قدیمی ترین بلیط کاغذی یک بازی رسمی فوتبال در ایران
مسابقه بین منتخب تهران و تبریز
این بلیط قدمتی بالغ بر ۸۰ سال دارد که در موزه فوتبال آذربایجان - تبریز نگهداری می شود.
https://eitaa.com/zandahlm1357
بزرگترین استخر جهان در شیلی وجود دارد که طولش معادل 1013 متر است و عمقی در حدود 35 متر دارد و حتی مجهز به قایق های موج سواری نیز هست!
https://eitaa.com/zandahlm1357
گیدورن شهری کوچک در شمال کشور هلند است این شهرِ بدون اتومبیل، با آبراهه ها خیابان کشی شده است و وسیله ی حمل و نقل آن، قایق می باشد. جمعیت این شهر ۲۶۰۰ نفر است.
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بزن بریم صفحه خنده ههههه😂😂😂
.......:
@zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: القُم! القُم! بپرّ بالا شلمچه بودیم! آتشِ دشمن سنگین بود و همه جا تاریکِ تاریک. بچهها، هم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
دندانهای مصنوعی
شلمچه بودیم!
بس که آتیش سنگین شد، دیگه نمیتونستیم خاکریز بزنیم. حاجی گفت:« بلدوزرها رو خاموش کنید؛ بذارید داخل سنگرها تا بریم مقرّ». هوا داغ بود و ترکش، کُلمنِ آبو سوراخ کرده بود. تشنه و خسته و کوفته، سوار آمبولانس شدیم و رفتیم. به مقرّ که رسیدیم ساعت دوِ نصف شب بود. از آمبولانس پیاده شدیم و دویدیم طرفِ یخچال. یخچال نبود. گلوله ی خمپاره صاف رُوش خورده بود و بُرده بودش تو هوا. دویدیم داخل سنگر. سنگر، تاریک بود؛ فقط یه فانوسِ کم نور، آخرِ سنگر میسوخت. دنبال آب میگشتیم که پیرمرادی داد زد:« پیدا کردم!». و بعد پارچ آبی رو برداشت. تکونش داد. انگار یخی داخلش باشه، صدای تَلق تَلق کرد. گفت:« آخ جون!» و بعد آبو سرازیر گِلوش کرد. می خورد که حاج مسلم -پیرمرد مقر- از زیر پتو چیزی گفت. کسی به حرفش گوش نداد. مرتضی پارچو کشید و چند قُلُپ خورد. به ردیف، همه چند قُلُپ آب خوردیم. خلیلیان آخری بود. تَهِ آبو سَر کشید. پارچو تکون داد و گفت:« این که یخ نیست. این چیه؟» حاج مسلم آشپز، سرشو از زیر پتو بیرون کرد و گفت:« من که گفتم اینا دندونای مصنوعی منه! یخ نیست؛ اما کسی گوش نکرد. منم گفتم گناه دارن، بذار بخورن!» هنوزحرفش تموم نشده بود که همه با هم داد زدیم: « وای!؟» و از سنگر دویدیم بیرون. هر کسی یه گوشه ،سرشو پائین گرفته بود تا آبها رو برگردونه! که احمد داد زد:« مگه چیه! چیز بدی نبود! آب دندونه! اونم از نوعِ حاج مسلِمش! مثلِ آبنبات. اصلاً فکر کنید آبِ انجیر خورده اید».
دندانهای مصنوعی
مجموعه اکبرکاراته
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همیشه از کافی بودن عمق آب مطمئن بشید.😆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی خونه مادرزن میخوای هنرنمایی کنی😂
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فیلم داستان زندگی (هانیکو) نوستالژی دهه شصت قسمت 16
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
70.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم داستان زندگی (هانیکو)
نوستالژی دهه شصت
قسمت 17