#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
داروى عليلى مردى به محضر مقدس ( (حضرت صادق آل محمد صلى اللّه عليه وآله وسلم) ) شر فياب شد و از مريض
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
بنده در سجده
( (حضرت صادق (ع) ) ) فرمود:
هر گاه بنده اى در سجده سه مرتبه بگويد:
يا اَللّهُ يا رَباهُ يا سَيِّداهُ
خداوند كريم در جواب او مى فرمايد:
لبيك، اى بنده من، حاجتِ خودت را از من بخواه، تا بتو عنايت كنم.
و هر كس در سجده آنقدر بگويد:
يا رَبّاهُ يا سَيِّداهُ تانفسش قطع شود، حضرت حق تعالى مى فرمايد:
حاجت خودت را طلب كن، اى بنده من. (۱۲)
دعای عظیم رهایی از خشم تلخی ها و سختی ها
از اموری که برای فرونشاندن خشم دشمن تجربه شده است که در مقابل او بگوید :
أَطْفَأْتُ غَضَبَكَ يَا ( اسم او را بگوید ) بِلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه
منبع : مفتاح الجنات ج ۱ ص ۲۶۰ – مصابیح الجنان ص ۱۱۳
مرحوم سید بن طاوس و کفعمی نیز ذکری را که بیان کردیم برای فرونشاندن خشم سلطان مجرب می دانند
منبع : المجتبی ص ۲ – جنة الامان ص ۲۳۳
https://sapp.ir/joingroup/WYOlMR156TKbJ79jxdy3pzru
کانال ما در پیام رسان ایتا👇👇
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
ادامه داستان يک فنجان چاي با خدا 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 قسمت 105: اصلا میفهمی داری چیکار میکنی؟؟ میفهمی خواستگا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ادامه داستان يک فنجان چاي با خدا 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
قسمت 106:
“یاعلی” را که از دهانم شنید، لبهایش متبسم شد.. چشمانش خندید.. و نفس شوق زده اش را با صدا بیرون داد (کشتین ما رو خدایی.. از برگردوندنِ مناطق اشغال شده سختتر بود..)
سر بلند کرد. چشمانش را دیدم.. اما مسیرِ نگاهش باز هم مرا هدف نمیگرفت..
یعنی میشد که در پنجره ی چشمانم زل بزند؟؟
شکلاتِ جدا شده از پوست را به طرفم گرفت ( واجب شد دهنمونو شیرین کنیم.. بفرمایید. با اجازه من برم این خبر مسرت بخش رو به دانیال بدم تا حساب کار دستش بیاد..)
میشد کنارِ این مذهبی هایِ بی ترمز بود و نخندید؟؟
با دست به بیرون رفتن از اتاق دعوتم کرد و خودش پشتِ سرم به راه افتاد.
نمیدانم چه خاصیتی در اکسیژن ایران وجود دارد که شرم را به وجودت تزریق میکند.
و منِ آلمان نشینِ سابق، برایِ اولین بار به رسم دخترکانِ ایرانی با هر قدم به سمت سالن خجالت کشیدم و صورت صورت گونه سرخ کردم.
هنوز در تیررسِ نگاهِ سالن نشینان قرار نگرفته بودم که زمزمه ی امیرمهدی را زیر گوشم شنیدم (این روسری خیلی بهتون میاد..دستِ کسی که خریده درد نکنه..)
یک پارچه حرارت شدم و ایستادم. اصلا مگر من را دیده بود یا میدانست چه شکلی ام؟؟
بی توجه به میخکوبی ام از کنارم عبور کرد. با سینه ایی جلو داده و لبخندی پیروزمندانه که در نیم رخش میشد تماشا کرد.
یک قدم جلوتر از من ایستاد و در دروبین نگاهِ منتظران قرار گرفت.
شیطنتِ عجیبش یارایِ حرکت را از پاهایم دزدیده بود به همین خاطر ندیدم چه ژستی به چهره اش داد که پروین، فاطمه خانم و دانیال، به محضِ ورودش به سالن با خوشحالی صلوات فرستادند و مبارک باد، حواله ی مان کردند.
و این آغازی شد برایِ هجومِ زندگی،هر چند کوتاه..
آن شب، تاریخِ عقد برایِ چند روز بعد مشخص شد و من برایِ اولین بار با تمامِ ترس از شدت خوشحالی روی زمین راه نمیرفتم.
فاطمه خانم فردایِ آن شب، برایِ خرید پارچه و دوخت لباس به خانه مان آمد و مادرانه هایش را بی منت و ادعا، به وجودم پاشید.
اصلا انگار نه انگار که روزی مخالف بود و با حالا هر برشِ پارچه، صورتم را میبوسید و بخشش طلب میکرد. بخشش، محضه خواسته ایی که حقش بود و من درکش میکردم.
پروین مدام کارهایِ ریزو درشت را انجام میداد و مانندِ زنانِ اصیلِ ایرانی نصیحتم میکرد، که امیرمهدی اولاد پیغمبرست.. که احترامش واجب است.. که مبادا خم به ابرویش بیاورم.. که نکند دل بشکنم و ناراحتش کنم..
