و مکان را در نظر گرفت. استراتژی جنگ نباید فراموش شود. نمی توان برای یک عملیات تمام توان و قوای سپاه اسلام را از بین برد. فرماندهان نیز این مهم را تشخیص داده اند و حتما با جمعبندی کلی به این نتیجه رسیده اند که منطقه را ترک کنند. عقب نشینی سخت است، ولی باید اطاعت کرد. هنوز برو بچه‌ها برگشت را باور نکرده اند ولی پذیرفته اند. تا آخرین لحظه می‌جنگند و عراقی ها [صفحه ۹۰] را به درک واصل می‌کنند. از نیم ساعت قبل، فرماندهان اعلام کردند که وقتی گفته شد، تمام امکانات و تجهیزات و تسلیحات را برداریم و از ارتفاع پایین بیاییم. اگر چیزی هم باقی ماند باید منهدم شود تا به دست عراقی‌ها نیفتد. بعضی از بچه‌ها فکر می‌کنند بصورت تاکتیکی قرار است قله رها و کمی پایین تر پدافند کنیم، ولی دستور انهدام وسایل باقی مانده نشان می دهد که منطقه باید به طور کلی ترک شود. خود عراقیها فکر نمی کردند. با یک دستور مناسب از سوی فرماندهان ایرانی رو به رو شوند. آنها تصمیم دارند هزاران نیروی کماندویی تازه نفس را روی ارتفاع بریزند و هر طوری که می‌توانند قله را به دست آورند. از طرف دیگر چند تیپ و لشکر عراق می‌خواهند در پایین ارتفاع و در دشت با استفاده از تجهیزات پیشرفته نظامی و صدها تانک و نفربر، عقبه ی نیروها را به هم بریزند تا تمام امکانات و نیروهای باقی مانده در کوهستان را به اسارت و غارت ببرند. ولی جنگ یعنی به دست آوردن اهداف و افکار طرف مقابل و هنگامی که فرماندهان نظامی یک طرف به مقاصد طرف دیگر پی ببرند باید در پی راه حل مناسب برای کشف و مقابله و خنثی سازی آن برآیند. در این مرحله فرماندهان لشکر اسلام نیز متوجه وسعت امکانات و تجهیزات سپاه عراق شدند و دانستند که اگر نیروها در آن بالا بمانند، امکان دارد نیروهای حاضر در دشت، در درگیری شکست بخورند و در نهایت تمام توان لشکر اسلام در ارتفاع مورد هجوم عراقی‌ها قرار گیرد. پس باید عاقلانه تصمیم گرفت. جنگ با احساسات پیش نمی رود. نمی توان آینده جنگ و دفاع مقدس را برای حفظ نام یک عملیات از بین برد. نام جنگهای بزرگ و فرماندهان نام آور نیز همیشه با پیشروی و عقب نشینی همراه بوده است و هنوز جنگی در تاریخ ثبت نشده که تماما پیشروی باشد. دفاع مقدس سینای شلمچه https://eitaa.com/zandahlm1357
Part06_گلستان سعدی.mp3
15.24M
📗کتاب صوتی با روایت دکتر اسماعیل آذر قسمت 6⃣
.......: عابد کوه لبنان عابدی در کوه لبنان بد مقیم در بن غاری چو اصحاب رقیم روی دل از غیر حق برتافته گنج عزت را ز عزلت یافته روزها می‌بود مشغول صیام یک ته نان می‌رسیدش وقت شام نصف آن شامش بد و نصفی سحور وز قناعت داشت در دل صد سرور بر همین منوال حالش می‌گذشت نامدی از کوه هرگز سوی دشت از قضا یکشب نیامد آن رغیف شد ز جوع آن پارسا زار و نحیف کرد مغرب را ادا و آنگه عشا دل پر از وسواس و در فکر عشا بسکه بود از بهر قوتش اضطراب نه عبادت کرد عابد شب نه خواب صبح چون شد زان مقام دلپذیر بهر قوتی آمد آن عابد بزیر بود یک قریه به قرب آن جبل اهل آن قریه همه گبر و دغل عابد آمد بر در گبری ستاد گبر او را یک دو نان جو بداد عابد آن نان بستد و شکرش بگفت وز وصول طعمه اش خاطر شکفت کرد آهنگ مقام خود دلیر تا کند افطار بر خبز شعیر در سرای گبر بد گرگین سگی مانده از جوع استخوانی و رگی پیش او گر خط پرگاری کشی شکل نان بیند بمیرد از خوشی بر زبان گر بگذرد لفظ خبر خبز پندارد رود هوشش ز سر کلب در دنبال عابد پو گرفت از پی او رفت و رخت او گرفت زان دو نان عابد یکی پیشش فکند پس روان شد تا نیابد زو گزند سگ بخورد آن نان و از پی آمدش تا مگر بار دگر آزاردش عابد آن نان دگر دادش روان تا که باشد از عذابش در امان کلب آن نان دگر را نیز خورد پس روان گردید از دنبال مرد همچو سایه از پی او می‌دوید عف و عف می‌کرد و رختش می‌درید گفت عابد، چون بدید این ماجرا من سگی چون تو ندیدم بی حیا صاحبت غیر دو نان جو نداد وان دو را خود بستدی ای کج نهاد دیگرم از پی دویدن بهر چیست وین همه رختم دریدن بهر چیست سگ به نطق آمد که ای صاحب کمال بی حیا من نیستم چشمت بمال هست از وقتی که بودم صغیر مسکنم ویرانه ی این گبر پیر گوسفندش را شبانی می‌کنم خانه اش را پاسبانی می‌کنم گه به من از لطف نانی می‌دهد گاه مشت استخوانی می‌دهد گاه از یادش رود اطعام من در مجاعت تلخ گردد کام من روزگاری بگذرد کاین ناتوان نه ز نان یابد نشان نه استخوان گاه هم باشد که این گبر کهن نان نیابد بهر خود نه بهر من چونکه بر درگاه او پرورده‌ام رو به درگاه دگر ناورده‌ام هست کارم بر در این پیر گبر گاه شکر نعمت او گاه صبر تو که نامد یکشبی نانت بدست در بنای صبر تو آمد شکست از در رزاق رو برتافتی بر در گبری روان بشتافتی بهر نانی دوست را بگذاشتی کرده ای با دشمن او آشتی خود بده انصاف ای مرد گزین بی حیاتر کیست من یا تو ببین؟ مرد عابد زین سخن مدهوش شد دست خود بر سر زد و بی هوش شد ای سگ نفس بهایی یاد گیر این قناعت از سگ آن گبر پیر بر تو گر از صبر نگشاید دری از سگ گرگین گبران کمتری گویم ترککان چون اسب یغمایی کنند هر چه بپسندند غارت می‌کنند ترک ما برعکس باشد کار او حیرتی دارم زکار و بار او کافر است و غارت دین می‌کند من نمی دانم چرا این می‌کند روز از دود دلم تاریک و تار شب چو روز آمد زآه شعله بار کارم از هندی و زلفش واژگون روز من شب شد شبم روز از جنون شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357