و من خیره به زندگیِ نباتی مادر، فکر میکردم که میشود در کنار حسام نفس کشید و بد بود؟؟
بیچاره مادر که هیچ وقتِ طعم خوشی، زیرِ زبانش مزه مزه نشد و حالا بی خبر از همه جا فقط به تماشا نشسته بود کوک خوردنِ لباسِ عقدِ دخترش را..
چند روزی از مراسم خواستگاری میگذشت و حسام حتی یکبار هم به دیدن نیامده بود. دلم پرمیکشید برایِ دیدنش و عصبی بودم از این همه بی فکری و بی عاطفه گی..
دوست داشتم با تمام وجود اعتراض کنم اما غرورم مهمتر از هر چیزِ دیگر بود.
صبح روز عقد فاطمه خانم به خانه ی مان آمد تا به پروین در انجام کارها کمک کند.
هر چه به ساعت عقد نزدیکتر میشدیم، گلبولهایِ استرسِ خونم بیشتر میشد.
و من ریه هایم کمی حسام میطلبید و او انگار پشیمان بود از این انتخاب. که اگر نبود حداقل یکبار به دیدنم میآمد، اما نیامد..
رمان های عاشقانه مذهبی
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
💠 #مبانی_دعا 🎤 با توضیحات #استاد_احسان_عبادی 🎬 جلسه 88 👈چرا خدا ، دعای برخی مومنین را دیر جواب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اخلاق مهدوی 113.MP3
5.29M
💠 #مبانی_دعا
🎤 با توضیحات #استاد_احسان_عبادی
🎬 جلسه 89 و 90 (پایان مباحث مربوط به دعا)
👈توجه تاریخ این فایلها به روز نیست
❇️ 90 جلسه
@shervamusiqiirani-4 - نوایی.mp3
2.02M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
نوایی نوایی نوایی نوایی
همه باوفایند تو گل بی وفایی
الهی نمانَد نشان از جدایی
غمت در نهانخانه ی دل نشیند
به نازی که لیلی به محمل نشیند
خلد گر به پا خاری آسان برآید
چه سازم به خاری که بر دل نشیند
نوایی نوایی نوایی نوایی
همه باوفایند تو گل بی وفایی
به دنبال محمل سبک تر قدم زن
مبادا غباری به محمل نشیند
بنازم به بزم محبت که آنجا
گدایی به شاهی مقابل نشیند
#طبیب_اصفهانی
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ منتظر یعنی چی؟...
🎥 استاد #شجاعی 🎤
🌹تعجیل در فرج وسلامتی مولاصاحب الزمان عج صلوات🌹
۲۱. آیا میشود امام زمان (عجل اللَّه فرجه الشریف) چهارصد میلیون یاور داشته باشد؛ ولی ظهور نکند؟! آیت اللَّه بهجت
۲۲. بردن نام شریف حضرت مهدی (عجل اللَّه فرجه الشریف)، که عبارت از محمّدعلیه السلام، فرزند امام حسن عسکری علیه السلام میباشد در امثال زمان ما که تقیه نیست جایز است. آیت اللَّه مکارم شیرازی
https://eitaa.com/zandahlm1357
سلام لطفا
#اندڪی_تأمل🇮🇷👇
eitaa.com/joinchat/3717922818Ca7721d8525
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
برنامه پخش دعای عرفه از تلویزیون
🔹شبکه ۱: ساعت ۱۶:۱۵ از صحرای عرفات
🔹شبکه ۲: ساعت ۱۷:۳۰ از حسینیه هدایت
🔹شبکه ۳: ساعت ۱۷ از حرم امام رضا(ع)
🔹شبکه ۴: ساعت ۱۶:۳۰ از مصلای امام خمینی(ره)
🔹شبکه ۵: ساعت ۱۵:۳۰ از حرم عبدالعظیم حسنی(ع)
🔹شبکه قرآن: ساعت ۱۵:۳۰ از کربلای معلی
🔹شبکه افق: ساعت ۱۷ از حرم حضرت معصومه (س)
🔹شبکه آموزش: ساعت ۱۷ از حرم امام خمینی (ره)
🔹 شبکه جامجم: ساعت ۱۷ از حرم شاهچراغ (ع)
التماس دعا خوبان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تصاویری از لحظاتی که پلیس امنیت بر سر اراذل آوار میشود
ورود سگها به پارک ممنوع/ برخورد با اراذل پارکها
🔹فرمانده انتظامی تهران بزرگ از ممنوعیت ورود سگها به پارکها خبر داد.
🔹این طرح در دستور کار روزانه آنهاست و هر روز بالغ بر ۲ هزار پارک زیر نظر کلانتری و یگان امداد قرار گرفته است
🔴یک انبار احتکار آرد یارانه دولتی در شهرستان آبیک کشف شد
🔹مدیر جهاد کشاورزی شهرستان آبیک از کشف یک انبار احتکار آرد دولتی در این شهرستان خبر داد.
🔹در این عملیات که با همکاری نیروی انتظامی انجام شد تعداد ۳۲۳ کیسه ۴۰ کیلویی آرد یارانه یک دولتی نان سنگک و بربری کشف و ضبط شد.
---------------------